نسبت تصوف با فرهنگ و تمدن جدید در ایران: بررسی آراء حاج ملاعلی نورعلیشاه گنابادی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
نسبت تصوّف با فرهنگ و تمدّن در عالم اسلام، یکی از موضوعاتی است که پژوهشگران دوره جدید در ایران درباره آن بحث می کنند. در این مقاله، ابتدا آراء اصلی مربوط به این موضوع و سهم مهم صوفیّه در رشد تفکر و فرهنگ و تمدّن اسلامی به صورت اجمالی واکاوی می شود؛ سپس از آنجا که عصر قاجار دوره پیدایش مظاهر تمدّن نوین و مفاهیم جدید بی سابقه ای در سپهر سیاسی و فرهنگی و اجتماعی ایران بود، بررسی شیوه مواجهه مشایخ بزرگ صوفیّه آن زمان با مسئله فرهنگ و تمدّن جدید، در فهم نسبت تصوّف با فرهنگ و تمدّن راهگشا خواهد بود. طریقه نعمت اللّهیه از مهم ترین طریقت های عرفانی تأثیرگذار در حیات فکری و مدنی ایران دوره قاجار بود؛ بنابراین در این جستار برای نخستین بار، برخی آراء دینی و فرهنگی و اجتماعی نورعلیشاه گنابادی، از مشایخ آن عصر و از بزرگان صاحب نظر این طریقه درباره مسئله فرهنگ و تمدّن جدید و مقولاتی از آنها در نسبت با آموزه های عرفانی او بررسی می شود. ازطرفی چون نورعلیشاه فرزند و جانشین طریقتی سلطان علیشاه است و در مکتب عرفانی او تربیّت یافته است ، در خلال مباحث به تناسب موضوع، به بعضی نظریه های سلطان علیشاه نیز اشاره می شود. آشنایی حاج ملّاعلی گنابادی با دستاوردهای نوین فرهنگی و درک صحیح او از مقتضیات تمدّن جدید، فرضیه این پژوهش است. نتیجه مقاله آن است که او توجه به مقولات مذکور و اقتضائات و تحولات زمانه را امری اجتناب ناپذیر دانسته است؛ پس در مقام عارفی فقیه، در عین پایبندی به آموزه های اصیل اسلامی، توفیق می یابد بین دیدگاه های دینی و مظاهر فرهنگ و مدنیّت جدید، ایجاد وفاق کند. این مقاله با رویکردی تاریخی و با استفاده از روش کتابخانه ای و تحلیل یافته های مبتنی بر منابع دست اول تدوین شده است.