بینامتنیت قرآنی در اشعار حمید سبزواری و سمیح القاسم
حوزه های تخصصی:
اثرگذاری قرآن که کلام خدا است،مقوله ای ژرف و گسترده در ادب فارسی و عربی است.سمیح القاسم و حمید سبزواری در اشعار خود از الهامات قرآن کریم متاثرند. موضوع پژوهش حاضر بررسی بینامتینت قرآنی در اشعار دو شاعر مذکور است.روش پژوهش به صورت کتاب خانه ای و با بررسی اشعار دو شاعر اجرا شده است.ابتدا مبانی نظری پژوهش تنظیم و براساس آن اشعار دو شاعر استخراج و تحلیل های لازم به دست داده شد که حاصل نشان داد،سبزواری غالباً به روش های ترجمه،برآیندسازی از قرآن مجید بهره گرفته است و این بهره گیری عمدتا برای خلق مضمون یا تایید و تاکید مطلب و نیز،نشان دادن آگاهی و تاثیرگذاری بیشتر است و یمزان الهام پذیری او از قرآن بیشتر از سمیح القاسم است؛در مقابل،سمیح القاسم از آیات قرآن کریم به نسبت حمیدی سبزواری کمتر بهره برده؛اما این اثرپذیری در ذهن و ضمیر او چونان درهم آمیخته که موجب شده،تاثیرپذیری او از نوع «حل» باشد. اثرپذیری به شیوه حل،جزء اثرپذیری هایی است که در ظاهر بسیار نامرئی و کمرنگ نشان داده می شود؛ اما با باریک نگری، می توان به اثرپذیری عمیق اشعار او از قرآن کریم پی برد؛بنابراین،دو شاعر از آیات قرآن اثرپذیرفته اند؛اما سبزواری از اثرپذیری سمیح القاسم از اثرپذیری پنهان تر و ممزوج تر است؛از این رو،سهم خلاقیت شاعر سبزواری در بهره بردن از آیات کلام الله در قیاس با سمیح القاسم کمتر است و قدرت خلاقیت سمیح القاسم بیشتر است.سمیح القاسم در اثرپذیری خود،کسوت نو پوشانده و شائبه اقتباس را تا حد زیادی کمرنگ و در پاره ای موارد به صفر رسانده است؛زیرا،اثرپذیری سمیح القاسم،با زیبایی های بیانی و بدیعی همراه است که از بهترین نوع بینامتنیت شناخته شده است و بدان بینامتنیت انگیزشی می گویند.