صحبت الله سلطانیان

صحبت الله سلطانیان

مطالب

فیلتر های جستجو: فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۱ تا ۲ مورد از کل ۲ مورد.
۱.

واکاوی اسقاط خیار غَبن و تأثیر آن در سقوط میزان غَبن فاحش و اَفحَش

تعداد بازدید : 347 تعداد دانلود : 225
غبن در لغت به معناى فریفتن وگول زدن آمده است. در اصطلاح حقوقى، عبارت است از زیانى که در اثر عدم تعادل بین عِوض معامله و ارزشى که مورد معامله واقعاً دارا بوده است، به میزان فاحش(چشم گیر) به طرف معامله؛ یعنى مغبون، وارد شده است. وظیفه فسخ معامله با تحقق شرائط، به عهده طرفی است که در معامله مغبون شده است. قانون منسوخ ضابطه مندتر بود وهمه قضات رویه یکسانی داشتند. اما سپردن ضابطه ی تشخیص غبن به عرف(که بر اساس منابع فقهی صورت گرفته است)، قدری آن را دچار اشتباه در تشخیص کرده است؛ خیار غبن در اقسام مبیع عین معیّن، کلى در معیّن و کلى فى الذمه جارى مى شود و بر طبق ماده ى 420 ق.م. پس از علم به آن فورى است. در صورتى که خیار غبن، به میزان فاحش هنگام عقد، ساقط شود و پس از معامله معلوم شود که غبن افحش بوده، باتوجه به عدم تصریح غبن افحش درقانون مدنی، مغبون با استناد به منابع معتبر اسلامی یا فتاوای معتبر، در اجرای اصل 167 قانون اساسی وماده 3 قانون آیین دادرسی مدنی، حق فسخ معامله را خواهد داشت. اسقاط خیارغبن وتاثیرآن درسقوط میزان غبن فاحش وافحش موضوع اصلی این تحقیق است.
۲.

تحلیل حق کسب و پیشه در قانون، دکترین و نظریه ها و آرای قضایی

تعداد بازدید : 164 تعداد دانلود : 348
برخی «سرقفلى»را به «حقى که بازرگان و کاسب نسبت به محلى پیدا مى کند به جهت تقدم در اجاره، شهرت، جمع آورى مشترى و غیره» تعریف کرده اند. این تعریف در واقع تبیین و توضیح موردى است که ما به عنوان حق کسب و پیشه و تجارت مى شناسیم. مؤلفان مذکور به معناى حقوقى و تخصصى کلمه ى «سرقفلى» توجه ننموده اند، بلکه درصدد بیان مفهوم عرفى و متداول آن بوده اند. برخی ازبزرگان علم حقوق، سرقفلى را در مفهوم عام و جهانى آن چنین تعریف مى کند: «حقى است بر مشتریان دایم و سرمایه ى تجارتخانه (و ادامه مى دهد:) این حق را در فارسى «مایه ى تجارت» مى توان ترجمه کرد... ولى سرقفلى در حقوق ایران مفهومى بدین وسعت ندارد. حق سرقفلى، که قانون روابط موجر و مستأجر از آن به «حق کسب یا پیشه یا تجارت» تعبیر کرده است، حقى است که به موجب آن مستأجر متصرف در اجاره کردن محل کسب خود بر دیگران، مقدم شناخته مى شود و در عرف بازار نیز وقتى مى گویند: سرقفلى مغازه اش را فروخت؛ یعنى آن را تخلیه کرد و به دیگرى واگذار نمود و این مفهوم هیچ گاه شامل انتقال سرمایه تاجر و نام تجارى او نمى شود». به نظر مى رسد این مناقشات به حسب ظاهر از خلط غیرلازم و شاید هم نادرست «سرقفلى» با «حق کسب و پیشه و تجارت» ناشى شده باشد.که به صورت خلاصه بررسی خواهد شد.

کلیدواژه‌های مرتبط

پدیدآورندگان همکار

تبلیغات

پالایش نتایج جستجو

تعداد نتایج در یک صفحه:

درجه علمی

مجله

سال

زبان