جایگاه سنت و مدرنیته در آثار و اندیشه داریوش شایگان قبل از انقلاب اسلامی ایران(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
سیاست پژوهی جهان اسلام دوره ۹ بهار ۱۴۰۱ شماره ۲۴
38 - 55
حوزه های تخصصی:
در این نوشتار درصدد بررسی مفهوم سنت و مدرنیته در اندیشه داریوش شایگان بر اساس ترکیبی از روانکاوی جمعی «کارل گوستاویونگ» و نظریه هرمنوتیک «هایدگر» خواهیم بود که مبنای احیاء معنویت شرقی در مقابل سیطره مدرنیته بر فرهنگ های غیراروپایی است. بر اساس این استدلال هرمنوتیک درصدد تأویل و تفسیر متن و توضیح روند فهمیدن هستند. هرمنوتیک سنت تفکر و تأملی فلسفی است که می کوشد مفهوم فهمیدن را روشن کند و به این پرسش پاسخ دهد که چه چیزی سازنده معنای هر چیز معنادار است. ازاین رو در حوزه هایی مانند فلسفه، الهیات، نقد ادبی، علوم اجتماعی و فلسفه علم شاهد کاربرد روزافزون هرمنوتیک و مباحث مربوط به آن هستیم. «داریوش شایگان» از جمله معدود اندیشمندان و روشنفکران در 5 دهه اخیر در ایران است که هم عصر با روشنفکرانی همچون «سید حسین نصر»، «رضا داوری اردکانی»، «داریوش آشوری»، «احسان نراقی» و ...است و ویژگی های منحصربه فردی که شایگان دارد، وی را از هم عصران خود متمایز می کند. از مباحث مهم و کلیدی در آثار شایگان و روشنفکران هم عصر خود می توان به مسئله سنت و مدرنیته در مواجهه شدن مردم ایران با این مسئله اشاره کرد. این مقاله درصدد پاسخ به این پرسش است که سنت و مدرنیته چه تأثیری در اندیشه شایگان داشته است؟ فرضیه مطرح این است که آیا اندیشه های شرقی و غربی موجب خودآگاهی و روشنگری شایگان نسبت به غرب ستیزی و سنت گرایی شده است.