ریخت شناسی معماری معنامحور با استفاده از روش چیدمان فضا (مطالعه موردی: مسجد حکیم اصفهان)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
برخی از نظریه پردازان بر این اصل اعتقاد دارند که با طراحی محیط کالبدی، معنا به وجود می آید. لذا معنا از دو حیث قابل بررسی است: بعد ذهنی و عینی یا فیزیکی. هدف از پژوهش تبیین معنا در معماری بناهای شاخص مذهبی دوره صفویه اصفهان، با استفاده از تحلیل ویژگی های فیزیکی فضای معماری آنهاست. پژوهش حاضر به دنبال پاسخ به این پرسش است که کدام یک از فضاهای مسجد از بعد فیزیکی و کالبدی معنادهی بیشتری دارد و دلیل معناداری فضاهای مسجد چیست؟ به همین منظور از میان ادوار تاریخی، دوره صفویه و از میان بناهای مذهبی، مسجد حکیم اصفهان به عنوان نمونه موردی انتخاب شد. روش تحقیق در پژوهش حاضر از نوع توصیفی-تحلیلی می باشد. روش تحلیل آن نیز با استفاده از نرم افزار دپس مپ و آنالیز مؤلفه های ریخت شناسی معماری نظیر: هم پیوندی، نفوذپذیری، گوناگونی، خوانایی، وحدت فضایی و عمق فضا در فضاهای مختلف مسجد حکیم است. پس از آنالیز نقشه ها توسط نرم افزار دپس مپ و مشاهده رفتارهای حرکتی انسانی، این نتیجه حاصل گشت که حیاط علاوه بر داشتن شفافیت و تداوم دید بصری، دارای میزان بالاتری از هم پیوندی، نفوذپذیری و وحدت فضایی می باشد. همچنین از حیث گوناگونی شبستان با تلفیق فضاهای باز، نیمه باز و بسته، نسبت به سایر فضاهای مسجد از میزان گوناگونی بیشتری برخوردار است و علاوه بر آن دارای بیشترین میزان قابلیت انتخاب بوده است. مشاهده میدانی رفتار حرکتی و بصری بازدیدکنندگان مسجد نیز تأییدی بر این مدعاست. از دستاوردهای این پژوهش می توان در طراحی مساجد امروزی با توجه به الزامات و نیازهای جدید نیز بهره جست.