الناز خجسته زنوزی

الناز خجسته زنوزی

مطالب

فیلتر های جستجو: فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۱ تا ۲ مورد از کل ۲ مورد.
۱.

تحلیل «فرایند تفرّد» در تمهیدات(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: یونگ فرایند تفرد فرامن کهن الگو تمهیدات

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۳۷۹ تعداد دانلود : ۳۶۱
متون عرفانی، گستره ای پهناور از کنکاش های روانی برای شناختی هرچند ناچیز از مقام قرب الهی و در مرحله بعد، شناخت زوایای پنهان و ناشناخته ابعاد روحی خود صاحب اثر است تا پروردگار خویش را درک کند و تا حد توان، به وی تقرب جوید. در مکتب روان شناسی تحلیلی یونگ، «فرایند تفرد» تلاش ناخودآگاهانه بشر در دستیابی به تکامل روان است؛ اما در عین حال، همین مفهوم توضیح می دهد که بشر هیچ گاه نمی تواند به تکامل روانی مطلق دست یابد، بلکه تنها می تواند با شناخت «فرامن»، به تجربه ای فردی، فراگیر و درونی دست یابد. رساله تمهیدات عین القضات همدانی، عارف برجسته قرن پنجم وششم هجری، این فرایند درونی روان را بازتاب داده است. هدف از این پژوهش، بررسی این سیر روانی در ناخودآگاه نویسنده تمهیدات و تحلیل آن در جستار حاضر است. پژوهش حاضر با روش توصیفی تحلیلی بیانگر آن است که نویسنده در این اثر کوشیده با بهره گیری از آموزه های عرفانی و کندوکاو ضمیر ناخودآگاه، سیر تکامل روانی را به صورت ناخودآگاهانه نشان دهد. تأثیر ناخودآگاهانه کهن الگوهای برجسته ای همچون «مسیح»، «پیر خردمند» و درنهایت ادغام آن ها با کهن الگوی «سایه» و رهنمونی به سوی نور و روشنی، تلاش عین القضات برای دستیابی به فرایند تفرد و دسترسی بی پیرایه و ناب به «فرامن» است که نمایه هایی از کنکاش ذهنی ناخودآگاهانه وی به شمار می آید.  
۲.

نقد «زیبایی شناسی منفی» در رمان آذر، شهدخت، پرویز و دیگران(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: زیبایی شناسی منفی صنعت فرهنگ آدورنو مارکوزه آذر شهدخت پرویز و دیگران

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۲۸۶ تعداد دانلود : ۱۵۱
مبحث «زیبایی شناسی انتقادی» مکتب فرانکفورت، نگره های انتقادی هنر را بررسی می کند تا آشکار سازد که بروز مفهوم آزادی در جامعه سرمایه داری با موانع متعددی روبه روست؛ موانعی که در اشکال مختلف اقتصاد، سیاست، ایدئولوژی، هنر، فرهنگ و رسانه های جمعی وجود دارد و طی فرایندی سازمان یافته، موجب ظهور جامعه ای مصرف زده می شود. در این میان، «زیبایی شناسی منفی» به تحلیل مظاهر مصرفی غرب می پردازد تا ابعاد خردستیز یک جامعه «تک ساحتی» را به پرسش بکشد. سرانجام، پدیده ای به نام «صنعت فرهنگ» از دل این اندیشه ها سر برمی آورد و برای فریفتن افراد از انواع رسانه ها و ابزارهای تبلیغاتی و مصرفی استفاده می کند. بدین ترتیب، هوش و حواس مصرف کننده در تصرف این ابزارها قرار گرفته و هرگونه اراده و آگاهی از وی سلب می شود. رمان آذر، شهدخت، پرویز و دیگران از مرجان شیرمحمدی، تصویری از همین جهان مصرفی است که انسان ها را به رقابت در مصرف وامی دارد. این پژوهش با بهره گیری از روش توصیفی تحلیلی، تبیین می کند که شیءوارگی و مصرف زدگی، شخصیت های این اثر را به سوژه هایی در جهانی مملو از ابژه های مصرفی تبدیل کرده و نفوذ «صنعت فرهنگ» در جهان سلطه، موجب شده است شکافی عمیق بین فرهنگ خودی و غیرخودی ایجاد شود. ازاین رو، با بهره گیری از مفاهیمی همچون مصرف زدگی، انباشتگی و وفور، می توان به نقد ابعاد «زیبایی شناسی منفی» در هویت کاذب شخصیت های داستان پرداخت.

کلیدواژه‌های مرتبط

پدیدآورندگان همکار

تبلیغات

پالایش نتایج جستجو

تعداد نتایج در یک صفحه:

درجه علمی

مجله

سال

حوزه تخصصی

زبان