زینب حیدری مقدم

زینب حیدری مقدم

مطالب

فیلتر های جستجو: فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۱ تا ۱ مورد از کل ۱ مورد.
۱.

نقد تصور فردگرایانه از زمان مندی نزد برگسون و هایدگر از منظر زمان مندی اخلاقی در اندیشه لویناس(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: استمرار زمانمندی غیریت خود و دیگری فردگرایی اخلاق

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : 397 تعداد دانلود : 987
نقش زمان در آراء برگسون و هایدگر از اهمیت زیادی برخوردار است. از دیدگاه برگسون، واقعیت زمان نه کمّیتی بیرونی بلکه کیفیتی درونی ست؛ زمان همان "استمرار"ی ست که حالات آگاهی فرد را در بر می گیرد و بر گوناگونی آنها صحّه می گذارد. هایدگر نیز منشأ زمان واقعی را در درون جستجو می کند و اصالت دازاین را وابسته به اصالت این "زمانمندی" می بیند. به زعم هایدگر، نگاه دازاین به آینده و مرگ خود مهم ترین الِمان های "زمانمندی" او هستند. اما مسئله اینجاست که تأکید این دو فیلسوف بر فردی بودن سرچشمه ی زمان رابطه ی بین زمان اصیل و حضور "دیگری" را با مشکل مواجه می کند. به عبارت دیگر، بنا بر ادعای برگسون و هایدگر، اصالت زمان تنها در انزوای "خود" میسّر است و آنچه در مجاورت "دیگری" به دست می آید همان زمان بیرونی، عینی، و همگانی ست. بدین ترتیب، آیا باید پذیرفت که درک واقعیت زمان و اخلاق دو مفهوم گردنیامدنی هستند؟ پژوهش حاضر پاسخ به این پرسش را در آراء لویناس جستجو می کند. لویناس نیز درک فلسفه ی اخلاق خود را مشروط به درک واقعیت زمان می داند. از سوی دیگر، به رغم شباهت های موجود، آنچه به زعم لویناس زمان واقعی ست تنها در مخالفت بنیادین با برگسون و هایدگر معنا می یابد. از دیدگاه او، زمانمندی در انزوا میسّر نیست و زمان در ارتباط با دیگری زاده می شود. مطالعه ی حاضر بر آن است تا با پرداختن به اساسی ترین تفاوت های موجود بین درک لویناس از زمان و تعاریف برگسون و هایدگر، و با روشن ترکردن پیچیدگی های ارتباط بین زمان و "دیگری" در تفکر لویناس، نشان دهد که چگونه نوآوری لویناس و مخالفت او با دو فیلسوف پیش از خود، به رابطه ی بین زمانمندی و اخلاق معنایی جدید بخشیده است.

کلیدواژه‌های مرتبط

پدیدآورندگان همکار

تبلیغات

پالایش نتایج جستجو

تعداد نتایج در یک صفحه:

درجه علمی

مجله

سال

حوزه تخصصی

زبان