نقد فرانظری مبانی هستی شناختی حکمرانی دولت ها در سیاست گذاری سلامت برای کنترل همه گیری کووید-19 (مطالعه موردی ایران)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهشنامه علوم سیاسی سال پانزدهم بهار ۱۳۹۹ شماره ۲ (پیاپی ۵۸)
183 - 224
حوزه های تخصصی:
درآغاز سال۲۰۲۰ میلادی،پاندمی ویروس کرونا متاثر از سرایت ویروس از راه تنفس انسان به انسان،شبکه ارتباطات انسانی را با محدودیت ودولت ها را برای حفظ جان شهروندانشان در یک «وضعیت استثنایی» قرارداد. از این رو پژوهشگر،«چگونگی اثرگذاری هستی شناسی حکمرانی دولت بر سیاست گذاری سلامت برای کنترل پاندمی ها» را با رویکرد انتقادی و روش «توصیفی-تحلیلی» مبتنی بر هشت اندیشه برابری طلبی ،سودمندگرایی ، لیبرالیسم ،شخص گرایی ،قابلیت گرایی ،کمونیستی،مساوات طلبی،بهزیست گرایی، در وضعیت استثنایی پاندمی COVIDE-19 بررسی کرده و در «چیستی مبانی آنتالوژیک حکمرانی دولت در ایران برای کنترل ویروس کرونا »،را با رهیافت فرانظریه و روش «فرایند تاریخی»، نقد می کند تحقیق، به این بحث پرداخته که تقدم پیشینی مبانی هستی شناختی دولت بر سیاست های سلامت سبب می شود تا حکمران سیاسی ، با کنش گری محدود اما کارگزارمحور در مواجه با پاندمی ها تحت تاثیر پارادایم های فلسفی، مفهوم سلامت جوامع انسانی را در معنایی متفاوت بکار ببرد. محقق به این نتیجه رسید که سیاستگذاری سلامت در منطق استثنا ، متاثر از مبانی هستی شناختی این جوامع ،حائز ویژگی «تمرکزگرایی» در شیوه های اعمال قدرت حکمران سیاسی برای حفظ «جمعیتِ اجتماع» است. این در حالی است که سیاستگذاری سلامت در ایران تا انقلاب۱۹۰۶ مشروطه، متاثر از عناصر خردستیز و عرفانگرا در تقابل با امرملی بوده وبعد از آن تا انقلاب اسلامی۱۹۷۸ متاثر ازتفسیر ایدئولوژیک از سنت بوده است. بعداز انقلاب۱۹۷۸، سیاستگذاری سلامت با قرائتی سوسیالیستی از حکمرانی برای عدالت همراه بوده که درسال۲۰۲۰،قوه مجریه در ایران مبتنی بر نظریات حکمرانی «مشارکتی-جهانی»،کوشش کرده برای کنترل شیوع ویروس کرونا سیاستگذاری کند.