رمزگان تولید معنا در قصه «سندباد بحری» بر پایه تحلیل انتقادی گفتمان فرکلاف(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
فنون ادبی سال چهاردهم زمستان ۱۴۰۱ شماره ۴ (پیاپی ۴۱)
39 - 58
برپایه رویکرد فرکلاف، متن های روایی می توانند در بازآفرینی ساختارهای فرهنگی، سیاسی و اجتماعی و تولید معنا سهم مهمی داشته باشند. قصه های هزار و یک شب نیز بافتی مبتنی بر تولید معنا در ساختار متن و فرامتن دارند. همچنین قصه سندباد بحری نمونه ای است که رابطه تغییرپذیر عمل گفتمان را پنهان کرده است. این پژوهش، قصه سندباد بحری را برپایه نظریه تحلیل انتقادی گفتمان فرکلاف در سه سطح توصیف، تفسیر و تبیین به روش توصیفی تحلیلی بررسی کرده و لایه های معنایی پنهان و آشکار متن قصه را کاویده است. دستاورد این پژوهش نشان می دهد در این قصه، در سطح توصیفْ بیشترِ فعل ها وجه خبری دارند و فعل های منفی به ندرت دیده می شوند؛ زیرا وجود فعل های مثبت و خبری، نمایان گر همه چیزدانی و حرکت راوی در بطن داستان است. همچنین گونه ای از اسم سازی در قالب «نام گزینی» رخ می نماید که دربردارنده ایدئولوژی پنهان مدّنظر راوی است و همگی آشکارکننده ترس و نشان دهنده خارق العاده بودن ماجراهاست. در سطح تفسیر، این قصه بیانگر روح فردگراییِ اقتصادی در جامعه ای استبدادی است که بنیان های اشعریّت و استبداد، مانع از احساس وظیفه حکومت برای برقراری حداقل رفاه اقتصادی می شود و هیج راه اعتراضی به جز گلایه به درگاه خداوند باقی نمی گذارد. زاویه تبیین نیز نشان می دهد کارکرد ایدئولوژیک جبرگرایی با هدف پردازش و تولید معنا در قصه، از عنصر ترس بهره می برد که ابزار نابرابری قدرت در جامعه حاکم بر قصه و نیز نشانه تبرئه طبقه حاکم در جوامع سنّتی در برقراری عدالت اجتماعی است.