واکاوی فرایند نفوذ رؤسای نظمیه برساختار قدرت دردوره پهلوی اول (1304-1320ه.ش.)
حوزه های تخصصی:
پژوهش حاضر درصدد ارائه شناختی روشمند از تشکیلات نظمیه دردوره پهلوی اول و بررسی اقدامات رؤسای نظمیه دردوره موردبحث می باشد.تغییرات وتحولات وشبه مدرن سازی رضاشاه در جامعه برنظمیه نیز تاثیرات خودش را گذاشت. نظمیه از حالت سنتی خود خارج گردید.این تحولات همزمان با رسیدن رضاشاه به سلطنت دچاردگرگونی عمیق شد.رؤسای نظمیه درپی این تحولات دارای قدرت فراوانی شدند و توانستند بر ساختارهای سیاسی تاثیرگذار باشند.یافته های پژوهش نشان می دهد.جریان حاکم بر تشکیلات نظمیه از راس قدرت که رضاشاه سکان آن را به دست داشت به نیروهای زیر مجموعه که متشکل از سران قزاق بودند با روند تدریجی درمیان لایه های زیرین برقرارکننده نظم و امنیت رسوخ یافت. رؤسای نظمیه توانستند به مرور زمان بر اثر فقدان حکومت قانونی و بهره گیری ازحمایتهای بی حد و حصر رضاشاه سیرصعودی خویش را طی نمایند و تا آنجا پیش بروند که دیگر محملهای قانونی و دولتی را تحت کنترل و نفوذ خود درآورده و به عنوان حاکمان مالک الرقاب در سراسر کشور بساط سیاسی و پلیسی خود را بگسترانند، تا آنجا که هیچ قاعده و قانونی نتوانست قدرت آنها را محدود نماید.