تاثیر تحولات پیراشهرنشینی بر دگرگونی زمین های مستعد زراعی و اهمیت آن در برنامه ریزی و مدیریت حریم مصوب ۱۳۸۵ تهران(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
همراه با افزایش جمعیت و گسترش شهرنشینی، پدیده هایی در قلمروی پیرامون شهرها و پسکرانه روستایی شان در حال گسترش است که چنین قلمروهایی با ترکیبی از ویژگی های شهری و روستایی اغلب به عنوان پیراشهر [1]</sup></sup> شناخته می شوند. از اثرگذاری شهر و شهرنشینی بر روستا و محیط پیرامونی، تحول فضایی پیراشهرنشینی[2] شکل می گیرد. طی چهل دهه اخیر، روستاهایی پیرامونی کلانشهر تهران نیز در پی برون فکنی و جابه جایی فضایی جمعیت و فعالیت، دستخوش تغییرات عمده ای قرار داشتند، به طوری که با بالاترین تغییرات نرخ رشد جمعیت در منطقه کلانشهری تهران، به نقاط شهری تبدیل می شوند. در این گذار پیراشهرنشینی، زمین های زراعی با قابلیت تولید مواد غذایی در شرایط عدم کنترل رشد، به زمین های شهری و تولیدکننده سرمایه با ارزش افزوده بالاتر تبدیل می شود. تحلیل کلاس های پوشش گیاهی حاکی از کاهش ۳۵ درصدی زمین های زراعی و افزایش ۵۰ درصدی مساحت زمین های شهری است که بیشترین میزان افزایش سطح زمین های شهری در نقاط روستایی تبدیل شده به شهر یا به عبارتی سکونتگاه های پیراشهری مشاهده می شود. هدف از این مقاله ، بررسی تاثیر تحولات پیراشهرنشینی بر زمین های مستعد زراعی از لحاظ ارزیابی توان اکولوژیکی در منطقه کلانشهری تهران و بکارگیری نتایج تحلیلی چنین تحولاتی در برنامه ریزی و مدیریت حریم کلانشهر تهران (۱۳۸۵) است. با بهره مندی از روش های تحلیل کمی و فضایی، رشد سکونتگاه های پیراشهری بر اساس داده های جمعیتی و تصاویر ماهواره لندست تحلیل می شوند. از یافته ها ودستاوردهای پژوهشی مقاله آن است که 1) سکونتگاه های پیراشهری در مناسب ترین اراضی زراعی منطقه کلانشهری تهران در حال رشد هستند. با تداوم روند رشد قارچ گونه و پراکنده سکونتگا ه های پیراشهری در چنین زمین هایی، تعادل اکولوژیکی و زیست مندی اقتصادی منطقه کلانشهری تهران با تهدیدات جدی روبه رو می شود که در این مقاله پیشنهاد می شود از سیاست های مهار توسعه همچون کمربندسبز برای مقابله با تهدید رشد سکونتگاه های پیراشهری در اراضی زراعی استفاده گردد. 2) شهرنشینی در مراکز روستایی یا به عبارتی تحولات پیراشهرنشینی در نواحی گسترده ای از حریم تهران (1385) در حال گسترش است که در راستای تحقق اهداف کلان تعیین حریم تهران پیشنهاد می شود که با رویکرد نوین مبتنی بر پیوستگی و انسجام ارتباطات و مناسبات شهر-روستا-طبیعت به جای تفکیک آن ها به برنامه ریزی در حریم پرداخت. کاربرد مقاله در برنامه ریزی حریم تهران (1385) از آن رو است که می توان با تدوین رویکردهای نوین به برنامه ریزی نواحی پیراشهری مبتنی بر پیوستگی روستا-شهری در برنامه ریزی و مدیریت حریم، تهدید از بین رفتن زمین های زراعی ناشی از رشد سکونت گاه های پیراشهری را با اتخاذ تدابیری چون توسعه کشاورزی شهری و توسعه گردشگری به فرصتی برای رونق اقتصادی و ارتقائ بهره وری روستایی در نواحی پیراشهری تهران تبدیل کرد. این مقاله در راستای برنامه ریزی حریم شهر تهران پیشنهاد می دهد که برای سکونتگاه های پیراشهری که به سرعت درحال رشد در زمین های زراعی هستند و بخش بزرگی از حریم تهران را فرامی گیرند، سیاست های مدیریتی یکپارچه اتخاذ گردد و تحت لوای تشکیلات نهادی یکپارچه نیز این سیاست ها اجرایی گردند. برنامه ریزی و مدیریت توسعه فضایی یکپارچه برای شهر، روستا و پیراشهر در حریم تهران، نیازمند درنظر گرفتن توسعه فضایی این عناصر با یکدیگر است که در عین بهره مندی از آزادی های محلی هر یک با سطوح بالای مدیریتی در سطح منطقه نیز هماهنگ باشد. نهاد مدیریت حریم تهران می تواند نهادی عمومی و غیردولتی به ریاست شهرداری تهران باشد. تدوین استراتژی های فضایی منطقه ای (Regional Spatial Strategy) با هدف پیوستگی روستا- شهری، می تواند پلی بین شکاف سیاست های توسعه روستایی (طرح های روستایی) و توسعه شهری (طرح های جامع شهری) مجزا در حریم تهران باشد<br clear="all" />[1] - Peri-Urban[2] - Peri-urbanisation