سیده صدیقه حسینی

سیده صدیقه حسینی

مطالب

فیلتر های جستجو: فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۱ تا ۲ مورد از کل ۲ مورد.
۱.

نقش انگلیس در سیاست گذاری اتحادیه اروپا در قبال ایران (2020- 2003)(مقاله علمی وزارت علوم)

تعداد بازدید : ۱۵۶ تعداد دانلود : ۹۷
مسئله هسته ای ایران از سال 2003، در جریان یک فرآیند امنیتی کردن موفق از سوی غرب، به عنوان تهدیدی علیه صلح و امنیت جهانی معرفی شد. بریتانیا با رویکردی که کسب قدرت را در تعهد به ائتلاف فراآتلانتیکی به منظور تجدید یا حداقل احیای هرچه بیشتر قدرت و تاثیر گذاری در نظام بین الملل جستجو می کرد و خطر امنیتی را تحت تهدید تروریسم بین المللی ترسیم می نمود، ایفای نقش در مسئله پیچیده اروپایی و بین المللی را بدست آورد. این امر منجر شد تا این کشور سیاست خارجی خود را به صورت نقش داشتن در برنامه هسته ای ایران تعریف نماید. از این منظر می توان سیاست خارجی بریتانیا را در چارچوب روابط ویژه و از متغیرهای مهم تاثیر گذار بر روابط ایران و بریتانیا دانست. اتحادیه اروپا نیز با رویکرد دو گانه هویج و چماق به مسئله هسته ای ایران، برای ثابت کردن جایگاهش در نظام بین الملل و نشان دادن اعتبار سیاست خارجی و امنیتی مشترک در جهت حفظ نظم موجود در روابط بین الملل اقدام می کند. در این راستا، سوال اصلی پژوهش حاضر این است که انگلستان چه تاثیری بر سیاست خارجی اتحادیه اروپا در قبال ایران دارد؟ در پاسخ به این مساله باید عنوان کرد که با توجه به قدرت انگلستان در حوزه نظام بین الملل و نیز اختلافاتی که بین ایران و انگلستان وجود دارد، این کشور نقش تعیین کننده ای در جهت گیری سیاست خارجی اتحادیه اروپا نسبت به ایران دارد. چارچوب نظری پژوهش حاضر واقع گرایی ساختاری براساس نظریه کنت والتز بوده و با روش توصیفی – تحلیلی، نقش انگلیس در سیاست گذاری اتحادیه اروپا در قبال جمهوری اسلامی ایران مورد بررسی قرار گرفته است
۲.

دولت سازی در افغانستان در رهیافت واقع گرایی ساختارگرا(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: بحران هویت دولت سازی مشروعیت نیروهای اجتماعی همبستگی اجتماعی هویت

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۶۴۲ تعداد دانلود : ۴۶۷
دولت سازی در افغانستان ضرورت جدید سیاست امنیتی آمریکا محسوب می شود. نظریه پردازان امنیتی آمریکا معتقدند که تروریسم انعکاس شکل گیری «دولت های ورشکسته» و محیط های اجتماعی است که جلوه هایی از هرج ومرج در آن تداوم یافته است. بدین ترتیب، دولت سازی در افغانستان را باید در قالب رهیافت واقع گرایی ساختارگرا بررسی کرد. مؤلفه های هویتی یکی از عوامل اصلی دولت سازی محسوب می شود. بنابراین، دولت در افغانستان را باید نمادی از معادله ساختاری در شکل بندی های قدرت در نظام بین الملل و همچنین نشانه های هویتی و اجتماعی در افغانستان دانست. شرایط ساختاری برای شکل گیری دولت در افغانستان به وجود آمده است، اما تمامی شواهد نشانگر آن است که به دلیل تداوم تضادهای هویتی و اجتماعی، روند دولت سازی با تأخیر همراه خواهد بود.

کلیدواژه‌های مرتبط

پدیدآورندگان همکار

تبلیغات

پالایش نتایج جستجو

تعداد نتایج در یک صفحه:

درجه علمی

مجله

سال

حوزه تخصصی

زبان