بررسی جایگاه ژئوپلیتیک آب در توسعه و امنیت پایدار مناطق مرزی براساس رویکرد سیستم های پویا(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
ژئوپلیتیک سال پانزدهم بهار ۱۳۹۸ شماره ۱ (پیاپی ۵۳)
118 - 145
حوزه های تخصصی:
در دیدگاه نوین، افزایش امنیت صرفاً با افزایش قدرت نظامی تحقق نمی یابد بلکه افزایش امنیت ملی هر کشور در گرو افزایش قدرت ملی در تمامی حوزه های اقتصادی، سیاسی، اجتماعی و نظامی است. ژئوپلیتیک انرژی و بویژه ژئوپلیتیک آب می تواند از مهمترین عوامل تأثیرگذار بر امنیت ملی ایران در این خصوص باشد. با توجه به موقعیت جغرافیایی و ژئوپلیتیکی ایران بهعنوان یکی از بزرگترین کشورها به لحاظ طولانی بودن مرزهای آبی و خاکی و تعداد همسایگان و همچنین وجود رودخانه و دریا در بیش از 50 درصد از نوار مرزی، قابلیت های زیادی را برای توسعه همه جانبه و پایدار مناطق مرزی آن بهوجود آورده است که توجه به آن باعث ارتقاء شاخص های اقتصادی، اجتماعی، سیاسی و امنیتی در این مناطق خواهد شد. در این تحقیق سعی شده است ضمن تقسیم بندی مناطق مرزی بر مبنای ویژگی های جغرافیایی و هیدروپلتیکی، به ظرفیت های توسعه ای مناطق مرزی غرب کشور بویژه در ارتباط با موضوع مهار و بهره برداری از آب های مرزی پرداخته شود. در این راستا با استفاده از منابع اسنادی-کتابخانه ای و گزارش های رودخانه های مرزی و منابع آب مشترک وزارت نیرو و نیز فرا تحلیل نمونه های بین المللی و تجارب شخصی و بهکار گیری علم پویایی سیستم ها، رفتارهای عملکردی ذینفعان در نواحی مرزی غرب مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت. رویکرد «توسعه پایدار مرز با محوریت آب» بهعنوان مهمترین عامل در ارتقاء شاخص های انسانی و اجتماعی و متعاقب آن ایجاد امنیت در مرزهای غربی کشور، همچنین شرایط تحقق آن حاصل این بررسی میباشد. با منظور نمودن تمامی تعاملات و بازخوردهای درون و برون سیستم حوضه آبریز غرب کشور و در نظر گرفتن فعالیت حلقه های علت و معلولی، استخراج سه الگوی تیپ «جابجا کردن مشکل و به تأخیر انداختن آن»، «موفقیت برای گروه موفق» و «محدودیت رشد» حاصل این بررسی می باشد. با استفاده از این الگوها می توان پایه های فکری و رفتارهای ذینفعان را در مواجهه با ناامنی، به طور سیستمی تبیین و تحلیل نمود و به برنامه ریزی در بخش آب با رویکرد توسعه پایدار پرداخت. نتایج تحقیق نشان می دهد، بر اساس الگوی رفتاری «جابجا کردن مشکل و به تأخیر انداختن آن» اجرای طرحهای فیزیکی انسداد مرزها بدون توجه به تأمین اشتغال، امنیت غذایی، ارتقاء شاخصهای رفاه مردم مرز نشین و جلب مشارکت آنها، در بلند مدت نمیتواند پاسخگوی امنیت باشد. بلکه مشکل امنیت را جابجا و به تأخیر میاندازد. علاوه بر آن طبق الگوی «موفقیت برای گروه موفق»، بدون محرکهای برونزا مانند سرمایهگذاری دولت و بخش خصوصی در توسعه نواحی مرزی نمیتوان حقابههای عرفی و قانونی را برای بهرهبرداری از آبهای مرزی و مشترک ایجاد کرد. همچنین با توجه به الگوی «محدودیت رشد»، فعال کردن دیپلماسی آب برای تفاهم و تأمین حقابه کشور پایین دست یک الزام برای بهرهبرداری پایدار از آبهای مرزی و مشترک می باشد.