زینت گومه

زینت گومه

مطالب

فیلتر های جستجو: فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۱ تا ۲ مورد از کل ۲ مورد.
۱.

تحلیل فضایی-زمانی فرم شهری در کلان شهرهای ایران(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: ایران رشد شهری فرم شهر کلان شهر متریک های سیمای سرزمین

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : 213 تعداد دانلود : 963
رشد شتابان جمعیت شهری جهان در چند دهه اخیر، سبب گسترش فیزیکی و تغییرات اساسی در فرم شهرها شده است. فرم شهری به عنوان آرایش فضایی عناصر فیزیکی شهر، آثار معناداری بر فعالیت و سلامت جسمی و روانی، الگوهای حمل ونقل، تعاملات اجتماعی، کیفیت زیست محیطی، تغییرات اقلیمی و بهزیستی انسان دارد؛ بنابراین هدف اصلی پژوهش حاضر، تحلیل فضایی-زمانی فرم شهری در کلان شهرهای ایران است. داده های جمعیتی و تصاویر ماهواره ای لندست برای استخراج تحولات جمعیت و اراضی شهری در هشت کلان شهر تهران، مشهد، اصفهان، شیراز، تبریز، کرج، قم و اهواز در سه مقطع زمانی 1366، 1379 و 1396 استفاده شد. متریک های سیمای سرزمین برای کمی سازی فرم شهری، تحلیل مؤلفه های اصلی برای شناسایی ابعاد فرم شهری و تحلیل خوشه برای دسته بندی کلان شهرها براساس ویژگی های فرم شهری به کار برده شد. یافته های پژوهش نشان داد در اغلب کلان شهرهای ایران، میان رشد جمعیت و رشد اراضی شهری، تناسبی وجود ندارد. در سه دهه اخیر، کلان شهرهای شیراز و تبریز بیشترین میزان پراکنده رویی شهری را تجربه کرده اند. نتایج تحلیل مؤلفه های اصلی، سه بعد شکل، چشم انداز و تراکم را برای فرم کلان شهرهای ایران شناسایی کرد. کلان شهرهای کرج و شیراز با ویژگی های پیچیدگی نسبتاً پایین در شکل پچ های شهری، پیچیدگی بالا در چشم انداز شهری، تعدد پچ های کوچک، ارزش پایین متریک میانگین فاصله میان پچ های مجاور، تراکم بالای پچ های شهری و سهم پایین تر بزرگ ترین پچ شهری، به رشد پراکنده و بی نظم متمایل هستند. کلان شهرهای تهران و قم با ویژگی های پیچیدگی پایین در شکل پچ های شهری، پیچیدگی نسبتاً بالا در چشم انداز شهری، تراکم پایین پچ های شهری و سهم بالای بزرگ ترین پچ از مساحت کلان شهر، متمایل به فرم شهری فشرده تر و منظم تر در مقایسه با سایر کلان شهرهای ایران هستند. سایر کلان شهرها به لحاظ فرم شهری، حد واسط الگوی فشرده و منظم کلان شهر تهران و الگوی پراکنده و بی نظم کلان شهر کرج قرار می گیرند.
۲.

مقایسه سه روش فرآیند تحلیل سلسله مراتبی فازی، شبکه عصبی مصنوعی و تراکم سطح در ارزیابی کمی و پهنه بندی حساسیت پذیری زمین لغزش در محیط GIS (مطالعه موردی: حوزه آبخیز سیمره هومیان)(مقاله علمی وزارت علوم)

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : 174 تعداد دانلود : 449
پهنه بندی حساسیت پذیری زمین لغزش به عنوان تقسیم بندی زمین، برحسب درجه حساسیت پذیری واقعی یا بالقوه زمین لغزش می تواند در مدیریت کارآمد بحران یاری دهنده باشد؛ اما ماهیت نامشخص متغیرهای لازم جهت بررسی، تأثیر متفاوت هر متغیر و عدم امکان تعیین مرزهای دقیق نواحی آسیب پذیر، موجب عدم قطعیت در نقشه های آسیب پذیری می گردد. استفاده از فن آوری های نوین مانند GIS و الگوریتم های هوش محاسباتی می توانند در تهیه نقشه های دقیق تر پهنه بندی زمین لغزش مفید واقع گردند. در این مطالعه با هدف پهنه بندی حساسیت پذیری زمین لغزش در حوزه آبخیز سیمره هومیان، به دلیل وقوع زمین لغزش های متعدد در این منطقه، به مقایسه سه روش فرآیند تحلیل سلسله مراتبی فازی ( [1] FAHP)، شبکه عصبی مصنوعی و تراکم سطح بر اساس معیارهای مختلفی ازجمله توپوگرافی، پوشش گیاهی، رطوبت نسبی، عمق گسیختگی خاک، فاصله از رودخانه، گسل و جاده و رده مقاومتی زمین پرداخته شده است. بر اساس نتایج به دست آمده نواحی شمالی محدوده مطالعاتی مستعد وقوع حرکات دامنه ای هستند؛ از طرفی مقادیر پارامترهای صحت سنجی مؤید دقت بالاتر نتایج دو رویکرد شبکه عصبی و تراکم سطح به ترتیب با مقادیر صحت کلی 73/0 و 71/0 بوده که ناشی از عملکرد بهتر دو روش فوق نسبت به روش FAHP با صحت کلی 58/0 می باشد. درمجموع روش شبکه عصبی بر اساس آماره های صحت سنجی مورد استفاده شامل، صحت کلی، صحت کاربر و صحت تولید کننده به ترتیب با مقادیر 73/0، 8/0 و 59/0 بالاترین صحت را به خود اختصاص داده است.

کلیدواژه‌های مرتبط

پدیدآورندگان همکار

تبلیغات

پالایش نتایج جستجو

تعداد نتایج در یک صفحه:

درجه علمی

مجله

سال

حوزه تخصصی

زبان