واکاوی نقش سکاها در تاریخ ایران باستان
حوزه های تخصصی:
سکاها دسته ای از مردمان ایرانی تبار بودند که در دوره های مختلف تاریخی ایران خودنمایی می کردند. بسیاری از نویسندگان آنان را از آریایی ها و بسیاری از شاخه های هندواروپایی قلمداد می کنند. آنان در زمره آخرین قبایل آریایی بودند که پس از مهاجرت اقوام هند و اروپایی در قرن هشتم پیش از میلاد، پس از تشکیل دولت ماد در شمال آسیای مرکزی و جنوب سیبری امروز و شمال دریای کاسپین و حدود غربی آن تا پشت کوه های قفقاز پراکنده شدند، تنها در منابع های غربی و شرقی به نام های مختلفی ازجمله در تورات «اشکوزای»، در نوشته های هرودوت «اسکیته» در نوشته های هخامنشیان «سکه» و جغرافیون قدیم «ساک» آمده اند. در سنگ نبشته های هخامنشی از سه گروه از سکاها نام برده شده است:1. سکاپردرایه /داها 2. سکاتیگره خوده ماساژت ها 3. سکاهئومه ورگ که داها به مادها حمله کردند و 28 سال آنان را زیرسلطه خود بردند؛ ولی سرانجام هوخشتره آنان را شکست داد. ماساژت ها که بیشتر در باتلاق ها زندگی می کردند و تصرفاتی تا حدود چین داشتند و کوروش بزرگ در جنگ با آنان کشته شد. و داریوش توانست آن ها را شکست داده و شاه آنان بنام اسکونخا را دستگیر و تصویر او را در بیستون حک نماید. و در دوره اشکانیان فرهاد دوم بدست آنان کشته ولی سرانجام مهرداد دوم اشکانی توانست آن ها را شکست داده و برای همیشه ایران را از تعرض آنان آسوده کند. و درجنوب در شهر «زرنگ» برقرار شوند و شهر زرنگ به «سکستان» یا «سیستان» معروف گردد. در دوره ساسانی خبری از هجوم آنان ثبت نشده است. سکاهای هوم نوش که به صورت قبیله ای در ماورای سغد در منطقه تاشکند امروزی مستقر بودند. زبان سکاها، زبان سکایی، شاخه ای از زبان های باستانی ایران است. اساس زندگی آنان بیابانگردی بود و تجارتی هم با همسایگان خود از جمله یونان داشتند. و همین خصلت بیابانگردی، منابع تحقیقی در باب احوال و فرهنگ این قوم منحصر به مقبره های بزرگان سکایی است. هرچند دارای الفبا و سکه نبودند ولی نفوذ عمیق آثار هنری آنان را می توان در همسایگان غربی و شرقی خود چون یونان، مادها، پارس ها و چین را شاهد بود.