هرمنوتیک و حقیقت در رساله ی ""ایون"" افلاطون
افلاطون در رساله ی ایون بر آن است که هرمنوتیک و فهم، یک فرآیند دو مرتبه ای است که در هر دو مرتبه بنحوی، میانجی گری هنرمند را مشاهده می کنیم؛ و اهمیت در مرتبه ی اول است که در آن حقیقت راستین به سخن درمی آید. هرمنوتیک در افلاطون بیش از آن که خود فهم را مد نظر داشته باشد، بیانگر حقیقتی است که به بیان درنمی آید؛ و این موضوع در هرمنوتیک مرتبه ی اول است. عینیت حقیقت در افلاطون، سبب فراهم آمدن تفاهم بین مولف و مفسر می شود؛ چون موضوع فهم یک موضوع واحد و مشترک است. این حقیقت از جانب خداست و مخاطب حقیقی خداوند، روح هنرمند است. هنرمند در دریافت این حقایق ازخودبی خود می شود تا الهام خداوند بر او غالب گردد. شاعر حرف های خداوند را با کلمات و اصوات بیان می کند. پس مخاطب خاص خداوند هنرمند است که خود واسطه ای است برای تفسیر حقیقت.