تحلیل الگوهای روابط عاشقانۀ شخصیت های زن در مثنوی های عطار بر اساس نظریۀ مثلث عشق استرنبرگ(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
شخصیت های زن چه در جایگاه عاشق و چه معشوق در مثنوی های عطار، به صورت فعالانه با مردان ارتباط عاطفی برقرار می کنند که نگرش آنان دربارۀ عشق، در شکل گیری این ارتباط نقش مؤثری دارد. هدف در این پژوهش نیز بررسی شناخت این شخصیت ها، از ابعاد عشق در مثنوی های عطار (منطق الطیر، الهی نامه و مصیبت نامه) بر اساس نظریۀ عشق استرنبرگ و با روش اسنادی است و به این پرسش ها پاسخ داده می شود که آیا الگوهای روابط عاشقانۀ زنان در حکایت های عطار، با ابعاد عشق از نظر استرنبرگ مطابقت دارد؟ زنان به کدام ابعاد عشق بیشتر توجه نشان داده اند و تفاوت نگاه آنان با مردان در این زمینه ها چه بوده است؟ نتایج پژوهش نشان می دهد، الگوی روابط عاشقانۀ زنان مطابق با دیدگاه استرنبرگ بوده است؛ اما به دلیل تفاوت های فرهنگی و نگرش های عرفانی، شخصیت های زن حکایت های عطار، به برخی از ابعاد و مؤلفه های عشق بیشتر توجه نشان داده اند؛ چنان که از نظر آنان، مردان در جایگاه عاشق، پیش از پرداختن به بعد شور و اشتیاق، باید صمیمیت و تعهد خود را اثبات کنند و پس از آن است که می توان اظهار شور و اشتیاق آنان را پذیرفت. خود زنان نیز در جایگاه عاشق، همواره هر سه بعد عشق را رعایت می کنند و در کل، در عشق _ ورزی راهنمای مردان برای دست یابی به عشق کامل و آرمانی هستند.