دلتنگی و خرده گیری فرهیختگان از سامانه کارگاه هستی در آینه ادبیات فارسی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
یکی از نشانه های دلتنگی و آزردگی دانشوران و خردورزان از سامانه یا نظام هستی روزگار خود، خرده گیری هایی است که در آینه ادبیات به چشم می خورد. آزردگی از نداشتن جایگاه اجتماعی فراخور دانش و هنر خود، دلتنگی از تنگدستی، نبودن آزادی گفتار و کرداربرای بیان دیدگاه های علمی و فلسفی، ناآگاهی شهروندان و ... است که واگویه آن ها پیوسته با فرافکنی هایی چونان؛ نسبت دادن دشواری ها به چرخ و فلک که ریشه در فرهنگ زروانی دارد و یا قضا و قدر که به خواست و اراده خداوند تعالی برمی گردد؛ اظهار می شود. کمتر رخ می دهد که کسی ساحت زور و زر و تزویر را که بر جامعه آنان حکم می رانند، بیالاید. بنابراین خردورزان هنرور، سامانه اجتماعی و گاه نظام هستی را دارای نظم احسن ندیده اند. پاره ای از خردمندان از دریچه حکمت و فلسفه به موضوع نگریسته اند و برخی هم از دیدگاه دین و عرفان. دریغا که کمتر رخ داده است تا به ناآگاهی های توده ها و کژتابی کشورسالاران پرداخته گردد و به گونه ای استوار پای دولتمردان و دارندگان زور و زر و تزویر به میان آید. هنرمندی سامانه هستی را با آیین دریا می شمارد و دیگری بر این کژتابی، قانون گردباد نام می دهد. نگارنده این گفتار می کوشد تا به روش (توصیفی -تحلیلی) به بررسی برخی از دلخوری های فرهیختگان هنرور بپردازد و بر خاستگاه های آنان انگشت بنهد.