محمود عبیات

محمود عبیات

مطالب

فیلتر های جستجو: فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۱ تا ۶ مورد از کل ۶ مورد.
۱.

کاربرد مدل DRASTIC در مکان یابی محل دفن پسماند روستایی (مطالعه موردی: روستاهای شهرستان کارون)(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: پسماند سطح ایستابی دراستیک هیدروژولوژیک تغذیه خالص هدایت هیدرولیکی

حوزه های تخصصی:
  1. حوزه‌های تخصصی جغرافیا فنون جغرافیایی روش های کمی در جغرافیا
  2. حوزه‌های تخصصی جغرافیا جغرافیای انسانی جغرافیای روستایی فضا و محیط روستایی
تعداد بازدید : ۱۲۰۱ تعداد دانلود : ۵۵۴
هدف: یکی از مسائلی که در امر مدیریت پسماند حائز اهمیت می باشد، مبحث مکان یابی محل دفن پس ماند و شیرابه های ناشی از آن در نواحی روستایی است. این شیرابه ها، موجب آلودگی آبخوان می شوند. ارزیابی آسیب پذیری آلودگی آبخوان، ابزاری توانمند جهت توصیف حفاظت از این چنین مناطقی است که متأثر از آلاینده ها هستند. بنابراین، هدف اصلی این پژوهش، مکان یابی محل دفن پسماند روستایی است. علاوه بر این، پژوهش حاضر به بررسی پتانسیل آسیب پذیری آلودگی آبخوان در مکان های پیشنهادی دفن پسماند با استفاده از مدل دراستیک در نقاط روستایی و تهیه نقشه پهنه بندی مناطق آسیب-پذیر می پردازد. روش: روش این پژوهش از نوع اسنادی(کتابخانه ای)، میدانی و توصیفی-تحلیلی است. در این پژوهش، از مدل دراستیک جهت پهنه بندی آسیب پذیری آبخوان استفاده شده است. این مدل از ترکیب هفت پارامتر هیدروژئولوژیک مؤثر در انتقال آلودگی به آبخوان تشکیل شده است. این پارامترها در محیط نرم افزار GIS به صورت هفت لایه که تحلیل های لازم بر روی آن ها انجام می شود، ظاهر می گردند. یافته ها: استفاده از مدل دراستیک، یک روش ارزشمند برای بررسی پتانسیل آلودگی آب های زیرزمینی توسط شیرابه حاصل از مکان دفن پسماند است. استفاده از مدل دراستیک و نرم افزار GIS، در انتخاب مکان دفن پسماند برای مسئولین محلی که مسئولیت مدیریت دفن پسماند روستایی را برعهده دارند، بسیار کاربردی می باشد در ادامه، با تهیه این نقشه ها در محیط GIS، می توان لایه های مختلف را تلفیق و نقشهه پهنه بندی آسیب پذیری را تهیه نمود. با توجه به نقشه آسیب پذیری آبخوان و با در نظر گرفتن میزان پتانسیل آلودگی آبخوان در قسمت های مختلف، می توان مکان مناسبی جهت دفن پسماند تعیین کرد. در شرایط حاضر، حدود 88 درصد سفره ها در وضعیت آسیب پذیری کم قرار گرفته که می توان با در نظر گرفتن این نواحی، مکانی مناسب جهت دفن پسماند تعیین کرد. محدودیت ها/ راهبردها: عدم دسترسی به اطلاعات جدید در بخش هایی از گزارش. اصالت و ارزش: در این مقاله سعی شده است تا با استفاده از مدل دراستیک بتوان مکانی مناسب جهت دفن پسماند روستایی مشخص شود.
۲.

سنجش و ارزیابی شاخص های مدیریت بهینه پسماند در مناطق روستاییِ شهرستان آبادان(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: زیست محیطی مدیریت پسماند روستا شهرستان آبادان Topsis Fuzzy

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۴۷۷ تعداد دانلود : ۵۷۴
امروزه خطرات زیست محیطی ناشی از سوء مدیریت پسماند به عنوان یکی از مشکلات اساسی کشور مطرح است و این مشکل در روستاها بیشتر از شهرها نمود دارد. در محیط های روستایی، با وجود تفاوت هایی که این مناطق به لحاظ شیوه زندگی با محیط های شهری دارند، به دلیل تغییر در شیوه زندگی مردم، مدیریت پسماند به عنوان امری مهم مطرح می باشد. آلودگی های زیست محیطی و در نتیجه به خطر افتادن بهداشت و سلامت روستاییان نیازمند الگوی مناسب مدیریت پسماند براساس شرایط موجود است. هدف اصلی از انجام این تحقیق سنجش و ارزیابی شاخص های مدیریت بهینه پسماند در مناطق روستایی شهرستان آبادان است. این پژوهش با روش توصیفی – تحلیلی انجام می گیرد. و در پردازش از مدل های AHP و Topsis Fuzzy و جهت انجام تحلیل های این پژوهش از نرم افزار Excelاستفاده شده است. نتایج بدست آمده از مدل تاپسیس فازی، بر اساس وزن های محاسبه شده نشان می دهد که در شاخص مورد مطالعه، شاخص مطالعات طرح جامع پسماند (با شاخص شباهت 755/0)، مهم ترین مسئله در مدیریت پسماند مناطق روستایی شهرستان آبادان می باشد. همچنین شاخص برنامه های فرهنگ سازی و آموزش (با شاخص شباهت 643/0)، جمع آوری و حمل و نقل (با شاخص شباهت 626/0)، دفع نهایی (با شاخص شباهت 612/0)، جلب مشارکت مردمی و بخش خصوصی (با شاخص شباهت 607/0)، تفکیک از مبدأ تولید (با شاخص شباهت 592/0)، نیروی انسانی متخصص (با شاخص شباهت 586/0) و ایجاد بانک اطلاعات (با شاخص شباهت 561/0) به ترتیب در رتبه های بعدی قرار گرفته اند.
۳.

ارزیابی امکان آلودگی آب ه ای زیرزمینی جهت انتخاب مکان بهینه دفن پسماند در شهرستان کارون(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: آسیب پذیری آبخوان سینتکس شهرستان کارون مکان یابی دفن گادس

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۴۶۲ تعداد دانلود : ۳۲۲
رشد فزاینده جمعیت در کنار فعالیت های انسانی باعث افزایش تولید پسماند شده است. انتخاب مکان های نامناسب دفن پسماند امکان آلودگی آب های زیرزمینی را افزایش می دهد. هدف از این مطالعه پهنه بندی آسیب پذیری آب های زیرزمینی در شهرستان کارون در استان خوزستان جهت انتخاب مکان بهینه دفن پسماند بود؛ طوری که مکانی با کمترین آسیب پذیری آبخوان جهت دفن پسماند انتخاب شود. جهت پهنه بندی امکان آلودگی آبخوان از دو مدل سینتکسو گادس استفاده شد. پس از تهیه نقشه های آسیب پذیری دو مدل در نرم افزار GIS، میزان تناسب اراضی جهت دفن پسماند اولویت بندی شد. نتایج نشان داد در مدل سینتکس حدود 22/455 هکتار از منطقه در محدوده آسیب پذیری بدون خطر آلودگی، 84/780 هکتار در محدوده آسیب پذیری خیلی کم، 31/3281 هکتار در محدوده آسیب پذیری کم، 4/12582 هکتار در محدوده آسیب پذیری کم تا متوسط، 9/11169 هکتار در محدوده آسیب پذیری متوسط تا زیاد، 46/9449 هکتار در محدوده آسیب پذیری زیاد، 15/5844 هکتار در محدوده آسیب پذیری خیلی زیاد، و 72/495 هکتار در محدوده کاملاً مستعد برای آلودگی قرار دارد. همچنین در مدل گادس حدود 576/215 هکتار از منطقه در محدوده آسیب پذیری قابل اغماض، 544/560 هکتار در محدوده آسیب پذیری کم، 08/5169 هکتار در محدوده آسیب پذیری متوسط، 9/37471 هکتار در محدوده آسیب پذیری زیاد، و 9/641 هکتار در محدوده آسیب پذیری خیلی زیاد قرار دارد. در هر دو مدل کمترین آسیب پذیری سطح کوچکی از منطقه را پوشش داده (03/1 درصد در مدل سینتکس و 49/0 درصد در مدل گادس) و این سطح به منزله مکان بهینه دفن پسماند (اولویت 1) انتخاب می شود. سایر نواحی، به دلیل آسیب پذیری بیشتر آبخوان، در انتخاب مکان دفن پسماند در اولویت های بعدی قرار دارند.
۴.

ارزیابی و پیش بینی تغییرات پوشش گیاهی در ارتباط با تغییرات کاربری اراضی با استفاده از مدل LCM و زنجیره CA مارکوف (مطالعه موردی: کلان شهر اهواز)(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: پوشش گیاهی شیءگرا مدل ساز تغییر سرزمین زنجیره مارکوف اهواز

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۳۳۶ تعداد دانلود : ۲۰۸
پایش تغییرات کاربری اراضی و پوشش گیاهی، نقش مهمی در مدیریت شهری دارد. هدف این مطالعه، بررسی تغییرات پوشش گیاهی کلان شهر اهواز در ارتباط با تغییرات کاربری اراضی است. ابتدا تصاویر ماهواره ای با الگوریتم ماشین بردار پشتیبان روش شیءگرا، طبقه بندی شده و نقشه های کاربری اراضی تهیه گردید. برای افزایش دقت نقشه ها، از سه شاخص نرمال شده تفاوت پوشش گیاهی، تعدیل کننده اثر خاک و پوشش گیاهی نسبی به طور جداگانه در طبقه بندی استفاده شد. نتایج نشان داد شاخص تعدیل کننده اثر خاک، قابلیت بالاتری داشته و نقشه های آن با بالاترین ضرایب کاپا و صحت کلی، جهت آشکارسازی تغییرات وارد مدل ساز تغییر سرزمین شدند. پیش بینی تغییرات در 10 سال آینده نیز با مدل سلول های خودکار زنجیره مارکوف انجام شد. نتایج بررسی تغییرات نشان داد، پوشش گیاهی روند کاهشی داشته، به طوری که 65/1339 هکتار در بازه 2002-1989 و 50/1860 هکتار در بازه 2019-2002، از پوشش گیاهی کاسته شده است. بیش ترین تغییرات مربوط به تبدیل پوشش گیاهی به نواحی ساخته شده با 44/686 هکتار در بازه 2002-1989 و 51/1032 هکتار در بازه 2019-2002 است. کمترین تغییرات مربوط به تبدیل پوشش گیاهی به پهنه های آب با 18/7 هکتار در بازه 2002-1989 و 33/9 هکتار در بازه 2019-2002 است. نتایج پیش بینی تغییرات تا سال 2029 نیز مؤید کاهش پوشش گیاهی بوده و طی 10 سال 77/785 هکتار از پوشش گیاهی کاسته شده و مساحت آن به 24/2923 هکتار خواهد رسید.
۵.

ارزیابی آسیب پذیری آب های زیرزمینی با مدل های دراستیک و سینتکس در محیط GIS (مطالعه موردی: شهرستان کارون)(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: آلودگی آبخوان پهنه بندی مدل هیدروژئولوژیکی نیترات

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۲۱۵
وجود منابع مهم آلاینده های انتشاری و نقطه ای ناشی از فعالیت های انسانی در سطح زمین و نفوذ این آلاینده ها به آبخوان ها، سبب کاهش کیفیت آب زیرزمینی می شود، بنابراین در مدیریت منابع آب زیرزمینی، جلوگیری از آلودگی این آب ها ضروری است. آب های زیرزمینی شهرستان کارون در استان خوزستان، به علت رونق فعالیت های کشاورزی و صنعتی در آن منطقه، همواره در معرض آلودگی هستند. لذا هدف این مطالعه، ارزیابی و پهنه بندی آسیب پذیری آبخوان منطقه با استفاده از مدل های دراستیک و سینتکس می باشد. با نقشه سازی و تلفیق پارامترهای هیدروژئولوژیکی مؤثر در انتقال آلودگی به آبخوان، نقشه های آسیب پذیری دو مدل مذکور در محیط نرم افزار GIS تهیه شدند. جهت صحت سنجی مدل های به کاربرده شده از مقادیر اندازه گیری شده نیترات موجود در چاه های منطقه استفاده شده و ضریب همبستگی پیرسون بین مدل ها و لایه نیترات، محاسبه و مشخص شد. نتایج نشان داد که شاخص آسیب پذیری مدل دراستیک، بین 68 تا 215 و شاخص آسیب پذیری مدل سینتکس بین 52 تا 195 متغیر است. در روش دراستیک، 2/485 هکتار از منطقه بدون خطر آلودگی، 6/751 هکتار با آسیب پذیری خیلی کم، 5/3305 هکتار با آسیب پذیری کم، 7/12411 هکتار با آسیب پذیری متوسط، 2/11191 هکتار با آسیب پذیری متوسط تا زیاد،  3/9427 هکتار با آسیب پذیری زیاد، 1/5861 هکتار با آسیب پذیری خیلی زیاد و 5/478 هکتار کاملاً مستعد آلودگی می باشد. در روش سینتکس، 4/455 هکتار از منطقه بدون خطر آلودگی، 1/789 هکتار با آسیب پذیری خیلی کم، 5/3281 هکتار با آسیب پذیری کم، 7/12426 هکتار با آسیب پذیری متوسط، 4/11169 هکتار با آسیب پذیری متوسط تا زیاد، 3/9449 هکتار با آسیب پذیری زیاد، 2/5844 هکتار با آسیب پذیری خیلی زیاد و 7/495 هکتار کاملاً مستعد آلودگی می باشد. همچنین، میزان همبستگی نقشه نیترات آب زیرزمینی با مدل های دراستیک و سینتکس به ترتیب 68/0 و 51/0 بوده که بیانگر قابلیت بالاتر مدل دراستیک نسبت به مدل سینتکس برای آبخوان منطقه موردمطالعه دارد.
۶.

ارزیابی اثر تغییرات کاربری بر الگوی مکانی-زمانی دمای سطح زمین و جزایر حرارتی در شهر اهواز با استفاده از تصاویر ماهواره ای(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: کاربری دمای سطح زمین جزیره حرارتی شیءگرا اهواز

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۱۹ تعداد دانلود : ۹۵
دمایی سطح زمین (LST) یکی از پارامترهای مهم در مطالعه تغییرات آب و هوایی و فرآیندهای فیزیکی سطح زمین است. در این مطالعه، ابتدا تأثیر تغییرات کاربری اراضی بر دمای سطح زمین در شهر اهواز مورد بررسی قرار گرفت. برای این کار، تصاویر ماهواره ای سال های 2002، 2013 و 2020 با روش شیءگرا، طبقه بندی شده و دمای سطح زمین با استفاده از الگوریتم پنجره مجزا محاسبه گردید. در ادامه جهت بررسی الگوهای مکانی زمانی دمای سطح زمین و جزایر حرارتی، از سه شاخص NDVI، UHII و UHIII استفاده شده و دمای طبقات پوشش گیاهی استخراج گردید. مقادیر خطای RMSE بین دمای اندازه گیری شده میدانی و دمای استخراج شده از تصاویر سال های 2002، 2013 و 2020 به ترتیب 79/1، 66/1 و 98/0 محاسبه شد. نتایج نشان داد؛ در سال های 2002-2020 نواحی ساخته شده و نواحی بایر به ترتیب 69/5779 و 66/2521 هکتار افزایش و پوشش گیاهی و پهنه های آب به ترتیب 15/3200 و 89/57 هکتار کاهش یافته است. طی این دوره، دمای سطح زمین در نواحی ساخته شده، نواحی بایر، پوشش گیاهی و پهنه های آب به ترتیب 10/4، 26/5، 32/6 و 93/3 درجه افزایش پیدا کرده است. همچنین شاخص UHIII روند افزایشی داشته و بیشترین شدت جزایر حرارتی در سال های 2002، 2013 و 2020 به ترتیب در نواحی جنوبی، شرقی و شمال غربی شهر بوده است. نتایج تحلیل همبستگی دو متغیر LST و NDVI، گویای ارتباط منفی قوی بین آن ها بوده و افزایش شاخص UHIII با کاهش مقادیر پوشش گیاهی ارتباط مستقیم داشته است. بنابراین، پوشش گیاهی اثر مهمی در کاهش دمای سطح زمین و شدت جزایر حرارتی دارد.

پالایش نتایج جستجو

تعداد نتایج در یک صفحه:

درجه علمی

مجله

سال

حوزه تخصصی

زبان