شهریار گیتی

شهریار گیتی

مطالب

فیلتر های جستجو: فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۱ تا ۴ مورد از کل ۴ مورد.
۱.

رابطه جناس و کلمات سه وجهی در زبان عربی

تعداد بازدید : 963 تعداد دانلود : 647
قدرت بالای زبان عربی در اشتقاق و توانمندی آن در استخراج واژگان و ساختار جمله ها و گستردگی اشتقاقی جملات، ویژگی خاصی به زبان عربی بخشیده است که سایر زبان های دنیا یارای همتایی با آن را ندارند. از سوی دیگر قرآن نیز استمرار و جاودانگی آن را تضمین نموده و آن را ابزار فکر و بیان برای ملت های مختلف شامل مسلمان و حتی غیر مسلمان قرار داده است. برای نگارش و استخراج قواعد نحوی، صرفی و جمله ها و اسلوب های بلاغی آن، به لطف اسلام بزرگانی از سرزمین فارس به زبان عربی گرایش پیدا کردند به طوری که در زبان عربی استاد خود عرب ها نیز شدند. جناس از جمله فنون مهم ادبی است که اغلب در صدر آرایه های لفظی و گاه در صدر کتب بدیعی قرار دارد. در باب اهمیت آن، همین بس که برخی آن را در پیوندی درونی با ایهام و استخدام دانسته اند. جناس کارکردهای مختلف دارد که می تواند ابزار ایجاد فنون دیگری نیز باشد. از برخی از انواع آن می توان در لغز و تعمیه نیز استفاده نمود. با توجه به اهمیت این صنعت در عرصه شعر و ادب اشکالاتی نیز وجود دارد که گاه در برخی از کتب بدیعی مصادیقی درباره آن صورت گرفته و هم چنین اشتراکاتی که با سجع دارد لزوم بازنگری به این صنعت و نقد و بررسی آن قوت می یابد. مثلثات مجموعه ای متشکل از نظم و نثر است که قطرب دانشمند بصری مبدع آن بوده و ساختار آن بدین شکل است که در آن سه کلمه با صیغه صرفی و همسان وجود دارد و تنها تغییر در اولین حرف اصلی(فاءالفعل)این کلمات است که موجب تغییر معنا می شود مانند واژه سلام همراه با فتحه(سَلام) و کسره(سِلام) و ضمه(سُلام) که همان معادل کلمات هم نویسه و هم نگاشت در زبان فارسی و جناس محرّف از منظر علم بدیع است. از این رو این سه واژگان را مثلثات(سه وجهی) نامیده اند.
۲.

خوانشی هگلی از فلسفه تاریخ اساطیری ایران در شاهنامه فردوسی با تأکید بر گفتار «خدایگان و بنده»(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: لسفه تاریخ اساطیری ایران شاهنامه فردوسی فلسفه تاریخ هگل خدایگان و بنده

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : 537 تعداد دانلود : 10
شاهنامه فردوسی ، حماسه منظوم اساطیری ایران، بر مدار ستیز نیروهای عینیت یافته ناساز عالم، یعنی ایران و انیران و نبرد شخصیت ها و قهرمانان آن، می گردد؛ زیرا از دیدگاهی فلسفی، طرح هستیِ تاریخ اساطیری ایران هم اساساً بر مبنای هماویزی دوگانه های ناساز افکنده شده است. یکی از مهم ترین دیدگاه های فلسفی به تاریخ، نگرش فریدریش هگل، فیلسوف تاریخ گرای آلمانی، است. در این نگرش، ماهیت و هدف تاریخ، همان ماهیت انسان است و ماهیت انسان، رسیدن به خودآگاهی و آزادی است و این آزادی تنها به نحو تدریجی و دیالکتیکی تحقق پذیر است؛ از این رو، در فلسفه هگل، جنگ وسیله ای برای پیش بُرد دیالکتیک تاریخ به شمار می آید و ایجاد پیکار میان شخصیت های انسانی، به مثابه خدایگان و بنده، اساس رسیدن به خودآگاهی معرفی شده است. نبرد بین انسان ها در شاهنامه فردوسی هم گفتار «خدایگان و بنده» در فلسفه هگل را به ذهن متبادر می کند. در بخش اساطیری شاهنامه ، دست یابی به خودآگاهی و تحقق آن در تاریخ اساطیری ایران، تنها از راه نبرد دو سوی مخالف، به مثابه خدایگان و بنده، در نبردهای بین جمشید و ضحاک، ضحاک و کاوه (و آن گاه فریدون)، فرزندان فریدون، شهادت ایرج و کین خواهیِ (دادباوری) او به وسیله منوچهر روی می دهد. این جستار، با رویکردی تحلیلی توصیفی به تحلیل فلسفه تاریخ شاهنامه فردوسی ، با تأکید بر گفتار «خدایگان و بنده» پرداخته و به این نتیجه رسیده است که در این حماسه اساطیری، همه ستیزگی ها هر بار به گونه ای آمیختگیِ وحدت بخش نائل می آیند که هم تراز لحظه های سنتز یا هم نهاد دیالکتیکی هگلی و در حقیقت، اسباب فراگرد تاریخی و راه رسیدن به خودآگاهی و آزادی از رهگذری دیالکتیکی است و این همان امکان خوانش فلسفه تاریخ اساطیری ایران در شاهنامه فردوسی برپایه فلسفه تاریخ هگلی است. ف
۳.

سرشت زیبایی شناختی شاهنامه ی فردوسی در وحدت ذهنیت و عینیت هگلی(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: زیبایی شناسی شاهنامه فلسفه ی هنر هگل عین و ذهن یگانگی.

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : 511 تعداد دانلود : 259
باوجود هماهنگی و همسانی شاهنامه ی فردوسی با آنچه هگل در درس گفتارهای زیبایی شناسی درباره ویژگی های حماسه اصیل برمی شمارد، وی شاهنامه را حماسه ای غیرمنسجم و فاقد مرکز عملکردیِ مستقل می خواند که نمی توان به آن عنوان حماسه واقعی را داد. او حماسه اصیل را جلوه تمامیت جهان یک قوم می داند که حاصل تعین یابی و تظاهر انسانی اسطوره های نامنسجم و نابسامان پیشین، یعنی ایدئال شدگی طبیعت به وسیله روح است. بنابراین شعر حماسی اصیل را، به مثابه نخستین مرحله خودآگاهی روح مطلق، می توان هنر ناب (مطلق) تلقی کرد که با ایجاد نوعی خودآگاهی جمعی در اجتماع تاریخی، از بالاترین درجه هم نوایی ذهن و عین برخوردار است. زیبایی شناسی شاهنامه ی فردوسی هم بر تحقق عینیِ محتوای اساطیری آن، یعنی «ستیزگی و آمیزگی نیروهای متضاد هستی»، از رهگذار گرایش های اجتماعی، سیاسی و اخلاقی و به تعبیر دیگر بر تظاهر یگانگی اندام وارِ دوگانه ها استوار است. در این مقاله، نخست با استفاده از دیدگاه خود هگل درباره حماسه اصیل و نیز با بهره گیری از یافته های پژوهش های دیگران، به نظرات او درباره شاهنامه پاسخ داده شده است؛ سپس با تکیه بر مقولاتی خاص از «فلسفه روح» هگلی، ازجمله خانواده، نظام نیازها و کشور یا دولت، در مقوله اخلاق اجتماعی، به شیوه تحلیل تطبیقی، سرشت زیبایی شناختی شاهنامه در خلال تمامیت حماسی، در مؤلفه های برون همسری، تضاد و تمامیت در جهان پهلوان شاهنامه ، بن مایه های واگشتی و کلیت در طبقات چندگانه اجتماعی نشان داده شده؛ و بدین ترتیب، با تطبیق عناصر تمامیت بخش حماسی در شاهنامه بر اصلی ترین شاخصه های حماسه اصیل هگلی، بیان شده است که شاهنامه ی فردوسی نیز، همچون بعضی از بزرگ ترین حماسه های اصیل جهان، با برخورداری از شاخص ترین ویژگی های حماسه اصیل برخلاف دیدگاه هگل حماسه ای اصیل است و ضمن دربرداشتن قدرت انتقال فهم مشترک دینی و اخلاقی از جهان، هنری جهان شمول و ماندگار شمرده می شود.
۴.

نقدی بر ترجمه ""العبرات"" منفلوطی بر مبنای ضرورت تسلط بر زبان مبدأ و مقصد

کلید واژه ها: نقد ترجمه ""العبرات"" ترجمه از عربی به فارسی ضرورت تسلط بر زبان مبدأ و مقصد خطاهای شایع در ترجمه

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : 782 تعداد دانلود : 59
این مقاله ضمن اشاره به برخی از توانایی ها و روحیات لازم برای حرفه مترجمی، به نقد ترجمه کتاب ""العبرات"" منفلوطی با عنوان ""سیل سرشک""و خطاهای شایع در این کتاب پرداخته است که به دنبال عدم تسلط به زبان مبدأ و مقصد پیش می آیند. ترجمه این کتاب را قاسم مختاری، محمود دهنوی و نوذر عباسی برعهده داشته اند. به طور کلی این نوشته دربر گیرنده دو بخش می باشد. بخش اول شامل تسلط به زبان مقصد و خطاهای ناشی از عدم تسلط بر آن (ترجمه ای نامتناسب با سبک متن مبدأ، انتقال ساختار زبان مبدأ به زبان مقصد و کاربرد نامناسب عبارت ها و واژگان و اشتباه در جمله بندی) وبخش دوم شامل تسلط بر زبان مبدأ وخطاهای ناشی از عدم تسلط به آن (ترجمه اشتباه، حذف ترجمه، جعل ترجمه، ترجمه تحت اللفظی و انتقال نامأنوس) می باشد.

پالایش نتایج جستجو

تعداد نتایج در یک صفحه:

درجه علمی

مجله

سال

حوزه تخصصی

زبان