فرهنگِ مصرفی و بازنمود فضایی آن در شهرهای میانی (نمونه های مطالعه: سمنان، رشت، همدان، قزوین)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
در بستری از بسطِ مدلِ شهرِ سرمایه دارِ نئولیبرال، مصرف شهر با نشانه های فراوانی رخ نمون شده است. کالایی شدن شهر، توسعه خدمات تجاری شهری در خدمت مصرف بیشتر و اختصاص بهترین اراضی شهری برای امر مصرف و بروز فرهنگ پست مدرنیستی مصرف با شتاب و مقیاسی وسیع طی بیست سال گذشته در کلانشهرها و حتی شهرهای میانی از آن جمله است؛ که تعریف، شناسایی و تطبیق/عدم تطبیق آن، مسئله نظری و تجربی این پژوهش است. درواقع سوال اصلی اینجاست که بروزِ فرهنگ پست مدرنیستیِ مصرف، در سطح شهر چگونه است؟ هدف این مقاله، بررسی نحوه بازنمود روندهای عام مصرف گرایی شهری در شرایط خاص شهرهای میانی ایران بوده و روش آن از حیث هدف کاربردی و به دلیل پیوند عوامل اقتصادی، اجتماعی و فرهنگی و بازنمود کالبدی آن، تبیینی است. مفاله حاضر به کمک روش تحلیل عاملی تاییدی، شاخصه های فضاییِ فرهنگِ مصرفی را در شهر استخراج نموده است. شاخص های برازش به دست آمده، تایید کننده مطلوبیت مدل بوده و مقادیر آماره t بین متغیرهای مرتبه اول و دوم، نشان از معنی دار بودن رابطه است. همچنین به کمک معادلات ساختاری، مسیر، نوع و شدت ارتباط بین متغیرهای مکنون فوق الذکر و متغیر مکنون شهرِ مصرفی، ترسیم شده است. بر این اساس متغیر مستقلِ فروشگاه های بزرگ با ضریب مسیر 0.83 بیشترین و متغیر مستقل طرح های کلان مقیاس با ضریب مسیر 0.14، کمترین رابطه را با شهرِ مصرفی داشته اند. یافته مقاله نشان می دهد مصرفِ مکان در شهرهای کشور، به اشکال مختلف ظهور یافته و در سطوح پیکر، سیما و چهره شهر، خود را بروز داده است.