رمضان رجبی

رمضان رجبی

مطالب

فیلتر های جستجو: فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۱ تا ۲ مورد از کل ۲ مورد.
۱.

ساختار سیاسی– اداری خاندان اردلان کُردستان (با تکیه بر مناسبات با صفویان)

کلید واژه ها: ایران کردستان حکومت صفوی ساختار حکومت خاندان اردلان

حوزه های تخصصی:
  1. حوزه‌های تخصصی تاریخ ایران اسلامی حکومت های ایرانی- اسلامی صفوی روابط خارجی
  2. حوزه‌های تخصصی تاریخ ایران اسلامی حکومت های ایرانی- اسلامی تاریخ محلی
تعداد بازدید : ۱۹۴۹ تعداد دانلود : ۱۱۰۰
خاندان اردلان، حاکمیت کردستان اردلان، را که یکی از ایالت های مهم ایران بود، طی قرن های هفتم تا سیزدهم هجری قمری در اختیار داشتند. حکمرانی این خاندان در دوره صفویه، با انتخاب شدن آنان از سوی حکومت مرکزی و تغییر مذهب کاملاٌ تثبیت گردید. با توجه به موقعیت راهبردی منطقه کردستان اردلان، تمایلات گریز از مرکز حکومت ها و خاندان های محلی و نقش حساسی که این خاندان می توانست در روابط میان ایران صفوی و عثمانی ها ایفا کند، حکومت صفوی علی رغم تضاد مذهبی ای که با این خاندان داشت، همواره سعی می کرد در برخورد با حکام این منطقه مهم جانب احتیاط را نگه دارد. پژوهش حاضر در پی آن است تا با تکیه بر تواریخ دست اول محلی ضمن معرفی اجمالی این خاندان به عنوان یکی از خاندان های مهم حکومتگر عصر صفوی، ساختار سیاسی و اداری این خاندان و میزان نفوذ و تأثیر آنان را در عرصه حکومت مرکزی نشان دهد. یافته های پژوهش حاکی از آن است که حکام اردلان از قدرت قابل توجهی در منطقه تحت حکومتشان برخوردار بوده اند و شاید اعطای این میزان خودمختاری به آنان از سوی حکومت مرکزی دلیلی بر اهمیت منطقه تحت فرمانروایی شان باشد.
۲.

نقش ساختار سیاسی در شکل گیری احزاب در فاصله سال های 1299-1320 هجری شمسی

کلید واژه ها: رضاشاه احزاب ساختارسیاسی حکومت اقتدارگرای بوروکراتیک

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۹۷۴ تعداد دانلود : ۲۵۴۵
در دوران شانزده ساله حکومت پهلوی اول، نوعی حکومت اقتدارگرای بوروکراتیک، ایجاد شد که با اقدامات سرکوبگرانه پلیسی و مصوبات ظاهراً قانونی، موانع بزرگی در برابر ظهور جامعه مدنی، آزادیهای سیاسی و تشکیل احزاب به وجود آورد. این اقدامات، که با همکاری دستگاههای مختلف قدرت از جمله دربار و ارتش پیش می رفت، باعث ایجاد حرکتهای زیر زمینی مانند جنبشهای کارگری و کمونیستی، ناپایداری احزاب سیاسی و فرمایشی شدن مجلس شورای ملی شد. در اواخر دوره سلطنت رضا شاه، جو اختناق و خفقان سیاسی چنان بر کشور سایه گسترده بود که بسیاری از تحصیلکرده های طبقه جدید به انزوای سیاسی یا سکوت کشانده شدند و در اثر این وضعیت، نوعی خمودگی و بی تفاوتی در روحیه مردم نسبت به شرایط سیاسی کشور ایجاد شد. بدین ترتیب شرایط به گونه ای شد که سراسر دوره پادشاهی رضاشاه، بجز کوتاه زمانی در ابتدای آن، خالی از هرگونه ایجاد و فعالیت احزاب و گروههای سیاسی گردید. در این پژوهش سعی شده است با شیوه توصیفی تحلیلی و با استفاده از منابع کتابخانه ای و اسناد بجا مانده از این دوره، به تبیین و تعلیل رابطه بین ساختار سیاسی و شکل گیری احزاب در دوره رضاشاه پرداخته شود.

کلیدواژه‌های مرتبط

پدیدآورندگان همکار

تبلیغات

پالایش نتایج جستجو

تعداد نتایج در یک صفحه:

درجه علمی

مجله

سال

حوزه تخصصی

زبان