به سوی یک نظریه کارآ و منصفانه در خطی مشی ها و رویه های حسابداری
حوزه های تخصصی:
در پی تحقیق برای قانونمندی مبانی نظری حسابداری‘ مسأله اصلی که نظریه پردازان با آن مواجه هستند معطوف به نوع ترکیبی است که برای بازار قائل هستند. آنها می خواهند فرایند این ترکیب را که به موجب آن به بازار ماهیت مستقل از افراد می بخشد را کشف نموده و آن را مبنا قرار دهند. در این راه فرضیه ها و مدلهای بسیار طرح و پیرامون آن تحقیق و پژوهش به عمل آمده است. به عنوان نمونه از بهترین فرضیات بیان شده فرضیه بازار کارآ سرمایه را می توان نام برد که از درخشندگی خاصی برخوردار بوده است. در راستای این طرز تفکر است که سؤالات مطرح شده پیرامون الزام آور بودن افشاء اطلاعات مالی قابل پاسخگویی می باشد‘ چرا که مقصد مشخص است: ‹‹هدایت بازار در جهت اصلاح ‘ پیشرفت و رفاه عمومی جامعه››. برقراری عدالت در بازار سرمایه انگیزه و هدفی است که به عنوان یک مبنای منصفانه و کارآ برای اهداف و روشهای حسابداری معرفی می گردد. عدالت در بازار سرمایه به مفهومی که در نظر است عبارت است از برابری فرصتها یا به عبارت دیگر توزیع متقارن اطلاعات میان سرمایه گذاران. وجود و رعایت بی طرفی در افشاء کامل اطلاعات مسلماً سبب کارآیی بازار سرمایه و افزایش بازده می شود. دستیابی به این هدف خود نیازمند وجود یک بازار کاملاً کارآ می باشد‘ به نحوی که اطلاعات به طور متقارن‘ سریع و کامل جهت تأثیرگذاری بر قیمتها در اختیار بازار قرار گیرد تا قیمتها حاوی اطلاعات کامل باشند. بنابراین می توان اینگونه نتیجه گرفت که هر قدر مقررات افشاء کاملتر و بی طرفدارانه تر باشد بازار به طرف کارآیی بیشتر سوق می یابد ولیکن به لحاظ نبود امکانات کافی جهت درج و انتشار به موقع سریع و بی طرفانه اطلاعات در حال حاضر نمی توان انتظار داشت که در کوتاه مدت به بی طرفی کامل در انتشار اطلاعات دست یابیم.