جواد حیران نیا

جواد حیران نیا

مطالب

فیلتر های جستجو: فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۱ تا ۵ مورد از کل ۵ مورد.
۱.

Pandemic, Protests, Paradoxical Reform, and Lingering Authoritarian in the Middle East(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: protests Uprisings Covid-19 pandemic Authoritarianism Populism social media monarchies republics the Middle East and North Africa

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : 376 تعداد دانلود : 244
The COVID-19 pandemic has strengthened the hands of authoritarian regimes. Unlike those who have claimed that the outbreak tends to accelerate the movement toward greater geopolitical competition, we argue that the pandemic has necessitated further cooperation between democratic and authoritarian governments, thus enhancing the longevity of the latter. This explains why the global pandemic has caused no fundamental changes in the regional security dynamics of the Middle East and North Africa (MENA), in part because it has ironically prolonged the rule of authoritarian in the region in the name of providing public health. Despite the rhetoric of religious pluralism, moderation, as well as constitutional reforms, sentiments echoing narrow and virulent nationalism and right-wing populism have simultaneously prevailed. On balance, the persistent use of repression in liberalized autocracies in the region has manifested itself in the form of repressing protesters during tough economic times.  For example, in protests against unemployment in Oman in 2018 or against tax reform in Jordan in 2019, and during Saudi Arabia’s 2017-20 Qatif unrest or in Algeria’s ongoing political protests, such patterns of behavior have been visible.  Even in those regimes that have introduced constitutional reforms in the aftermath of the 2011 Arab Spring uprisings, when priority has been given to combating a global pandemic, a floundering economy, and other emerging threats, such as the campaign against terrorism, authoritarian regimes have wound up consolidating their rule, thus exploiting such crises in order to grab further power at home and seek geopolitical advantage in the region.  However, it is short-sighted to underestimate the possibility of the spontaneous eruption of popular uprisings that could pose a destabilizing threat to authoritarian regimes at some point in the future.
۲.

سازمان ملل و ارتقای جایگاه امنیّت انسانی(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: امنیت انسانی امنیت دولتی سازمان ملل

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : 300 تعداد دانلود : 641
  امنیّت انسانی از ابتدای تشکیل سازمان ملل مورد توجه این سازمان بوده است. پس از تشکیل این سازمان و در دوره جنگ سرد و شکل گیری نظام دو قطبی، امنیّت انسانی در حاشیه قرار گرفت و ایده امنیّت دولتی مطرح توسط مکتب واقع گرایی، ایده غالب امنیّتی گشت. بعد از جنگ سرد و از بین رفتن نظام دوقطبی از یک سو و تغییر در ماهیت تهدیدات متوجه دولت ها از سوی دیگر ایده امنیّت انسانی مجال بیشتری در سازمان ملل یافت. با این توضیحات، این پرسش مطرح است که سازمان ملل در راستای ارتقای امنیّت انسانی چه اقدامات عملی انجام داده است؟ فرضیه تحقیق این است که تلاش های این سازمان برای ارتقای جایگاه امنیّت انسانی در اعلامیه جهانی حقوق بشر، معاهده ژنو درباره حمایت از غیرنظامیان در زمان جنگ، معاهده نسل کشی اعلامیه حمایت از حقوق زنان و کودکان در زمان درگیری های مسلحانه، میثاق بین المللی حقوق اقتصادی، اجتماعی و فرهنگی، میثاق بین المللی حقوق مدنی و سیاسی، کنوانسیون بین المللی رفع هرگونه تبعیض علیه زنان و اعلامیه داشتن حق توسعه و کنوانسیون منع شکنجه، اهداف توسعه هزاره، ایجاد کمیسیون امنیّت انسانی و ... متجلی شده است. روش تحقیق مقاله حاضر کیفی و مبتنی بر تحلیل توصیفی است. 
۳.

معماری نظم امنیتی جدید در خلیج فارس؛ لزوم همپوشانی امنیت انسانی و امنیت دولتی(مقاله علمی وزارت علوم)

نویسنده:

کلید واژه ها: امنیت انسانی امنیت دولتی امنیت جامع خلیج فارس نظم امنیتی

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : 397 تعداد دانلود : 969
مقاله حاضر «امنیت جامع» متشکل از «امنیت دولتی» و «امنیت انسانی» را برای تأمین امنیت و ثبات در خلیج فارس پیشنهاد می کند. سؤال اصلی این پژوهش این است که چگونه هم پوشانی «امنیت دولتی» و «امنیت انسانی» به تأمین امنیت و ثبات در خلیج فارس کمک می کند؟ در پاسخ به این سؤال اصلی می توان گفت هم پوشانی «امنیت انسانی» و «امنیت نخبگان حاکم» مستلزم تفسیر حداقلی از دولت است که منافع دولت با مصالح اعضای تشکیل دهنده یعنی شهروندان هم سو باشد. براساس این رویکرد، منافع دولت براساس منافع شهروندان تعریف می شود. روش شناسی این تحقیق مبتنی بر رویکرد پسااثبات گرایی است؛ چراکه روش اثبات گرایی در مطالعات امنیتی کشورهای خلیج فارس ناکارآمد است و نمی تواند جنبه های مختلف این جوامع را دربرگیرد. در این تحقیق، از روش تحقیق توصیفی-تفسیری و تاریخی استفاده شده است. اطلاعات نیز از طریق منابع اسنادی، اینترنتی و بهره گیری از پایگاه های خبری با تکیه بر داده های عینی-تاریخی گردآوری شده است. تأکید بر «امنیت جامع» برای منطقه خلیج فارس که از رهگذر هم پوشانی امنیت انسانی و امنیت دولتی صورت می گیرد، در این پژوهش برای اولین بار مورد صورت بندی قرار گرفته و عناصر و دقایق آن برشمرده شده است. از سوی دیگر ارتباط میان «امنیت جامع» و تفسیرهای رایج از دولت در این پژوهش بررسی شده که مطابق آن تحقق امنیت جامع مستلزم ارائه تفسیری حداقلی از دولت است. هم چنین بررسی شاخص های امنیت انسانی در کشورهای خلیج فارس نشان می دهد که وضعیت این نوع امنیت در این منطقه نگران کننده است.

پالایش نتایج جستجو

تعداد نتایج در یک صفحه:

درجه علمی

مجله

سال

حوزه تخصصی

زبان