بررسی اندیشه های پارادکسیکال (متناقض) در شعر ناصرخسرو
حوزه های تخصصی:
پارادوکس واژه ای اروپایی است که در دورة معاصر به مباحث ادب فارسی وارد شده است و آن را «تناقض نمایی» و اخیراً «پادنمایی» معنی کرده اند و در دو زمینة شعری و فکری یا مفهومی قابل بررسی است. آن چه امروز بیش تر زیر عنوان «تناقض نمایی» در شعر و ادب فارسی مورد تحقیق واقع شده، زمینة شعری آن است که ذیل «بدیع معنوی» در فنون و صنایع ادبی و به عنوان یک «فنّ ادبی» یا به تعبیر امروزیتر، «آرایه ادبی» تعریف میشود. امّا آن چه ما بدان پرداخته ایم از این مقوله نیست و در این زمره نمیگنجد. حتّی نمیشود آن را «تناقض نمایی» معنی کرد، بلکه باید صراحتاً آن را «تناقض» نامید. ما تناقض گوییها و تضادهای فکری، اعتقادی، ادّعایی شاعران را در این مقاله مورد نقد و ارزیابی قرار داده ایم، بدین صورت که نه تنها «آرایه» یا «فنّ ادبی» محسوب نمیگردد، بلکه بطور کلّی از این مقوله خارج بوده و در دامنة مباحث «نقد ادبی» گنجانیده میشود. مباحثی که در حوزة تحقیقات ادبی ما، متأسفانه غریب مانده و کم تر مورد توجه قرار گرفته و بدان پرداخته شده است، در صورتیکه این گونه تحقیقات، اتّفاقاً، بیش تر به سرمایه های فکری نیازمند است و نیز بیش تر به پویایی جریان فکر و اندیشه کمک میکند. هم چنین موجب تحوّل و دگرگونی در بینش و نگرش شخص محقّق و نیز مخاطبان آن تحقیق میگردد.