جبار سلیمی منش

جبار سلیمی منش

مطالب

فیلتر های جستجو: فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۱ تا ۲ مورد از کل ۲ مورد.
۱.

بازسازی برف مرزهای آخرین دوره ی یخچالی با شواهد دورههای یخچالی در زاگرس شمال غربی (مطالعه موردی: تاقدیس قلاجه)(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: تغییرات اقلیمی برف مرز یخچال کوهستانی کواترنری تاقدیس قلاجه

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۱۲۹ تعداد دانلود : ۶۸۷
وجود لندفرم های یخچالی و مجاور یخچالی در ارتفاعات قلاجه حاکی از تغییرات اقلیمی و تغییرات مرزهای مورفوژنیک است. مسأله ی اصلی این پژوهش شناسایی قلمروهای سرد یخچالی و مجاور یخچالی و برآورد ارتفاع خط برف مرز در زاگرس چین خورده با توجه به فقدان مطالعه در زاگرس چین خورده است. بنابراین هدف مطالعه شناسایی شواهد و اثبات حاکمیت وجود قلمرو مورفوژنز یخچالی و تعیین برف مرز آخرین دوره ی یخچالی در ارتفاعات قلاجه است. نقشه های توپوگرافی، زمین شناسی، تصاویر ماهواره ای IRS و داده های اقلیمی دما و بارش ماهانه، ابزارها و داده های اصلی تحقیق هستند. با استفاده از تصاویر ماهواره ای و بازدیدهای متعدد میدانی، موقعیت سیرک های منطقه شناسایی شده و به بازسازی خط تعادل برف و یخ گذشته (ELA) اقدام گردید. از روش ارتفاع کف سیرک پورتر و روش رایت برای برآورد حد برف مرز آخرین دوره ی یخچالی وورم و حال حاضر استفاده شد. از آزمون توان دوم کی (پیرسون) برای محاسبه ی رابطه بین گسترش و پراکنش سیرک ها با جهات ناهمواری ها استفاده گردید. برف مرز دوره ی وورم با استفاده از مدل پورتر در ارتفاع 2019 متری و از روش رایت در ارتفاع 2015 متری به دست آمد. همچنین خط تعادل آب و یخ در دامنه های شمالی و جنوبی به ترتیب در ارتفاع 2033 و 2075 متر به دست آمد و ELAمنطقه برابر با 42 متر است. نتایج آزمون توان دوم کی نشان داد که بین شکل گیری سیرک های موجود در منطقه با جهات جغرافیایی و جهات ناهمواری ها ارتباط معناداری وجود دارد و سیرک های منطقه در دامنه های شمالی گسترش بیشتری داشته اند. بطوری که 7/66 درصد از سیرک های منطقه در دامنه های شمالی و 3/33 درصد سیرک ها در دامنه های جنوبی شکل گرفته اند. مقایسه ی نتایج به دست آمده از مدل های اقلیمی و شواهد ژئومورفولوژیکی آخرین دوره ی یخچالی، اثبات کننده ی حاکمیّت قلمرو یخچالی از ارتفاع 2000 متری به بالا در ارتفاعات قلاجه است.
۲.

تحلیل و ارزیابی پتانسیل ها و راهبردهای توسعه اکوتوریسم در منطقه ریجاب (استان کرمانشاه)

کلید واژه ها: توریسم ریجاب مدیریت استراتژیک SWOT

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۲۶۲۵ تعداد دانلود : ۱۱۴۹
امروزه هدف از برنامه ریزی گردشگری، ضرورت ایجاد طرح و برنامه ریزی پایدار به منظور جلوگیری از اثرات مخرب فعالیت های گردشگری بر روی محیط ها و مناطق گردشگری (شهرها، روستاها و...) می باشد و دیگر این که اگر چه فعالیت های گردشگری به اهداف و اثرات اقتصادی بهتر دستیابی پیدا کرده، لذا آن اهداف باید برای رضایت مندی گردشگران و ارتقاء کیفی رفاه و زندگی جوامع محلی (ساکنین) و بشری بکار گرفته شود. منطقه ریجاب به عنوان یک منطقه ژئوتوریسمی بکر در میان رشته کوه های زاگرس قرار دارد. این منطقه با داشتن عوارض تیپیک ژئومورفولوژیکی و وجود جاذبه های توریسمی حاکی از قابلیت ها و توان های بالای موجود در آن دارد. این مقاله با هدف بررسی قابلیت ها و محدودیت های ژئوتوریسم و تدوین بهترین استراتژی در جهت رونق و بهبود عملکرد مدیریت توریسم در این منطقه صورت گرفته است. روش تحقیق تلفیقی از دو روش کتابخانه ای و مطالعات میدانی است. در روش کتابخانه ای علاوه بر متون مرتبط با موضوع، برخی از اطلاعات موردنیاز، خصوصآ اطلاعات کمی از طریق مراجعه به کتابخانه ها، ادارات و سازمان ها جمع آوری شد. در روش مطالعات میدانی، جمع آوری اطلاعات، از طریق مشاهده مستقیم (عکس و فیلم)، مصاحبه و پرسشنامه انجام شد. در این راستا تعداد 10 پرسشنامه به روش دلفی تکمیل گردید، سپس با استفاده از مدل SWOT تجزیه و تحلیل شد. در نهایت عوامل داخلی و خارجی ارزیابی شده و راهبردهای این عوامل استخراج شد. استخراج ماتریس داخلی و خارجی نشان داد که راهبردهای WOاولویت بیشتری برای اجرا دارند و نهایتآ این عوامل توسط ماتریس برنامه ریزی راهبردی کمی (QSPM) به ترتیب 1- تقویت نیروی متخصص، 2- احداث و بهبود وضعیت واحدهای اقامتی- خدماتی، 3- حفاظت از جاذبه های تیپیک گردشگری (خصوصآ ژئومورفولوژیکی) 4- ارائه تبلیغات گسترده، 5- آشنا کردن مردم محلی با فرهنگ گردشگری و 6- افزودن به وسعت منطقه گردشگری با بهره گیری از زمین های اطراف و مشارکت سرمایه گذاران و دولت، اولویت بندی شدند.

پالایش نتایج جستجو

تعداد نتایج در یک صفحه:

درجه علمی

مجله

سال

حوزه تخصصی

زبان