عبدالله روشن

عبدالله روشن

مطالب

فیلتر های جستجو: فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۱ تا ۳ مورد از کل ۳ مورد.
۲.

مکان گزینی ایستگاه های آتشنشانی با رویکرد پدافند غیرعامل مطالعه موردی: شهر بهبهان(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: AHP مکان گزینی پدافند غیرعامل ایستگاه آتشنشانی شهر بهبهان

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۰۳۵ تعداد دانلود : ۴۶۹
یکی از اصول بنیادی در پدافند غیرعامل، مکان گزینی ایستگاه های آتش نشانی است. ایمنی شهر در برابر سوانح و حوادث بویژه آتش سوزی در کاربری های مختلف و تضمین امنیت جانی و مالی شهروندان برعهده این عنصر مهم شهری است. ایستگاه های آتش نشانی از جمله مراکز مهم و حیاتی خدمات رسانی در شهرها هستند که نقش مهمی در تأمین ایمنی و آسایش شهروندان و توسعه شهرها دارند. بدیهی است خدمات رسانی به موقع ایستگاه های آتش نشانی، بیش از هر چیز مستلزم اسقرار آن ها در مکان های مناسب می باشد که بتوانند در اسرع وقت، بدون مواجه شدن با موانع و محدودیت های محیط شهری از یک سو و با ایجاد کمترین آثار منفی به زندگی ساکنان شهر از سوی دیگر به محل حادثه برسند و اقدامات امدادرسانی را به انجام برسانند. از این رو می توان به ارزش زمان در امدادرسانی و کاهش زمان تأخیر برای کمک به مصدومین در شبکه شهری پی برد. از اهداف این پژوهش می توان به بررسی وضع موجود ایستگاه های آتش نشانی، عملکرد آن ها در هنگام بروز سوانح، سطح پوشش ایستگاه های موجود و یافتن بهترین مکان برای ساخت ایستگاه های جدید آتش نشانی در شهر بهبهان اشاره کرد. نتایج این تحقیق نشان می دهد که شهر بهبهان، دارای دو ایستگاه آتش نشانی، یکی در شرق و دیگری در جنوب غرب است و بخش های شمال شرق و شمال غرب شهر، خارج از سطح پوشش آن ها قرار دارند. از این رو، پژوهش حاضر با استفاده از مدل AHP به تجزیه و تحلیل ایستگاه های موجود و وضعیت خدمات رسانی آن ها در هنگام بروز سوانح پرداخته و در نهایت با تأکید بر اصول پدافند غیرعامل، به مکان گزینی بهینه احداث ایستگاه های جدید آتش نشانی که به کمک ایستگاه های موجود، قادر خواهند بود کل منطقه را تحت پوشش قرار دهند، اقدام شده است.
۳.

بررسی رابطه گرایش به تفکر انتقادی و نیاز برای شناخت با مدارا با ابهام: نقش واسطه ای سبک های عقلانی-شهودی پردازش اطلاعات

کلید واژه ها: گرایش به تفکر انتقادی نیاز به شناخت مدارا با ابهام سبک های عقلانی - شهودی

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۸۴ تعداد دانلود : ۸۳
هدف پژوهش حاضر، بررسی رابطه گرایش به تفکر انتقادی و نیاز برای شناخت با مدارا با ابهام: نقش واسطه ای سبک های عقلانی-شهودی پردازش اطلاعات است. جامعه آماری پژوهش شامل دانشجویان دانشگاه یاسوج بوده و حجم گروه نمونه با توجه به جدول مورگان و کرجسی برابر با 400 نفر به شیوه نمونه گیری در دسترس تعیین شد. روش تحقیق از نوع توصیفی و همبستگی بوده و برای تجزیه و تحلیل داده ها از روش بوت استراپ و معادلات ساختاری استفاده شد. ابزارهای سنجش در این تحقیق، شامل چهار مقیاس گرایش به تفکر انتقادی استنویچ و وست (2007)، نیاز برای شناخت کاسیوپو، پتی و کائو (1984)، مدارا با ابهام هرمن و همکاران (2010) و سبک های پردازش اطلاعات اصلاح شده 20 آیتمی اپستاین (1998) بودند. نتایج حاصل از تحلیل داده ها نشان داد که رابطه مثبت و معناداری بین گرایش به تفکر انتقادی و نیاز برای شناخت با مدارا با ابهام وجود دارد؛ نیز گرایش به تفکر انتقادی، تنها با سبک پردازش شهودی و نیاز برای شناخت، با هر دو سبک عقلانی-شهودی پردازش اطلاعات، رابطه مثبت و معناداری دارند. همچنین تنها سبک پردازش شهودی، نقش واسطه ای در رابطه ی بین گرایش به تفکر انتقادی و با مدارا با ابهام؛ و هر دو سبک پردازش عقلانی-شهودی پردازش اطلاعات، نقش واسطه ای در رابطه ی بین نیاز برای شناخت و مدارا با ابهام را در این پژوهش ایفا می کنند. که این را می توان به شرایط اقتصادی-اجتماعی-فرهنگی و نوع شرایط حاکم بر آموزش جامعه ما مربوط دانست. براساس نتایج این پژوهش، تجدید نظر در نظام آموزشی مدارس و دانشگاه ها، می تواند به افزایش گرایش به تفکر انتقادی، نیاز به شناخت و سبک های پردازش اطلاعات و در نهایت به مدارا با ابهام دانش آموزان و دانشجویان، کمک کند.

پالایش نتایج جستجو

تعداد نتایج در یک صفحه:

درجه علمی

مجله

سال

حوزه تخصصی

زبان