آرشیو

آرشیو شماره ها:
۶۲

چکیده

متن

کتاب دینی مسیحیان انجیل نامیده می‏شود. واژه‏ی انجیل در لغت مغرب واژه یونانی( enangelion) به معنای مژده و بشارت است.(قاموس کتاب مقدس/111).
در قرآن کریم و احادیث اسلامی انجیل نام کتاب حضرت مسیح است که از جانب خداوند به او وحی شده است امّا در کتاب‏های تاریخ ادیان و به ویژه نزد مسیحیان کتاب‏هایی که در سده‏های نخستین مسیحیت برای ثبت اقوال و اعمال حضرت مسیح نگارش یافتند انجیل نامیده می‏شود. نویسندگان انجیل‏ها در نگارش شرح زندگانی حضرت عیسی مسیح از مطالبی استفاده کرده‏اند که از طریق شاگردان او و شاهدان عینی وقایع در دسترس آنها قرار گرفته بود.(لوقا/41).
انجیل از دیدگاه مسیحیت
مسیحیان عقیده ندارند که عیسی کتابی به نام انجیل آورد(کلام مسیحی/49 50) آنان معتقدند،، بعد از عروج عیسی‏علیه السلام ، پیروان وی، اقوال، اعمال و حوادثی را که برای آن حضرت اتفاق افتاده بود به صورت روایت‏هایی شفاهی، نقل می‏کردند و یک سنت شفاهی در بین آنها، رایج بود.(تکوین
_______________________________
* از دانشنامه کلام اسلامی.
_______________________________
الاناجیل/24، کلام مسیحی/43) تنها در نیمه دوم قرن اوّل میلادی بود که فکر کتابت این سنت شفاهی در میان پیروان مسیحیت، قوت گرفت و عده‏ای به نوشتن اقوال و اعمال عیسی‏علیه السلام، که در آن زمان، رایج بود و از سوی حواریان و شاگردان آنها نقل می‏شد، پرداختند.(تکوین الاناجیل/30) و این نوشته‏ها را «انجیل» نامیدند.
نوشته شدن این انجیل‏ها زمانی شروع شد که مسیحیت توسط پُولس polus که سال‏ها بعد از حضرت عیسی به این دین ایمان آورد(تاریخ جامع ادیان/614) در مناطق مختلفی از اروپا و آسیای صغیر پراکنده شده بود و عده‏ی زیادی از غیر یهودیان ساکن در مناطق نامبرده بدون این که شریعت موسی‏علیه السلام را که مورد تأیید عیسی‏علیه السلام (لوقا 16و 17) و حواریان ساکن در فلسطین بود قبول کنند به آیین مسیحیت گرویده بودند و کلیساهای متعددی در انطاکیه، ایکونیوم، لیسترا، پرگا، کورنت و... تشکیل شده بود(تاریخ جامع ادیان/63تا 616) به همین دلیل هنگامی که نهضت کتابتِ سنت شفاهی مسیحیت، آغاز شد، هر کس، به تشخیص خود و سبک خاصی که داشت به تدوین اعمال، اقوال و حوادث مربوط به حضرت عیسی‏علیه السلام پرداخت.(لوقا/41 و تکوین الاناجیل/24) و بدین ترتیب نوشته‏های متعددی به نام «انجیل»، به وجود آمد.(کلام مسیحی/51 52 دین مسیح/47 تکوین الاناجیل /30) که با محیطهای مختلف، قابل انطباق بوده و نیازهای کلیساها را رفع می‏کردند.(مقایسه‏ای میان تورات، انجیل، قرآن و علم/85) تعدد متون فوق، باعث شد تا کلیسا معین کند که کدام یک از نوشته‏های مسیحی را معتبر و معیار می‏داند و البته این کار آسانی نبود؛ زیرا همه، نوشته‏های خود را اصیل و معتبر می‏دانستند. افزون بر انجیل‏های چهارگانه، کتاب «اعمال رسولان»، نامه‏های رسولان و هم چنین کتاب «مکاشفه» که امروزه عهد جدید را تشکیل می‏دهند، متن‏های دیگری نیز تداول عام داشتند. انجیل توما، انجیل حقیقت،انجیل دوم متی، اعمال پطرس،اعمال یوحنا (دین مسیح/47و 48 تکوین الاناجیل/30) و هم چنین انجیل برنابا، انجیل ناصریان، انجیل عبرانیان،انجیل مصریان و... از جمله این انجیل‏ها بودند.(مقایسه‏ای میان تورات، انجیل، قرآن و علم/110و 111). با این حال در اواسط قرن دوم میلادی «مارسیون» مقامات کلیسا را سخت تحت فشار قرار داد که موضع خود را تعیین کنند. وی، مخالف سرسخت یهودیان بود و در آن موقع تمام عهد عتیق و آن چه را که از نوشته‏های پس از عیسی‏علیه السلام که خیلی مرتبط با عهد عتیق بود یا از اخبار و احادیث یهودی، نشأت می‏گرفت طرد می‏کرد. مارسیون، فقط انجیل لوقا و نوشته‏های پولس را معتبر می‏دانست؛ زیرا فکر می‏کرد، که لوقا سخن‏گوی پولس بوده است.(مسیحیت و بدعتها/49) کلیسا در واکنش به رفتار مارسیون، وی را کافر اعلام کرد و رساله‏های پولس را کنار گذاشت؛ امّا بار دیگر انجیل‏های متی، مرقس، لوقا و یوحنّا را معتبر شناخته و چند اثر دیگر مانند «اعمال رسولان» را بر آنها افزود؛ با این همه در قرن‏های نخستین میلادی، فهرست کتاب‏های عهد جدید، نهایی نشد و لیست رسمی این کتاب‏ها با زمان تغییر می‏کرد و کم و زیاد می‏شد. به عنوان مثال نوشته‏هایی که بعداً غیر معتبر، شناخته شدند، در مجموعه قبلی درج شده بود و حال آن که نوشته‏های دیگری که در عهد جدید کنونی، قرار گرفته‏اند، در آن زمان، حذف شده بودند. شک و تردید در این موضوع تا مجمع روحانی «هیپون» در سال (393میلادی) و مجمع روحانی «کارتاژ» در سال (397میلادی» طول کشید.(مقایسه‏ای میان تورات، انجیل، قرآن و علم/111و 112، دین مسیح/47و 48، عیسی اسطوره یا تاریخ/30 31) و در مجمع اخیر بود که حذف‏های نهایی به عمل آمد و بیش از صد انجیل از بین برده شد و تنها چهار انجیل نگهداری شد تا در لیست نوشته‏های عهد جدید که «کانن» نامیده می‏شود، وارد شوند(دین مسیح/48) بدین ترتیب در اوایل قرن پنجم میلادی تنها چهار انجیل یاد شده در زیر توانستند به عنوان انجیل‏های رسمی جایگاه ثابتی را در عهد جدید، پیدا کنند.(تاریخ تفکر مسیحی/5):
1. انجل مَرْقس: این ا نجیل در حوالی سال 70 میلادی توسط شخصی به نام «مَرْقُس»( Marcus)، تألیف شده است(تاریخ جامع ادیان/576، تکوین الاناجیل/31).
مرقس جنبه‏های بشری عیسی را به گونه‏ای برجسته، نشان می‏دهد و بدین وسیله بر انسان بودن او تأکید می‏ورزد. انجیل مرقس مژده عیسی را به شکل اساسی و نزدیک به صورت ابتدایی آن می‏آورد و اصول آن چنین است: از گناه دور شوید و به درگاه الهی توبه کنید؛ زندگی خود را با شریعت خدا هماهنگ سازید و ملکوت همین است(کلام مسیحی/46) رنج‏های عیسی‏علیه السلام جایگاه بسیار مهمی در این انجیل به خود اختصاص داده است.
2. انجیل مَتّی: این انجیل توسط شخصی به نام «مَتّی»( Matthew) نوشته شده است. عدّه‏ای معتقدند که متّای حواری در اواخر سده اوّل میلادی مجموعه‏ای از سخنان عیسی‏علیه السلام را که احتمال دارد خودش گردآوری کرده و به زبان آرامی نوشته بود منبع اطلاعات خویش قرار داده و سپس آن را با انجیل مَرْقُس درهم آمیخته و انجیلی دیگر خطاب به یهودیان و برای ردّ انتقادات آنان نگاشت(قاموس کتاب مقدس/112) برخی زمان تألیف این انجیل را سال‏های (80و 90م) و مکان تألیف آن را سوریه و فلسطین می‏دانند. این کتاب، چون برای یهودیان نوشته شده از شواهد عهد عتیق، بسیار استفاده کرده است(تکوین الاناجیل/31).
این انجیل عیسی‏علیه السلام را به عنوان متمم دین یهود، معلم اعظم، موسای جدید و صاحب شریعت عهد جدید، معرفی می‏کند. شیوه ادبی نویسنده این انجیل بر گردآوری گفتارها و کارهای عیسی بر اساس ترتیب اهمیت موضوعی، استوار است و نه ترتیب تاریخی آنها (کلام مسیحی/44).
3. انجیل لُوقا: این انجیل در سال‏های (80 و 90میلادی) توسط شخصی به نام «لوقا»( Luke) در انطاکیه و خطاب به مشرکین تألیف شده است.(تاریخ تمدن3/655، تکوین الأناجیل/31) لُوقا را به به عنوان یار غیر یهودی الاصل پولس رسول معرفی می‏کنند، پس وی یکی از دوازده شاگرد عیسی‏علیه السلام نبوده است. وی، با آن که بسیار به انجیل مَرْقُس تکیه می‏کند، در نوشته خود برخی از اندیشه‏های کلامی را وارد کرده که در دو انجیل قبل وجود ندارد. یعنی حوادث زندگی عیسی‏علیه السلام و تعالیم وی در این انجیل در پرتو مرگ و رستاخیز وی تفسیر می‏شود(کلام مسیحی/46). مهمترین اندیشه‏های انجیل لوقا را می‏توان چنین خلاصه کرد: عمومیت رسالت عیسی و این که وی نه تنها به سوی یهود، بلکه به سوی همه امت‏ها فرستاده شده است. عیسی دوست گناه‏کاران و غم‏خوار رنج دیدگان... و مرد دعا است.(کلام مسیحی/47).
4. انجیل یُوحنّا: این انجیل در بین سال‏های (95تا 100م) توسط شخصی به نام «یُوحنّا»( yuhanna) و در آسیای صغیر، تألیف شده است.(تکوین الاناجیل/31) یک دقت کامل در انجیل مذکور روشن می‏کند که خوانندگان انجیل یوحنا از وقایعی که در انجیل‏های سه‏گانه (همنوا)، نقل شده، اطلاع داشته‏اند. از این جهت معلوم است که انجیل یُوحنّا قدری عقب‏تر از انجیل‏های دیگر، نوشته شده است.(قاموس کتاب مقدس/112) این انجیل مدعی شرح حال نویسی حضرت عیسی‏علیه السلام نیست و مسیح را از لحاظ خداشناسی به عنوان «لوگوس»(کلمه) خداوند، آفریدگار جهان و رهاننده بشر، معرفی می‏کند و با انجیل‏های همنوا در بسیاری از جزئیات و هم چنین در توصیف کلی مسیح مغایرت دارد.(تاریخ تمدن3/655) از دیدگاه انجیل یوحنا، حوادث زندگی عیسی مسیح از تأثیر زندگی و کارهایش بر جامعه مسیحی حکایت می‏کند... انجیل یوحنا می‏گوید: عیسی نور، حقیقت، حیات و کسی است که راه رسیدن به خدا را به ما نشان می‏دهد.(کلام مسیحی/49) همه
این تعالیم در سخنان طولانی عیسی‏علیه السلام در شام آخری که با شاگردان صرف کرد، یافت می‏شود.(انجیل یوحنا13/17).
با آن که انجیل‏های مَرْقس، متی و لوقا به دلیل ساختار و نحوه نقل کارها و سخنان عیسی‏علیه السلام، «اناجیل همنوا و نظیر»، نامیده می‏شوند.(کلام مسیحی/42) و اصل همه آنها به زبان یونانی نوشته شده است.(تاریخ تمدن3/654) با این همه میان یک انجیل با انجیل دیگر تناقضات فراوان، وجود دارد و در آنها اطلاعات تاریخی مبهم، شباهت با افسانه‏های خدایان مشرکان، حوادث ساختگی برای اثبات تحقق یافتن پیش‏گویی‏های عهد قدیم و... موجود است(تاریخ تمدن3/655).
انجیل بِرنابا: نام اصلی نویسنده این انجیل «یوسف» می‏باشد. وی از پدر و مادری یهودی در جزیره قبرس به دنیا آمد. نژاد او به سبط لاوی از اسباط خاندان اسرائیل می‏رسد و لقب «برنابا»( Barnaba) که مرکب از «بر» و «نابا» یعنی فرزند «اندرز» یا فرزند« تسلیت»، می‏باشد، توسط حواریان عیسی‏علیه السلام به وی عطا شده است.(سیر تاریخی انجیل برنابا 9تا 11) نسخه اصلی انجیل بِرنابا که به زبان ایتالیایی در 222 فصل کوچک و بزرگ و 225 صفحه ضخیم در کتابخانه‏ای، در باروین، نگهداری می‏شود، برای اوّلین بار توسط راهب ایتالیایی «فِرامارینو» در اواخر قرن شانزدهم میلادی از کتابخانه پاپ بیرون آورده شد و در معرض استفاده همگان قرار گرفت (سیر تاریخی انجیل برنابا/7و9، الرحلة المدرسیة1/212 214) یکی از اهداف اصلی برنابا در نوشتن انجیل به گونه‏ای که خودش در اوّل کتاب گفته است، برافروختن چراغ توحید، می‏باشد و عیسی‏علیه السلام نیز مانند پیامبران دیگر، همان را ترویج می‏کرده است. جالب است که برنابا می‏نویسد: «چون آدم و حوا از بهشت بیرون شدند، مشاهده کردند که بالای دروازه‏ی بهشت نوشته‏اند:«لااله إلاّ الله محمّد رسول الله»(انجیل برنابا41/33) در این انجیل بارها به نماز خواندن مسیح، اشاره شده است(انجیل برنابا، باب119). برنابا، اظهار می‏دارد که عیسی‏علیه السلام چندین بار مردم را جمع کرد و به آنان فرمود که او را پسر خدا نخوانند و حتی نیروی اعجاز خود را به دیگران داده که مردم از این خیال زشت، برگردند.(انجیل برنابا باب 126) وی، به صلیب کشیده شدن عیسی‏علیه السلام را انکار می‏کند(انجیل برنابا باب 215) در این انجیل بیش از ده مرتبه نام پیامبر اسلام به لفظ «محمدصلی الله علیه و آله و سلم» آمده است(انجیل برنابا97/19).
هر چند دانشمندان مسلمان، انجیل برنابا را انجیل نازل شده بر حضرت عیسی، نمی‏دانند؛ ولی از دیدگاه آنان این انجیل بیشتر از سایر انجیل‏ها با واقعیت‏های تاریخی، تطابق دارد. البته برخی از دانشمندان مسیحی به دلیل این که «فرامارینو» معرفی کننده «انجیل برنابا» به حاکم مسیحیت، بعد از خواندن این انجیل مسلمان شد، ارزش تاریخی این انجیل را زیر سوءال برده‏اند و آن را جعل شده از سوی وی، معرفی کرده‏اند.(کلام مسیحی/53) ولی دلیلی بر گفتار خود ارائه نداده‏اند.
انجیل در منابع اسلامی: قرآن کریم که نخستین منبع معارف اسلامی است عیسی‏علیه السلام را یکی از پیامبران الهی می‏شمارد(نساء/171، مریم/30، مائده/17) «انجیل» به عنوان کتاب آسمانی بر آن حضرت نازل شده است.(مائده/46، حدید/27) کلمه انجیل دوازده بار در قرآن، تکرار شده، ولی هیچگاه به صورت جمع (اناجیل)، وارد نشده است و این یکی از ادلّه‏ای است که نشان می‏دهد، انجیل مورد نظر قرآن غیر از انجیل‏هایی است که مسیحیان آن‏ها را از جمله کتاب‏های مقدس خود می‏دانند. از دیدگاه قرآن، انجیل کتابی است آسمانی که از سوی خداوند نازل شده و هم چون قرآن و تورات اصلی، نور، هدایت و موعظه برای تقوا پیشه‏گان بود.(مائده15، 44، 45، 46)؛ نه تنها شریعت تورات اصلی را نفی نمی‏کند، بلکه آن‏چه در تورات ذکر شده بود را تصدیق و تأیید می‏کند(مائده/46) و تنها برخی از احکام آن را نسخ می‏کند(آل عمران/50) و به صراحت آمدن پیامبر اسلام‏صلی الله علیه و آله و سلم را بشارت می‏دهد.(اعراف/157)در احادیث ائمه معصوم‏علیهم السلام انجیل به عنوان کتابی که در ماه رمضان بر عیسی‏علیه السلام نازل گردیده معرفی شده است.(کافی4/157، من لا یحضره الفقیه4/193) و بر خلاف قرآن که آیات آن به صورت تدریجی و در غیر الواح و صحف نازل شده و به همین دلیل فرقان نامیده می‏شود انجیل یکباره و در ورق نازل شده است(بحارالأنوار14/284) از دیدگاه احادیث در کتاب انجیل به مسائلی چون اقامه نماز، امر به معروف، نهی از منکر، تحریم حرام و تحلیل حلال، امر شده و موعظه‏ها و امثال متعددی آمده است؛ با این همه به حکم قصاص، حدود وارث، اشاره‏ای نشده است. (بحارالأنوار14/234) و در عوض به پیروان عیسی‏علیه السلام امر شده که به شریعت تورات عمل کنند(مائده/46) مگر قسمت‏هایی که توسط آن حضرت، نسخ شده است.(آل عمران/3) این احکام نسخ شده،عبارتند از: حرمت کار کردن در روز شنبه، خوردن پیه حیوانات و پرندگان که در دین عیسی‏علیه السلام حلال شده‏اند.(بحارالأنوار14/246). بر اساس احادیث اسلامی، انجیل در اختیار پیامبر اکرم‏صلی الله علیه و آله و سلم بود و پس از او در اختیار ائمه معصوم‏علیهم السلام قرار گرفت(کافی1/224) و به هنگام ظهور امام مهدی(عجّل الله تعالی فرجه الشریف) ظاهر خواهد شد.(علل الشرایع1/161) با این که از دیدگاه احادیث، انجیلی که بر عیسی‏علیه السلام، نازل شده، غیر از انجیل‏های موجود در عهد جدید و مورد استناد مسیحیان می‏باشد(الاحتجاج2/412و 413)؛ ولی در برخی اوقات ائمه معصوم‏علیهم السلام در مناظرات‏شان با مسیحیان به همین انجیل‏های موجود، استناد کرده و آنان را محکوم کرده‏اند.(الاحتجاج2/411).
دانشمندان اسلامی ضمن تأکید بر این که انجیل اصلی یکی بوده و آن همان است که از جانب خداوند بر حضرت عیسی‏علیه السلام نازل شده است(الجامع لأحکام القرآن:4/6؛ المیزان:3/215) در مورد انجیل‏های موجود دو احتمال داده‏اند؛ احتمال اوّل این است که بسیاری از قسمت‏های انجیل اصلی توسط نویسندگان بعدی اناجیل حذف شده وخرافات زیادی بر آن افزوده شده و همین امر سبب شده تا ارزش خود را از دست بدهد(الجامع لاحکام القرآن4/6، جامع البیان عن تأویل آی القرآن4/263) و اوصافی چون نور، موعظه و هدایت بودن را نداشته باشد. احتمال دوم این است که انجیل اصلی به کلّی به فراموشی سپرده شده و به جای آن کتاب‏های دیگری توسط پیروان کلیسا نوشته شده است(تاریخ یعقوبی1/68و 69، مروج الذهب1/320، ملل و نحل:1/221، کشف الظنون1/176، اظهار الحق 1/126تا 139) از میان دو احتمال بالا، احتمال دوم به دلیل مطابقت با وقایع تاریخی بیشتر مورد قبول واقع شده است(المیزان فی تفسیر القرآن3/215، الهدی إلی دین المصطفی1/67تا 71و 267)، با این همه، در استناد این انجیل‏ها به حواری‏ها و یا شاگردان آن‏ها، شک و تردید، وجود دارد؛ زیرا اوّلاً، این اناجیل در اواخر قرن چهارم و اوایل قرن پنجم رسمیت یافته‏اند(دین مسیح/47و 48) و آثار خطی باقی مانده از آنها مربوط به قرن سوم میلادی است و قبل از این دوره اثری از این انجیل‏ها به دست ما نرسیده است.
بنابراین مدت دو قرن در معرض اشتباهات استنساخ و تغییرات احتمالی برای وفق دادن متن با نظریات بانیان و اصول خداشناسی فرقه و... بوده است(تاریخ تمدن3/654) و نمی‏توانند سند صحیحی داشته باشند ثانیاً، نام بیشتر کتاب‏های یونانی صریحاً به نویسنده آنها اضافه می‏شود، مثلاً می‏گویند: ایلیاد هومر وجمهوری افلاطون؛ این در حالی است که برای انجیل‏ها از این شیوه استفاده نمی‏کنند، بلکه از حرف اضافه( Kata) که در زبان یونانی«به روایت متی یا به روایت لوقا و یا ... معنی می‏دهد» به کار می‏برند و گویا بدین شیوه از نسبت دادن این کتاب‏ها به نویسندگان سنتی آنها می‏پرهیزند(عیسی اسطوره یا تاریخ/19و 20).
ثالثاً، انجیل‏های دیگری مانند انجیل برنابا وجود دارد که با انجیل‏های چهارگانه، تعارض دارند و ترجیح این انجیل‏ها بر انجیل‏های غیر رسمی هیچ مرجّحی ندارد(المنار6/35).
منابع و م‏آخذ
1. ویلسون، برایان، دین مسیح، ترجمه حسن افشار، نشر مرکز، چاپ اوّل، 1381ش.
2. هاکس. قاموس کتاب مقدس، انتشارات اساطیر، چاپ اوّل این ناشر، 1377ش.
3. میشل، توماس. کلام مسیحی، ترجمه حسین توفیقی، مرکز مطالعات و تحقیقات ادیان و مذاهب، چاپ اوّل، 1377ش.
4. بوکای، مقایسه‏ای میان تورات، انجیل، قرآن و علم، ترجمه ذبیح الله دبیر، دفتر نشر فرهنگ اسلامی، چاپ سوم1365ش.
5. رابرتسون. آرچیبالد، عیسی اسطوره یا تاریخ، ترجمه حسین توفیقی، مرکز مطالعات و تحقیقات ادیان و مذاهب، چاپ اوّل1378ش.
6. گریدی. جوان اُ. مسیحیت و بدعتها، ترجمه عبد الرحیم سلیمانی، موءسسه فرهنگی طه، چاپ اوّل، 1377ش.
7. لین، تونی، تاریخ تفکر مسیحی، ترجمه روبرت آمریان، فرزان، چاپ اوّل1380ش.
8. الیسوعی، اروس. تکوین الاناجیل، دار المشرق، چاپ اوّل، 1990م.
9. دورانت. ویل. تاریخ تمدن (قیصر ومسیح) ترجمه عنایت و...، سازمان انتشارات و آموزش انقلاب اسلامی، چاپ اوّل، 1366ش.
10. المسکین، متی، الانجیل یحسب القدیس متی دراسة وتفسیر وشرح، ناشر دین القدیس ابنا مقار، چاپ اول 1999م.
11. بی ناس. جان. تاریخ جامع ادیان، علی اصغر حکمت، انتشارات و آموزش انقلاب اسلامی، چاپ پنجم، 1370ش.
12. رشید رضا، محمد، تفسیر القرآن الکریم الشهیر بتفسیر المنار، دار المعرفة لبنان، چاپ دوم.
13. قرآن مجید.
14. مجلسی، محمد باقر، بحار الأنوار، موءسسة الوفاء، لبنان، چاپ 1404ق.
15. صدوق، محمد، علل الشرائع، مکتبة الداوری، قم، بیتا.
16. کلینی، محمد، الکافی، دار الکتب الاسلامیة، تهران، چاپ چهارم، 1365ش.
17. طباطبایی، محمد حسین، المیزان فی تفسیر القرآن، دار الکتب الاسلامیة، چاپ سوم، 1397ه.ق.
18. شهرستانی، عبدالکریم، الملل والنحل، دار المعرفة، بیروت، بیتا.
19. مسعودی، علی بن حسین بن علی، مروج الذهب، موءسسة الأعلمی للمطبوعات، چاپ اوّل، 1411ق.
20. یعقوبی، احمد بن ابی یعقوب، تاریخ یعقوبی، موءسسه نشر فرهنگ اهل بیت‏علیهم السلام، بیتا.
21. طبری، محمد بن جریر، جامع البیان عن تأویل آی القرآن، دار الفکر، بیروت 1415ه.ق.
22. قرطبی، محمد بن احمد، الجامع لأحکام القرآن، موءسسة التاریخ العربی1405ه.ق.
23. بلاغی، محمد جواد، الرحلة المدرسیة والمدرسة السیارة فی نهج الهدی، دار الزهراء، چاپ دوم، 1414ه.ق.
24. بلاغی محمد جواد، الهدی إلی دین المصطفی، دار الزهراء، چاپ سوم، 1405ه.ق.
25. رحمة الله ابن خلیل الرحمن هندی، اظهار الحق، دار الطباعة العامرة، بیتا.

تبلیغات