انجیل (مقاله پژوهشی حوزه)
درجه علمی: علمی-پژوهشی (حوزوی)
حوزه های تخصصی:
دریافت مقاله
آرشیو
چکیده
متن
کتاب دینی مسیحیان انجیل نامیده میشود. واژهی انجیل در لغت مغرب واژه یونانی( enangelion) به معنای مژده و بشارت است.(قاموس کتاب مقدس/111).
در قرآن کریم و احادیث اسلامی انجیل نام کتاب حضرت مسیح است که از جانب خداوند به او وحی شده است امّا در کتابهای تاریخ ادیان و به ویژه نزد مسیحیان کتابهایی که در سدههای نخستین مسیحیت برای ثبت اقوال و اعمال حضرت مسیح نگارش یافتند انجیل نامیده میشود. نویسندگان انجیلها در نگارش شرح زندگانی حضرت عیسی مسیح از مطالبی استفاده کردهاند که از طریق شاگردان او و شاهدان عینی وقایع در دسترس آنها قرار گرفته بود.(لوقا/41).
انجیل از دیدگاه مسیحیت
مسیحیان عقیده ندارند که عیسی کتابی به نام انجیل آورد(کلام مسیحی/49 50) آنان معتقدند،، بعد از عروج عیسیعلیه السلام ، پیروان وی، اقوال، اعمال و حوادثی را که برای آن حضرت اتفاق افتاده بود به صورت روایتهایی شفاهی، نقل میکردند و یک سنت شفاهی در بین آنها، رایج بود.(تکوین
_______________________________
* از دانشنامه کلام اسلامی.
_______________________________
الاناجیل/24، کلام مسیحی/43) تنها در نیمه دوم قرن اوّل میلادی بود که فکر کتابت این سنت شفاهی در میان پیروان مسیحیت، قوت گرفت و عدهای به نوشتن اقوال و اعمال عیسیعلیه السلام، که در آن زمان، رایج بود و از سوی حواریان و شاگردان آنها نقل میشد، پرداختند.(تکوین الاناجیل/30) و این نوشتهها را «انجیل» نامیدند.
نوشته شدن این انجیلها زمانی شروع شد که مسیحیت توسط پُولس polus که سالها بعد از حضرت عیسی به این دین ایمان آورد(تاریخ جامع ادیان/614) در مناطق مختلفی از اروپا و آسیای صغیر پراکنده شده بود و عدهی زیادی از غیر یهودیان ساکن در مناطق نامبرده بدون این که شریعت موسیعلیه السلام را که مورد تأیید عیسیعلیه السلام (لوقا 16و 17) و حواریان ساکن در فلسطین بود قبول کنند به آیین مسیحیت گرویده بودند و کلیساهای متعددی در انطاکیه، ایکونیوم، لیسترا، پرگا، کورنت و... تشکیل شده بود(تاریخ جامع ادیان/63تا 616) به همین دلیل هنگامی که نهضت کتابتِ سنت شفاهی مسیحیت، آغاز شد، هر کس، به تشخیص خود و سبک خاصی که داشت به تدوین اعمال، اقوال و حوادث مربوط به حضرت عیسیعلیه السلام پرداخت.(لوقا/41 و تکوین الاناجیل/24) و بدین ترتیب نوشتههای متعددی به نام «انجیل»، به وجود آمد.(کلام مسیحی/51 52 دین مسیح/47 تکوین الاناجیل /30) که با محیطهای مختلف، قابل انطباق بوده و نیازهای کلیساها را رفع میکردند.(مقایسهای میان تورات، انجیل، قرآن و علم/85) تعدد متون فوق، باعث شد تا کلیسا معین کند که کدام یک از نوشتههای مسیحی را معتبر و معیار میداند و البته این کار آسانی نبود؛ زیرا همه، نوشتههای خود را اصیل و معتبر میدانستند. افزون بر انجیلهای چهارگانه، کتاب «اعمال رسولان»، نامههای رسولان و هم چنین کتاب «مکاشفه» که امروزه عهد جدید را تشکیل میدهند، متنهای دیگری نیز تداول عام داشتند. انجیل توما، انجیل حقیقت،انجیل دوم متی، اعمال پطرس،اعمال یوحنا (دین مسیح/47و 48 تکوین الاناجیل/30) و هم چنین انجیل برنابا، انجیل ناصریان، انجیل عبرانیان،انجیل مصریان و... از جمله این انجیلها بودند.(مقایسهای میان تورات، انجیل، قرآن و علم/110و 111). با این حال در اواسط قرن دوم میلادی «مارسیون» مقامات کلیسا را سخت تحت فشار قرار داد که موضع خود را تعیین کنند. وی، مخالف سرسخت یهودیان بود و در آن موقع تمام عهد عتیق و آن چه را که از نوشتههای پس از عیسیعلیه السلام که خیلی مرتبط با عهد عتیق بود یا از اخبار و احادیث یهودی، نشأت میگرفت طرد میکرد. مارسیون، فقط انجیل لوقا و نوشتههای پولس را معتبر میدانست؛ زیرا فکر میکرد، که لوقا سخنگوی پولس بوده است.(مسیحیت و بدعتها/49) کلیسا در واکنش به رفتار مارسیون، وی را کافر اعلام کرد و رسالههای پولس را کنار گذاشت؛ امّا بار دیگر انجیلهای متی، مرقس، لوقا و یوحنّا را معتبر شناخته و چند اثر دیگر مانند «اعمال رسولان» را بر آنها افزود؛ با این همه در قرنهای نخستین میلادی، فهرست کتابهای عهد جدید، نهایی نشد و لیست رسمی این کتابها با زمان تغییر میکرد و کم و زیاد میشد. به عنوان مثال نوشتههایی که بعداً غیر معتبر، شناخته شدند، در مجموعه قبلی درج شده بود و حال آن که نوشتههای دیگری که در عهد جدید کنونی، قرار گرفتهاند، در آن زمان، حذف شده بودند. شک و تردید در این موضوع تا مجمع روحانی «هیپون» در سال (393میلادی) و مجمع روحانی «کارتاژ» در سال (397میلادی» طول کشید.(مقایسهای میان تورات، انجیل، قرآن و علم/111و 112، دین مسیح/47و 48، عیسی اسطوره یا تاریخ/30 31) و در مجمع اخیر بود که حذفهای نهایی به عمل آمد و بیش از صد انجیل از بین برده شد و تنها چهار انجیل نگهداری شد تا در لیست نوشتههای عهد جدید که «کانن» نامیده میشود، وارد شوند(دین مسیح/48) بدین ترتیب در اوایل قرن پنجم میلادی تنها چهار انجیل یاد شده در زیر توانستند به عنوان انجیلهای رسمی جایگاه ثابتی را در عهد جدید، پیدا کنند.(تاریخ تفکر مسیحی/5):
1. انجل مَرْقس: این ا نجیل در حوالی سال 70 میلادی توسط شخصی به نام «مَرْقُس»( Marcus)، تألیف شده است(تاریخ جامع ادیان/576، تکوین الاناجیل/31).
مرقس جنبههای بشری عیسی را به گونهای برجسته، نشان میدهد و بدین وسیله بر انسان بودن او تأکید میورزد. انجیل مرقس مژده عیسی را به شکل اساسی و نزدیک به صورت ابتدایی آن میآورد و اصول آن چنین است: از گناه دور شوید و به درگاه الهی توبه کنید؛ زندگی خود را با شریعت خدا هماهنگ سازید و ملکوت همین است(کلام مسیحی/46) رنجهای عیسیعلیه السلام جایگاه بسیار مهمی در این انجیل به خود اختصاص داده است.
2. انجیل مَتّی: این انجیل توسط شخصی به نام «مَتّی»( Matthew) نوشته شده است. عدّهای معتقدند که متّای حواری در اواخر سده اوّل میلادی مجموعهای از سخنان عیسیعلیه السلام را که احتمال دارد خودش گردآوری کرده و به زبان آرامی نوشته بود منبع اطلاعات خویش قرار داده و سپس آن را با انجیل مَرْقُس درهم آمیخته و انجیلی دیگر خطاب به یهودیان و برای ردّ انتقادات آنان نگاشت(قاموس کتاب مقدس/112) برخی زمان تألیف این انجیل را سالهای (80و 90م) و مکان تألیف آن را سوریه و فلسطین میدانند. این کتاب، چون برای یهودیان نوشته شده از شواهد عهد عتیق، بسیار استفاده کرده است(تکوین الاناجیل/31).
این انجیل عیسیعلیه السلام را به عنوان متمم دین یهود، معلم اعظم، موسای جدید و صاحب شریعت عهد جدید، معرفی میکند. شیوه ادبی نویسنده این انجیل بر گردآوری گفتارها و کارهای عیسی بر اساس ترتیب اهمیت موضوعی، استوار است و نه ترتیب تاریخی آنها (کلام مسیحی/44).
3. انجیل لُوقا: این انجیل در سالهای (80 و 90میلادی) توسط شخصی به نام «لوقا»( Luke) در انطاکیه و خطاب به مشرکین تألیف شده است.(تاریخ تمدن3/655، تکوین الأناجیل/31) لُوقا را به به عنوان یار غیر یهودی الاصل پولس رسول معرفی میکنند، پس وی یکی از دوازده شاگرد عیسیعلیه السلام نبوده است. وی، با آن که بسیار به انجیل مَرْقُس تکیه میکند، در نوشته خود برخی از اندیشههای کلامی را وارد کرده که در دو انجیل قبل وجود ندارد. یعنی حوادث زندگی عیسیعلیه السلام و تعالیم وی در این انجیل در پرتو مرگ و رستاخیز وی تفسیر میشود(کلام مسیحی/46). مهمترین اندیشههای انجیل لوقا را میتوان چنین خلاصه کرد: عمومیت رسالت عیسی و این که وی نه تنها به سوی یهود، بلکه به سوی همه امتها فرستاده شده است. عیسی دوست گناهکاران و غمخوار رنج دیدگان... و مرد دعا است.(کلام مسیحی/47).
4. انجیل یُوحنّا: این انجیل در بین سالهای (95تا 100م) توسط شخصی به نام «یُوحنّا»( yuhanna) و در آسیای صغیر، تألیف شده است.(تکوین الاناجیل/31) یک دقت کامل در انجیل مذکور روشن میکند که خوانندگان انجیل یوحنا از وقایعی که در انجیلهای سهگانه (همنوا)، نقل شده، اطلاع داشتهاند. از این جهت معلوم است که انجیل یُوحنّا قدری عقبتر از انجیلهای دیگر، نوشته شده است.(قاموس کتاب مقدس/112) این انجیل مدعی شرح حال نویسی حضرت عیسیعلیه السلام نیست و مسیح را از لحاظ خداشناسی به عنوان «لوگوس»(کلمه) خداوند، آفریدگار جهان و رهاننده بشر، معرفی میکند و با انجیلهای همنوا در بسیاری از جزئیات و هم چنین در توصیف کلی مسیح مغایرت دارد.(تاریخ تمدن3/655) از دیدگاه انجیل یوحنا، حوادث زندگی عیسی مسیح از تأثیر زندگی و کارهایش بر جامعه مسیحی حکایت میکند... انجیل یوحنا میگوید: عیسی نور، حقیقت، حیات و کسی است که راه رسیدن به خدا را به ما نشان میدهد.(کلام مسیحی/49) همه
این تعالیم در سخنان طولانی عیسیعلیه السلام در شام آخری که با شاگردان صرف کرد، یافت میشود.(انجیل یوحنا13/17).
با آن که انجیلهای مَرْقس، متی و لوقا به دلیل ساختار و نحوه نقل کارها و سخنان عیسیعلیه السلام، «اناجیل همنوا و نظیر»، نامیده میشوند.(کلام مسیحی/42) و اصل همه آنها به زبان یونانی نوشته شده است.(تاریخ تمدن3/654) با این همه میان یک انجیل با انجیل دیگر تناقضات فراوان، وجود دارد و در آنها اطلاعات تاریخی مبهم، شباهت با افسانههای خدایان مشرکان، حوادث ساختگی برای اثبات تحقق یافتن پیشگوییهای عهد قدیم و... موجود است(تاریخ تمدن3/655).
انجیل بِرنابا: نام اصلی نویسنده این انجیل «یوسف» میباشد. وی از پدر و مادری یهودی در جزیره قبرس به دنیا آمد. نژاد او به سبط لاوی از اسباط خاندان اسرائیل میرسد و لقب «برنابا»( Barnaba) که مرکب از «بر» و «نابا» یعنی فرزند «اندرز» یا فرزند« تسلیت»، میباشد، توسط حواریان عیسیعلیه السلام به وی عطا شده است.(سیر تاریخی انجیل برنابا 9تا 11) نسخه اصلی انجیل بِرنابا که به زبان ایتالیایی در 222 فصل کوچک و بزرگ و 225 صفحه ضخیم در کتابخانهای، در باروین، نگهداری میشود، برای اوّلین بار توسط راهب ایتالیایی «فِرامارینو» در اواخر قرن شانزدهم میلادی از کتابخانه پاپ بیرون آورده شد و در معرض استفاده همگان قرار گرفت (سیر تاریخی انجیل برنابا/7و9، الرحلة المدرسیة1/212 214) یکی از اهداف اصلی برنابا در نوشتن انجیل به گونهای که خودش در اوّل کتاب گفته است، برافروختن چراغ توحید، میباشد و عیسیعلیه السلام نیز مانند پیامبران دیگر، همان را ترویج میکرده است. جالب است که برنابا مینویسد: «چون آدم و حوا از بهشت بیرون شدند، مشاهده کردند که بالای دروازهی بهشت نوشتهاند:«لااله إلاّ الله محمّد رسول الله»(انجیل برنابا41/33) در این انجیل بارها به نماز خواندن مسیح، اشاره شده است(انجیل برنابا، باب119). برنابا، اظهار میدارد که عیسیعلیه السلام چندین بار مردم را جمع کرد و به آنان فرمود که او را پسر خدا نخوانند و حتی نیروی اعجاز خود را به دیگران داده که مردم از این خیال زشت، برگردند.(انجیل برنابا باب 126) وی، به صلیب کشیده شدن عیسیعلیه السلام را انکار میکند(انجیل برنابا باب 215) در این انجیل بیش از ده مرتبه نام پیامبر اسلام به لفظ «محمدصلی الله علیه و آله و سلم» آمده است(انجیل برنابا97/19).
هر چند دانشمندان مسلمان، انجیل برنابا را انجیل نازل شده بر حضرت عیسی، نمیدانند؛ ولی از دیدگاه آنان این انجیل بیشتر از سایر انجیلها با واقعیتهای تاریخی، تطابق دارد. البته برخی از دانشمندان مسیحی به دلیل این که «فرامارینو» معرفی کننده «انجیل برنابا» به حاکم مسیحیت، بعد از خواندن این انجیل مسلمان شد، ارزش تاریخی این انجیل را زیر سوءال بردهاند و آن را جعل شده از سوی وی، معرفی کردهاند.(کلام مسیحی/53) ولی دلیلی بر گفتار خود ارائه ندادهاند.
انجیل در منابع اسلامی: قرآن کریم که نخستین منبع معارف اسلامی است عیسیعلیه السلام را یکی از پیامبران الهی میشمارد(نساء/171، مریم/30، مائده/17) «انجیل» به عنوان کتاب آسمانی بر آن حضرت نازل شده است.(مائده/46، حدید/27) کلمه انجیل دوازده بار در قرآن، تکرار شده، ولی هیچگاه به صورت جمع (اناجیل)، وارد نشده است و این یکی از ادلّهای است که نشان میدهد، انجیل مورد نظر قرآن غیر از انجیلهایی است که مسیحیان آنها را از جمله کتابهای مقدس خود میدانند. از دیدگاه قرآن، انجیل کتابی است آسمانی که از سوی خداوند نازل شده و هم چون قرآن و تورات اصلی، نور، هدایت و موعظه برای تقوا پیشهگان بود.(مائده15، 44، 45، 46)؛ نه تنها شریعت تورات اصلی را نفی نمیکند، بلکه آنچه در تورات ذکر شده بود را تصدیق و تأیید میکند(مائده/46) و تنها برخی از احکام آن را نسخ میکند(آل عمران/50) و به صراحت آمدن پیامبر اسلامصلی الله علیه و آله و سلم را بشارت میدهد.(اعراف/157)در احادیث ائمه معصومعلیهم السلام انجیل به عنوان کتابی که در ماه رمضان بر عیسیعلیه السلام نازل گردیده معرفی شده است.(کافی4/157، من لا یحضره الفقیه4/193) و بر خلاف قرآن که آیات آن به صورت تدریجی و در غیر الواح و صحف نازل شده و به همین دلیل فرقان نامیده میشود انجیل یکباره و در ورق نازل شده است(بحارالأنوار14/284) از دیدگاه احادیث در کتاب انجیل به مسائلی چون اقامه نماز، امر به معروف، نهی از منکر، تحریم حرام و تحلیل حلال، امر شده و موعظهها و امثال متعددی آمده است؛ با این همه به حکم قصاص، حدود وارث، اشارهای نشده است. (بحارالأنوار14/234) و در عوض به پیروان عیسیعلیه السلام امر شده که به شریعت تورات عمل کنند(مائده/46) مگر قسمتهایی که توسط آن حضرت، نسخ شده است.(آل عمران/3) این احکام نسخ شده،عبارتند از: حرمت کار کردن در روز شنبه، خوردن پیه حیوانات و پرندگان که در دین عیسیعلیه السلام حلال شدهاند.(بحارالأنوار14/246). بر اساس احادیث اسلامی، انجیل در اختیار پیامبر اکرمصلی الله علیه و آله و سلم بود و پس از او در اختیار ائمه معصومعلیهم السلام قرار گرفت(کافی1/224) و به هنگام ظهور امام مهدی(عجّل الله تعالی فرجه الشریف) ظاهر خواهد شد.(علل الشرایع1/161) با این که از دیدگاه احادیث، انجیلی که بر عیسیعلیه السلام، نازل شده، غیر از انجیلهای موجود در عهد جدید و مورد استناد مسیحیان میباشد(الاحتجاج2/412و 413)؛ ولی در برخی اوقات ائمه معصومعلیهم السلام در مناظراتشان با مسیحیان به همین انجیلهای موجود، استناد کرده و آنان را محکوم کردهاند.(الاحتجاج2/411).
دانشمندان اسلامی ضمن تأکید بر این که انجیل اصلی یکی بوده و آن همان است که از جانب خداوند بر حضرت عیسیعلیه السلام نازل شده است(الجامع لأحکام القرآن:4/6؛ المیزان:3/215) در مورد انجیلهای موجود دو احتمال دادهاند؛ احتمال اوّل این است که بسیاری از قسمتهای انجیل اصلی توسط نویسندگان بعدی اناجیل حذف شده وخرافات زیادی بر آن افزوده شده و همین امر سبب شده تا ارزش خود را از دست بدهد(الجامع لاحکام القرآن4/6، جامع البیان عن تأویل آی القرآن4/263) و اوصافی چون نور، موعظه و هدایت بودن را نداشته باشد. احتمال دوم این است که انجیل اصلی به کلّی به فراموشی سپرده شده و به جای آن کتابهای دیگری توسط پیروان کلیسا نوشته شده است(تاریخ یعقوبی1/68و 69، مروج الذهب1/320، ملل و نحل:1/221، کشف الظنون1/176، اظهار الحق 1/126تا 139) از میان دو احتمال بالا، احتمال دوم به دلیل مطابقت با وقایع تاریخی بیشتر مورد قبول واقع شده است(المیزان فی تفسیر القرآن3/215، الهدی إلی دین المصطفی1/67تا 71و 267)، با این همه، در استناد این انجیلها به حواریها و یا شاگردان آنها، شک و تردید، وجود دارد؛ زیرا اوّلاً، این اناجیل در اواخر قرن چهارم و اوایل قرن پنجم رسمیت یافتهاند(دین مسیح/47و 48) و آثار خطی باقی مانده از آنها مربوط به قرن سوم میلادی است و قبل از این دوره اثری از این انجیلها به دست ما نرسیده است.
بنابراین مدت دو قرن در معرض اشتباهات استنساخ و تغییرات احتمالی برای وفق دادن متن با نظریات بانیان و اصول خداشناسی فرقه و... بوده است(تاریخ تمدن3/654) و نمیتوانند سند صحیحی داشته باشند ثانیاً، نام بیشتر کتابهای یونانی صریحاً به نویسنده آنها اضافه میشود، مثلاً میگویند: ایلیاد هومر وجمهوری افلاطون؛ این در حالی است که برای انجیلها از این شیوه استفاده نمیکنند، بلکه از حرف اضافه( Kata) که در زبان یونانی«به روایت متی یا به روایت لوقا و یا ... معنی میدهد» به کار میبرند و گویا بدین شیوه از نسبت دادن این کتابها به نویسندگان سنتی آنها میپرهیزند(عیسی اسطوره یا تاریخ/19و 20).
ثالثاً، انجیلهای دیگری مانند انجیل برنابا وجود دارد که با انجیلهای چهارگانه، تعارض دارند و ترجیح این انجیلها بر انجیلهای غیر رسمی هیچ مرجّحی ندارد(المنار6/35).
منابع و مآخذ
1. ویلسون، برایان، دین مسیح، ترجمه حسن افشار، نشر مرکز، چاپ اوّل، 1381ش.
2. هاکس. قاموس کتاب مقدس، انتشارات اساطیر، چاپ اوّل این ناشر، 1377ش.
3. میشل، توماس. کلام مسیحی، ترجمه حسین توفیقی، مرکز مطالعات و تحقیقات ادیان و مذاهب، چاپ اوّل، 1377ش.
4. بوکای، مقایسهای میان تورات، انجیل، قرآن و علم، ترجمه ذبیح الله دبیر، دفتر نشر فرهنگ اسلامی، چاپ سوم1365ش.
5. رابرتسون. آرچیبالد، عیسی اسطوره یا تاریخ، ترجمه حسین توفیقی، مرکز مطالعات و تحقیقات ادیان و مذاهب، چاپ اوّل1378ش.
6. گریدی. جوان اُ. مسیحیت و بدعتها، ترجمه عبد الرحیم سلیمانی، موءسسه فرهنگی طه، چاپ اوّل، 1377ش.
7. لین، تونی، تاریخ تفکر مسیحی، ترجمه روبرت آمریان، فرزان، چاپ اوّل1380ش.
8. الیسوعی، اروس. تکوین الاناجیل، دار المشرق، چاپ اوّل، 1990م.
9. دورانت. ویل. تاریخ تمدن (قیصر ومسیح) ترجمه عنایت و...، سازمان انتشارات و آموزش انقلاب اسلامی، چاپ اوّل، 1366ش.
10. المسکین، متی، الانجیل یحسب القدیس متی دراسة وتفسیر وشرح، ناشر دین القدیس ابنا مقار، چاپ اول 1999م.
11. بی ناس. جان. تاریخ جامع ادیان، علی اصغر حکمت، انتشارات و آموزش انقلاب اسلامی، چاپ پنجم، 1370ش.
12. رشید رضا، محمد، تفسیر القرآن الکریم الشهیر بتفسیر المنار، دار المعرفة لبنان، چاپ دوم.
13. قرآن مجید.
14. مجلسی، محمد باقر، بحار الأنوار، موءسسة الوفاء، لبنان، چاپ 1404ق.
15. صدوق، محمد، علل الشرائع، مکتبة الداوری، قم، بیتا.
16. کلینی، محمد، الکافی، دار الکتب الاسلامیة، تهران، چاپ چهارم، 1365ش.
17. طباطبایی، محمد حسین، المیزان فی تفسیر القرآن، دار الکتب الاسلامیة، چاپ سوم، 1397ه.ق.
18. شهرستانی، عبدالکریم، الملل والنحل، دار المعرفة، بیروت، بیتا.
19. مسعودی، علی بن حسین بن علی، مروج الذهب، موءسسة الأعلمی للمطبوعات، چاپ اوّل، 1411ق.
20. یعقوبی، احمد بن ابی یعقوب، تاریخ یعقوبی، موءسسه نشر فرهنگ اهل بیتعلیهم السلام، بیتا.
21. طبری، محمد بن جریر، جامع البیان عن تأویل آی القرآن، دار الفکر، بیروت 1415ه.ق.
22. قرطبی، محمد بن احمد، الجامع لأحکام القرآن، موءسسة التاریخ العربی1405ه.ق.
23. بلاغی، محمد جواد، الرحلة المدرسیة والمدرسة السیارة فی نهج الهدی، دار الزهراء، چاپ دوم، 1414ه.ق.
24. بلاغی محمد جواد، الهدی إلی دین المصطفی، دار الزهراء، چاپ سوم، 1405ه.ق.
25. رحمة الله ابن خلیل الرحمن هندی، اظهار الحق، دار الطباعة العامرة، بیتا.
در قرآن کریم و احادیث اسلامی انجیل نام کتاب حضرت مسیح است که از جانب خداوند به او وحی شده است امّا در کتابهای تاریخ ادیان و به ویژه نزد مسیحیان کتابهایی که در سدههای نخستین مسیحیت برای ثبت اقوال و اعمال حضرت مسیح نگارش یافتند انجیل نامیده میشود. نویسندگان انجیلها در نگارش شرح زندگانی حضرت عیسی مسیح از مطالبی استفاده کردهاند که از طریق شاگردان او و شاهدان عینی وقایع در دسترس آنها قرار گرفته بود.(لوقا/41).
انجیل از دیدگاه مسیحیت
مسیحیان عقیده ندارند که عیسی کتابی به نام انجیل آورد(کلام مسیحی/49 50) آنان معتقدند،، بعد از عروج عیسیعلیه السلام ، پیروان وی، اقوال، اعمال و حوادثی را که برای آن حضرت اتفاق افتاده بود به صورت روایتهایی شفاهی، نقل میکردند و یک سنت شفاهی در بین آنها، رایج بود.(تکوین
_______________________________
* از دانشنامه کلام اسلامی.
_______________________________
الاناجیل/24، کلام مسیحی/43) تنها در نیمه دوم قرن اوّل میلادی بود که فکر کتابت این سنت شفاهی در میان پیروان مسیحیت، قوت گرفت و عدهای به نوشتن اقوال و اعمال عیسیعلیه السلام، که در آن زمان، رایج بود و از سوی حواریان و شاگردان آنها نقل میشد، پرداختند.(تکوین الاناجیل/30) و این نوشتهها را «انجیل» نامیدند.
نوشته شدن این انجیلها زمانی شروع شد که مسیحیت توسط پُولس polus که سالها بعد از حضرت عیسی به این دین ایمان آورد(تاریخ جامع ادیان/614) در مناطق مختلفی از اروپا و آسیای صغیر پراکنده شده بود و عدهی زیادی از غیر یهودیان ساکن در مناطق نامبرده بدون این که شریعت موسیعلیه السلام را که مورد تأیید عیسیعلیه السلام (لوقا 16و 17) و حواریان ساکن در فلسطین بود قبول کنند به آیین مسیحیت گرویده بودند و کلیساهای متعددی در انطاکیه، ایکونیوم، لیسترا، پرگا، کورنت و... تشکیل شده بود(تاریخ جامع ادیان/63تا 616) به همین دلیل هنگامی که نهضت کتابتِ سنت شفاهی مسیحیت، آغاز شد، هر کس، به تشخیص خود و سبک خاصی که داشت به تدوین اعمال، اقوال و حوادث مربوط به حضرت عیسیعلیه السلام پرداخت.(لوقا/41 و تکوین الاناجیل/24) و بدین ترتیب نوشتههای متعددی به نام «انجیل»، به وجود آمد.(کلام مسیحی/51 52 دین مسیح/47 تکوین الاناجیل /30) که با محیطهای مختلف، قابل انطباق بوده و نیازهای کلیساها را رفع میکردند.(مقایسهای میان تورات، انجیل، قرآن و علم/85) تعدد متون فوق، باعث شد تا کلیسا معین کند که کدام یک از نوشتههای مسیحی را معتبر و معیار میداند و البته این کار آسانی نبود؛ زیرا همه، نوشتههای خود را اصیل و معتبر میدانستند. افزون بر انجیلهای چهارگانه، کتاب «اعمال رسولان»، نامههای رسولان و هم چنین کتاب «مکاشفه» که امروزه عهد جدید را تشکیل میدهند، متنهای دیگری نیز تداول عام داشتند. انجیل توما، انجیل حقیقت،انجیل دوم متی، اعمال پطرس،اعمال یوحنا (دین مسیح/47و 48 تکوین الاناجیل/30) و هم چنین انجیل برنابا، انجیل ناصریان، انجیل عبرانیان،انجیل مصریان و... از جمله این انجیلها بودند.(مقایسهای میان تورات، انجیل، قرآن و علم/110و 111). با این حال در اواسط قرن دوم میلادی «مارسیون» مقامات کلیسا را سخت تحت فشار قرار داد که موضع خود را تعیین کنند. وی، مخالف سرسخت یهودیان بود و در آن موقع تمام عهد عتیق و آن چه را که از نوشتههای پس از عیسیعلیه السلام که خیلی مرتبط با عهد عتیق بود یا از اخبار و احادیث یهودی، نشأت میگرفت طرد میکرد. مارسیون، فقط انجیل لوقا و نوشتههای پولس را معتبر میدانست؛ زیرا فکر میکرد، که لوقا سخنگوی پولس بوده است.(مسیحیت و بدعتها/49) کلیسا در واکنش به رفتار مارسیون، وی را کافر اعلام کرد و رسالههای پولس را کنار گذاشت؛ امّا بار دیگر انجیلهای متی، مرقس، لوقا و یوحنّا را معتبر شناخته و چند اثر دیگر مانند «اعمال رسولان» را بر آنها افزود؛ با این همه در قرنهای نخستین میلادی، فهرست کتابهای عهد جدید، نهایی نشد و لیست رسمی این کتابها با زمان تغییر میکرد و کم و زیاد میشد. به عنوان مثال نوشتههایی که بعداً غیر معتبر، شناخته شدند، در مجموعه قبلی درج شده بود و حال آن که نوشتههای دیگری که در عهد جدید کنونی، قرار گرفتهاند، در آن زمان، حذف شده بودند. شک و تردید در این موضوع تا مجمع روحانی «هیپون» در سال (393میلادی) و مجمع روحانی «کارتاژ» در سال (397میلادی» طول کشید.(مقایسهای میان تورات، انجیل، قرآن و علم/111و 112، دین مسیح/47و 48، عیسی اسطوره یا تاریخ/30 31) و در مجمع اخیر بود که حذفهای نهایی به عمل آمد و بیش از صد انجیل از بین برده شد و تنها چهار انجیل نگهداری شد تا در لیست نوشتههای عهد جدید که «کانن» نامیده میشود، وارد شوند(دین مسیح/48) بدین ترتیب در اوایل قرن پنجم میلادی تنها چهار انجیل یاد شده در زیر توانستند به عنوان انجیلهای رسمی جایگاه ثابتی را در عهد جدید، پیدا کنند.(تاریخ تفکر مسیحی/5):
1. انجل مَرْقس: این ا نجیل در حوالی سال 70 میلادی توسط شخصی به نام «مَرْقُس»( Marcus)، تألیف شده است(تاریخ جامع ادیان/576، تکوین الاناجیل/31).
مرقس جنبههای بشری عیسی را به گونهای برجسته، نشان میدهد و بدین وسیله بر انسان بودن او تأکید میورزد. انجیل مرقس مژده عیسی را به شکل اساسی و نزدیک به صورت ابتدایی آن میآورد و اصول آن چنین است: از گناه دور شوید و به درگاه الهی توبه کنید؛ زندگی خود را با شریعت خدا هماهنگ سازید و ملکوت همین است(کلام مسیحی/46) رنجهای عیسیعلیه السلام جایگاه بسیار مهمی در این انجیل به خود اختصاص داده است.
2. انجیل مَتّی: این انجیل توسط شخصی به نام «مَتّی»( Matthew) نوشته شده است. عدّهای معتقدند که متّای حواری در اواخر سده اوّل میلادی مجموعهای از سخنان عیسیعلیه السلام را که احتمال دارد خودش گردآوری کرده و به زبان آرامی نوشته بود منبع اطلاعات خویش قرار داده و سپس آن را با انجیل مَرْقُس درهم آمیخته و انجیلی دیگر خطاب به یهودیان و برای ردّ انتقادات آنان نگاشت(قاموس کتاب مقدس/112) برخی زمان تألیف این انجیل را سالهای (80و 90م) و مکان تألیف آن را سوریه و فلسطین میدانند. این کتاب، چون برای یهودیان نوشته شده از شواهد عهد عتیق، بسیار استفاده کرده است(تکوین الاناجیل/31).
این انجیل عیسیعلیه السلام را به عنوان متمم دین یهود، معلم اعظم، موسای جدید و صاحب شریعت عهد جدید، معرفی میکند. شیوه ادبی نویسنده این انجیل بر گردآوری گفتارها و کارهای عیسی بر اساس ترتیب اهمیت موضوعی، استوار است و نه ترتیب تاریخی آنها (کلام مسیحی/44).
3. انجیل لُوقا: این انجیل در سالهای (80 و 90میلادی) توسط شخصی به نام «لوقا»( Luke) در انطاکیه و خطاب به مشرکین تألیف شده است.(تاریخ تمدن3/655، تکوین الأناجیل/31) لُوقا را به به عنوان یار غیر یهودی الاصل پولس رسول معرفی میکنند، پس وی یکی از دوازده شاگرد عیسیعلیه السلام نبوده است. وی، با آن که بسیار به انجیل مَرْقُس تکیه میکند، در نوشته خود برخی از اندیشههای کلامی را وارد کرده که در دو انجیل قبل وجود ندارد. یعنی حوادث زندگی عیسیعلیه السلام و تعالیم وی در این انجیل در پرتو مرگ و رستاخیز وی تفسیر میشود(کلام مسیحی/46). مهمترین اندیشههای انجیل لوقا را میتوان چنین خلاصه کرد: عمومیت رسالت عیسی و این که وی نه تنها به سوی یهود، بلکه به سوی همه امتها فرستاده شده است. عیسی دوست گناهکاران و غمخوار رنج دیدگان... و مرد دعا است.(کلام مسیحی/47).
4. انجیل یُوحنّا: این انجیل در بین سالهای (95تا 100م) توسط شخصی به نام «یُوحنّا»( yuhanna) و در آسیای صغیر، تألیف شده است.(تکوین الاناجیل/31) یک دقت کامل در انجیل مذکور روشن میکند که خوانندگان انجیل یوحنا از وقایعی که در انجیلهای سهگانه (همنوا)، نقل شده، اطلاع داشتهاند. از این جهت معلوم است که انجیل یُوحنّا قدری عقبتر از انجیلهای دیگر، نوشته شده است.(قاموس کتاب مقدس/112) این انجیل مدعی شرح حال نویسی حضرت عیسیعلیه السلام نیست و مسیح را از لحاظ خداشناسی به عنوان «لوگوس»(کلمه) خداوند، آفریدگار جهان و رهاننده بشر، معرفی میکند و با انجیلهای همنوا در بسیاری از جزئیات و هم چنین در توصیف کلی مسیح مغایرت دارد.(تاریخ تمدن3/655) از دیدگاه انجیل یوحنا، حوادث زندگی عیسی مسیح از تأثیر زندگی و کارهایش بر جامعه مسیحی حکایت میکند... انجیل یوحنا میگوید: عیسی نور، حقیقت، حیات و کسی است که راه رسیدن به خدا را به ما نشان میدهد.(کلام مسیحی/49) همه
این تعالیم در سخنان طولانی عیسیعلیه السلام در شام آخری که با شاگردان صرف کرد، یافت میشود.(انجیل یوحنا13/17).
با آن که انجیلهای مَرْقس، متی و لوقا به دلیل ساختار و نحوه نقل کارها و سخنان عیسیعلیه السلام، «اناجیل همنوا و نظیر»، نامیده میشوند.(کلام مسیحی/42) و اصل همه آنها به زبان یونانی نوشته شده است.(تاریخ تمدن3/654) با این همه میان یک انجیل با انجیل دیگر تناقضات فراوان، وجود دارد و در آنها اطلاعات تاریخی مبهم، شباهت با افسانههای خدایان مشرکان، حوادث ساختگی برای اثبات تحقق یافتن پیشگوییهای عهد قدیم و... موجود است(تاریخ تمدن3/655).
انجیل بِرنابا: نام اصلی نویسنده این انجیل «یوسف» میباشد. وی از پدر و مادری یهودی در جزیره قبرس به دنیا آمد. نژاد او به سبط لاوی از اسباط خاندان اسرائیل میرسد و لقب «برنابا»( Barnaba) که مرکب از «بر» و «نابا» یعنی فرزند «اندرز» یا فرزند« تسلیت»، میباشد، توسط حواریان عیسیعلیه السلام به وی عطا شده است.(سیر تاریخی انجیل برنابا 9تا 11) نسخه اصلی انجیل بِرنابا که به زبان ایتالیایی در 222 فصل کوچک و بزرگ و 225 صفحه ضخیم در کتابخانهای، در باروین، نگهداری میشود، برای اوّلین بار توسط راهب ایتالیایی «فِرامارینو» در اواخر قرن شانزدهم میلادی از کتابخانه پاپ بیرون آورده شد و در معرض استفاده همگان قرار گرفت (سیر تاریخی انجیل برنابا/7و9، الرحلة المدرسیة1/212 214) یکی از اهداف اصلی برنابا در نوشتن انجیل به گونهای که خودش در اوّل کتاب گفته است، برافروختن چراغ توحید، میباشد و عیسیعلیه السلام نیز مانند پیامبران دیگر، همان را ترویج میکرده است. جالب است که برنابا مینویسد: «چون آدم و حوا از بهشت بیرون شدند، مشاهده کردند که بالای دروازهی بهشت نوشتهاند:«لااله إلاّ الله محمّد رسول الله»(انجیل برنابا41/33) در این انجیل بارها به نماز خواندن مسیح، اشاره شده است(انجیل برنابا، باب119). برنابا، اظهار میدارد که عیسیعلیه السلام چندین بار مردم را جمع کرد و به آنان فرمود که او را پسر خدا نخوانند و حتی نیروی اعجاز خود را به دیگران داده که مردم از این خیال زشت، برگردند.(انجیل برنابا باب 126) وی، به صلیب کشیده شدن عیسیعلیه السلام را انکار میکند(انجیل برنابا باب 215) در این انجیل بیش از ده مرتبه نام پیامبر اسلام به لفظ «محمدصلی الله علیه و آله و سلم» آمده است(انجیل برنابا97/19).
هر چند دانشمندان مسلمان، انجیل برنابا را انجیل نازل شده بر حضرت عیسی، نمیدانند؛ ولی از دیدگاه آنان این انجیل بیشتر از سایر انجیلها با واقعیتهای تاریخی، تطابق دارد. البته برخی از دانشمندان مسیحی به دلیل این که «فرامارینو» معرفی کننده «انجیل برنابا» به حاکم مسیحیت، بعد از خواندن این انجیل مسلمان شد، ارزش تاریخی این انجیل را زیر سوءال بردهاند و آن را جعل شده از سوی وی، معرفی کردهاند.(کلام مسیحی/53) ولی دلیلی بر گفتار خود ارائه ندادهاند.
انجیل در منابع اسلامی: قرآن کریم که نخستین منبع معارف اسلامی است عیسیعلیه السلام را یکی از پیامبران الهی میشمارد(نساء/171، مریم/30، مائده/17) «انجیل» به عنوان کتاب آسمانی بر آن حضرت نازل شده است.(مائده/46، حدید/27) کلمه انجیل دوازده بار در قرآن، تکرار شده، ولی هیچگاه به صورت جمع (اناجیل)، وارد نشده است و این یکی از ادلّهای است که نشان میدهد، انجیل مورد نظر قرآن غیر از انجیلهایی است که مسیحیان آنها را از جمله کتابهای مقدس خود میدانند. از دیدگاه قرآن، انجیل کتابی است آسمانی که از سوی خداوند نازل شده و هم چون قرآن و تورات اصلی، نور، هدایت و موعظه برای تقوا پیشهگان بود.(مائده15، 44، 45، 46)؛ نه تنها شریعت تورات اصلی را نفی نمیکند، بلکه آنچه در تورات ذکر شده بود را تصدیق و تأیید میکند(مائده/46) و تنها برخی از احکام آن را نسخ میکند(آل عمران/50) و به صراحت آمدن پیامبر اسلامصلی الله علیه و آله و سلم را بشارت میدهد.(اعراف/157)در احادیث ائمه معصومعلیهم السلام انجیل به عنوان کتابی که در ماه رمضان بر عیسیعلیه السلام نازل گردیده معرفی شده است.(کافی4/157، من لا یحضره الفقیه4/193) و بر خلاف قرآن که آیات آن به صورت تدریجی و در غیر الواح و صحف نازل شده و به همین دلیل فرقان نامیده میشود انجیل یکباره و در ورق نازل شده است(بحارالأنوار14/284) از دیدگاه احادیث در کتاب انجیل به مسائلی چون اقامه نماز، امر به معروف، نهی از منکر، تحریم حرام و تحلیل حلال، امر شده و موعظهها و امثال متعددی آمده است؛ با این همه به حکم قصاص، حدود وارث، اشارهای نشده است. (بحارالأنوار14/234) و در عوض به پیروان عیسیعلیه السلام امر شده که به شریعت تورات عمل کنند(مائده/46) مگر قسمتهایی که توسط آن حضرت، نسخ شده است.(آل عمران/3) این احکام نسخ شده،عبارتند از: حرمت کار کردن در روز شنبه، خوردن پیه حیوانات و پرندگان که در دین عیسیعلیه السلام حلال شدهاند.(بحارالأنوار14/246). بر اساس احادیث اسلامی، انجیل در اختیار پیامبر اکرمصلی الله علیه و آله و سلم بود و پس از او در اختیار ائمه معصومعلیهم السلام قرار گرفت(کافی1/224) و به هنگام ظهور امام مهدی(عجّل الله تعالی فرجه الشریف) ظاهر خواهد شد.(علل الشرایع1/161) با این که از دیدگاه احادیث، انجیلی که بر عیسیعلیه السلام، نازل شده، غیر از انجیلهای موجود در عهد جدید و مورد استناد مسیحیان میباشد(الاحتجاج2/412و 413)؛ ولی در برخی اوقات ائمه معصومعلیهم السلام در مناظراتشان با مسیحیان به همین انجیلهای موجود، استناد کرده و آنان را محکوم کردهاند.(الاحتجاج2/411).
دانشمندان اسلامی ضمن تأکید بر این که انجیل اصلی یکی بوده و آن همان است که از جانب خداوند بر حضرت عیسیعلیه السلام نازل شده است(الجامع لأحکام القرآن:4/6؛ المیزان:3/215) در مورد انجیلهای موجود دو احتمال دادهاند؛ احتمال اوّل این است که بسیاری از قسمتهای انجیل اصلی توسط نویسندگان بعدی اناجیل حذف شده وخرافات زیادی بر آن افزوده شده و همین امر سبب شده تا ارزش خود را از دست بدهد(الجامع لاحکام القرآن4/6، جامع البیان عن تأویل آی القرآن4/263) و اوصافی چون نور، موعظه و هدایت بودن را نداشته باشد. احتمال دوم این است که انجیل اصلی به کلّی به فراموشی سپرده شده و به جای آن کتابهای دیگری توسط پیروان کلیسا نوشته شده است(تاریخ یعقوبی1/68و 69، مروج الذهب1/320، ملل و نحل:1/221، کشف الظنون1/176، اظهار الحق 1/126تا 139) از میان دو احتمال بالا، احتمال دوم به دلیل مطابقت با وقایع تاریخی بیشتر مورد قبول واقع شده است(المیزان فی تفسیر القرآن3/215، الهدی إلی دین المصطفی1/67تا 71و 267)، با این همه، در استناد این انجیلها به حواریها و یا شاگردان آنها، شک و تردید، وجود دارد؛ زیرا اوّلاً، این اناجیل در اواخر قرن چهارم و اوایل قرن پنجم رسمیت یافتهاند(دین مسیح/47و 48) و آثار خطی باقی مانده از آنها مربوط به قرن سوم میلادی است و قبل از این دوره اثری از این انجیلها به دست ما نرسیده است.
بنابراین مدت دو قرن در معرض اشتباهات استنساخ و تغییرات احتمالی برای وفق دادن متن با نظریات بانیان و اصول خداشناسی فرقه و... بوده است(تاریخ تمدن3/654) و نمیتوانند سند صحیحی داشته باشند ثانیاً، نام بیشتر کتابهای یونانی صریحاً به نویسنده آنها اضافه میشود، مثلاً میگویند: ایلیاد هومر وجمهوری افلاطون؛ این در حالی است که برای انجیلها از این شیوه استفاده نمیکنند، بلکه از حرف اضافه( Kata) که در زبان یونانی«به روایت متی یا به روایت لوقا و یا ... معنی میدهد» به کار میبرند و گویا بدین شیوه از نسبت دادن این کتابها به نویسندگان سنتی آنها میپرهیزند(عیسی اسطوره یا تاریخ/19و 20).
ثالثاً، انجیلهای دیگری مانند انجیل برنابا وجود دارد که با انجیلهای چهارگانه، تعارض دارند و ترجیح این انجیلها بر انجیلهای غیر رسمی هیچ مرجّحی ندارد(المنار6/35).
منابع و مآخذ
1. ویلسون، برایان، دین مسیح، ترجمه حسن افشار، نشر مرکز، چاپ اوّل، 1381ش.
2. هاکس. قاموس کتاب مقدس، انتشارات اساطیر، چاپ اوّل این ناشر، 1377ش.
3. میشل، توماس. کلام مسیحی، ترجمه حسین توفیقی، مرکز مطالعات و تحقیقات ادیان و مذاهب، چاپ اوّل، 1377ش.
4. بوکای، مقایسهای میان تورات، انجیل، قرآن و علم، ترجمه ذبیح الله دبیر، دفتر نشر فرهنگ اسلامی، چاپ سوم1365ش.
5. رابرتسون. آرچیبالد، عیسی اسطوره یا تاریخ، ترجمه حسین توفیقی، مرکز مطالعات و تحقیقات ادیان و مذاهب، چاپ اوّل1378ش.
6. گریدی. جوان اُ. مسیحیت و بدعتها، ترجمه عبد الرحیم سلیمانی، موءسسه فرهنگی طه، چاپ اوّل، 1377ش.
7. لین، تونی، تاریخ تفکر مسیحی، ترجمه روبرت آمریان، فرزان، چاپ اوّل1380ش.
8. الیسوعی، اروس. تکوین الاناجیل، دار المشرق، چاپ اوّل، 1990م.
9. دورانت. ویل. تاریخ تمدن (قیصر ومسیح) ترجمه عنایت و...، سازمان انتشارات و آموزش انقلاب اسلامی، چاپ اوّل، 1366ش.
10. المسکین، متی، الانجیل یحسب القدیس متی دراسة وتفسیر وشرح، ناشر دین القدیس ابنا مقار، چاپ اول 1999م.
11. بی ناس. جان. تاریخ جامع ادیان، علی اصغر حکمت، انتشارات و آموزش انقلاب اسلامی، چاپ پنجم، 1370ش.
12. رشید رضا، محمد، تفسیر القرآن الکریم الشهیر بتفسیر المنار، دار المعرفة لبنان، چاپ دوم.
13. قرآن مجید.
14. مجلسی، محمد باقر، بحار الأنوار، موءسسة الوفاء، لبنان، چاپ 1404ق.
15. صدوق، محمد، علل الشرائع، مکتبة الداوری، قم، بیتا.
16. کلینی، محمد، الکافی، دار الکتب الاسلامیة، تهران، چاپ چهارم، 1365ش.
17. طباطبایی، محمد حسین، المیزان فی تفسیر القرآن، دار الکتب الاسلامیة، چاپ سوم، 1397ه.ق.
18. شهرستانی، عبدالکریم، الملل والنحل، دار المعرفة، بیروت، بیتا.
19. مسعودی، علی بن حسین بن علی، مروج الذهب، موءسسة الأعلمی للمطبوعات، چاپ اوّل، 1411ق.
20. یعقوبی، احمد بن ابی یعقوب، تاریخ یعقوبی، موءسسه نشر فرهنگ اهل بیتعلیهم السلام، بیتا.
21. طبری، محمد بن جریر، جامع البیان عن تأویل آی القرآن، دار الفکر، بیروت 1415ه.ق.
22. قرطبی، محمد بن احمد، الجامع لأحکام القرآن، موءسسة التاریخ العربی1405ه.ق.
23. بلاغی، محمد جواد، الرحلة المدرسیة والمدرسة السیارة فی نهج الهدی، دار الزهراء، چاپ دوم، 1414ه.ق.
24. بلاغی محمد جواد، الهدی إلی دین المصطفی، دار الزهراء، چاپ سوم، 1405ه.ق.
25. رحمة الله ابن خلیل الرحمن هندی، اظهار الحق، دار الطباعة العامرة، بیتا.