دین ستیزی در رسانه های غربی (مقاله پژوهشی حوزه)
درجه علمی: علمی-پژوهشی (حوزوی)
حوزه های تخصصی:
دریافت مقاله
آرشیو
چکیده
متن
یکی از راههای دین زدایی، تولید شبهه و پخش اشکال، به وسیلهی رسانههای گوناگون از جمله از طریق ماهواره و اخیراً از طریق اینترنت است.
سیاستمداران غرب، به این نقطه رسیدند که بهترین راه برای سوزاندن باورها که مزاحم حکومت آنها بر ملتهای اسلامی است، تضعیف ایمان از راه پخش شبهه در همهی مسایل مربوط به دین میباشد.
تصور نشود که تهاجم فرهنگی متوجّه مسایل فرعی است، بلکه از توحید و مبدأ و معاد گرفته تا وحی و نبوّت و مسایل مربوط به حکومت وخلافت و دیگر مظاهر اجتماعی و اخلاقی دین، همگی مورد هجوم میباشد.
امروز جهان غرب از طریق رسانهها، سکولاریسم را به شیوههای خاصّی تبلیغ میکند و از این طریق نسل حاضر را که سر و کار با این رسانهها دارند، تحت تأثیر قرار میدهد.
حتّی اتحادیهی اروپا که از بطن یک جامعهی مسیحی برخاسته، خود را سکولار معرّفی کرده و از این طریق میخواهد سیطرهی خود را بر جهان گسترش دهد.گسترش سیطرهی غربِ لائیک بر کشورهای اسلامی، پیوسته با مخالفت دینداران که حامیان فرهنگ اسلامی و بومی میباشند، روبهرو بود؛ عقاید مردم سدّی بود که نمیگذاشت آنان همهی خواستههای خود را در این سرزمینها پیاده کنند، لذا با تمهیدات خاص، جامعه را آمادهی پذیرش اهداف خود میکردند. اکنون که چنین رسانههایی در اختیار آنان قرار گرفته است به گونهای آسانتر و وسیعتر میتوانند افکار خود را ترویج کنند، و این مانع را به تدریج از میان بردارند.
برای این که این گروه به افکار و اندیشههای خود، رنگ فلسفی و مکتبی بدهند، افکار و اندیشهها را به صورت «نواندیشی دینی» مطرح میکنند و بیشترین حملات و انتقادهای خود را متوجّه مبانی و اصول دین میسازند، و مسألهای را به نام «زبان دین» و «هرمنوتیک» و «تجربه دینی» و... مطرح کرده و آشکارا شریعت اسلامی را برخاسته از فرهنگ زمان پیامبرصلی الله علیه و آله و سلم میدانند و جاودانگی احکام اسلام را مورد تردید قرار میدهند.
ادغام فرهنگها در فرهنگ غربی و نابود کردن تمام باورهای دینی و ذوب آن در یک فرهنگ «سکولار»، که به سیطرهی فرهنگی غرب میانجامد، راه را برای تسلط غرب بر منابع ثروت هموار میسازد. کسانی که با مطبوعات کشور در این چند سال اخیر سر و کار دارند، این مطلب را لمس کردهاند که برخی از مطبوعات،سیاست دین ستیزی و باور سوزی و انکار وحی و اصالت احکام اسلامی را سرلوحهی کار خود قرار دادهاند. بالأخص این گروه در مراکز علمی و سیاسی نفوذ کرده ، از قدرت خود برای تبلیغ چنین اندیشههایی مدد میگیرند.
قبل از پیروزی انقلاب اسلامی، مارکسیستها به صورت ضعیف و پنهانی الحاد را تبلیغ میکردند، امّا دانشگاهها از این نوع شبههپراکنی پیراسته بود. سیاست نیز ایجاب میکرد که جلو این نوع شبههپراکنیها گرفته شود؛ امّا اکنون مجلهها و روزنامهها را در اختیار گرفته و پیوسته کتابهای متعدّدی به هدفِ خدشهدار ساختن فرهنگ اسلامی منتشر میسازند.
از یاد نبردهایم که در سال 1329 کتابی به نام «نگهبانان سحر و افسون» به ظاهر از طرف مارکسیستها ولی در واقع به وسیلهی سفارت آمریکا در ایران منتشر شد، و لبهی تیز آن متوجّه دین و دینداران و علما و دانشمندان دینی بود. البته سفارت آمریکا در نشر این کتاب، هدف سیاسی داشته و میخواسته گروههای چپ را، ملحد و تهی از ایمان معرّفی کنند. در چنین شرایطی حوزهی علمیّهی قم حرکت عظیمی از خود نشان داد ومسایل مربوط به مارکسیسم ، رسماً مورد نقد و بررسی قرار گرفت و کتاب ارزشمند «اصول فلسفه» نگارش مرحوم علاّمه طباطبایی با پاورقیهای مرحوم شهید مطهری محصول این نهضت بود.
ولی اکنون یک نوع بیتفاوتی در مجامع علمی و تا حدّی در میان بزرگان، احساس میشود، در حالی که هر روز به وسیلهی پخش شبهات، افکار و اندیشههای جوانان منهدم میگردد.
چندی قبل کانال ماهوارهای« الجزیره» به وسیلهی یک انسان مرموز، مکتب اهل بیتعلیهم السلام را زیر سوءال برد و شبهاتی را تولید کرد، و اخیراً کانال ماهوارهای «المستقلة» دو ماهی است که مکتب اهل بیتعلیهم السلام را نشانه گرفته است و اصولاً اهداف این نوع مناظره برای ما روشن نیست.
لازم است در انجام هر نوع مناظره با علما و دانشمندان مشورت شود و مناظره با شروطی خاصّ که اهمّ آنها تعیین موضوع و تعیین شخص مناظره کننده و بیطرفی شخص مجری است، صورت پذیرد. این جریانها ایجاب میکند که زعمای دین، بزرگان مذهب، و متفکران حوزه، فقه اکبر را که همان مسایل اعتقادی است، جدّی بگیرند و گروهی را برای این مسایل، پرورش دهند. گروهی که غیر از تحقیق در این مسایل، کار دیگری را نپذیرند، و همراه پخش شبهه ، جواب آن در اختیار رسانهها و مراکز اندیشه و اطلاع رسانی قرار گیرد.
امروز امنیت کشور از طریق تخریب اندیشهها و فرهنگ اصیل اسلامی در معرض هجوم است. اگر مرزهای آبی و خاکی و هوایی کشور از طریق نیروهای مسلّح حراست میشود، باید مرزهای فکری جوانان ما نیز از این نوع شبهات ویرانگر حراست شود، و از تولید میکرب ضد ایمان جلوگیری گردد.
رجال سیاسی کشور، باید خود را در حفظ اندیشهها و ارزشهای اسلامی مسوءول دانسته و از هر نوع جنجال و برخوردی که منتهی به تضعیف باورها شود، خودداری کنند، زیرا این رجال سیاسی از نردبان دین به این مقام رسیدهاند، و اگر چنین وسیلهای در اختیار نبود، رجال سیاسی امروز ما افراد متوسط و عادی جامعه به شمار میرفتند.
حقّ نمک و حق آب و گل، ایجاب میکند که نسبت به مسایل دینی حسّاس بوده و حرمت دین و دینداران و مبلّغان را حفظ کنند.عنوان مقاله: دین ستیزی در رسانه های غربی (4 صفحه)
نویسنده : هیئت تحریریه
یکی از راههای دین زدایی، تولید شبهه و پخش اشکال، به وسیلهی رسانههای گوناگون از جمله از طریق ماهواره و اخیراً از طریق اینترنت است.
سیاستمداران غرب، به این نقطه رسیدند که بهترین راه برای سوزاندن باورها که مزاحم حکومت آنها بر ملتهای اسلامی است، تضعیف ایمان از راه پخش شبهه در همهی مسایل مربوط به دین میباشد.
تصور نشود که تهاجم فرهنگی متوجّه مسایل فرعی است، بلکه از توحید و مبدأ و معاد گرفته تا وحی و نبوّت و مسایل مربوط به حکومت وخلافت و دیگر مظاهر اجتماعی و اخلاقی دین، همگی مورد هجوم میباشد.
امروز جهان غرب از طریق رسانهها، سکولاریسم را به شیوههای خاصّی تبلیغ میکند و از این طریق نسل حاضر را که سر و کار با این رسانهها دارند، تحت تأثیر قرار میدهد.
حتّی اتحادیهی اروپا که از بطن یک جامعهی مسیحی برخاسته، خود را سکولار معرّفی کرده و از این طریق میخواهد سیطرهی خود را بر جهان گسترش دهد.گسترش سیطرهی غربِ لائیک بر کشورهای اسلامی، پیوسته با مخالفت دینداران که حامیان فرهنگ اسلامی و بومی میباشند، روبهرو بود؛ عقاید مردم سدّی بود که نمیگذاشت آنان همهی خواستههای خود را در این سرزمینها پیاده کنند، لذا با تمهیدات خاص، جامعه را آمادهی پذیرش اهداف خود میکردند. اکنون که چنین رسانههایی در اختیار آنان قرار گرفته است به گونهای آسانتر و وسیعتر میتوانند افکار خود را ترویج کنند، و این مانع را به تدریج از میان بردارند.
برای این که این گروه به افکار و اندیشههای خود، رنگ فلسفی و مکتبی بدهند، افکار و اندیشهها را به صورت «نواندیشی دینی» مطرح میکنند و بیشترین حملات و انتقادهای خود را متوجّه مبانی و اصول دین میسازند، و مسألهای را به نام «زبان دین» و «هرمنوتیک» و «تجربه دینی» و... مطرح کرده و آشکارا شریعت اسلامی را برخاسته از فرهنگ زمان پیامبرصلی الله علیه و آله و سلم میدانند و جاودانگی احکام اسلام را مورد تردید قرار میدهند.
ادغام فرهنگها در فرهنگ غربی و نابود کردن تمام باورهای دینی و ذوب آن در یک فرهنگ «سکولار»، که به سیطرهی فرهنگی غرب میانجامد، راه را برای تسلط غرب بر منابع ثروت هموار میسازد. کسانی که با مطبوعات کشور در این چند سال اخیر سر و کار دارند، این مطلب را لمس کردهاند که برخی از مطبوعات،سیاست دین ستیزی و باور سوزی و انکار وحی و اصالت احکام اسلامی را سرلوحهی کار خود قرار دادهاند. بالأخص این گروه در مراکز علمی و سیاسی نفوذ کرده ، از قدرت خود برای تبلیغ چنین اندیشههایی مدد میگیرند.
قبل از پیروزی انقلاب اسلامی، مارکسیستها به صورت ضعیف و پنهانی الحاد را تبلیغ میکردند، امّا دانشگاهها از این نوع شبههپراکنی پیراسته بود. سیاست نیز ایجاب میکرد که جلو این نوع شبههپراکنیها گرفته شود؛ امّا اکنون مجلهها و روزنامهها را در اختیار گرفته و پیوسته کتابهای متعدّدی به هدفِ خدشهدار ساختن فرهنگ اسلامی منتشر میسازند.
از یاد نبردهایم که در سال 1329 کتابی به نام «نگهبانان سحر و افسون» به ظاهر از طرف مارکسیستها ولی در واقع به وسیلهی سفارت آمریکا در ایران منتشر شد، و لبهی تیز آن متوجّه دین و دینداران و علما و دانشمندان دینی بود. البته سفارت آمریکا در نشر این کتاب، هدف سیاسی داشته و میخواسته گروههای چپ را، ملحد و تهی از ایمان معرّفی کنند. در چنین شرایطی حوزهی علمیّهی قم حرکت عظیمی از خود نشان داد ومسایل مربوط به مارکسیسم ، رسماً مورد نقد و بررسی قرار گرفت و کتاب ارزشمند «اصول فلسفه» نگارش مرحوم علاّمه طباطبایی با پاورقیهای مرحوم شهید مطهری محصول این نهضت بود.
ولی اکنون یک نوع بیتفاوتی در مجامع علمی و تا حدّی در میان بزرگان، احساس میشود، در حالی که هر روز به وسیلهی پخش شبهات، افکار و اندیشههای جوانان منهدم میگردد.
چندی قبل کانال ماهوارهای« الجزیره» به وسیلهی یک انسان مرموز، مکتب اهل بیتعلیهم السلام را زیر سوءال برد و شبهاتی را تولید کرد، و اخیراً کانال ماهوارهای «المستقلة» دو ماهی است که مکتب اهل بیتعلیهم السلام را نشانه گرفته است و اصولاً اهداف این نوع مناظره برای ما روشن نیست.
لازم است در انجام هر نوع مناظره با علما و دانشمندان مشورت شود و مناظره با شروطی خاصّ که اهمّ آنها تعیین موضوع و تعیین شخص مناظره کننده و بیطرفی شخص مجری است، صورت پذیرد. این جریانها ایجاب میکند که زعمای دین، بزرگان مذهب، و متفکران حوزه، فقه اکبر را که همان مسایل اعتقادی است، جدّی بگیرند و گروهی را برای این مسایل، پرورش دهند. گروهی که غیر از تحقیق در این مسایل، کار دیگری را نپذیرند، و همراه پخش شبهه ، جواب آن در اختیار رسانهها و مراکز اندیشه و اطلاع رسانی قرار گیرد.
امروز امنیت کشور از طریق تخریب اندیشهها و فرهنگ اصیل اسلامی در معرض هجوم است. اگر مرزهای آبی و خاکی و هوایی کشور از طریق نیروهای مسلّح حراست میشود، باید مرزهای فکری جوانان ما نیز از این نوع شبهات ویرانگر حراست شود، و از تولید میکرب ضد ایمان جلوگیری گردد.
رجال سیاسی کشور، باید خود را در حفظ اندیشهها و ارزشهای اسلامی مسوءول دانسته و از هر نوع جنجال و برخوردی که منتهی به تضعیف باورها شود، خودداری کنند، زیرا این رجال سیاسی از نردبان دین به این مقام رسیدهاند، و اگر چنین وسیلهای در اختیار نبود، رجال سیاسی امروز ما افراد متوسط و عادی جامعه به شمار میرفتند.
حقّ نمک و حق آب و گل، ایجاب میکند که نسبت به مسایل دینی حسّاس بوده و حرمت دین و دینداران و مبلّغان را حفظ کنند.
هیچ میدانید که علاوه بر سایتهای متعدّد که جنبهی تخریب فرهنگ اسلامی دارند، سایت خاصّی به نام www. Kaafar. comکه جای آن برای ما روشن نیست، تمام باورهای دینی را تحت عنوان خردگرایی زیر سوءال برده و پیوسته به تولید این شبهات ادامه میدهد، و هدف خود را مبارزه با پدیدهای به نام دین و اندیشهی دینی اعلام میکند.
این نوع تلاش حساب شدهی دشمن، ایجاب میکند که سایت دیگری که از نظر محتوا قوی و نیرومند باشد در اختیار عموم قرار گیرد و دین ستیزان را در تلاش خود ناکام سازد.
هر چند ظاهر «وَ اگعِدُّوا لَهُمْ مَا آسْتَطَعْتُمْ مِنْ قُوّة...» ناظر به نیرومندی مادّی است ولی با توجّه به ملاک حکم باید گفت: نیرومندی معنوی نیز بسان نیرومندی مادّی از فرایض است، تا دشمن را در هر دو جبهه شکست دهد، و سرزمینهای اسلامی و ساکنان آنان در آغوش اسلام، با کمال امنیت زندگی کنند.
هیچ میدانید که علاوه بر سایتهای متعدّد که جنبهی تخریب فرهنگ اسلامی دارند، سایت خاصّی به نام www. Kaafar. comکه جای آن برای ما روشن نیست، تمام باورهای دینی را تحت عنوان خردگرایی زیر سوءال برده و پیوسته به تولید این شبهات ادامه میدهد، و هدف خود را مبارزه با پدیدهای به نام دین و اندیشهی دینی اعلام میکند.
این نوع تلاش حساب شدهی دشمن، ایجاب میکند که سایت دیگری که از نظر محتوا قوی و نیرومند باشد در اختیار عموم قرار گیرد و دین ستیزان را در تلاش خود ناکام سازد.
هر چند ظاهر «وَ اگعِدُّوا لَهُمْ مَا آسْتَطَعْتُمْ مِنْ قُوّة...» ناظر به نیرومندی مادّی است ولی با توجّه به ملاک حکم باید گفت: نیرومندی معنوی نیز بسان نیرومندی مادّی از فرایض است، تا دشمن را در هر دو جبهه شکست دهد، و سرزمینهای اسلامی و ساکنان آنان در آغوش اسلام، با کمال امنیت زندگی کنند.
سیاستمداران غرب، به این نقطه رسیدند که بهترین راه برای سوزاندن باورها که مزاحم حکومت آنها بر ملتهای اسلامی است، تضعیف ایمان از راه پخش شبهه در همهی مسایل مربوط به دین میباشد.
تصور نشود که تهاجم فرهنگی متوجّه مسایل فرعی است، بلکه از توحید و مبدأ و معاد گرفته تا وحی و نبوّت و مسایل مربوط به حکومت وخلافت و دیگر مظاهر اجتماعی و اخلاقی دین، همگی مورد هجوم میباشد.
امروز جهان غرب از طریق رسانهها، سکولاریسم را به شیوههای خاصّی تبلیغ میکند و از این طریق نسل حاضر را که سر و کار با این رسانهها دارند، تحت تأثیر قرار میدهد.
حتّی اتحادیهی اروپا که از بطن یک جامعهی مسیحی برخاسته، خود را سکولار معرّفی کرده و از این طریق میخواهد سیطرهی خود را بر جهان گسترش دهد.گسترش سیطرهی غربِ لائیک بر کشورهای اسلامی، پیوسته با مخالفت دینداران که حامیان فرهنگ اسلامی و بومی میباشند، روبهرو بود؛ عقاید مردم سدّی بود که نمیگذاشت آنان همهی خواستههای خود را در این سرزمینها پیاده کنند، لذا با تمهیدات خاص، جامعه را آمادهی پذیرش اهداف خود میکردند. اکنون که چنین رسانههایی در اختیار آنان قرار گرفته است به گونهای آسانتر و وسیعتر میتوانند افکار خود را ترویج کنند، و این مانع را به تدریج از میان بردارند.
برای این که این گروه به افکار و اندیشههای خود، رنگ فلسفی و مکتبی بدهند، افکار و اندیشهها را به صورت «نواندیشی دینی» مطرح میکنند و بیشترین حملات و انتقادهای خود را متوجّه مبانی و اصول دین میسازند، و مسألهای را به نام «زبان دین» و «هرمنوتیک» و «تجربه دینی» و... مطرح کرده و آشکارا شریعت اسلامی را برخاسته از فرهنگ زمان پیامبرصلی الله علیه و آله و سلم میدانند و جاودانگی احکام اسلام را مورد تردید قرار میدهند.
ادغام فرهنگها در فرهنگ غربی و نابود کردن تمام باورهای دینی و ذوب آن در یک فرهنگ «سکولار»، که به سیطرهی فرهنگی غرب میانجامد، راه را برای تسلط غرب بر منابع ثروت هموار میسازد. کسانی که با مطبوعات کشور در این چند سال اخیر سر و کار دارند، این مطلب را لمس کردهاند که برخی از مطبوعات،سیاست دین ستیزی و باور سوزی و انکار وحی و اصالت احکام اسلامی را سرلوحهی کار خود قرار دادهاند. بالأخص این گروه در مراکز علمی و سیاسی نفوذ کرده ، از قدرت خود برای تبلیغ چنین اندیشههایی مدد میگیرند.
قبل از پیروزی انقلاب اسلامی، مارکسیستها به صورت ضعیف و پنهانی الحاد را تبلیغ میکردند، امّا دانشگاهها از این نوع شبههپراکنی پیراسته بود. سیاست نیز ایجاب میکرد که جلو این نوع شبههپراکنیها گرفته شود؛ امّا اکنون مجلهها و روزنامهها را در اختیار گرفته و پیوسته کتابهای متعدّدی به هدفِ خدشهدار ساختن فرهنگ اسلامی منتشر میسازند.
از یاد نبردهایم که در سال 1329 کتابی به نام «نگهبانان سحر و افسون» به ظاهر از طرف مارکسیستها ولی در واقع به وسیلهی سفارت آمریکا در ایران منتشر شد، و لبهی تیز آن متوجّه دین و دینداران و علما و دانشمندان دینی بود. البته سفارت آمریکا در نشر این کتاب، هدف سیاسی داشته و میخواسته گروههای چپ را، ملحد و تهی از ایمان معرّفی کنند. در چنین شرایطی حوزهی علمیّهی قم حرکت عظیمی از خود نشان داد ومسایل مربوط به مارکسیسم ، رسماً مورد نقد و بررسی قرار گرفت و کتاب ارزشمند «اصول فلسفه» نگارش مرحوم علاّمه طباطبایی با پاورقیهای مرحوم شهید مطهری محصول این نهضت بود.
ولی اکنون یک نوع بیتفاوتی در مجامع علمی و تا حدّی در میان بزرگان، احساس میشود، در حالی که هر روز به وسیلهی پخش شبهات، افکار و اندیشههای جوانان منهدم میگردد.
چندی قبل کانال ماهوارهای« الجزیره» به وسیلهی یک انسان مرموز، مکتب اهل بیتعلیهم السلام را زیر سوءال برد و شبهاتی را تولید کرد، و اخیراً کانال ماهوارهای «المستقلة» دو ماهی است که مکتب اهل بیتعلیهم السلام را نشانه گرفته است و اصولاً اهداف این نوع مناظره برای ما روشن نیست.
لازم است در انجام هر نوع مناظره با علما و دانشمندان مشورت شود و مناظره با شروطی خاصّ که اهمّ آنها تعیین موضوع و تعیین شخص مناظره کننده و بیطرفی شخص مجری است، صورت پذیرد. این جریانها ایجاب میکند که زعمای دین، بزرگان مذهب، و متفکران حوزه، فقه اکبر را که همان مسایل اعتقادی است، جدّی بگیرند و گروهی را برای این مسایل، پرورش دهند. گروهی که غیر از تحقیق در این مسایل، کار دیگری را نپذیرند، و همراه پخش شبهه ، جواب آن در اختیار رسانهها و مراکز اندیشه و اطلاع رسانی قرار گیرد.
امروز امنیت کشور از طریق تخریب اندیشهها و فرهنگ اصیل اسلامی در معرض هجوم است. اگر مرزهای آبی و خاکی و هوایی کشور از طریق نیروهای مسلّح حراست میشود، باید مرزهای فکری جوانان ما نیز از این نوع شبهات ویرانگر حراست شود، و از تولید میکرب ضد ایمان جلوگیری گردد.
رجال سیاسی کشور، باید خود را در حفظ اندیشهها و ارزشهای اسلامی مسوءول دانسته و از هر نوع جنجال و برخوردی که منتهی به تضعیف باورها شود، خودداری کنند، زیرا این رجال سیاسی از نردبان دین به این مقام رسیدهاند، و اگر چنین وسیلهای در اختیار نبود، رجال سیاسی امروز ما افراد متوسط و عادی جامعه به شمار میرفتند.
حقّ نمک و حق آب و گل، ایجاب میکند که نسبت به مسایل دینی حسّاس بوده و حرمت دین و دینداران و مبلّغان را حفظ کنند.عنوان مقاله: دین ستیزی در رسانه های غربی (4 صفحه)
نویسنده : هیئت تحریریه
یکی از راههای دین زدایی، تولید شبهه و پخش اشکال، به وسیلهی رسانههای گوناگون از جمله از طریق ماهواره و اخیراً از طریق اینترنت است.
سیاستمداران غرب، به این نقطه رسیدند که بهترین راه برای سوزاندن باورها که مزاحم حکومت آنها بر ملتهای اسلامی است، تضعیف ایمان از راه پخش شبهه در همهی مسایل مربوط به دین میباشد.
تصور نشود که تهاجم فرهنگی متوجّه مسایل فرعی است، بلکه از توحید و مبدأ و معاد گرفته تا وحی و نبوّت و مسایل مربوط به حکومت وخلافت و دیگر مظاهر اجتماعی و اخلاقی دین، همگی مورد هجوم میباشد.
امروز جهان غرب از طریق رسانهها، سکولاریسم را به شیوههای خاصّی تبلیغ میکند و از این طریق نسل حاضر را که سر و کار با این رسانهها دارند، تحت تأثیر قرار میدهد.
حتّی اتحادیهی اروپا که از بطن یک جامعهی مسیحی برخاسته، خود را سکولار معرّفی کرده و از این طریق میخواهد سیطرهی خود را بر جهان گسترش دهد.گسترش سیطرهی غربِ لائیک بر کشورهای اسلامی، پیوسته با مخالفت دینداران که حامیان فرهنگ اسلامی و بومی میباشند، روبهرو بود؛ عقاید مردم سدّی بود که نمیگذاشت آنان همهی خواستههای خود را در این سرزمینها پیاده کنند، لذا با تمهیدات خاص، جامعه را آمادهی پذیرش اهداف خود میکردند. اکنون که چنین رسانههایی در اختیار آنان قرار گرفته است به گونهای آسانتر و وسیعتر میتوانند افکار خود را ترویج کنند، و این مانع را به تدریج از میان بردارند.
برای این که این گروه به افکار و اندیشههای خود، رنگ فلسفی و مکتبی بدهند، افکار و اندیشهها را به صورت «نواندیشی دینی» مطرح میکنند و بیشترین حملات و انتقادهای خود را متوجّه مبانی و اصول دین میسازند، و مسألهای را به نام «زبان دین» و «هرمنوتیک» و «تجربه دینی» و... مطرح کرده و آشکارا شریعت اسلامی را برخاسته از فرهنگ زمان پیامبرصلی الله علیه و آله و سلم میدانند و جاودانگی احکام اسلام را مورد تردید قرار میدهند.
ادغام فرهنگها در فرهنگ غربی و نابود کردن تمام باورهای دینی و ذوب آن در یک فرهنگ «سکولار»، که به سیطرهی فرهنگی غرب میانجامد، راه را برای تسلط غرب بر منابع ثروت هموار میسازد. کسانی که با مطبوعات کشور در این چند سال اخیر سر و کار دارند، این مطلب را لمس کردهاند که برخی از مطبوعات،سیاست دین ستیزی و باور سوزی و انکار وحی و اصالت احکام اسلامی را سرلوحهی کار خود قرار دادهاند. بالأخص این گروه در مراکز علمی و سیاسی نفوذ کرده ، از قدرت خود برای تبلیغ چنین اندیشههایی مدد میگیرند.
قبل از پیروزی انقلاب اسلامی، مارکسیستها به صورت ضعیف و پنهانی الحاد را تبلیغ میکردند، امّا دانشگاهها از این نوع شبههپراکنی پیراسته بود. سیاست نیز ایجاب میکرد که جلو این نوع شبههپراکنیها گرفته شود؛ امّا اکنون مجلهها و روزنامهها را در اختیار گرفته و پیوسته کتابهای متعدّدی به هدفِ خدشهدار ساختن فرهنگ اسلامی منتشر میسازند.
از یاد نبردهایم که در سال 1329 کتابی به نام «نگهبانان سحر و افسون» به ظاهر از طرف مارکسیستها ولی در واقع به وسیلهی سفارت آمریکا در ایران منتشر شد، و لبهی تیز آن متوجّه دین و دینداران و علما و دانشمندان دینی بود. البته سفارت آمریکا در نشر این کتاب، هدف سیاسی داشته و میخواسته گروههای چپ را، ملحد و تهی از ایمان معرّفی کنند. در چنین شرایطی حوزهی علمیّهی قم حرکت عظیمی از خود نشان داد ومسایل مربوط به مارکسیسم ، رسماً مورد نقد و بررسی قرار گرفت و کتاب ارزشمند «اصول فلسفه» نگارش مرحوم علاّمه طباطبایی با پاورقیهای مرحوم شهید مطهری محصول این نهضت بود.
ولی اکنون یک نوع بیتفاوتی در مجامع علمی و تا حدّی در میان بزرگان، احساس میشود، در حالی که هر روز به وسیلهی پخش شبهات، افکار و اندیشههای جوانان منهدم میگردد.
چندی قبل کانال ماهوارهای« الجزیره» به وسیلهی یک انسان مرموز، مکتب اهل بیتعلیهم السلام را زیر سوءال برد و شبهاتی را تولید کرد، و اخیراً کانال ماهوارهای «المستقلة» دو ماهی است که مکتب اهل بیتعلیهم السلام را نشانه گرفته است و اصولاً اهداف این نوع مناظره برای ما روشن نیست.
لازم است در انجام هر نوع مناظره با علما و دانشمندان مشورت شود و مناظره با شروطی خاصّ که اهمّ آنها تعیین موضوع و تعیین شخص مناظره کننده و بیطرفی شخص مجری است، صورت پذیرد. این جریانها ایجاب میکند که زعمای دین، بزرگان مذهب، و متفکران حوزه، فقه اکبر را که همان مسایل اعتقادی است، جدّی بگیرند و گروهی را برای این مسایل، پرورش دهند. گروهی که غیر از تحقیق در این مسایل، کار دیگری را نپذیرند، و همراه پخش شبهه ، جواب آن در اختیار رسانهها و مراکز اندیشه و اطلاع رسانی قرار گیرد.
امروز امنیت کشور از طریق تخریب اندیشهها و فرهنگ اصیل اسلامی در معرض هجوم است. اگر مرزهای آبی و خاکی و هوایی کشور از طریق نیروهای مسلّح حراست میشود، باید مرزهای فکری جوانان ما نیز از این نوع شبهات ویرانگر حراست شود، و از تولید میکرب ضد ایمان جلوگیری گردد.
رجال سیاسی کشور، باید خود را در حفظ اندیشهها و ارزشهای اسلامی مسوءول دانسته و از هر نوع جنجال و برخوردی که منتهی به تضعیف باورها شود، خودداری کنند، زیرا این رجال سیاسی از نردبان دین به این مقام رسیدهاند، و اگر چنین وسیلهای در اختیار نبود، رجال سیاسی امروز ما افراد متوسط و عادی جامعه به شمار میرفتند.
حقّ نمک و حق آب و گل، ایجاب میکند که نسبت به مسایل دینی حسّاس بوده و حرمت دین و دینداران و مبلّغان را حفظ کنند.
هیچ میدانید که علاوه بر سایتهای متعدّد که جنبهی تخریب فرهنگ اسلامی دارند، سایت خاصّی به نام www. Kaafar. comکه جای آن برای ما روشن نیست، تمام باورهای دینی را تحت عنوان خردگرایی زیر سوءال برده و پیوسته به تولید این شبهات ادامه میدهد، و هدف خود را مبارزه با پدیدهای به نام دین و اندیشهی دینی اعلام میکند.
این نوع تلاش حساب شدهی دشمن، ایجاب میکند که سایت دیگری که از نظر محتوا قوی و نیرومند باشد در اختیار عموم قرار گیرد و دین ستیزان را در تلاش خود ناکام سازد.
هر چند ظاهر «وَ اگعِدُّوا لَهُمْ مَا آسْتَطَعْتُمْ مِنْ قُوّة...» ناظر به نیرومندی مادّی است ولی با توجّه به ملاک حکم باید گفت: نیرومندی معنوی نیز بسان نیرومندی مادّی از فرایض است، تا دشمن را در هر دو جبهه شکست دهد، و سرزمینهای اسلامی و ساکنان آنان در آغوش اسلام، با کمال امنیت زندگی کنند.
هیچ میدانید که علاوه بر سایتهای متعدّد که جنبهی تخریب فرهنگ اسلامی دارند، سایت خاصّی به نام www. Kaafar. comکه جای آن برای ما روشن نیست، تمام باورهای دینی را تحت عنوان خردگرایی زیر سوءال برده و پیوسته به تولید این شبهات ادامه میدهد، و هدف خود را مبارزه با پدیدهای به نام دین و اندیشهی دینی اعلام میکند.
این نوع تلاش حساب شدهی دشمن، ایجاب میکند که سایت دیگری که از نظر محتوا قوی و نیرومند باشد در اختیار عموم قرار گیرد و دین ستیزان را در تلاش خود ناکام سازد.
هر چند ظاهر «وَ اگعِدُّوا لَهُمْ مَا آسْتَطَعْتُمْ مِنْ قُوّة...» ناظر به نیرومندی مادّی است ولی با توجّه به ملاک حکم باید گفت: نیرومندی معنوی نیز بسان نیرومندی مادّی از فرایض است، تا دشمن را در هر دو جبهه شکست دهد، و سرزمینهای اسلامی و ساکنان آنان در آغوش اسلام، با کمال امنیت زندگی کنند.