انتظار فرج ر (مقاله پژوهشی حوزه)
درجه علمی: علمی-پژوهشی (حوزوی)
حوزه های تخصصی:
دریافت مقاله
آرشیو
چکیده
متن
شمارهی پیشین* عهدهدار، تعریف انتظار و منشأ آن بود و گفته شد: انتظار، امری است فطری و برگرفته از آیات و روایات.
اکنون به دنبال طرح «انواع انتظار»یم تا در ادامه، در شمارههای بعد، به مسایل دیگری که به انتظار مرتبط است، بپردازیم.
انواع انتظار
مقدمه
دربارهی انتظار، دیدگاهها و نظرات مختلفی وجود دارد. بیشتر اندیشمندان و محققان، انتظار را به دو نوع اساسی تقسیم کردهاند:«انتظار منفی و انتظار مثبت» یا «انتظار تلخ و شیرین» و به ارایهی مباحثی در این قبال پرداختهاند. در این میان، جامعترین تحلیل، تحلیل بنیانگذار انقلاب اسلامی، حضرت امام خمینیرحمه الله
_______________________________
*یادآوری: در مقالهی قبلی، برخی اشکالات وجود دارد؛ از جمله: بعضی از منابع حذف یا جابجا شده است.
_______________________________
است که در سخنان متعدّدی، دیدگاهها و رویکردهای مختلف انتظار را مطرح و مبانی برخی از آن نظریات را مورد نقد و بررسی قرار داده است.
از آنجا که تفصیل در ارایهی همهی دیدگاهها و نقد و بررسی مشروح آنها از حوصلهی این مقاله خارج است، لذا خلاصهی دیدگاهها را طرح و به پیامدها و عوامل زمینهساز آنها اشارهای کرده و در نهایت دیدگاه صواب را برگزیده و به تبیین آن میپردازیم تا در پرتو آن، حقیقت و متعلق انتظار رخ بنماید.
اهمیّت این مسأله در این است که هرگونه تحلیلی در این رابطه، بستر دیدگاهها و عملکردهای متفاوتی، برای فرد و اجتماع خواهد بود و وظایف منتظِر را در دوران غیبت تا ظهور دولت یار، رقم میزند. آری، جنبشهای متفاوت سیاسی و اجتماعی و یا رکود و عدم تحرک جوامع و افراد بسته به تبیین این معناست.
دیدگاهها و رویکردها
1) برخی انتظار فرج را در دعا برای فرج و امر به معروف و نهی از منکرهای جزیی، منحصر دانسته و بیشتر از آن وظیفهای برای خویش قایل نیستند.
2) گروهی دیگر، حتّی امر به معروف و نهی از منکرهای جزیی را نیز برنمیتابند چرا که معتقدند، از آن جا که در دوران غیبت، کاری از آنها برنمیآید، تکلیفی برعهده ندارند. امام زمان (عج) خود، هنگام ظهور، کارها را حل میکند.
گفتنی است بسیاری از معتقدان این دو فکر، ممکن است افراد صالحی باشند، لیک کوته فکر.
3) پندار گروه سوم چنین است: جامعه بایستی به حال خود رها شود و کاری به فساد نباید داشت تا زمینهی ظهور که دنیایی پر از ظلم و فساد است، فراهم آید.
4) گروه چهارم (به تعبیر حضرت امام؛ برخی ساده لوح و برخی منحرف(1»، انتظار را چنین تفسیر میکنند: نه تنها نباید جلوی مفاسد و گناهان را گرفت، بلکه
_______________________________
1. صحیفهی امام، ج21، ص 14، چاپ اوّل، پاییز 1378.
_______________________________
بایستی به آنها دامن هم زد تا زمینهی ظهور حجّتعلیه السلام، هرچه بیشتر فراهم آید.
5) دیدگاه پنجم، هر حکومتی را به هر شکل، باطل و بر خلاف اسلام میداندو قایل است: «هر اقدامی برای تشکیل حکومت در زمان غیبت، خلاف شرع و مخالف نصوص و روایات معتبر است»، به این استدلال که در روایات آمده: هر عَلَم و پرچمی قبل از ظهور قائمعلیه السلام باطل است. اینها نیز مانند دستهی قبل، برخی فریب خورده و ساده لوح بوده و برخی منحرف، به دنبال اهداف و مقاصد سیاسی.(2)
پیش از طرح منشأ و علل چنین دیدگاههایی، ذکر برخی از پیامدهای این نظریات، بدیهی مینماید تا مشخّص گردد چرا این انتظار، انتظار تلخ یا منفی نامیده میشود.
پیامدها:
1. قانع بودن به وضع موجود وعدم کوشش برای تحقق وضعی بهتر.
2. عقب ماندگی توده.
3. چیرگی بیگانگان و تن دادن به هر زبونی و یوغ بیگانه و عدم استقلال و آزادی.
4. نا امیدی و یأس و پذیرش شکست در حوزهی فرد و اجتماع.
5. ناتوانی دولت و نابسامانی کشور.
6. فراگیر شدن ظلم و ستم، غرقه شدن در تباهیها و نظارهگر بودن نسبت به آنها.
7. قبول ذلّت و تن دادن به هر بدبختی در حوزهی فردی و اجتماعی.
8. تنبلی و بی مسئولیتی.
9. مشکلتر ساختن حرکت و قیام امام زمان(چرا که از سویی قیام جهانی است و از سوی دیگر، حرکت امام زمانعلیه السلام چون باقی امور روال طبیعی دارد و قرار نیست همهی امور، معجزه آسا صورت پذیرد.قیام امام زمانعلیه السلام زمینهسازی و آمادگی میطلبد و هر چه فساد و تباهی بیشتر باشد، کار امامعلیه السلام و مبارزه سخت و طولانیتر میگردد).
10. تعطیلی بسیاری از آیات و
_______________________________
2. برگرفته از صحیفهی امام، ج21،ص 13 14، چاپ اوّل، پاییز1378.
_______________________________
روایات، اگر نگوییم همه، مانند:امر به معروف و نهی از منکر، سیاست داخلی و خارجی، چگونگی برخورد با کفّار و مشرکان، دیه، حدود، دفاع از محرومان در اقصای عالم.
و... .
منشأ وعلل اشتباه
1. کوته فکری وعدم بصیرت کافی به دین.
2. توهّم اسقاط کلّ تکلیف به دلیل عدم استطاعت به کل؛ یعنی چون قدرت و توانایی به اصلاح کل نیست، تکلیف هم ساقط است؛ به عبارت دیگر، چون اصلاح کل، تنها به وسیلهی امام زمان(عج) مقدور است و از دیگر افراد بر نمیآید، پس هیچ تکلیفی وجود ندارد؛ غافل از این که اگر اصلاح کلّ مقدور نیست، آن مقداری که مقدور باشد، ساقط نشده است. معروف است: مالا یدرک کلّه، لا یترک کلّه؛ آنچه که همهی آن دست یافتنی نیست، به تمام هم رها نمیگردد.
3. توهّم این که امام زمانعلیه السلام کارها را به وسیلهی اکراه و اجبار یا صرفاً معجزهآسا انجام میدهد پس نیاز به مقدمات و زمینهسازی نیست.
4. هدف، وسیله را توجیه میکند: «الغایات تبرّر المبادیء»،هدفها وسیلههای نامشروع را مشروع میکند، پس بهترین کمک به تسریع در ظهور و بهترین شکل انتظار، ترویج و اشاعهی فحشا و فساد است. اینجاست که گناه هم لذّت و کامجویی است و هم کمک به انقلاب مقدس یعنی:
در دل دوست به هر حیله رهی باید کرد
طاعت از دست نیاید گنهی باید کرد(3)
بدیهی است چنین دیدگاهی از نظر دین کاملاً اشتباه است.چرا که همانطور که حکومت حضرت مهدیعلیه السلام ریشهکن کنندهی ظلم و جور و برپا کنندهی عدل مجسّم است و تهی از قلدری و قساوت میباشد؛ پیدایش این مقصود نیز بایستی چنین باشد. از ظلم و جور دور و از
_______________________________
3.صالح مدرسهای، فاطمه؛ منتظر تا صبح فردا، انتشارات مرکز فرهنگی شهید مدرس، چاپ اوّل، ص 126.
_______________________________
قساوت و قلدری برکنار و از دروغگویی و ریاکاری خالی باشد. چون قداست هدف، مبرّر وسیلهی گناه نمیشود، گناه جز گناه نمیزاید. با ظلم نمیشود عدل را به پا کرد. با عقدهی انتقام نمیتوان دادگری کرد.(4)
5. عدم فهم صحیح روایات «که ظلم و جور آخر الزمان را مطرح میکنند» واین اشتباه که پس بایستی، یا کاری به فساد و تباهی نداشت و در مقابل آن موضع بیطرفی اتخاذ کرد (دیدگاه چهارم) و یا حتّی دیگران را به گناه فرا خواند (دیدگاه پنجم)؛ غافل از این که، به طور بدیهی، همیشه عالم پر از ظلم بوده است بدیهی است و از روایات برنمیآید، همه بایستی ظالم یا فاسد گردند.
آری نگاهی کوتاه و گذرا به جهان نشان میدهد که ظلم عالم را فرا گرفته است، عدّهای ظالمند و بسیاری مظلوم؛ ضمناً هیچ منافاتی ندارد که در کنار این ظلم و جور، دوستان و چشم براهان آن حضرت، با زمینهسازی مثبت و آینده ساز، در اندیشهی مقدمه چینی برای انقلاب جهانی ایشان بلکه نوید مهدی موعود به اهل ایمان و عمل صالح باشند.
شیخ صدوق روایتی از امام صادقعلیه السلام نقل میکند مبنی بر این که این امر تحقق نمیپذیرد مگر این که هر یک از شقی و سعید به نهایت کار خود برسند(5) پس سخن در این است که گروه سعداء و گروه اشقیاء هر کدام به نهایت کار خود برسند. سخن در این نیست که سعیدی در کار نباشد و فقط اشقیاء به منتها درجهی شقاوت برسند.
6. جدایی از مسایل سیاسی و دست سیاست بازان که به دنبال سکون و رکود جوامع اسلامیاند، عدم فهم روایات«بطلان هر علمی قبل از ظهور» نیز زمینهساز دیدگاه پنجم است. غافل از آن که، این روایات از آنچه فقها با روایات دیگر مینمایند، استثنا نیست، پس بایستی آنها نیز بر قرآن و روایات و عقل عرضه گردند تا مواردی مانند: حکومت،
_______________________________
4. صدر، سید رضا،راه مهدی،ص 87 88، چاپ اوّل، 1378.
5. کمال الدین وتمام النعمة، ج2، باب 33، ما أخبر به الصادقعلیه السلام عن وقوع الغیبة، حدیث32.
_______________________________
تخصیص، تخصّص و ورود و راههای دیگر جمع إعمال شود. حتّی در روایات آمده، اگر روایتی مخالف صریح قرآن بود، بایستی کنار نهاده شود(جعلی است یا ...) به هر حال آن چه آیات و روایات و عقل، انسان را رهنمون میشوند، بطلان قیامها و جریانات قبل ظهور نیست؛ بلکه منظور از عَلَمی که در روایات، باطل اعلام شده، عَلَم قیام به نام حضرت مهدی است«روایات، [اشاره دارد] که هر کس علم بلند کند، به [نام] علم مهدی، به عنوان «مهدویت» بلند کند(6)، [باطل است.]نه هر قیامی که چون قیام زید به دنبال تحقق اهداف اهل بیت باشد. قیام زید و امثال آن در روایات معتبر، توسط اهل بیت کاملاً مورد تأیید واقع شده است.(7) به عنوان نمونه، به ذکر روایاتی بسنده میکنیم:
امام کاظمعلیه السلامفرمود: «رجل من أهل قم یدعو الناس إلی الحقّ یجتمع معه قوم کزبر الحدید لا تزلّهم الریاح العواصف و لایملّون من الحرب ولا یجبنون وعلی الله یتوکّلون والعاقبة للمتقین»(8)؛ قیامی به رهبری مردی از اهل قم که مردم را به حق دعوت میکند صورت میپذیرد که طرفداران و یاران آن رهبر، مردمی استوار و آهنیناند که ابداً از جنگ خسته نمیشوند و از دشمن نمیهراسند و تنها به خدا توکل میکنند و عاقبت نیز از آنِ کسانی است که اهل تقوا هستند.
در روایت دیگر، امام باقرعلیه السلام افرادی را مطرح میکنند که قبل از ظهور قیام کردهاند، حقشان داده نمیشودو پس از مبارزاتی کشته میشوند. جالب است؛ امام باقرعلیه السلام نه تنها قیامشان را باطل اعلام نمیکند، بلکه آنان را شهید معرفی میکند:
«کانّی بقوم قد خرجوا بالمشرق، یطلبون الحقّ فلا یعطونه ثمّ یطلبونه فلا یعطونه فإذا رأوا ذلک وضعوا سیوفهم علی عواتقهم فیعطون ما سألوا فلا یقبلونه حتّی
_______________________________
6. حضرت امامرحمه الله ، صحیفهی امام، ج21، ص 14.
7. برای توضیح بیشتر و بررسی سندی چنین روایاتی، خواننده گرامی را به کتاب «دادگستر جهان» اثر استاد آیت الله ابراهیم امینی، ارجاع میدهیم.
8. سفینة البحار،شیخ عباس قمی، ج7، مادهی «قم»، ص 358.
_______________________________
یقوموا ولا یدفعونها إلاّ إلی صاحبکم، قتلاهم شهداء...(9)؛ گویا جماعتی را میبینم که در مشرق قیام میکنند، طالب حقاند لیک، به آنها واگذار نمیشود، مجدداً حق را میطلبند، حقشان داده نمیشود. بنابراین چون چنین میبینند، به ناچار شمشیرها را به دست گرفته، آنچه میخواهند به کف میآورند لیک پس از قیام و مبارزه، (اینان) ، آن را به احدی، جز امام و صاحب شما تقدیم نمیدارند، کشتهشدگان آنان، شهدایند و...».
دیدگاه صواب
6. در مقابل دیدگاههای فوق، نگرش دیگری هم وجود دارد: انتظار به معنای فراهم آوردن زمینههای ظهور حضرت است. ظلم ستیزی به مقدار توان و آمادگی برای ظهور حضرت.
یعنی در این دیدگاه، فرد بایستی عالم را برای آمدن حضرت مهیّا کند. نه تنها امر به معروف و نهی از منکر، بلکه به فکر و به دنبال تشکیل حکومت صالح و حفظ و حراست از کیان اسلامی نیز بایستی بود.
حضرت امامرحمه الله در این باره میفرمایند: البته پر کردن دنیا را از عدالت، این را ما نمیتوانیم [پُر] بکنیم. اگر میتوانستیم میکردیم. امّا چون نمیتوانیم ایشان باید بیایند. الان عالم پر از ظلم است. شما در یک نقطه در عالم هستید. عالم پر از ظلم است. ما بتوانیم جلوی ظلم را بگیریم. تکلیفمان است ضرورت اسلام و قرآن[است]... باید چنین کنیم. چون نمیتوانیم باید او بیاید. امّا باید فراهم کنیم کار را. فراهم کردن اسباب این است که کار را نزدیک کنیم. کار را همچو کنیم که عالم مهیّا شود برای آمدن حضرت».(10)
«اینهایی که میگویند هر عَلَمی بلند شود و هر حکومتی، خیال کردند که هر حکومتی باشد، این بر خلاف انتظار فرج است. اینها نمیفهمند چی دارند میگویند. اینها تزریق کردند بهشان که این حرفها را بزنند. نمیدانند دارند چه میگویند. حکومت نبودن؛ یعنی این که همهی مردم به جان هم بریزند، بکشند هم را، بزنند هم را، از بین ببرند. بر خلاف
_______________________________
9. بحارالاءنوار، ج52، ص 243.
10. صحیفهی امام، ج21، ص 1716.
_______________________________
نص آیات الهی رفتار کنند. ما اگر فرض کنیم دویست تا روایت هم در این باب داشتند، همه را به دیوار میزدیم، برای این که بر خلاف آیات قرآن است اگر هر روایتی بیاید که نهی از منکر نباید کرد، این را باید به دیوار زد. این گونه روایات قابل عمل نیست».(11)
«شما باید زمینه را فراهم کنید برای آمدن او و فراهم کردن این است که مسلمین را با هم مجتمع کنید. همه با هم بشوید، ان شاء الله ظهور میکند ایشان.(12)
در جای دیگر ایشان میفرماید:
اکنون که دوران غیبت امام (عج) پیش آمده و بناست احکام حکومتی اسلام باقی بماند و استمرار پیدا کند و هرج و مرج روا نیست، تشکیل حکومت لازم میآید. عقل هم به ما حکم میکند که تشکیلات لازم است تا اگر به ما هجوم آوردند، بتوانیم جلوگیری کنیم. اگر به نوامیس مسلمین تهاجم کردند، دفاع کنیم.(13)
از غیبت صغری تاکنون که هزار و چند صد سال میگذرد و ممکن است صد هزار سال دیگر بگذرد، ومصلحت اقتضا نکند که حضرت تشریف بیاورد، در طول این مدت مدید، احکام اسلام باید زمین بماند و اجرا نشود؟ و هر که هر کاری خواست، بکند؟ هرج و مرج است؟!
قوانینی که پیغمبر اسلام در راه بیان و تبلیغ و نشر و اجرای آن، بیست و سه سال زحمت طاقت فرسا کشید، فقط برای مدت محدودی بود؟ آیا خدا، اجرای احکامش را محدود کرد به دویست سال؟ و پس از غیبت صغری، اسلام دیگر همه چیزش را رها کرده است؟
اعتقاد به چنین مطلبی یا اظهار آنها بدتر از اعتقاد و اظهار منسوخ شدن اسلام است. هیچکس نمیتواند بگوید، دیگر لازم نیست از حدود و ثغور و تمامیت ارضی وطن اسلامی دفاع کنیم یا امروز مالیات و خرید و خراج و خمس و زکات نباید گرفته شود، قانون کیفری اسلام و دیات و قصاص باید تعطیل شود.
هر که اظهار کند که تشکیل حکومت اسلامی ضرورت ندارد منکر ضرورت
_______________________________
11. صحیفهی امام، ج21، ص 16.
12. صحیفهی نور، ج18، 195.
13. ولایت فقیه، ص 5453 ، انتشارات ناس، چاپ اوّل.
_______________________________
اجرای احکام اسلام شده و جامعیت احکام و جاودانگی دین مبین اسلام را انکار کرده است(14)
اکنون که شخص معیّنی از طرف خدای تبارک و تعالی برا ی احراز امر حکومت در دورهی غیبت تعیین نشده است، تکلیف چیست؟ آیا باید اسلام را رها کنید؟ دیگر اسلام نمیخواهیم؟ اسلام فقط برای دویست سال بود؟ یا این که اسلام، تکلیف را معیّن کرده است، ولی تکلیف حکومتی نداریم؟ معنای نداشتن حکومت این است که تمام حدود و ثغور مسلمین از دست برود و ما با بیحالی، دست روی دست بگذاریم که هر کاری میخواهند بکنند؟ و ما اگر کارهای آنها را امضا نکنیم، رد نمیکنیم. آیا باید این طور باشد؟(15)
دلایل نقلی و عقلی، بهترین معیار درستی و ناصوابی دیدگاههای فوق است: از سویی سخن آیات و روایات دربارهی امر به معروف و نهی از منکر، حدود، دیات، دفاع، جهاد، کمک به محرومان و...، چگونگی برخورد با دشمنان و دوستان (سیاست داخلی و خارجی)، چگونگی برخورد با ظلم و عدم تسلیم در برابر ستم (مانند پیمان خداوند از دانشمندان که بر شکم بارگی عدّهای و گرسنگی عدّهای دیگر آرام نگیرند و سکوت را روا نداشته و حق مظلومان را از ظالمان بستانند و...(16» و دیگر اموری که دین مورد تأکید قرار داده است؛ ما را به انتظار مثبت رهنمون میشوند و از سویی دیگر، عقل نیز پیامبر دیگری است:
1) آیا میشود همهی احکام و دستورهای الهی دوران غیبت تا زمان ظهور تعطیل بماند و در نهایت، در دوران غیبت امام زمان(عج) که مشخص نیست چقدر طول خواهد کشید، این همه دستورها و احکام بیمتولّی بماند. بدیهی است؛ کسی بایستی عهدهدار و حافظ شریعت الهی بوده و ملجأ و پناهگاه ایتام آل محمّدصلی الله علیه و آله و سلم باشد.
آری بایستی به قدر توان کوشید. زمینه را فراهم کرد و آماده بود و عالم را برای آمدن
_______________________________
14.همان ، ص 2726.
15.همان ، ص 54.
16. نهج البلاغه، خطبهی3.
_______________________________
حضرت آماده ساخت؛ چنان که در روایات، عدّهای ، زمینهسازان حکومت مهدی(«فیوطئون للمهدی یعنی سلطانه»(17»نامبرده شدهاند و در روایت دیگر آمده :
«انّ أهل زمان غیبته والقائلین بامامته والمنتظرین لظهوره أفضل من أهل کلّ زمان... صارت به الغیبة عندهم بمنزلة المشاهدة وجعلهم فی ذلک الزمان بمنزلة المجاهدین بین یدی رسول الله بالسیف أولئک المخلصون حقاً وشیعتنا صدقاً والدعاة إلی دین الله سراً وجهراً».(18)
آری منتظران واقعی، که به منزلهی مجاهدان در محضر رسول خداصلی الله علیه و آله و سلم هستند، همان مخلصان حقیقی و شیعیان واقعی، و کسانیاند که در آشکار و نهان، دیگران را به دین خدا فرا میخوانند....
2)برنامهی امام زمانعلیه السلام بسیار وسیع و عالی و دشوار است؛ زیرا باید تمام جهان را اصلاح کند. از سوی دیگر، از روایات استفاده میشود که امام زمانعلیه السلام و یارانش به وسیلهی جنگ و جهاد بر کفر و مادیگری و بیدادگری غلبه میکنند و به واسطهی نیروی جنگی، سپاه دشمن و طرفداران بیدینی و ظلم و ستم را مغلوب میسازند؛ با توجه به این دو مطلب، معلوم میشود که وظیفهی مسلمانان این است که:
اوّلاً: در اصلاح نفوس خود کوشش و جدیّت کنند. اخلاق اسلامی، وظایف فردی و احکام و دستورهای قرآن را عمل کنند.
ثانیاً: دستورهای اجتماعی اسلام را استخراج و بین خود به طور کامل اجرا کنند تا نتایج درخشان آن را عملاً در پیش جهانیان مجسّم سازند.(19)
آری، منتظر مصلح خود بایستی صالح باشد و کار بزرگ امام زمان، انتظاری گسترده میطلبد و برنامهریزی کلان و جهانی. «انتظار فرج، انتظار قدرت اسلام است و باید کوشش کنیم تا قدرت اسلام در عالم تحقق پیدا کند و مقدمات ظهور ان شاء الله تهیه شود».(20)
_______________________________
17. منتخب الأثر، صافی گلپایگانی، باب 40، حدیث اوّل، ص 304.
18. بحارالأنوار، ج52، ص 122.
19. امینی، ابراهیم، دادگستر جهان، ص 251.
20. حضرت امام خمینیرحمه الله، صحیفهی امام، ج8، ص 374.
اکنون به دنبال طرح «انواع انتظار»یم تا در ادامه، در شمارههای بعد، به مسایل دیگری که به انتظار مرتبط است، بپردازیم.
انواع انتظار
مقدمه
دربارهی انتظار، دیدگاهها و نظرات مختلفی وجود دارد. بیشتر اندیشمندان و محققان، انتظار را به دو نوع اساسی تقسیم کردهاند:«انتظار منفی و انتظار مثبت» یا «انتظار تلخ و شیرین» و به ارایهی مباحثی در این قبال پرداختهاند. در این میان، جامعترین تحلیل، تحلیل بنیانگذار انقلاب اسلامی، حضرت امام خمینیرحمه الله
_______________________________
*یادآوری: در مقالهی قبلی، برخی اشکالات وجود دارد؛ از جمله: بعضی از منابع حذف یا جابجا شده است.
_______________________________
است که در سخنان متعدّدی، دیدگاهها و رویکردهای مختلف انتظار را مطرح و مبانی برخی از آن نظریات را مورد نقد و بررسی قرار داده است.
از آنجا که تفصیل در ارایهی همهی دیدگاهها و نقد و بررسی مشروح آنها از حوصلهی این مقاله خارج است، لذا خلاصهی دیدگاهها را طرح و به پیامدها و عوامل زمینهساز آنها اشارهای کرده و در نهایت دیدگاه صواب را برگزیده و به تبیین آن میپردازیم تا در پرتو آن، حقیقت و متعلق انتظار رخ بنماید.
اهمیّت این مسأله در این است که هرگونه تحلیلی در این رابطه، بستر دیدگاهها و عملکردهای متفاوتی، برای فرد و اجتماع خواهد بود و وظایف منتظِر را در دوران غیبت تا ظهور دولت یار، رقم میزند. آری، جنبشهای متفاوت سیاسی و اجتماعی و یا رکود و عدم تحرک جوامع و افراد بسته به تبیین این معناست.
دیدگاهها و رویکردها
1) برخی انتظار فرج را در دعا برای فرج و امر به معروف و نهی از منکرهای جزیی، منحصر دانسته و بیشتر از آن وظیفهای برای خویش قایل نیستند.
2) گروهی دیگر، حتّی امر به معروف و نهی از منکرهای جزیی را نیز برنمیتابند چرا که معتقدند، از آن جا که در دوران غیبت، کاری از آنها برنمیآید، تکلیفی برعهده ندارند. امام زمان (عج) خود، هنگام ظهور، کارها را حل میکند.
گفتنی است بسیاری از معتقدان این دو فکر، ممکن است افراد صالحی باشند، لیک کوته فکر.
3) پندار گروه سوم چنین است: جامعه بایستی به حال خود رها شود و کاری به فساد نباید داشت تا زمینهی ظهور که دنیایی پر از ظلم و فساد است، فراهم آید.
4) گروه چهارم (به تعبیر حضرت امام؛ برخی ساده لوح و برخی منحرف(1»، انتظار را چنین تفسیر میکنند: نه تنها نباید جلوی مفاسد و گناهان را گرفت، بلکه
_______________________________
1. صحیفهی امام، ج21، ص 14، چاپ اوّل، پاییز 1378.
_______________________________
بایستی به آنها دامن هم زد تا زمینهی ظهور حجّتعلیه السلام، هرچه بیشتر فراهم آید.
5) دیدگاه پنجم، هر حکومتی را به هر شکل، باطل و بر خلاف اسلام میداندو قایل است: «هر اقدامی برای تشکیل حکومت در زمان غیبت، خلاف شرع و مخالف نصوص و روایات معتبر است»، به این استدلال که در روایات آمده: هر عَلَم و پرچمی قبل از ظهور قائمعلیه السلام باطل است. اینها نیز مانند دستهی قبل، برخی فریب خورده و ساده لوح بوده و برخی منحرف، به دنبال اهداف و مقاصد سیاسی.(2)
پیش از طرح منشأ و علل چنین دیدگاههایی، ذکر برخی از پیامدهای این نظریات، بدیهی مینماید تا مشخّص گردد چرا این انتظار، انتظار تلخ یا منفی نامیده میشود.
پیامدها:
1. قانع بودن به وضع موجود وعدم کوشش برای تحقق وضعی بهتر.
2. عقب ماندگی توده.
3. چیرگی بیگانگان و تن دادن به هر زبونی و یوغ بیگانه و عدم استقلال و آزادی.
4. نا امیدی و یأس و پذیرش شکست در حوزهی فرد و اجتماع.
5. ناتوانی دولت و نابسامانی کشور.
6. فراگیر شدن ظلم و ستم، غرقه شدن در تباهیها و نظارهگر بودن نسبت به آنها.
7. قبول ذلّت و تن دادن به هر بدبختی در حوزهی فردی و اجتماعی.
8. تنبلی و بی مسئولیتی.
9. مشکلتر ساختن حرکت و قیام امام زمان(چرا که از سویی قیام جهانی است و از سوی دیگر، حرکت امام زمانعلیه السلام چون باقی امور روال طبیعی دارد و قرار نیست همهی امور، معجزه آسا صورت پذیرد.قیام امام زمانعلیه السلام زمینهسازی و آمادگی میطلبد و هر چه فساد و تباهی بیشتر باشد، کار امامعلیه السلام و مبارزه سخت و طولانیتر میگردد).
10. تعطیلی بسیاری از آیات و
_______________________________
2. برگرفته از صحیفهی امام، ج21،ص 13 14، چاپ اوّل، پاییز1378.
_______________________________
روایات، اگر نگوییم همه، مانند:امر به معروف و نهی از منکر، سیاست داخلی و خارجی، چگونگی برخورد با کفّار و مشرکان، دیه، حدود، دفاع از محرومان در اقصای عالم.
و... .
منشأ وعلل اشتباه
1. کوته فکری وعدم بصیرت کافی به دین.
2. توهّم اسقاط کلّ تکلیف به دلیل عدم استطاعت به کل؛ یعنی چون قدرت و توانایی به اصلاح کل نیست، تکلیف هم ساقط است؛ به عبارت دیگر، چون اصلاح کل، تنها به وسیلهی امام زمان(عج) مقدور است و از دیگر افراد بر نمیآید، پس هیچ تکلیفی وجود ندارد؛ غافل از این که اگر اصلاح کلّ مقدور نیست، آن مقداری که مقدور باشد، ساقط نشده است. معروف است: مالا یدرک کلّه، لا یترک کلّه؛ آنچه که همهی آن دست یافتنی نیست، به تمام هم رها نمیگردد.
3. توهّم این که امام زمانعلیه السلام کارها را به وسیلهی اکراه و اجبار یا صرفاً معجزهآسا انجام میدهد پس نیاز به مقدمات و زمینهسازی نیست.
4. هدف، وسیله را توجیه میکند: «الغایات تبرّر المبادیء»،هدفها وسیلههای نامشروع را مشروع میکند، پس بهترین کمک به تسریع در ظهور و بهترین شکل انتظار، ترویج و اشاعهی فحشا و فساد است. اینجاست که گناه هم لذّت و کامجویی است و هم کمک به انقلاب مقدس یعنی:
در دل دوست به هر حیله رهی باید کرد
طاعت از دست نیاید گنهی باید کرد(3)
بدیهی است چنین دیدگاهی از نظر دین کاملاً اشتباه است.چرا که همانطور که حکومت حضرت مهدیعلیه السلام ریشهکن کنندهی ظلم و جور و برپا کنندهی عدل مجسّم است و تهی از قلدری و قساوت میباشد؛ پیدایش این مقصود نیز بایستی چنین باشد. از ظلم و جور دور و از
_______________________________
3.صالح مدرسهای، فاطمه؛ منتظر تا صبح فردا، انتشارات مرکز فرهنگی شهید مدرس، چاپ اوّل، ص 126.
_______________________________
قساوت و قلدری برکنار و از دروغگویی و ریاکاری خالی باشد. چون قداست هدف، مبرّر وسیلهی گناه نمیشود، گناه جز گناه نمیزاید. با ظلم نمیشود عدل را به پا کرد. با عقدهی انتقام نمیتوان دادگری کرد.(4)
5. عدم فهم صحیح روایات «که ظلم و جور آخر الزمان را مطرح میکنند» واین اشتباه که پس بایستی، یا کاری به فساد و تباهی نداشت و در مقابل آن موضع بیطرفی اتخاذ کرد (دیدگاه چهارم) و یا حتّی دیگران را به گناه فرا خواند (دیدگاه پنجم)؛ غافل از این که، به طور بدیهی، همیشه عالم پر از ظلم بوده است بدیهی است و از روایات برنمیآید، همه بایستی ظالم یا فاسد گردند.
آری نگاهی کوتاه و گذرا به جهان نشان میدهد که ظلم عالم را فرا گرفته است، عدّهای ظالمند و بسیاری مظلوم؛ ضمناً هیچ منافاتی ندارد که در کنار این ظلم و جور، دوستان و چشم براهان آن حضرت، با زمینهسازی مثبت و آینده ساز، در اندیشهی مقدمه چینی برای انقلاب جهانی ایشان بلکه نوید مهدی موعود به اهل ایمان و عمل صالح باشند.
شیخ صدوق روایتی از امام صادقعلیه السلام نقل میکند مبنی بر این که این امر تحقق نمیپذیرد مگر این که هر یک از شقی و سعید به نهایت کار خود برسند(5) پس سخن در این است که گروه سعداء و گروه اشقیاء هر کدام به نهایت کار خود برسند. سخن در این نیست که سعیدی در کار نباشد و فقط اشقیاء به منتها درجهی شقاوت برسند.
6. جدایی از مسایل سیاسی و دست سیاست بازان که به دنبال سکون و رکود جوامع اسلامیاند، عدم فهم روایات«بطلان هر علمی قبل از ظهور» نیز زمینهساز دیدگاه پنجم است. غافل از آن که، این روایات از آنچه فقها با روایات دیگر مینمایند، استثنا نیست، پس بایستی آنها نیز بر قرآن و روایات و عقل عرضه گردند تا مواردی مانند: حکومت،
_______________________________
4. صدر، سید رضا،راه مهدی،ص 87 88، چاپ اوّل، 1378.
5. کمال الدین وتمام النعمة، ج2، باب 33، ما أخبر به الصادقعلیه السلام عن وقوع الغیبة، حدیث32.
_______________________________
تخصیص، تخصّص و ورود و راههای دیگر جمع إعمال شود. حتّی در روایات آمده، اگر روایتی مخالف صریح قرآن بود، بایستی کنار نهاده شود(جعلی است یا ...) به هر حال آن چه آیات و روایات و عقل، انسان را رهنمون میشوند، بطلان قیامها و جریانات قبل ظهور نیست؛ بلکه منظور از عَلَمی که در روایات، باطل اعلام شده، عَلَم قیام به نام حضرت مهدی است«روایات، [اشاره دارد] که هر کس علم بلند کند، به [نام] علم مهدی، به عنوان «مهدویت» بلند کند(6)، [باطل است.]نه هر قیامی که چون قیام زید به دنبال تحقق اهداف اهل بیت باشد. قیام زید و امثال آن در روایات معتبر، توسط اهل بیت کاملاً مورد تأیید واقع شده است.(7) به عنوان نمونه، به ذکر روایاتی بسنده میکنیم:
امام کاظمعلیه السلامفرمود: «رجل من أهل قم یدعو الناس إلی الحقّ یجتمع معه قوم کزبر الحدید لا تزلّهم الریاح العواصف و لایملّون من الحرب ولا یجبنون وعلی الله یتوکّلون والعاقبة للمتقین»(8)؛ قیامی به رهبری مردی از اهل قم که مردم را به حق دعوت میکند صورت میپذیرد که طرفداران و یاران آن رهبر، مردمی استوار و آهنیناند که ابداً از جنگ خسته نمیشوند و از دشمن نمیهراسند و تنها به خدا توکل میکنند و عاقبت نیز از آنِ کسانی است که اهل تقوا هستند.
در روایت دیگر، امام باقرعلیه السلام افرادی را مطرح میکنند که قبل از ظهور قیام کردهاند، حقشان داده نمیشودو پس از مبارزاتی کشته میشوند. جالب است؛ امام باقرعلیه السلام نه تنها قیامشان را باطل اعلام نمیکند، بلکه آنان را شهید معرفی میکند:
«کانّی بقوم قد خرجوا بالمشرق، یطلبون الحقّ فلا یعطونه ثمّ یطلبونه فلا یعطونه فإذا رأوا ذلک وضعوا سیوفهم علی عواتقهم فیعطون ما سألوا فلا یقبلونه حتّی
_______________________________
6. حضرت امامرحمه الله ، صحیفهی امام، ج21، ص 14.
7. برای توضیح بیشتر و بررسی سندی چنین روایاتی، خواننده گرامی را به کتاب «دادگستر جهان» اثر استاد آیت الله ابراهیم امینی، ارجاع میدهیم.
8. سفینة البحار،شیخ عباس قمی، ج7، مادهی «قم»، ص 358.
_______________________________
یقوموا ولا یدفعونها إلاّ إلی صاحبکم، قتلاهم شهداء...(9)؛ گویا جماعتی را میبینم که در مشرق قیام میکنند، طالب حقاند لیک، به آنها واگذار نمیشود، مجدداً حق را میطلبند، حقشان داده نمیشود. بنابراین چون چنین میبینند، به ناچار شمشیرها را به دست گرفته، آنچه میخواهند به کف میآورند لیک پس از قیام و مبارزه، (اینان) ، آن را به احدی، جز امام و صاحب شما تقدیم نمیدارند، کشتهشدگان آنان، شهدایند و...».
دیدگاه صواب
6. در مقابل دیدگاههای فوق، نگرش دیگری هم وجود دارد: انتظار به معنای فراهم آوردن زمینههای ظهور حضرت است. ظلم ستیزی به مقدار توان و آمادگی برای ظهور حضرت.
یعنی در این دیدگاه، فرد بایستی عالم را برای آمدن حضرت مهیّا کند. نه تنها امر به معروف و نهی از منکر، بلکه به فکر و به دنبال تشکیل حکومت صالح و حفظ و حراست از کیان اسلامی نیز بایستی بود.
حضرت امامرحمه الله در این باره میفرمایند: البته پر کردن دنیا را از عدالت، این را ما نمیتوانیم [پُر] بکنیم. اگر میتوانستیم میکردیم. امّا چون نمیتوانیم ایشان باید بیایند. الان عالم پر از ظلم است. شما در یک نقطه در عالم هستید. عالم پر از ظلم است. ما بتوانیم جلوی ظلم را بگیریم. تکلیفمان است ضرورت اسلام و قرآن[است]... باید چنین کنیم. چون نمیتوانیم باید او بیاید. امّا باید فراهم کنیم کار را. فراهم کردن اسباب این است که کار را نزدیک کنیم. کار را همچو کنیم که عالم مهیّا شود برای آمدن حضرت».(10)
«اینهایی که میگویند هر عَلَمی بلند شود و هر حکومتی، خیال کردند که هر حکومتی باشد، این بر خلاف انتظار فرج است. اینها نمیفهمند چی دارند میگویند. اینها تزریق کردند بهشان که این حرفها را بزنند. نمیدانند دارند چه میگویند. حکومت نبودن؛ یعنی این که همهی مردم به جان هم بریزند، بکشند هم را، بزنند هم را، از بین ببرند. بر خلاف
_______________________________
9. بحارالاءنوار، ج52، ص 243.
10. صحیفهی امام، ج21، ص 1716.
_______________________________
نص آیات الهی رفتار کنند. ما اگر فرض کنیم دویست تا روایت هم در این باب داشتند، همه را به دیوار میزدیم، برای این که بر خلاف آیات قرآن است اگر هر روایتی بیاید که نهی از منکر نباید کرد، این را باید به دیوار زد. این گونه روایات قابل عمل نیست».(11)
«شما باید زمینه را فراهم کنید برای آمدن او و فراهم کردن این است که مسلمین را با هم مجتمع کنید. همه با هم بشوید، ان شاء الله ظهور میکند ایشان.(12)
در جای دیگر ایشان میفرماید:
اکنون که دوران غیبت امام (عج) پیش آمده و بناست احکام حکومتی اسلام باقی بماند و استمرار پیدا کند و هرج و مرج روا نیست، تشکیل حکومت لازم میآید. عقل هم به ما حکم میکند که تشکیلات لازم است تا اگر به ما هجوم آوردند، بتوانیم جلوگیری کنیم. اگر به نوامیس مسلمین تهاجم کردند، دفاع کنیم.(13)
از غیبت صغری تاکنون که هزار و چند صد سال میگذرد و ممکن است صد هزار سال دیگر بگذرد، ومصلحت اقتضا نکند که حضرت تشریف بیاورد، در طول این مدت مدید، احکام اسلام باید زمین بماند و اجرا نشود؟ و هر که هر کاری خواست، بکند؟ هرج و مرج است؟!
قوانینی که پیغمبر اسلام در راه بیان و تبلیغ و نشر و اجرای آن، بیست و سه سال زحمت طاقت فرسا کشید، فقط برای مدت محدودی بود؟ آیا خدا، اجرای احکامش را محدود کرد به دویست سال؟ و پس از غیبت صغری، اسلام دیگر همه چیزش را رها کرده است؟
اعتقاد به چنین مطلبی یا اظهار آنها بدتر از اعتقاد و اظهار منسوخ شدن اسلام است. هیچکس نمیتواند بگوید، دیگر لازم نیست از حدود و ثغور و تمامیت ارضی وطن اسلامی دفاع کنیم یا امروز مالیات و خرید و خراج و خمس و زکات نباید گرفته شود، قانون کیفری اسلام و دیات و قصاص باید تعطیل شود.
هر که اظهار کند که تشکیل حکومت اسلامی ضرورت ندارد منکر ضرورت
_______________________________
11. صحیفهی امام، ج21، ص 16.
12. صحیفهی نور، ج18، 195.
13. ولایت فقیه، ص 5453 ، انتشارات ناس، چاپ اوّل.
_______________________________
اجرای احکام اسلام شده و جامعیت احکام و جاودانگی دین مبین اسلام را انکار کرده است(14)
اکنون که شخص معیّنی از طرف خدای تبارک و تعالی برا ی احراز امر حکومت در دورهی غیبت تعیین نشده است، تکلیف چیست؟ آیا باید اسلام را رها کنید؟ دیگر اسلام نمیخواهیم؟ اسلام فقط برای دویست سال بود؟ یا این که اسلام، تکلیف را معیّن کرده است، ولی تکلیف حکومتی نداریم؟ معنای نداشتن حکومت این است که تمام حدود و ثغور مسلمین از دست برود و ما با بیحالی، دست روی دست بگذاریم که هر کاری میخواهند بکنند؟ و ما اگر کارهای آنها را امضا نکنیم، رد نمیکنیم. آیا باید این طور باشد؟(15)
دلایل نقلی و عقلی، بهترین معیار درستی و ناصوابی دیدگاههای فوق است: از سویی سخن آیات و روایات دربارهی امر به معروف و نهی از منکر، حدود، دیات، دفاع، جهاد، کمک به محرومان و...، چگونگی برخورد با دشمنان و دوستان (سیاست داخلی و خارجی)، چگونگی برخورد با ظلم و عدم تسلیم در برابر ستم (مانند پیمان خداوند از دانشمندان که بر شکم بارگی عدّهای و گرسنگی عدّهای دیگر آرام نگیرند و سکوت را روا نداشته و حق مظلومان را از ظالمان بستانند و...(16» و دیگر اموری که دین مورد تأکید قرار داده است؛ ما را به انتظار مثبت رهنمون میشوند و از سویی دیگر، عقل نیز پیامبر دیگری است:
1) آیا میشود همهی احکام و دستورهای الهی دوران غیبت تا زمان ظهور تعطیل بماند و در نهایت، در دوران غیبت امام زمان(عج) که مشخص نیست چقدر طول خواهد کشید، این همه دستورها و احکام بیمتولّی بماند. بدیهی است؛ کسی بایستی عهدهدار و حافظ شریعت الهی بوده و ملجأ و پناهگاه ایتام آل محمّدصلی الله علیه و آله و سلم باشد.
آری بایستی به قدر توان کوشید. زمینه را فراهم کرد و آماده بود و عالم را برای آمدن
_______________________________
14.همان ، ص 2726.
15.همان ، ص 54.
16. نهج البلاغه، خطبهی3.
_______________________________
حضرت آماده ساخت؛ چنان که در روایات، عدّهای ، زمینهسازان حکومت مهدی(«فیوطئون للمهدی یعنی سلطانه»(17»نامبرده شدهاند و در روایت دیگر آمده :
«انّ أهل زمان غیبته والقائلین بامامته والمنتظرین لظهوره أفضل من أهل کلّ زمان... صارت به الغیبة عندهم بمنزلة المشاهدة وجعلهم فی ذلک الزمان بمنزلة المجاهدین بین یدی رسول الله بالسیف أولئک المخلصون حقاً وشیعتنا صدقاً والدعاة إلی دین الله سراً وجهراً».(18)
آری منتظران واقعی، که به منزلهی مجاهدان در محضر رسول خداصلی الله علیه و آله و سلم هستند، همان مخلصان حقیقی و شیعیان واقعی، و کسانیاند که در آشکار و نهان، دیگران را به دین خدا فرا میخوانند....
2)برنامهی امام زمانعلیه السلام بسیار وسیع و عالی و دشوار است؛ زیرا باید تمام جهان را اصلاح کند. از سوی دیگر، از روایات استفاده میشود که امام زمانعلیه السلام و یارانش به وسیلهی جنگ و جهاد بر کفر و مادیگری و بیدادگری غلبه میکنند و به واسطهی نیروی جنگی، سپاه دشمن و طرفداران بیدینی و ظلم و ستم را مغلوب میسازند؛ با توجه به این دو مطلب، معلوم میشود که وظیفهی مسلمانان این است که:
اوّلاً: در اصلاح نفوس خود کوشش و جدیّت کنند. اخلاق اسلامی، وظایف فردی و احکام و دستورهای قرآن را عمل کنند.
ثانیاً: دستورهای اجتماعی اسلام را استخراج و بین خود به طور کامل اجرا کنند تا نتایج درخشان آن را عملاً در پیش جهانیان مجسّم سازند.(19)
آری، منتظر مصلح خود بایستی صالح باشد و کار بزرگ امام زمان، انتظاری گسترده میطلبد و برنامهریزی کلان و جهانی. «انتظار فرج، انتظار قدرت اسلام است و باید کوشش کنیم تا قدرت اسلام در عالم تحقق پیدا کند و مقدمات ظهور ان شاء الله تهیه شود».(20)
_______________________________
17. منتخب الأثر، صافی گلپایگانی، باب 40، حدیث اوّل، ص 304.
18. بحارالأنوار، ج52، ص 122.
19. امینی، ابراهیم، دادگستر جهان، ص 251.
20. حضرت امام خمینیرحمه الله، صحیفهی امام، ج8، ص 374.