آرشیو

آرشیو شماره ها:
۶۲

چکیده

متن

 دین و دینداری بر دو اصل استوار است:
1. ایمان و باور.
2. عمل و رفتار.
کتاب آسمانی ما در آیات بیشماری روی ایمان و عمل، یعنی باور و رفتار، تکیه می‏کند و نجات را از آنِ گروهی می‏داند که درخت ایمان در قلوب آنان ریشه دوانیده و میوه‏های شیرین آن در زندگی آنها جلوه‏گر شود.
«ایمان» بدون «عمل»، بسان درخت بی‏ثمر است، بلکه اصولاً نمی‏توان آن را باور نمود، زیرا ممکن نیست که انسان چیزی را باور کند ولی عملاً به آن ترتیب اثر ندهد.
در بیابان تاریکی که سیاهی شب همه جا را فرا گرفته باشد انسان گام از گام برنمی‏دارد، زیرا می‏داند که چاله‏ها و گودال‏ها بلکه جانوران و درندگان در کمین اویند، و در نتیجه مدّعی باور ولی بدون رفتار منسجم با آن، گزاف‏گویی است که نمی‏توان او را راست‏گو دانست.
رفتار بدون باور، بسان بنای سست و بی‏اساسی است که به زودی فرو می‏ریزد، از این جهت شعار قرآن مجید این است که «انّ الّذینَ آمَنُوا وَعَمِلُوا الصّالِحات اُولئِکَ هُمْ خَیْرُ البَریّة»(البینة/7).«آنان که ایمان آوردند و عمل صالح انجام دادند بهترین انسان‏ها هستند».
مقصود از ایمان در این مورد، تنها ایمان به خدا نیست بلکه ایمان به شریعتی است که او فرو فرستاده و در آن‏ها انسان را مسئول خویش و جامعه دانسته است.
چیزی که می‏تواند حافظ و نگهبان مرز و بوم میهن ما باشد، ایمان جوانان ما به اسلام و تکالیفی است که این آیین برای آنان در مورد جان و مال و میهن خود بیان کرده است.
تنها چیزی که هشت سال دفاع مقدس را به پا داشت، همان ایمان جوانان و پایبندی به دین بود.
اکنون دشمن به نقطه‏ی قوّت ما پی برده و هر دو را نشانه گرفته و می‏خواهد هر دو سلاح را که هر یک مکمّل دیگری است از ما باز ستاند.
گروه دانشگاهی و صاحبان فکر و نظر را از طریق تضعیف باورها و نبرد فرهنگی از صحنه بیرون کند، و احیاناً آنان را با سرگرم ساختن به شبهات دویست ساله‏ی فلاسفه‏ی غرب از وظیفه‏ی اصلی باز دارد.
گروه دیگر را که با مسایل فکری و فلسفی و علمی سر و کار ندارند بلکه جوانان پاک دلی‏اند که به رفتار بیش از همه چیز اهمیّت می‏دهند این گروه را از طریق گسترش فساد و انحلال اخلاقی از صحنه دور سازند ، در این شرایط که جامعه فاقد ایمان و رفتار صحیح است استیلای دشمن بر کشور و منابع مالی و اقتصادی آن کاملاً آسان بوده، بار دیگر کشور به حالت پیش از انقلاب یا بدتر باز خواهد گشت.
در اینجا از مسئولان دلسوز و دل آگاه با تمام اختلافاتی که در سلیقه و روش با یکدیگر دارند، مصرّانه درخواست می‏شود که در این دو نقطه‏ی مشترک دست یکدیگر را بفشارند و هر نوع گامی را که بر ضرر باورها و گسترش فساد برداشته می‏شود محکوم سازند و نباید اختلافات در سلیقه و روش‏های سیاسی و اجتماعی سبب نابودی ایمان و عمل صالح گردد.
از مخاطبان گرامی، جهت این تذکر که از دل برخاسته و به قلم در آمده است پوزش طلبیده، ان شاء الله آن را به صورت یک نصیحت مشفقانه تلقّی خواهند نمود.

 
عنوان مقاله: ایمان و عمل دو نشانه ی دشمن (2 صفحه)
نویسنده : هیئت تحریریه
دین و دینداری بر دو اصل استوار است:
1. ایمان و باور.
2. عمل و رفتار.
کتاب آسمانی ما در آیات بیشماری روی ایمان و عمل، یعنی باور و رفتار، تکیه می‏کند و نجات را از آنِ گروهی می‏داند که درخت ایمان در قلوب آنان ریشه دوانیده و میوه‏های شیرین آن در زندگی آنها جلوه‏گر شود.
«ایمان» بدون «عمل»، بسان درخت بی‏ثمر است، بلکه اصولاً نمی‏توان آن را باور نمود، زیرا ممکن نیست که انسان چیزی را باور کند ولی عملاً به آن ترتیب اثر ندهد.
در بیابان تاریکی که سیاهی شب همه جا را فرا گرفته باشد انسان گام از گام برنمی‏دارد، زیرا می‏داند که چاله‏ها و گودال‏ها بلکه جانوران و درندگان در کمین اویند، و در نتیجه مدّعی باور ولی بدون رفتار منسجم با آن، گزاف‏گویی است که نمی‏توان او را راست‏گو دانست.
رفتار بدون باور، بسان بنای سست و بی‏اساسی است که به زودی فرو می‏ریزد، از این جهت شعار قرآن مجید این است که «انّ الّذینَ آمَنُوا وَعَمِلُوا الصّالِحات اُولئِکَ هُمْ خَیْرُ البَریّة»(البینة/7).«آنان که ایمان آوردند و عمل صالح انجام دادند بهترین انسان‏ها هستند».
مقصود از ایمان در این مورد، تنها ایمان به خدا نیست بلکه ایمان به شریعتی است که او فرو فرستاده و در آن‏ها انسان را مسئول خویش و جامعه دانسته است.
چیزی که می‏تواند حافظ و نگهبان مرز و بوم میهن ما باشد، ایمان جوانان ما به اسلام و تکالیفی است که این آیین برای آنان در مورد جان و مال و میهن خود بیان کرده است.
تنها چیزی که هشت سال دفاع مقدس را به پا داشت، همان ایمان جوانان و پایبندی به دین بود.
اکنون دشمن به نقطه‏ی قوّت ما پی برده و هر دو را نشانه گرفته و می‏خواهد هر دو سلاح را که هر یک مکمّل دیگری است از ما باز ستاند.
گروه دانشگاهی و صاحبان فکر و نظر را از طریق تضعیف باورها و نبرد فرهنگی از صحنه بیرون کند، و احیاناً آنان را با سرگرم ساختن به شبهات دویست ساله‏ی فلاسفه‏ی غرب از وظیفه‏ی اصلی باز دارد.
گروه دیگر را که با مسایل فکری و فلسفی و علمی سر و کار ندارند بلکه جوانان پاک دلی‏اند که به رفتار بیش از همه چیز اهمیّت می‏دهند این گروه را از طریق گسترش فساد و انحلال اخلاقی از صحنه دور سازند ، در این شرایط که جامعه فاقد ایمان و رفتار صحیح است استیلای دشمن بر کشور و منابع مالی و اقتصادی آن کاملاً آسان بوده، بار دیگر کشور به حالت پیش از انقلاب یا بدتر باز خواهد گشت.
در اینجا از مسئولان دلسوز و دل آگاه با تمام اختلافاتی که در سلیقه و روش با یکدیگر دارند، مصرّانه درخواست می‏شود که در این دو نقطه‏ی مشترک دست یکدیگر را بفشارند و هر نوع گامی را که بر ضرر باورها و گسترش فساد برداشته می‏شود محکوم سازند و نباید اختلافات در سلیقه و روش‏های سیاسی و اجتماعی سبب نابودی ایمان و عمل صالح گردد.
از مخاطبان گرامی، جهت این تذکر که از دل برخاسته و به قلم در آمده است پوزش طلبیده، ان شاء الله آن را به صورت یک نصیحت مشفقانه تلقّی خواهند نمود.

تبلیغات