کیفیت عذاب در عالم برزخ (مقاله پژوهشی حوزه)
درجه علمی: علمی-پژوهشی (حوزوی)
حوزه های تخصصی:
دریافت مقاله
آرشیو
چکیده
متن
یکی از اعتقادات مسلمانان این است که انسان پس از مرگ به عالم دیگری به نام «برزخ» وارد میشود و در آنجا باقی است تا زمانی که در «صور» دمیده شود و مردم از قبرها بیرون آیند، آنگاه به عالم قیامت وارد میشود.
برزخ به معنای فاصله است. فاصلهی بین دو خشکی یا دو آب یا دو چیز دیگر را برزخ گویند. عالمی که انسان پس از مردن در آنجا به سر میبرد، فاصلهای است بین عالم دنیا و قیامت، از این رو آن را «عالم برزخ» گویند.
آنچه که وارد عالم برزخ میگردد، صورت مثالی(1) انسان است نه بدنی که در قبر قرار میگیرد. از ویژگیهای صورت مثالی این است که ماده ندارد، امّا آثار ماده مانند شکل و صورت وحدّ وکمّ و کیف و اعراض فعلیه را داراست؛ یعنی مجرّد تام نیست. به عبارت دیگر، دارای اندازه و حدّ و رنگ و بو و مسرّت و غضب و نگرانی است. بنابراین، زنده است و دیدهی بصیرت و ادراکش افزون میگردد و مورد سوءال، موءاخذه، ثواب و عقاب برزخی قرار میگیرد.(2)
ما در این مقاله در صدد آن نیستیم که که بقای روح و استقلال و اصالت آن را ثابت کنیم؛ چرا که دلیل عقلی، آیات قرآن و روایات اسلامی همه گواهی میدهند که
_______________________________
1. به عالم برزخ، عالم مثال، عالم خیال و قیامت صغری نیز میگویند.
2. معاد شناسی، ج2، ص 185.________________________________________
روحِ ما همچنان باقی است و پوسیده شدن جسد، به آن لطمهای وارد نمیکند و دانشمندانی که دربارهی معاد کتاب نوشتهاند به این مطلب پرداختهاند.
هدف ما در این مقاله این است که کیفیت عذاب در عالم برزخ را بررسی کنیم و به سوءالاتی که در این زمینه مطرح میشود پاسخ گوییم.
سوءالاتی نظیر: آیا هنگام انتقال انسان به عالم برزخ، صفات و ملکات رذیله مانند تکبّر و حسد و... با او به آن عالم انتقال مییابد؟
اگر پاسخ مثبت است آیا عذاب او همین است که چون صفت رذیله دارد ناراحت است و حسرت میخورد و یا عذابی جداگانه دارد؟
در صورت نخست که حسرت خوردن، عذاب اوست چه فرقی با عالم دنیا دارد؟ قبل از پرداختن به پاسخ، کلام چند تن از دانشمندان اسلامی را مطرح میکنیم تا چشم انداز عذاب در عالم برزخ روشنتر گردد.
کلام چند تن از دانشمندان اسلامی پیرامون عذاب برزخی
1. ابن سینا
ایشان در کتاب ارزشمند «اشارات» میفرمایند:
«وقتی نفس مجرّد شد یعنی از بدن جدا گردید و از موانع و شواغلِ سرگرم کننده که در دنیا داشت فارغ گردید؛ از صفات رذیلهاش تألّم و ناراحتی فوق العادهای احساس میکند به طوری که این عذاب روحانی از عذاب جسمانی شدیدتر است.(3)
2. علاّمه مجلسیرحمه الله
ایشان در کتاب شریف بحارالأنوار میفرمایند:
عذاب برزخ و ثواب آن از جمله چیزهایی است که مورد قبول تمام مسلمانان و امت اسلامی بوده و هست مگر عدّهی اندکی که آن را انکار نمودهاند. و بیشتر پیروان ادیان دیگر هم آن را پذیرفتهاند و احادیث فراوانی از شیعه و سنی درباره آن رسیده است که از نظر مضمون متواتر است.(4)
_______________________________
3.شرح اشارات، ج3، ص 350، نمط هشتم.
4. بحارالانوار ، ج6، ص 272.________________________________________
3. امام خمینیرحمه الله
ایشان میفرمایند:
«با آمدن مرگ توجه نفس از بدن سلب میشود و تمام امراض جسمانی و خللهای مادی از او مرتفع میشود و لیکن اگر دارای امراض روحیه و اسقام نفسیه باشد آغاز پیدایش امراض و اسقام باطنی است و همه آنها تا آن وقت مثل آتشی بوده که در زیر خاکستر پنهان بوده و هویدا میگردد».(5)
از مجموع عبارات این بزرگان استفاده میگردد که در عالم برزخ برای وجود برزخی انسان، عذابهایی قرار داده شده است که بسیار شدیدتر از عذابهای دنیایی است.
امّا دلایل این ادعا چیست؟
برای اثبات کیفیت عذاب در عالم برزخ از دو دیدگاه میتوان بحث نمود.
الف) از دیدگاه عقل.
ب) از دیدگاه نقل (آیات و روایات).
کیفیت عذاب برزخی از دیدگاه عقل
فیلسوفان اسلامی مانند ابن سینا و دیگران در بحث سعادت و شقاوت میگویند: لذت و الم (رنج) نوع خاصی از ادراک میباشند به این معنا که یک نوع ادراک و نیلی میباشند که از وصول به چیزی که نسبت به ادراک کننده خیر و کمال است یا شر و آفت است پیدا میشود.
بنابراین، لذت به دو چیز بستگی دارد: یکی رسیدن به واقعیتی که آن واقعیت، خیر و کمال است و دیگری درک همان معنا.
به عبارت دیگر لذّت به دو چیز بستگی دارد: یکی رسیدن به کمال و دیگری ادراک و احساس آن رسیدن، البته با ملاحظهی دو شرط:
شرط اوّل این که ادراک کننده شاغل نباشد مانند آدم سیری که از خوردنی لذت نمیبرد چون جهاز هاضمه، مشغول و سرگرم هضم غذای موجود است.
شرط دوم این که مانعی و عیبی برای قوهی ادراک کننده نباشد، مثل بیماری که از غذا لذت نمیبرد.
در مقابلِ لذت، الم و رنج قرار دارد که آن هم به دو چیز بستگی دارد:
_______________________________
5. معاد از دیدگاه امام خمینی، ص 166. توضیح بیشتر پیرامون اقوال علما در کتابهای اسفار، ج9، ص134 و المیزان، ج1 ص 287 آمده است.________________________________________
یکی رسیدن به شرّ و آفت و دیگری ادراک و احساس آن رسیدن، البته با همان دو شرط مذکور. وقتی لذت و الم از نوعِ ادراک شد شدّت و ضعف آن هم بستگی به شدّت و ضعف ادراک دارد و ادراک دو قسم است:
1. ادراک حسی
2. ادراک باطنی(غیر حسی)
ادراک باطنی هم اعم است از ادراک عقلی و غیر عقلی.
ادراک باطنی و عقلی از ادراک حسی قویتر است، زیرا:
اوّلاً: در زندگی انسان مواردی وجود دارد که آدمی به خاطر یک لذت غیر حسی از لذت حسی چشم میپوشد که بعضی از آن موارد عبارتند از:
1. ترک خوردنی و امور جنسی به خاطر پیروزی در بازیها و مسابقات و یا به خاطر عفت و یا ریا.
2. تحمّل گرسنگی و تشنگی به خاطر حفظ آبرو و کرامت نفس و همچنین تحمل مرگ برای فرار از شکست.
لذتهای نامبرده که بر لذات حسی مقدمند لذات عقلی نیستند بلکه صرفاً باطنیاند؛ بنابراین لذتهای عقلی به طریق اولی شدیدتر و کاملترند و بر لذات حسی مقدم میباشند.
ثانیاً: ادارک عقلی از تصوّر مجردات کامل پیدا میشود، یعنی ذهن باید به مرحلهی تعقّل و تجرّد کامل برسد تا به آن لذت عقلی نایل گردد و ادراکات علمی چون ادراک کلیاند از این قبیل میباشند. بنابراین، لذتی که علما از ادراک قوانین کلی میبرند لذت عقلی است و همچنین لذّتی که عابدان و عرفا از خلوت و حضور میبرند از نوع لذّت عقلی است.
شب مردان خدا روز جهان افروز است
روشنان را به حقیقت شب ظلمانی نیست
بنابراین، لذت منحصر در لذات حسّی که ما به الاشتراک حیوان و انسان است نیست، بلکه لذات باطنی و بالاترین آنها لذات عقلی نیز وجود دارند که به مراتب قویترند.
لذات معنوی که فرشتگان و انسانهای کامل از آن بهرهمندند با این لذات آمیخته به انواع نقایص طرف مقایسه نیست بلکه باید گفت: لذت و سعادت و جمال موجود در عالم طبیعت، پرتوی است از آنچه در جهان دیگر است و نمونهی ناقص آنهاست.(6)
بادهی دُرد آلودتان مجنون کند
گر شود صافی ندانم چون کند
امّا چرا با این که لذتها و رنجهای عقلی قویترند ما از آن رنج نمیبریم و احساسی از آن نداریم؛ مثلاً چرا از جهالت و نادانی، وحشت و رنجی نداریم، علت چیست؟
علت آن است که:
اوّلاً: لذات و آلام عقلی را نچشیدهایم.
ثانیاً: موانع و شواغل بدنی و حسی نمیگذارند تا ما به آنها توجه پیدا کنیم مانند:بی حس بودن عضو بدن بر اثر تزریق آمپول که تا زمانی که اثر بی حسی هست درد ندارد امّا وقتی اثرش رفت درد و رنج برمیگردد.(7)
نتیجهگیری
در مجموع باید گفت: نفس انسان بر اثر اشتغالات دنیایی، هیأت و صفاتی برایش ایجاد میگردد که دو صورت دارد:
گاهی در بدن رسوخ میکند و ملکهی نفس میگردد و گاهی راسخ نیستند.
در صورت اوّل همیشه این صفتها همراه نفساند حتّی بعد از مرگ هم وجود دارند.
امّا در هنگام حیات و زندگی دنیایی به واسطهی تعلّق نفس(8) به بدن و سرگرمی به لذات بدنی و حسی، آن لذتها و رنجهای عقلی را که لایق مقام نفس است مورد غفلت قرار میگیرد؛ امّا اگر بین نفس و بدن جدایی حاصل شد و اسباب غفلت که همان توجه نفس به بدن بوده از بین رفت، نفس به آن صفات توجه پیدا میکند. مثلاً اعمال بدی را کسب نمود و به واسطهی آن اخلاق رذیلهای در نفس ایجاد شد، این صفت رذیله همیشه همراه اوست و بعد از مرگ آن را درک میکند. و علاوه بر درک آن حسرت هم میخورد. حسرت از این که چرا به جای آن اخلاق رذیله، فضایل اخلاقی را در خود جمع نکرده است؟
_______________________________
6.مجموعه آثار شهید مطهری، ج7، ص 86 به بعد.
7.مجموعه آثار شهید مطهری، ج7، ص 76 به بعد.
8. مراد از نفس روح میباشد.________________________________________
و این حسرت آن قدر شدید است که با هیچ آتشی قابل مقایسه نیست؛ یعنی از عذابهای روحانی شدیدی است که از عذاب جسمانی شدیدتر است. همچنان که در همین دنیا وقتی انسان چیزی را از دست میدهد چنان حسرت میخورد که در آن هنگام سوزنی در بدن او فرو رود متوجه نمیشود چون حسرت، از درد سوزن شدیدتر است.
در نتیجه طبق دیدگاه عقل، عذاب در عالم برزخ روحانی است که البته شدیدتر از عذاب جسمانی میباشد.(9)
کیفیت عذاب برزخی از دیدگاه نقل
از مجموع آیات و روایاتی که دربارهی برزخ وارد شده است استفاده میگردد که در برزخ علاوه بر عذابهای روحی، عذابهای دیگری هم وجود دارد. نمونههایی از این آیات و روایات عبارتند از:
الف) نمونههایی از آیات
1.«وَلَوْ تَری اِذِ الظّالِمُونَ فی غَمَراتِ الْمَوت وَالمَلائِکَة باسِطُوا اگیدیهِمْ اگخْرِجُوا اگنفسکُمُ الْیَوم تُجْزونَ عَذاب الهُون بِما کُنْتُمْ تَقُولُونَ عَلی اللهِ غَیْر الحَقّ وَکُنْتُمْ عَنْ آیاتِهِ تَسْتَکْبِرُونَ» ( انعام/93)
«و اگر ببینی هنگامی که (این) ظالمان در شداید مرگ فرو رفتهاند و فرشتگان دستها را گشوده، به آنان میگویند: جان خود را خارج سازید امروز در برابر دروغهایی که به خدا بستید و نسبت به آیات او تکبّر ورزیدید مجازات خوار کنندهای خواهید دید(به حال آنها تأسف خواهید خورد)».
در آیه تعبیر«باسطوا أیدیهم» آمده که کنایه از این است که دست ملائکه برای عذاب باز است.
2.«فَوَقبهُ اللهُ سَیِّئاتُ ما مَکَرُوا وَحاقَ بِهِمْ بالَ فرعَون سُوء العَذاب النار یعرضُون علیها غُدّواً وعَشیّاً و یَوم تَقُومُ الساعة ادخلُوا آل فِرْعَون اگشدّ العَذاب». (غافر/46و 45)
«عذاب شدید بر آل فرعون وارد شد(عذاب آنها) آتش است که هر صبح و شام بر آنها عرضه میشوند...».
چون در ادامه آیه میفرماید: روزی که
_______________________________
9.تلخیص از مباحث نمط هشتم اشارات، توضیح بیشتر : معاد از دیدگاه امام خمینی، ص 126.________________________________________
قیامت برپا شود آل فرعون را در سخت ترین عذابها وارد کنید. این قرینه است که عذاب قسمت اوّل آیه دربارهی برزخ است.
3.«فَاُولئِکَ مَاْویهُمْ جَهَنَّم وَساءَتْ مَصیراً». (نساء/97)
درباره کسانی که فرشتگان روح آنها را گرفتهاند در حالی که به خویشتن ستم کرده بودند میفرماید: آنها جایگاهشان دوزخ است و سرانجام بدی است.
مراد از دوزخ، دوزخ برزخی است.
4.«وَلَوْ تَری اِذ یتوفّی الَّذینَ کَفَرُوا الْمَلائِکة یَضربُونَ وُجُوههم واگدبارهم وَذُوقُوا عَذاب الحَریق». (انفال/50)
«و اگر ببینی کافران را هنگامی که فرشتگان (مرگ) جانشان را میگیرند و بر صورت و پشت آنها میزنند و (میگویند) بچشید عذاب سوزنده را (به حال آنها تأسف خواهی خورد).
ب) نمونههایی از روایات
1. امام علیعلیه السلام میفرمایند: قبر یا باغی از باغهای بهشت و یا گودالی است از گودالهای جهنم است.(10)
2. شخصی از امام صادقعلیه السلام پرسید: ارواح کفار در کجا قرار دارند؟ فرمودند: در حجرههایی از جهنم برزخی هستند و از غذاها و نوشیدنیهای جهنم میخورند و میگویند: پروردگارا قیامت را برای ما نیاور.(11)
3. امام صادقعلیه السلام میفرمایند: هنگام زوال خورشید ارواح موءمن و کافر کنار خانوادهاش میآیند و روح کافر وقتی میآید کنار خانوادهاش و میبیند آنها اعمال صالح انجام میدهند، شدیداً حسرت میخورد.(12)
در این حدیث حسرت خوردن به عنوان یکی از عذابهای برزخی مطرح شده است که عذاب روحانی است. علاوه بر آیات و روایات مذکور آیات و روایات بسیاری دیگر وجود دارد که تصریح روشنی در تجسّم اعمال و عذابهای جسمانی در عالم برزخ دارند، مانند حدیث معراج که به طور
_______________________________
10.بحارالانوار، ج6، ص 218.
11. بحار الانوار، ج6، ص 234.
12. کافی، ج3، ص 230.________________________________________
ملموس آنها را بیان میکند مثل عذاب غیبت کنندگان و زناکاران و....(13)
به این معنا که «انسان معجونی است که از تمام غرایز و صفات در او به ودیعت نهاده شده است اگر به دنبال عقل رود و تمام غرایز و ملکات را مقهور عقل سازد به صورت حقیقی در عالم برزخ ظاهر میگردد و امّا اگر عقل را مقهور و منکوب نمود طبق تمایلات نفسانی به دنبال غضب و شهوت و قوای واهمه رفت به صورت همان حیوان محشور میگردد که آن صفت فصل ممیّز آن بوده است. بنابراین، با مرگ صفات و ملکات به شکل واقعی خود همراه انسانند نه به شکل دنیایی و ظاهری».(14)
از همین جا روشن میگردد که ملکات رذیله در برزخ با دنیا فرق دارند. در برزخ شکل واقعی آنها ظاهر میگردد که نوعی عذاب برای اهل برزخ است.
جمعبندی و نتیجهگیری
از مجموع آیات، و روایات و دلیل عقلی مذکور استفاده میگردد که در برزخ عذابهای مختلفی وجود دارد که گاهی به شکل عذابهای روحانی وحسرت است و گاهی به شکل عذابهای جسمانی مانند خوردنیها و نوشیدنیهای جهنّمی (جهنّم برزخی) و غیره که البته تمام این عذابها نتیجهی اعمال انسانها در دنیاست که در آنجا صورت باطنی آن ظاهر میگردد.
_______________________________
13. معاد شناسی، ج2، ص 326، به علاوه آیات 34و 35 و 110 نساء دربارهی تجسم اعمال میباشد.
14. معاد شناسی، ج 2، ص 18 و ص 312.
برزخ به معنای فاصله است. فاصلهی بین دو خشکی یا دو آب یا دو چیز دیگر را برزخ گویند. عالمی که انسان پس از مردن در آنجا به سر میبرد، فاصلهای است بین عالم دنیا و قیامت، از این رو آن را «عالم برزخ» گویند.
آنچه که وارد عالم برزخ میگردد، صورت مثالی(1) انسان است نه بدنی که در قبر قرار میگیرد. از ویژگیهای صورت مثالی این است که ماده ندارد، امّا آثار ماده مانند شکل و صورت وحدّ وکمّ و کیف و اعراض فعلیه را داراست؛ یعنی مجرّد تام نیست. به عبارت دیگر، دارای اندازه و حدّ و رنگ و بو و مسرّت و غضب و نگرانی است. بنابراین، زنده است و دیدهی بصیرت و ادراکش افزون میگردد و مورد سوءال، موءاخذه، ثواب و عقاب برزخی قرار میگیرد.(2)
ما در این مقاله در صدد آن نیستیم که که بقای روح و استقلال و اصالت آن را ثابت کنیم؛ چرا که دلیل عقلی، آیات قرآن و روایات اسلامی همه گواهی میدهند که
_______________________________
1. به عالم برزخ، عالم مثال، عالم خیال و قیامت صغری نیز میگویند.
2. معاد شناسی، ج2، ص 185.________________________________________
روحِ ما همچنان باقی است و پوسیده شدن جسد، به آن لطمهای وارد نمیکند و دانشمندانی که دربارهی معاد کتاب نوشتهاند به این مطلب پرداختهاند.
هدف ما در این مقاله این است که کیفیت عذاب در عالم برزخ را بررسی کنیم و به سوءالاتی که در این زمینه مطرح میشود پاسخ گوییم.
سوءالاتی نظیر: آیا هنگام انتقال انسان به عالم برزخ، صفات و ملکات رذیله مانند تکبّر و حسد و... با او به آن عالم انتقال مییابد؟
اگر پاسخ مثبت است آیا عذاب او همین است که چون صفت رذیله دارد ناراحت است و حسرت میخورد و یا عذابی جداگانه دارد؟
در صورت نخست که حسرت خوردن، عذاب اوست چه فرقی با عالم دنیا دارد؟ قبل از پرداختن به پاسخ، کلام چند تن از دانشمندان اسلامی را مطرح میکنیم تا چشم انداز عذاب در عالم برزخ روشنتر گردد.
کلام چند تن از دانشمندان اسلامی پیرامون عذاب برزخی
1. ابن سینا
ایشان در کتاب ارزشمند «اشارات» میفرمایند:
«وقتی نفس مجرّد شد یعنی از بدن جدا گردید و از موانع و شواغلِ سرگرم کننده که در دنیا داشت فارغ گردید؛ از صفات رذیلهاش تألّم و ناراحتی فوق العادهای احساس میکند به طوری که این عذاب روحانی از عذاب جسمانی شدیدتر است.(3)
2. علاّمه مجلسیرحمه الله
ایشان در کتاب شریف بحارالأنوار میفرمایند:
عذاب برزخ و ثواب آن از جمله چیزهایی است که مورد قبول تمام مسلمانان و امت اسلامی بوده و هست مگر عدّهی اندکی که آن را انکار نمودهاند. و بیشتر پیروان ادیان دیگر هم آن را پذیرفتهاند و احادیث فراوانی از شیعه و سنی درباره آن رسیده است که از نظر مضمون متواتر است.(4)
_______________________________
3.شرح اشارات، ج3، ص 350، نمط هشتم.
4. بحارالانوار ، ج6، ص 272.________________________________________
3. امام خمینیرحمه الله
ایشان میفرمایند:
«با آمدن مرگ توجه نفس از بدن سلب میشود و تمام امراض جسمانی و خللهای مادی از او مرتفع میشود و لیکن اگر دارای امراض روحیه و اسقام نفسیه باشد آغاز پیدایش امراض و اسقام باطنی است و همه آنها تا آن وقت مثل آتشی بوده که در زیر خاکستر پنهان بوده و هویدا میگردد».(5)
از مجموع عبارات این بزرگان استفاده میگردد که در عالم برزخ برای وجود برزخی انسان، عذابهایی قرار داده شده است که بسیار شدیدتر از عذابهای دنیایی است.
امّا دلایل این ادعا چیست؟
برای اثبات کیفیت عذاب در عالم برزخ از دو دیدگاه میتوان بحث نمود.
الف) از دیدگاه عقل.
ب) از دیدگاه نقل (آیات و روایات).
کیفیت عذاب برزخی از دیدگاه عقل
فیلسوفان اسلامی مانند ابن سینا و دیگران در بحث سعادت و شقاوت میگویند: لذت و الم (رنج) نوع خاصی از ادراک میباشند به این معنا که یک نوع ادراک و نیلی میباشند که از وصول به چیزی که نسبت به ادراک کننده خیر و کمال است یا شر و آفت است پیدا میشود.
بنابراین، لذت به دو چیز بستگی دارد: یکی رسیدن به واقعیتی که آن واقعیت، خیر و کمال است و دیگری درک همان معنا.
به عبارت دیگر لذّت به دو چیز بستگی دارد: یکی رسیدن به کمال و دیگری ادراک و احساس آن رسیدن، البته با ملاحظهی دو شرط:
شرط اوّل این که ادراک کننده شاغل نباشد مانند آدم سیری که از خوردنی لذت نمیبرد چون جهاز هاضمه، مشغول و سرگرم هضم غذای موجود است.
شرط دوم این که مانعی و عیبی برای قوهی ادراک کننده نباشد، مثل بیماری که از غذا لذت نمیبرد.
در مقابلِ لذت، الم و رنج قرار دارد که آن هم به دو چیز بستگی دارد:
_______________________________
5. معاد از دیدگاه امام خمینی، ص 166. توضیح بیشتر پیرامون اقوال علما در کتابهای اسفار، ج9، ص134 و المیزان، ج1 ص 287 آمده است.________________________________________
یکی رسیدن به شرّ و آفت و دیگری ادراک و احساس آن رسیدن، البته با همان دو شرط مذکور. وقتی لذت و الم از نوعِ ادراک شد شدّت و ضعف آن هم بستگی به شدّت و ضعف ادراک دارد و ادراک دو قسم است:
1. ادراک حسی
2. ادراک باطنی(غیر حسی)
ادراک باطنی هم اعم است از ادراک عقلی و غیر عقلی.
ادراک باطنی و عقلی از ادراک حسی قویتر است، زیرا:
اوّلاً: در زندگی انسان مواردی وجود دارد که آدمی به خاطر یک لذت غیر حسی از لذت حسی چشم میپوشد که بعضی از آن موارد عبارتند از:
1. ترک خوردنی و امور جنسی به خاطر پیروزی در بازیها و مسابقات و یا به خاطر عفت و یا ریا.
2. تحمّل گرسنگی و تشنگی به خاطر حفظ آبرو و کرامت نفس و همچنین تحمل مرگ برای فرار از شکست.
لذتهای نامبرده که بر لذات حسی مقدمند لذات عقلی نیستند بلکه صرفاً باطنیاند؛ بنابراین لذتهای عقلی به طریق اولی شدیدتر و کاملترند و بر لذات حسی مقدم میباشند.
ثانیاً: ادارک عقلی از تصوّر مجردات کامل پیدا میشود، یعنی ذهن باید به مرحلهی تعقّل و تجرّد کامل برسد تا به آن لذت عقلی نایل گردد و ادراکات علمی چون ادراک کلیاند از این قبیل میباشند. بنابراین، لذتی که علما از ادراک قوانین کلی میبرند لذت عقلی است و همچنین لذّتی که عابدان و عرفا از خلوت و حضور میبرند از نوع لذّت عقلی است.
شب مردان خدا روز جهان افروز است
روشنان را به حقیقت شب ظلمانی نیست
بنابراین، لذت منحصر در لذات حسّی که ما به الاشتراک حیوان و انسان است نیست، بلکه لذات باطنی و بالاترین آنها لذات عقلی نیز وجود دارند که به مراتب قویترند.
لذات معنوی که فرشتگان و انسانهای کامل از آن بهرهمندند با این لذات آمیخته به انواع نقایص طرف مقایسه نیست بلکه باید گفت: لذت و سعادت و جمال موجود در عالم طبیعت، پرتوی است از آنچه در جهان دیگر است و نمونهی ناقص آنهاست.(6)
بادهی دُرد آلودتان مجنون کند
گر شود صافی ندانم چون کند
امّا چرا با این که لذتها و رنجهای عقلی قویترند ما از آن رنج نمیبریم و احساسی از آن نداریم؛ مثلاً چرا از جهالت و نادانی، وحشت و رنجی نداریم، علت چیست؟
علت آن است که:
اوّلاً: لذات و آلام عقلی را نچشیدهایم.
ثانیاً: موانع و شواغل بدنی و حسی نمیگذارند تا ما به آنها توجه پیدا کنیم مانند:بی حس بودن عضو بدن بر اثر تزریق آمپول که تا زمانی که اثر بی حسی هست درد ندارد امّا وقتی اثرش رفت درد و رنج برمیگردد.(7)
نتیجهگیری
در مجموع باید گفت: نفس انسان بر اثر اشتغالات دنیایی، هیأت و صفاتی برایش ایجاد میگردد که دو صورت دارد:
گاهی در بدن رسوخ میکند و ملکهی نفس میگردد و گاهی راسخ نیستند.
در صورت اوّل همیشه این صفتها همراه نفساند حتّی بعد از مرگ هم وجود دارند.
امّا در هنگام حیات و زندگی دنیایی به واسطهی تعلّق نفس(8) به بدن و سرگرمی به لذات بدنی و حسی، آن لذتها و رنجهای عقلی را که لایق مقام نفس است مورد غفلت قرار میگیرد؛ امّا اگر بین نفس و بدن جدایی حاصل شد و اسباب غفلت که همان توجه نفس به بدن بوده از بین رفت، نفس به آن صفات توجه پیدا میکند. مثلاً اعمال بدی را کسب نمود و به واسطهی آن اخلاق رذیلهای در نفس ایجاد شد، این صفت رذیله همیشه همراه اوست و بعد از مرگ آن را درک میکند. و علاوه بر درک آن حسرت هم میخورد. حسرت از این که چرا به جای آن اخلاق رذیله، فضایل اخلاقی را در خود جمع نکرده است؟
_______________________________
6.مجموعه آثار شهید مطهری، ج7، ص 86 به بعد.
7.مجموعه آثار شهید مطهری، ج7، ص 76 به بعد.
8. مراد از نفس روح میباشد.________________________________________
و این حسرت آن قدر شدید است که با هیچ آتشی قابل مقایسه نیست؛ یعنی از عذابهای روحانی شدیدی است که از عذاب جسمانی شدیدتر است. همچنان که در همین دنیا وقتی انسان چیزی را از دست میدهد چنان حسرت میخورد که در آن هنگام سوزنی در بدن او فرو رود متوجه نمیشود چون حسرت، از درد سوزن شدیدتر است.
در نتیجه طبق دیدگاه عقل، عذاب در عالم برزخ روحانی است که البته شدیدتر از عذاب جسمانی میباشد.(9)
کیفیت عذاب برزخی از دیدگاه نقل
از مجموع آیات و روایاتی که دربارهی برزخ وارد شده است استفاده میگردد که در برزخ علاوه بر عذابهای روحی، عذابهای دیگری هم وجود دارد. نمونههایی از این آیات و روایات عبارتند از:
الف) نمونههایی از آیات
1.«وَلَوْ تَری اِذِ الظّالِمُونَ فی غَمَراتِ الْمَوت وَالمَلائِکَة باسِطُوا اگیدیهِمْ اگخْرِجُوا اگنفسکُمُ الْیَوم تُجْزونَ عَذاب الهُون بِما کُنْتُمْ تَقُولُونَ عَلی اللهِ غَیْر الحَقّ وَکُنْتُمْ عَنْ آیاتِهِ تَسْتَکْبِرُونَ» ( انعام/93)
«و اگر ببینی هنگامی که (این) ظالمان در شداید مرگ فرو رفتهاند و فرشتگان دستها را گشوده، به آنان میگویند: جان خود را خارج سازید امروز در برابر دروغهایی که به خدا بستید و نسبت به آیات او تکبّر ورزیدید مجازات خوار کنندهای خواهید دید(به حال آنها تأسف خواهید خورد)».
در آیه تعبیر«باسطوا أیدیهم» آمده که کنایه از این است که دست ملائکه برای عذاب باز است.
2.«فَوَقبهُ اللهُ سَیِّئاتُ ما مَکَرُوا وَحاقَ بِهِمْ بالَ فرعَون سُوء العَذاب النار یعرضُون علیها غُدّواً وعَشیّاً و یَوم تَقُومُ الساعة ادخلُوا آل فِرْعَون اگشدّ العَذاب». (غافر/46و 45)
«عذاب شدید بر آل فرعون وارد شد(عذاب آنها) آتش است که هر صبح و شام بر آنها عرضه میشوند...».
چون در ادامه آیه میفرماید: روزی که
_______________________________
9.تلخیص از مباحث نمط هشتم اشارات، توضیح بیشتر : معاد از دیدگاه امام خمینی، ص 126.________________________________________
قیامت برپا شود آل فرعون را در سخت ترین عذابها وارد کنید. این قرینه است که عذاب قسمت اوّل آیه دربارهی برزخ است.
3.«فَاُولئِکَ مَاْویهُمْ جَهَنَّم وَساءَتْ مَصیراً». (نساء/97)
درباره کسانی که فرشتگان روح آنها را گرفتهاند در حالی که به خویشتن ستم کرده بودند میفرماید: آنها جایگاهشان دوزخ است و سرانجام بدی است.
مراد از دوزخ، دوزخ برزخی است.
4.«وَلَوْ تَری اِذ یتوفّی الَّذینَ کَفَرُوا الْمَلائِکة یَضربُونَ وُجُوههم واگدبارهم وَذُوقُوا عَذاب الحَریق». (انفال/50)
«و اگر ببینی کافران را هنگامی که فرشتگان (مرگ) جانشان را میگیرند و بر صورت و پشت آنها میزنند و (میگویند) بچشید عذاب سوزنده را (به حال آنها تأسف خواهی خورد).
ب) نمونههایی از روایات
1. امام علیعلیه السلام میفرمایند: قبر یا باغی از باغهای بهشت و یا گودالی است از گودالهای جهنم است.(10)
2. شخصی از امام صادقعلیه السلام پرسید: ارواح کفار در کجا قرار دارند؟ فرمودند: در حجرههایی از جهنم برزخی هستند و از غذاها و نوشیدنیهای جهنم میخورند و میگویند: پروردگارا قیامت را برای ما نیاور.(11)
3. امام صادقعلیه السلام میفرمایند: هنگام زوال خورشید ارواح موءمن و کافر کنار خانوادهاش میآیند و روح کافر وقتی میآید کنار خانوادهاش و میبیند آنها اعمال صالح انجام میدهند، شدیداً حسرت میخورد.(12)
در این حدیث حسرت خوردن به عنوان یکی از عذابهای برزخی مطرح شده است که عذاب روحانی است. علاوه بر آیات و روایات مذکور آیات و روایات بسیاری دیگر وجود دارد که تصریح روشنی در تجسّم اعمال و عذابهای جسمانی در عالم برزخ دارند، مانند حدیث معراج که به طور
_______________________________
10.بحارالانوار، ج6، ص 218.
11. بحار الانوار، ج6، ص 234.
12. کافی، ج3، ص 230.________________________________________
ملموس آنها را بیان میکند مثل عذاب غیبت کنندگان و زناکاران و....(13)
به این معنا که «انسان معجونی است که از تمام غرایز و صفات در او به ودیعت نهاده شده است اگر به دنبال عقل رود و تمام غرایز و ملکات را مقهور عقل سازد به صورت حقیقی در عالم برزخ ظاهر میگردد و امّا اگر عقل را مقهور و منکوب نمود طبق تمایلات نفسانی به دنبال غضب و شهوت و قوای واهمه رفت به صورت همان حیوان محشور میگردد که آن صفت فصل ممیّز آن بوده است. بنابراین، با مرگ صفات و ملکات به شکل واقعی خود همراه انسانند نه به شکل دنیایی و ظاهری».(14)
از همین جا روشن میگردد که ملکات رذیله در برزخ با دنیا فرق دارند. در برزخ شکل واقعی آنها ظاهر میگردد که نوعی عذاب برای اهل برزخ است.
جمعبندی و نتیجهگیری
از مجموع آیات، و روایات و دلیل عقلی مذکور استفاده میگردد که در برزخ عذابهای مختلفی وجود دارد که گاهی به شکل عذابهای روحانی وحسرت است و گاهی به شکل عذابهای جسمانی مانند خوردنیها و نوشیدنیهای جهنّمی (جهنّم برزخی) و غیره که البته تمام این عذابها نتیجهی اعمال انسانها در دنیاست که در آنجا صورت باطنی آن ظاهر میگردد.
_______________________________
13. معاد شناسی، ج2، ص 326، به علاوه آیات 34و 35 و 110 نساء دربارهی تجسم اعمال میباشد.
14. معاد شناسی، ج 2، ص 18 و ص 312.