آیا همه انسان ها بدون استثناء وارد دوزخ؛ یا از کنار آن عبور می کنند؟ (مقاله پژوهشی حوزه)
درجه علمی: علمی-پژوهشی (حوزوی)
حوزه های تخصصی:
دریافت مقاله
آرشیو
چکیده
متن
سوءال: از برخی از آیات قرآن کریم استفاده میشود که همه افراد بدون استثنا از کنار دوزخ یا از درون آن عبور میکنند، سپس خداوند افراد پرهیزگار را نجات میدهد و ستمگران را در حالی که به زانو درافتادهاند، رها میسازد چنان که میفرماید:
«وَاِنْ مِنْکُمْ اِلاّ وارِدُها کانَ عَلی رَبِّکَ حَتْماً مَقْضِیّاً» (مریم/71)
«همه شما بدون استثنا وارد دوزخ میشوید و این امری حتمی، و فرمانی است قطعی، از جانب پروردگارتان».
«ثُمَّ نُنَجّی الّذینَ اتّقَوا وَ نذر الظالِمینَ فیها جِثِیّاً» (مریم/72).
«سپس تقوا پیشگان را نجات میدهیم و ستمگران را در حالی که به زانو در افتادهاند رها میسازیم».
در این سوءال که مطرح میشود، فرق نمیکند «واردها» را به معنی «اشراف» بر دوزخ و عبور از نزدیک آن تفسیر کنیم، یا به معنی دخول به دوزخ بگیریم.
اکنون سوءال میشود هرگاه فرزندان آدم اعم از انبیا و اولیا، نیکوکاران و بدکاران از کنار آن عبور کرده و یا وارد آن میشوند طبعاً همگان صدای آتش، و نهیب و نعرهای آن را خواهند شنید،زیرا چگونه میشود انسان از کنار جهانی از آتش بگذرد و صدای آن را نشنود.
آتشی که شراره آن به اندازه کاخ و به صورت شتران زرد رنگ جلوه میکند، چنانکه میفرماید:
«انّها ترمی بِشَررٍ کالقصْر کانّه جمالة صُفْر» (مرسلات/33).
«شرارههایی از خود پرتاب میکنند، مانند یک کاخ، گویی همچون شتران زرد رنگ».
و در آیه دیگر نیز نهیب آن را چنین بیان میکند:
«اِذا القُوا فیها سمِعُوا لها شهیقاً وهی تفور» (ملک/7).
«هنگامی که در آن افکنده شوند، صدای وحشتناکی از آن میشنوند در حالی که میجوشد».
اگر جدایی ناپذیری عبور و یا دخول در دوزخ با شنیدن صدای آتش آن مسلم است، چگونه در آیه دیگر گروهی را استثنا کرده و یادآور میشوند که گروهی که وعدهی نیک به آنها داده شده، از آتش به دور بوده و یا صدای آتش دوزخ را نمیشنوند چنان که میفرماید:
«اِنّ الّذینَ سَبَقَتْ لَهُمْ مِنّا الحُسنی اُولئِکَ عَنْها مبعدون» (انبیاء/101).
«کسانی که وعده نیک از قبل به آنها دادهایم از آتش به دور نگاه داشته میشوند».
«لا یسمعون حَسیسَها وهُمْ فیما اشتَهتْ أنفسُهم خالدون» (انبیاء/102).
«آنها صدای آتش دوزخ را نمیشنوند و در آنچه که انسان بخواهد جاودانه متنعم هستند».
حاصل پرسش: چگونه میتوان مضامین این نوع از آیات را جمع کرد، یکی از إشراف و عبور از کنار و با ورود تمام آدمیان به دوزخ خبر میدهد، دیگری از دوری گروهی از آتش و نشنیدن صدای آن.
پاسخ
اساس سوءال را یک مطلب تشکیل میدهد و آن این که تصور شده که ضمیر در جمله «وَاِنْ مِنْکم اِلاّ واردُها» خطاب به تمام انسانها است، اعم از موءمن و مشرک، نیکوکار و بدکار، در این صورت سوءال یاد شده مطرح میشود که چگونه وارد دوزخ میشوند یا از کنار آن عبور میکنند امّا صدای آن را نمیشنوند ولی با توجه به سیاق آیات باید گفت مرجع ضمیر لفظ «منکم» خصوص بدکاران و گنهکاران است.
و گروهی که قرآن از آنها با جمله «انّالّذین سبقت لهم منّا الحسنی» یاد میکند در این گروه داخل نمیباشند و این حقیقت با توجه به آیات ماقبل کاملاً روشن میگردد چنان که میفرماید:
«وَیَقُولُ الاِنْسان أَ اِذا ما مِتُّ لسوف اُخرجُ حیّاً» (مریم/66)
«انسان میگوید: آیا پس از مردن، در آینده زنده از قبر بیرون خواهم آمد».
«اگو لا یذکر الاِنسان انّا خلقناهُ مِنْ قَبل ولَمْ یَکُ شَیْئاً» (مریم/67).
«آیا انسان به خاطر نمیآورد که ما او را از پیش آفریدیم، در حالی که چیزی نبود».
«فَوَربّکَ لنحشُرنَّهم وَالشّیاطینَ ثمّ لنُحْضِرنَّهم حولَ جهنَّم جثیّاً» (مریم/68).
«سوگند به پروردگارت همه آنها را همراه شیاطین محشور میکنیم و همه را گرداگرد جهنم در حالی که به زانو درافتادهاند حاضر میسازیم».
«ثمّ لننزعنّ من کلّ شیعة أیّهم أشدُّ علی الرّحمن عتیاً» (مریم/69).
«سپس از هر گروه و جمعیتی، کسانی را که از همه در برابر خداوند رحمان سرکش بودهاند، جدا میکنم».
«ثمّ لنحن أولی بالذین هم أولی بها صلیّاً» (مریم/70).
«بعد از آن به خوبی از کسانی برای سوختن در آتش اولویت دارند، آگاهم».
با توجه به این آیات که درباره منکران معاد، و گنهکاران اعم از مشرک و غیر مشرک سخن میگوید، باید گفت: مرجع ضمیر «واِنْ منکم اِلاّواردها» همه گروههای بدکار و زشتکارند، همه این گروه وارد دوزخ میشوند ولی در عین حال افراد گنهکار، به حکم آیه بعدی به دو قسمت تقسیم میشوند.
گروه نخست: نجات یافتگان پس از سوختن در دوزخ به اندازه محدود
«ثُمَّ نُنَجّی الّذین اتَّقُوا» .
«از میان آنها، متقیان را نجات میدهیم».
گروه دوم: رد شدگان در آتش برای ابد
«وَنَذر الظّالمین فیهاجِثیّاً» .
«ظالمان را در حالی که زانو درافتادهاند رها میسازیم».
با توجه به این پاسخ، سوءال دیگری مطرح میشود و آن اینکه: هرگاه آیه ورود به دوزخ، به حکم آیات ما قبل، مربوط به گنهکاران است، پس جمله نخست «نُنَجّی الّذین اتَّقُوا» چه معنی دارد؟ و اصولاً تقوا چه تناسبی با گنهکاران دارد؟
پاسخ آن این است که مراد از تقوا در آیه، تقوای نسبی است،یعنی کسانی از پرستش بت پرهیز نمودهاند، یعنی موحدان از این گروه را پس از ورود به دوزخ و دیدن کیفر، از آتش نجات پیدا میکند،و مشرکان بهطور جاودانه در آنجا میمانند. بنابراین همه گنهکاران وارد آتش میشوند ولی از میان آنان متقیان (موحدان) پس از اندی نجات پیدا میکند.
و در قرآن، تقوا در مورد تقوای نسبی نیز به کار رفته مثلاً درباره مشرکان میفرماید:
«ان ائتَ القوم الظالمینَ قوم فرعون الا یتقون» (طه/113).
«به موسی گفتیم سراغ ظالمان قوم فرعون برو، وبگو چرا تقوا را پیشه خود نمیسازند یعنی چرا از بتپرستی دست برنمیدارند».
از این مثال روشن میگردد که مراد ز ظالمان در آیه «ونذر الظالمین فیها جثیاً» همان مشرکان است که برای ابد در آتش باقی خواهند ماند، و ظلم در قرآن در مورد مشرک به کار میرود چنان که میفرماید:«اِنّ الشرک لظلم عَظیم» (لقمان/...).
ازاین بیان نتیجه میگیریم:
میان دو نوع آیات کوچکترین مخالفت نیست.
1.ضمیر «منکم» مربوط به گنهکاران است نه همه انسانها.
2. در میان گنهکاران ، متقیان ، یعنی موحدان گنهکار، نجات پیدا میکنند.
3. ظالمان که همان مشرکانند در دوزخ میمانند.
4. نیکوکاران که قبلاً به آنان وعدهی نیک داده شده است، از مورد آیه خارج میباشند.
«وَاِنْ مِنْکُمْ اِلاّ وارِدُها کانَ عَلی رَبِّکَ حَتْماً مَقْضِیّاً» (مریم/71)
«همه شما بدون استثنا وارد دوزخ میشوید و این امری حتمی، و فرمانی است قطعی، از جانب پروردگارتان».
«ثُمَّ نُنَجّی الّذینَ اتّقَوا وَ نذر الظالِمینَ فیها جِثِیّاً» (مریم/72).
«سپس تقوا پیشگان را نجات میدهیم و ستمگران را در حالی که به زانو در افتادهاند رها میسازیم».
در این سوءال که مطرح میشود، فرق نمیکند «واردها» را به معنی «اشراف» بر دوزخ و عبور از نزدیک آن تفسیر کنیم، یا به معنی دخول به دوزخ بگیریم.
اکنون سوءال میشود هرگاه فرزندان آدم اعم از انبیا و اولیا، نیکوکاران و بدکاران از کنار آن عبور کرده و یا وارد آن میشوند طبعاً همگان صدای آتش، و نهیب و نعرهای آن را خواهند شنید،زیرا چگونه میشود انسان از کنار جهانی از آتش بگذرد و صدای آن را نشنود.
آتشی که شراره آن به اندازه کاخ و به صورت شتران زرد رنگ جلوه میکند، چنانکه میفرماید:
«انّها ترمی بِشَررٍ کالقصْر کانّه جمالة صُفْر» (مرسلات/33).
«شرارههایی از خود پرتاب میکنند، مانند یک کاخ، گویی همچون شتران زرد رنگ».
و در آیه دیگر نیز نهیب آن را چنین بیان میکند:
«اِذا القُوا فیها سمِعُوا لها شهیقاً وهی تفور» (ملک/7).
«هنگامی که در آن افکنده شوند، صدای وحشتناکی از آن میشنوند در حالی که میجوشد».
اگر جدایی ناپذیری عبور و یا دخول در دوزخ با شنیدن صدای آتش آن مسلم است، چگونه در آیه دیگر گروهی را استثنا کرده و یادآور میشوند که گروهی که وعدهی نیک به آنها داده شده، از آتش به دور بوده و یا صدای آتش دوزخ را نمیشنوند چنان که میفرماید:
«اِنّ الّذینَ سَبَقَتْ لَهُمْ مِنّا الحُسنی اُولئِکَ عَنْها مبعدون» (انبیاء/101).
«کسانی که وعده نیک از قبل به آنها دادهایم از آتش به دور نگاه داشته میشوند».
«لا یسمعون حَسیسَها وهُمْ فیما اشتَهتْ أنفسُهم خالدون» (انبیاء/102).
«آنها صدای آتش دوزخ را نمیشنوند و در آنچه که انسان بخواهد جاودانه متنعم هستند».
حاصل پرسش: چگونه میتوان مضامین این نوع از آیات را جمع کرد، یکی از إشراف و عبور از کنار و با ورود تمام آدمیان به دوزخ خبر میدهد، دیگری از دوری گروهی از آتش و نشنیدن صدای آن.
پاسخ
اساس سوءال را یک مطلب تشکیل میدهد و آن این که تصور شده که ضمیر در جمله «وَاِنْ مِنْکم اِلاّ واردُها» خطاب به تمام انسانها است، اعم از موءمن و مشرک، نیکوکار و بدکار، در این صورت سوءال یاد شده مطرح میشود که چگونه وارد دوزخ میشوند یا از کنار آن عبور میکنند امّا صدای آن را نمیشنوند ولی با توجه به سیاق آیات باید گفت مرجع ضمیر لفظ «منکم» خصوص بدکاران و گنهکاران است.
و گروهی که قرآن از آنها با جمله «انّالّذین سبقت لهم منّا الحسنی» یاد میکند در این گروه داخل نمیباشند و این حقیقت با توجه به آیات ماقبل کاملاً روشن میگردد چنان که میفرماید:
«وَیَقُولُ الاِنْسان أَ اِذا ما مِتُّ لسوف اُخرجُ حیّاً» (مریم/66)
«انسان میگوید: آیا پس از مردن، در آینده زنده از قبر بیرون خواهم آمد».
«اگو لا یذکر الاِنسان انّا خلقناهُ مِنْ قَبل ولَمْ یَکُ شَیْئاً» (مریم/67).
«آیا انسان به خاطر نمیآورد که ما او را از پیش آفریدیم، در حالی که چیزی نبود».
«فَوَربّکَ لنحشُرنَّهم وَالشّیاطینَ ثمّ لنُحْضِرنَّهم حولَ جهنَّم جثیّاً» (مریم/68).
«سوگند به پروردگارت همه آنها را همراه شیاطین محشور میکنیم و همه را گرداگرد جهنم در حالی که به زانو درافتادهاند حاضر میسازیم».
«ثمّ لننزعنّ من کلّ شیعة أیّهم أشدُّ علی الرّحمن عتیاً» (مریم/69).
«سپس از هر گروه و جمعیتی، کسانی را که از همه در برابر خداوند رحمان سرکش بودهاند، جدا میکنم».
«ثمّ لنحن أولی بالذین هم أولی بها صلیّاً» (مریم/70).
«بعد از آن به خوبی از کسانی برای سوختن در آتش اولویت دارند، آگاهم».
با توجه به این آیات که درباره منکران معاد، و گنهکاران اعم از مشرک و غیر مشرک سخن میگوید، باید گفت: مرجع ضمیر «واِنْ منکم اِلاّواردها» همه گروههای بدکار و زشتکارند، همه این گروه وارد دوزخ میشوند ولی در عین حال افراد گنهکار، به حکم آیه بعدی به دو قسمت تقسیم میشوند.
گروه نخست: نجات یافتگان پس از سوختن در دوزخ به اندازه محدود
«ثُمَّ نُنَجّی الّذین اتَّقُوا» .
«از میان آنها، متقیان را نجات میدهیم».
گروه دوم: رد شدگان در آتش برای ابد
«وَنَذر الظّالمین فیهاجِثیّاً» .
«ظالمان را در حالی که زانو درافتادهاند رها میسازیم».
با توجه به این پاسخ، سوءال دیگری مطرح میشود و آن اینکه: هرگاه آیه ورود به دوزخ، به حکم آیات ما قبل، مربوط به گنهکاران است، پس جمله نخست «نُنَجّی الّذین اتَّقُوا» چه معنی دارد؟ و اصولاً تقوا چه تناسبی با گنهکاران دارد؟
پاسخ آن این است که مراد از تقوا در آیه، تقوای نسبی است،یعنی کسانی از پرستش بت پرهیز نمودهاند، یعنی موحدان از این گروه را پس از ورود به دوزخ و دیدن کیفر، از آتش نجات پیدا میکند،و مشرکان بهطور جاودانه در آنجا میمانند. بنابراین همه گنهکاران وارد آتش میشوند ولی از میان آنان متقیان (موحدان) پس از اندی نجات پیدا میکند.
و در قرآن، تقوا در مورد تقوای نسبی نیز به کار رفته مثلاً درباره مشرکان میفرماید:
«ان ائتَ القوم الظالمینَ قوم فرعون الا یتقون» (طه/113).
«به موسی گفتیم سراغ ظالمان قوم فرعون برو، وبگو چرا تقوا را پیشه خود نمیسازند یعنی چرا از بتپرستی دست برنمیدارند».
از این مثال روشن میگردد که مراد ز ظالمان در آیه «ونذر الظالمین فیها جثیاً» همان مشرکان است که برای ابد در آتش باقی خواهند ماند، و ظلم در قرآن در مورد مشرک به کار میرود چنان که میفرماید:«اِنّ الشرک لظلم عَظیم» (لقمان/...).
ازاین بیان نتیجه میگیریم:
میان دو نوع آیات کوچکترین مخالفت نیست.
1.ضمیر «منکم» مربوط به گنهکاران است نه همه انسانها.
2. در میان گنهکاران ، متقیان ، یعنی موحدان گنهکار، نجات پیدا میکنند.
3. ظالمان که همان مشرکانند در دوزخ میمانند.
4. نیکوکاران که قبلاً به آنان وعدهی نیک داده شده است، از مورد آیه خارج میباشند.