مسایل و فرق کلامی دهه های میانی سده ی نخست (مقاله پژوهشی حوزه)
درجه علمی: علمی-پژوهشی (حوزوی)
حوزه های تخصصی:
دریافت مقاله
آرشیو
چکیده
متن
در ادامهی گزارش از عقاید عصر رسالت و زمینههای پیدایش مباحث اعتقادی، در باب ظهور فرقههای کلامی و گزیدههایی از مسایل اعتقادی که از سوی امیرموءمنان علیه السلام به یادگار مانده است، به اجمال در قسمتهای پیشین این سلسله مباحث، گزارشی داده شد.
علاوه بر آنچه که گذشت، دهههای میانی سدهی نخست هجرت، قرین ظهور فرقههایی است که به صورت پایدار و ناپایدار در تاریخ علم کلام مورد تحلیل و بررسی قرار میگیرند. اینک نگاهی گذرا به مسایل و فرق کلامی این دوران خواهیم پرداخت.
عوامل پیدایش آرا و فرق کلامی
مجموعهی آرا و افکار اعتقادی به ویژه آنچه که به سدهی نخست هجرت برمیگردد دیدگاههای مختلفی را در باب مراحل پیشرفت علم کلام و تقسیمبندی دورههای آن را به وجود آورده است. شاید بتوان عوامل موءثر در چگونگی طرح مباحث اعتقادی و پیدایش فرق کلامی را از یک نگاه به دو دسته تقسیم کرد:
الف) عوامل داخلی یا درون دینی؛
ب) عوامل بیرونی یا برون دینی.
از جمله عوامل درون دینی در باب پیدایش انشعابات و اختلافات در میان امت اسلامی، مسایل دهگانهای است که بعضی از نویسندگان فرق و مذاهب(1)، آنه
_______________________________
1. ر.ک: الملل والنحل، شهرستانی:1/27 33، (المقدمة الرابعة).________________________________________
را چنین آوردهاند:
1. مشاجره و اختلاف در پاسخ نسبت به درخواست قلم و دوات از سوی پیامبر صلی الله علیه و آله و سلم هنگام بیماری آن حضرت.
2. نافرمانی عدّهای از صحابه در مسألهی تجهیز جیش اسامه.
3. انکار رحلت پیامبر صلی الله علیه و آله و سلم و اعلان عروج آسمانی آن حضرت صلی الله علیه و آله و سلم از سوی عمر بن خطاب.
4. اختلاف در محل دفن پیامبرصلی الله علیه و آله و سلم(مکه؟، مدینه؟، داخل مسجد النبیصلی الله علیه و آله و سلم؟، مسجد الأقصی؟ و...).
5. امامت و جانشینی پیامبر صلی الله علیه و آله و سلم، (بر اساس وصایت و نصب یا انتخاب؟ از انصار؟، مهاجران؟، قبایل دیگر ؟ و...).
6. ارث بر جای گذاشتن پیامبر صلی الله علیه و آله و سلم، یا هیچ مالی از آن حضرت به ارث گذاشته نشد، حتی خانهها و وسایل شخصی، و اموالی که پیش از رحلت، بخشیده بود! و....
7. چگونگی مبارزه با مانع الزکاة (ارتداد و یا عدم ارتداد آنان و...).
8. حکم تعیین خلیفه از سوی ابوبکر، (ارزش و وجاهت قانونی وحقوق دینی سیاسی وصیّت ابوبکر و...).
9. به رسمیت یا غیر رسمیت شناختن حکم شورا در انتخاب خلیفه و نیز تعیین اعضای شورا و....
10. حکم «ناکثین» و «مارقین» و «قاسطین» در نیمهی دوم دههی چهارم هجرت و ....
در بخش عوامل برون دینی، مواردی را نیز بر شمردهاند(2) که بعضی از آنها عبارتند از:
الف) تحولات فکری به واسطهی آمیزش مسلمانان با ملل دیگر و پیدا شدن حسّ کنجکاوی در چگونگی وعلل عقلی مسایل گوناگون دینی و ایمانی.
ب) تحوّلات اقتصادی و گسترش شوءون زندگانی، و پدید آمدن نیازهای فردی واجتماعی جدید، مانند: نیاز به اطّبای غیر مسلمان، علم نجوم، ترجمه کتابها به زبان یونانی، سریانی، عبری، هندی، ایرانی و....
_______________________________
2. ر.ک: تمهید الاُصول شیخ طوسی، مقدمهی مترجم، ص 29 33، عبدالحسین مشکوة الدینی.________________________________________
ج) تعصّبات نژادی و انگیزههای گوناگون سیاسی و اظهار نظرهای ورشکستگان سیاسی اجتماعی.
پیدایش فرق و اندیشههای کلامی در عراق*
موضعگیریها، اختلافات و وضعیت دینی و سیاسیِدهههای دوم تا چهارم هجرت، گرایشهای تازهای را به وجود آورد که بعضی از آنها، نتایج حرکات سیاسی آن روزگار بود. گرایش به «توقّف» از سوی برخی از صحابه چون سعد بن ابی وقاص و عبدالله بن عمر به پندار این که در قضیه «جمل»، جنگی میان اصحاب پیامبر صلی الله علیه و آله و سلم در گرفته است وحق از باطل شناخته نیست، از هر دو سوی جنگ دوری گزیدند. این گروه در منابع، گاه با عنوان «معتزلهی نخستین» شناخته شدهاند.
پس از جنگ جمل، با فاصلهای اندک جنگ صفین میان امام علی علیه السلام و معاویه فرماندار شام از سوی عثمان در گرفت که آن نیز به نوبهی خود، مقطعی مهم در تاریخ نخستین افتراقهای کلامی سیاسی بود.
جریان «تحکیم» نه علت اصلی پدید آمدن گرایش جدیدی به نام «خوارج» و «محکّم»، بلکه مقطعی برای بروز گرایش شکل نایافته بود که در تعالیم مکتب زهدگرای عراق به ویژه کوفه داشت که تکیهاش در امور فردی بر عبادت ورزی و دنیا پرهیزی، و در حیات اجتماعی بر اقامهی حق و امر به معروف بود.
برای بازیابی ریشههای اندیشهی کلامی در عراق، باید به پایهگذاری نخستین قلعههای آموزش دینی در کوفه اشارت داشت که تعالیم سه تن از اصحاب پیامبر صلی الله علیه و آله و سلم حضرت علی علیه السلام ، عمر بن خطاب و عبدالله بن مسعود نقش پایه را ایفا کرده است.
برخی از یاران حضرت علی علیه السلام از صحابه و تابعان، از موءثرترین افراد در شکلگیری نخستین بنیادهای کلامی در کوفه بودهاند، از همین روست که آن سرزمین از صدر اسلام همواره به عنوان مرکز
_______________________________
* این قسمت مقاله تا پایان، تلخیص واقتباس از مقالهی تحقیقی و ارزشمند آقای احمد کتابچی در دانشنامهی اسلام ، جلد 8، ص 417 422 است.________________________________________
گرایشهای علوی و شیعی شهرت داشته است.
یکی از تعالیم حضرت علی علیه السلام اندیشهی کنار نهادن تبعیضهای قبیلهای و قومی و پذیرفتن عدالتی یکسان برای قریش و غیر قریش و برای عرب و غیر عرب بود که در 33 ق از سوی یاران آن حضرت به گونهای گسترده، به خصوص در کوفه مطرح گردید. این اندیشه که در اصل مبنایی سیاسی اخلاقی داشت، از آنجا که با «الأئمّة من قریش» در تقابل بود، مفهومی کلامی مییافت. در رأس حرکت یاد شده کسانی از برجستگان شیعه، چون مالک اشتر، صعصعة بن صوحان، کمیل بن زیاد و عمرو بن حَمِق قرار داشتند.(3) و در کنار آنان برخی چون عبدالله بن کوّاء حضور داشتند که پس از جریان تحکیم، به صف محکّمه پیوستند(4) و این تفکّر را به سان مبنایی در مبحث کلامی امامت، به نسلهای بعدی محکّمه و حتی گروههایی از غیر محکّمه منتقل ساختند.
بزرگترین حماسهی دینی در دهههای میانی سدهی 1 ق
پس از شهادت امام علی علیه السلام در 41 ق و خلافت چند ماههی امام حسن علیه السلام ، حکومت به معاویة بن ابیسفیان منتقل شد و بدین ترتیب عصر خلفای نخستین به سر آمد و دورهی اموی آغاز گشت. مجموع اوضاع و احوال اجتماعی و اقتصادی در آن دوره، زمینهای را برای گسترش «جور» از سوی فرمانروایان، و «فسق» از سوی آنان و نیز فرمانبرداران فراهم آورده بود که پس از مرگ معاویه، در دورهی حکومت فرزندش یزید (60 64 ق) به اوج خود رسید.
اگر چه پس از کنارهگیری امام حسن علیه السلام (امامت:41 50ق)، از منصب خلافت در 41ق، شیعه در صدد جنگ با امویان نبود و همین وضع تا مرگ معاویه در زمان امام حسین علیه السلام (امامت:50 61ق) نیز ادامه یافت، امّا ترویج تعالیم شیعی توسط رجال این مکتب و تأکید عالمان شیعه بر ستیز با جور و فسق گاه معاویه را بر آن میداشت تا بر خلاف پیمان خود با امام
_______________________________
3. ر.ک:تاریخ طبری:4/318 326.
4. همان؛ «رسالة إلی عبدالملک بن مروان»، ضمن العقود الفضیة، عبدالله بن اباض، مسقط ، 1403ق.________________________________________
حسن علیه السلام مبنی بر آزار نرساندن به احدی از «شیعهی علیعلیه السلام»(5)، کسانی چون حجر بن عدی و عمرو بن حَمِق را به قتل رساند.(6) اوج حرکت شیعه در ستیز با جور و فسق، حرکت امام حسین علیه السلام بر ضد یزید در 61ق بود که به شهادت آن حضرت انجامید و یاد آن به عنوان بزرگترین حماسهی دینی در تاریخ اسلام بر جای ماند.
سنت قیام به سیف در ستیز با جور و فسق، در دورههای بعد نیز از سوی برخی از رجال اهل بیت علیهم السلام و در رأس آنان زید فرزند امام زین العابدینعلیه السلام دنبال گردیده، و در شاخهی زیدی مذهب شیعه به عنوان تعلیمی اساسی شناخته شده است.(7) در استمرار این دههها، در خط اصلی مذهب تشیع، اگر چه پیشوای امامیه، حضرت امام زین العابدینعلیه السلام (امامت :61 95ق) قیام به سیف را قرین مصلحت نمیدیده، امّا در آموزشهای خود همواره پرهیز از دنیاگرایی و دوری از فسق را گوشزد کرده است و در جای جای صحیفه سجادیّه علاوه بر طرح مباحث کلامی مختلف، به عناصر مذکور هم پرداخته شده است.
افتراق بزرگ پر جنجالترین گروه فکری در دهههای میانی سدهی 1 ق
چگونگی به وجود آمدن گروه «محکّمه» و اساس تفکرّشان را در قضیهی «تحکیم» پیش از این، تذکر دادیم. پرجنجالترین گروه فکری در دهههای میانی سدهی 1ق، گروه «محکمه» بود. آنان با وجود دو گرایش: «قیام به سیف» و «قعود»، بر مبارزه با جور ستیزی و فسق اتفاق داشتند. در فاصلهی سالهای 37 تا 65ق به طور مستمر دو جریان تندرو و میانهرو در میان اهل تحکیم وجود داشت و میانه روان که «قَعَدَه» خوانده میشدند، اجتناب از قیام در برابر نظام جور و سکوت و تقیه را با شرایطی روا میشمردند.
در تعالیم اعتقادی گروه «محکّمه» که قبل از افتراق بزرگ، باید آنان را «محکّمه نخستین» نام نهاد، جز برخی آموزشهای اساسی چون تکفیر مخالفان و نظریات
_______________________________
5. ر.ک: مقاتل الطالبیین، ابوالفرج اصفهانی، ص 67، به کوشش احمد صقر، قاهره، 1368ق.
6. اعتراض امام حسین علیه السلام ، ر.ک:الاحتجاج، طبرسی: 1/297.
7. ر.ک: المقالات والفرق، سعد بن عبدالله اشعری، ص 18؛ الملل والنحل شهرستانی:1/137به بعد.________________________________________
عمومی در باب امامت چیزی دیده نمیشود و پیشینهی بیشتر مباحث کلامی به دورهی محکّمهی نخستین باز نمیگردد و اشاراتی بر دیگر مبانی اعتقادی آنان در آن روزگار بسیار اندک است.
اختلافات ریشهای سران محکّمه در اندیشههای اعتقادی سیاسی، به افتراقی اساسی انجامید. اینک فرقههای به وجود آمده از این گروه را به اختصار ذکر میکنیم و بحثهای تفصیلی هر گروه، در مباحث فرق و مذاهب باید پیگیری شود.
الف) ازارقه
نافع بن ازرق به همراه جمعی دیگر از محکّمان، در جریانات دینی اجتماعی آن روز، مواضع دینی تندی را ابراز کردند. نافع، ضمن برائت جستن از «قعده»، اعلام داشت که قیام، امری تخلف ناپذیر است.(8) وی که رهبری عدّهای را بر عهده گرفت و پیروان او بعدها «ازارقه» خوانده شدند، از چند ویژگی در دیدگاههای کلامی برخوردار بود:
در منزلت مخالفان از اهل قبله، نافع بن ازرق به صراحت آنان را به کفری به معنی خروج کامل از دین اسلام منتسب میساخت.(9) ازارقه تقیه را نه در عمل جایز میشمردند، نه در قول.(10) و این امر واجب شمردن هجرت و قیام به شمشیر را به طور منطقی به دنبال داشت. بازتاب عملی گرایشهای افراطی ازارقه به طور آشکار در شیوهی استعراض و کشتن مخالفان در مذهب دیده میشد، حتّی در برخورد با زنان و کودکان در صورت تعلّق به مذهب مخالف، ازرقیان به حکم شرک، استعراض و قتل آنان را جایز میشمردند.
ب) نَجَدات
گروه نَجَدات که نام از نجدة بن عامر گرفته بود، از گروههای معتدل محکّمه به شمار میرفت که بر خلاف ظاهر منابع فرقه شناختی، نه یک مکتب هماهنگ کلامی، بلکه بیشتر یک اتحادیهی سیاسی بود. نجده از 61ق در یمامه امامتی کوچک را پایهگذارد(11)و در حدود سال 68ق،
_______________________________
8. ر.ک: تاریخ طبری:5/568.
9. ر.ک: مقالات الإسلامیین، ص 86 87.
10. ر.ک: تاریخ طبری:5/479.
11. ر.ک: الفرق بین الفرق بغدادی، ص 52 54.________________________________________
امامت نجدات درگیر نزاعهای داخلی شد و با برافتادن آن در 73ق، تقریباً فرقهی نجدات منقرض شد.(12)
نجده و همفکران او را گرایشهایی معتدل بود و در نامهای از وی خطاب به نافع بن ازرق، راه و روشهایی چون جواز قعود، نهی از استعراض و ضرورت ادای امانتِ مخالفان مطرح شده است.(13) آنان دربارهی منزلت مرتکبان کبیره بر خلاف تمامی گروههای محکمه قایل به تکفیر نبوده، و نیز مرتکبان را سزاوار عذاب جاویدان ندانستهاند.(14)
ج) اباضیه
گروه اباضیه که پیشوای آن عبدالله بن اباض بود، از جمله گروههای به وجود آمده از افتراق بزرگ «محکمه» به شمار میرود. عبدالله بن اباض، شاخصترین رهبر محکمه در مخالفت با تندرویهای نافع بن ازرق بوده است.(15) پس از ابن اباض، موءثرترین شخصیت در شکلگیری تعالیم اباضیه، ابوالشعثاء جابر بن زید از تابعان نامدار بصره است که اباضیان او را به امامت میشناختند، هر چند که او از نظر آموزش، فاصلهی چندانی با حسن بصری نداشته است.
اگر چه حکومت اموی از دورهی ابن اباض، حضور این گروه را در بصره تحمل میکرد، امّا در پی بروز تندرویهایی در میان آنان، روابط حجاج با ایشان به تیرگی گرایید و جابر با شماری از سران اباضی به عمّان تبعید شد. این گروه، تاکنون در عمّان باقی ماندند و عمدهی تفکّرات کلامی و فقهی این سرزمین را به عهده دارند.
د) عجارده.
ه) ثعالبه.
و) صفریه.
و...
این گروهها هم زاییدهی افتراق بزرگ در محکمّهاند که غالباً در اواخر سدهی 1ق منقرض شدهاند.
آگاهی بیشتر از آنها را به کتب فرق و مذاهب، حوالت میدهیم.
_______________________________
12. ر.ک: الکامل، محمد مبرد:7/234 235.
13. ر.ک: مقالات الإسلامیین، ص 86.
14. ر.ک: الکامل:7/219؛ تاریخ طبری:5/566.
علاوه بر آنچه که گذشت، دهههای میانی سدهی نخست هجرت، قرین ظهور فرقههایی است که به صورت پایدار و ناپایدار در تاریخ علم کلام مورد تحلیل و بررسی قرار میگیرند. اینک نگاهی گذرا به مسایل و فرق کلامی این دوران خواهیم پرداخت.
عوامل پیدایش آرا و فرق کلامی
مجموعهی آرا و افکار اعتقادی به ویژه آنچه که به سدهی نخست هجرت برمیگردد دیدگاههای مختلفی را در باب مراحل پیشرفت علم کلام و تقسیمبندی دورههای آن را به وجود آورده است. شاید بتوان عوامل موءثر در چگونگی طرح مباحث اعتقادی و پیدایش فرق کلامی را از یک نگاه به دو دسته تقسیم کرد:
الف) عوامل داخلی یا درون دینی؛
ب) عوامل بیرونی یا برون دینی.
از جمله عوامل درون دینی در باب پیدایش انشعابات و اختلافات در میان امت اسلامی، مسایل دهگانهای است که بعضی از نویسندگان فرق و مذاهب(1)، آنه
_______________________________
1. ر.ک: الملل والنحل، شهرستانی:1/27 33، (المقدمة الرابعة).________________________________________
را چنین آوردهاند:
1. مشاجره و اختلاف در پاسخ نسبت به درخواست قلم و دوات از سوی پیامبر صلی الله علیه و آله و سلم هنگام بیماری آن حضرت.
2. نافرمانی عدّهای از صحابه در مسألهی تجهیز جیش اسامه.
3. انکار رحلت پیامبر صلی الله علیه و آله و سلم و اعلان عروج آسمانی آن حضرت صلی الله علیه و آله و سلم از سوی عمر بن خطاب.
4. اختلاف در محل دفن پیامبرصلی الله علیه و آله و سلم(مکه؟، مدینه؟، داخل مسجد النبیصلی الله علیه و آله و سلم؟، مسجد الأقصی؟ و...).
5. امامت و جانشینی پیامبر صلی الله علیه و آله و سلم، (بر اساس وصایت و نصب یا انتخاب؟ از انصار؟، مهاجران؟، قبایل دیگر ؟ و...).
6. ارث بر جای گذاشتن پیامبر صلی الله علیه و آله و سلم، یا هیچ مالی از آن حضرت به ارث گذاشته نشد، حتی خانهها و وسایل شخصی، و اموالی که پیش از رحلت، بخشیده بود! و....
7. چگونگی مبارزه با مانع الزکاة (ارتداد و یا عدم ارتداد آنان و...).
8. حکم تعیین خلیفه از سوی ابوبکر، (ارزش و وجاهت قانونی وحقوق دینی سیاسی وصیّت ابوبکر و...).
9. به رسمیت یا غیر رسمیت شناختن حکم شورا در انتخاب خلیفه و نیز تعیین اعضای شورا و....
10. حکم «ناکثین» و «مارقین» و «قاسطین» در نیمهی دوم دههی چهارم هجرت و ....
در بخش عوامل برون دینی، مواردی را نیز بر شمردهاند(2) که بعضی از آنها عبارتند از:
الف) تحولات فکری به واسطهی آمیزش مسلمانان با ملل دیگر و پیدا شدن حسّ کنجکاوی در چگونگی وعلل عقلی مسایل گوناگون دینی و ایمانی.
ب) تحوّلات اقتصادی و گسترش شوءون زندگانی، و پدید آمدن نیازهای فردی واجتماعی جدید، مانند: نیاز به اطّبای غیر مسلمان، علم نجوم، ترجمه کتابها به زبان یونانی، سریانی، عبری، هندی، ایرانی و....
_______________________________
2. ر.ک: تمهید الاُصول شیخ طوسی، مقدمهی مترجم، ص 29 33، عبدالحسین مشکوة الدینی.________________________________________
ج) تعصّبات نژادی و انگیزههای گوناگون سیاسی و اظهار نظرهای ورشکستگان سیاسی اجتماعی.
پیدایش فرق و اندیشههای کلامی در عراق*
موضعگیریها، اختلافات و وضعیت دینی و سیاسیِدهههای دوم تا چهارم هجرت، گرایشهای تازهای را به وجود آورد که بعضی از آنها، نتایج حرکات سیاسی آن روزگار بود. گرایش به «توقّف» از سوی برخی از صحابه چون سعد بن ابی وقاص و عبدالله بن عمر به پندار این که در قضیه «جمل»، جنگی میان اصحاب پیامبر صلی الله علیه و آله و سلم در گرفته است وحق از باطل شناخته نیست، از هر دو سوی جنگ دوری گزیدند. این گروه در منابع، گاه با عنوان «معتزلهی نخستین» شناخته شدهاند.
پس از جنگ جمل، با فاصلهای اندک جنگ صفین میان امام علی علیه السلام و معاویه فرماندار شام از سوی عثمان در گرفت که آن نیز به نوبهی خود، مقطعی مهم در تاریخ نخستین افتراقهای کلامی سیاسی بود.
جریان «تحکیم» نه علت اصلی پدید آمدن گرایش جدیدی به نام «خوارج» و «محکّم»، بلکه مقطعی برای بروز گرایش شکل نایافته بود که در تعالیم مکتب زهدگرای عراق به ویژه کوفه داشت که تکیهاش در امور فردی بر عبادت ورزی و دنیا پرهیزی، و در حیات اجتماعی بر اقامهی حق و امر به معروف بود.
برای بازیابی ریشههای اندیشهی کلامی در عراق، باید به پایهگذاری نخستین قلعههای آموزش دینی در کوفه اشارت داشت که تعالیم سه تن از اصحاب پیامبر صلی الله علیه و آله و سلم حضرت علی علیه السلام ، عمر بن خطاب و عبدالله بن مسعود نقش پایه را ایفا کرده است.
برخی از یاران حضرت علی علیه السلام از صحابه و تابعان، از موءثرترین افراد در شکلگیری نخستین بنیادهای کلامی در کوفه بودهاند، از همین روست که آن سرزمین از صدر اسلام همواره به عنوان مرکز
_______________________________
* این قسمت مقاله تا پایان، تلخیص واقتباس از مقالهی تحقیقی و ارزشمند آقای احمد کتابچی در دانشنامهی اسلام ، جلد 8، ص 417 422 است.________________________________________
گرایشهای علوی و شیعی شهرت داشته است.
یکی از تعالیم حضرت علی علیه السلام اندیشهی کنار نهادن تبعیضهای قبیلهای و قومی و پذیرفتن عدالتی یکسان برای قریش و غیر قریش و برای عرب و غیر عرب بود که در 33 ق از سوی یاران آن حضرت به گونهای گسترده، به خصوص در کوفه مطرح گردید. این اندیشه که در اصل مبنایی سیاسی اخلاقی داشت، از آنجا که با «الأئمّة من قریش» در تقابل بود، مفهومی کلامی مییافت. در رأس حرکت یاد شده کسانی از برجستگان شیعه، چون مالک اشتر، صعصعة بن صوحان، کمیل بن زیاد و عمرو بن حَمِق قرار داشتند.(3) و در کنار آنان برخی چون عبدالله بن کوّاء حضور داشتند که پس از جریان تحکیم، به صف محکّمه پیوستند(4) و این تفکّر را به سان مبنایی در مبحث کلامی امامت، به نسلهای بعدی محکّمه و حتی گروههایی از غیر محکّمه منتقل ساختند.
بزرگترین حماسهی دینی در دهههای میانی سدهی 1 ق
پس از شهادت امام علی علیه السلام در 41 ق و خلافت چند ماههی امام حسن علیه السلام ، حکومت به معاویة بن ابیسفیان منتقل شد و بدین ترتیب عصر خلفای نخستین به سر آمد و دورهی اموی آغاز گشت. مجموع اوضاع و احوال اجتماعی و اقتصادی در آن دوره، زمینهای را برای گسترش «جور» از سوی فرمانروایان، و «فسق» از سوی آنان و نیز فرمانبرداران فراهم آورده بود که پس از مرگ معاویه، در دورهی حکومت فرزندش یزید (60 64 ق) به اوج خود رسید.
اگر چه پس از کنارهگیری امام حسن علیه السلام (امامت:41 50ق)، از منصب خلافت در 41ق، شیعه در صدد جنگ با امویان نبود و همین وضع تا مرگ معاویه در زمان امام حسین علیه السلام (امامت:50 61ق) نیز ادامه یافت، امّا ترویج تعالیم شیعی توسط رجال این مکتب و تأکید عالمان شیعه بر ستیز با جور و فسق گاه معاویه را بر آن میداشت تا بر خلاف پیمان خود با امام
_______________________________
3. ر.ک:تاریخ طبری:4/318 326.
4. همان؛ «رسالة إلی عبدالملک بن مروان»، ضمن العقود الفضیة، عبدالله بن اباض، مسقط ، 1403ق.________________________________________
حسن علیه السلام مبنی بر آزار نرساندن به احدی از «شیعهی علیعلیه السلام»(5)، کسانی چون حجر بن عدی و عمرو بن حَمِق را به قتل رساند.(6) اوج حرکت شیعه در ستیز با جور و فسق، حرکت امام حسین علیه السلام بر ضد یزید در 61ق بود که به شهادت آن حضرت انجامید و یاد آن به عنوان بزرگترین حماسهی دینی در تاریخ اسلام بر جای ماند.
سنت قیام به سیف در ستیز با جور و فسق، در دورههای بعد نیز از سوی برخی از رجال اهل بیت علیهم السلام و در رأس آنان زید فرزند امام زین العابدینعلیه السلام دنبال گردیده، و در شاخهی زیدی مذهب شیعه به عنوان تعلیمی اساسی شناخته شده است.(7) در استمرار این دههها، در خط اصلی مذهب تشیع، اگر چه پیشوای امامیه، حضرت امام زین العابدینعلیه السلام (امامت :61 95ق) قیام به سیف را قرین مصلحت نمیدیده، امّا در آموزشهای خود همواره پرهیز از دنیاگرایی و دوری از فسق را گوشزد کرده است و در جای جای صحیفه سجادیّه علاوه بر طرح مباحث کلامی مختلف، به عناصر مذکور هم پرداخته شده است.
افتراق بزرگ پر جنجالترین گروه فکری در دهههای میانی سدهی 1 ق
چگونگی به وجود آمدن گروه «محکّمه» و اساس تفکرّشان را در قضیهی «تحکیم» پیش از این، تذکر دادیم. پرجنجالترین گروه فکری در دهههای میانی سدهی 1ق، گروه «محکمه» بود. آنان با وجود دو گرایش: «قیام به سیف» و «قعود»، بر مبارزه با جور ستیزی و فسق اتفاق داشتند. در فاصلهی سالهای 37 تا 65ق به طور مستمر دو جریان تندرو و میانهرو در میان اهل تحکیم وجود داشت و میانه روان که «قَعَدَه» خوانده میشدند، اجتناب از قیام در برابر نظام جور و سکوت و تقیه را با شرایطی روا میشمردند.
در تعالیم اعتقادی گروه «محکّمه» که قبل از افتراق بزرگ، باید آنان را «محکّمه نخستین» نام نهاد، جز برخی آموزشهای اساسی چون تکفیر مخالفان و نظریات
_______________________________
5. ر.ک: مقاتل الطالبیین، ابوالفرج اصفهانی، ص 67، به کوشش احمد صقر، قاهره، 1368ق.
6. اعتراض امام حسین علیه السلام ، ر.ک:الاحتجاج، طبرسی: 1/297.
7. ر.ک: المقالات والفرق، سعد بن عبدالله اشعری، ص 18؛ الملل والنحل شهرستانی:1/137به بعد.________________________________________
عمومی در باب امامت چیزی دیده نمیشود و پیشینهی بیشتر مباحث کلامی به دورهی محکّمهی نخستین باز نمیگردد و اشاراتی بر دیگر مبانی اعتقادی آنان در آن روزگار بسیار اندک است.
اختلافات ریشهای سران محکّمه در اندیشههای اعتقادی سیاسی، به افتراقی اساسی انجامید. اینک فرقههای به وجود آمده از این گروه را به اختصار ذکر میکنیم و بحثهای تفصیلی هر گروه، در مباحث فرق و مذاهب باید پیگیری شود.
الف) ازارقه
نافع بن ازرق به همراه جمعی دیگر از محکّمان، در جریانات دینی اجتماعی آن روز، مواضع دینی تندی را ابراز کردند. نافع، ضمن برائت جستن از «قعده»، اعلام داشت که قیام، امری تخلف ناپذیر است.(8) وی که رهبری عدّهای را بر عهده گرفت و پیروان او بعدها «ازارقه» خوانده شدند، از چند ویژگی در دیدگاههای کلامی برخوردار بود:
در منزلت مخالفان از اهل قبله، نافع بن ازرق به صراحت آنان را به کفری به معنی خروج کامل از دین اسلام منتسب میساخت.(9) ازارقه تقیه را نه در عمل جایز میشمردند، نه در قول.(10) و این امر واجب شمردن هجرت و قیام به شمشیر را به طور منطقی به دنبال داشت. بازتاب عملی گرایشهای افراطی ازارقه به طور آشکار در شیوهی استعراض و کشتن مخالفان در مذهب دیده میشد، حتّی در برخورد با زنان و کودکان در صورت تعلّق به مذهب مخالف، ازرقیان به حکم شرک، استعراض و قتل آنان را جایز میشمردند.
ب) نَجَدات
گروه نَجَدات که نام از نجدة بن عامر گرفته بود، از گروههای معتدل محکّمه به شمار میرفت که بر خلاف ظاهر منابع فرقه شناختی، نه یک مکتب هماهنگ کلامی، بلکه بیشتر یک اتحادیهی سیاسی بود. نجده از 61ق در یمامه امامتی کوچک را پایهگذارد(11)و در حدود سال 68ق،
_______________________________
8. ر.ک: تاریخ طبری:5/568.
9. ر.ک: مقالات الإسلامیین، ص 86 87.
10. ر.ک: تاریخ طبری:5/479.
11. ر.ک: الفرق بین الفرق بغدادی، ص 52 54.________________________________________
امامت نجدات درگیر نزاعهای داخلی شد و با برافتادن آن در 73ق، تقریباً فرقهی نجدات منقرض شد.(12)
نجده و همفکران او را گرایشهایی معتدل بود و در نامهای از وی خطاب به نافع بن ازرق، راه و روشهایی چون جواز قعود، نهی از استعراض و ضرورت ادای امانتِ مخالفان مطرح شده است.(13) آنان دربارهی منزلت مرتکبان کبیره بر خلاف تمامی گروههای محکمه قایل به تکفیر نبوده، و نیز مرتکبان را سزاوار عذاب جاویدان ندانستهاند.(14)
ج) اباضیه
گروه اباضیه که پیشوای آن عبدالله بن اباض بود، از جمله گروههای به وجود آمده از افتراق بزرگ «محکمه» به شمار میرود. عبدالله بن اباض، شاخصترین رهبر محکمه در مخالفت با تندرویهای نافع بن ازرق بوده است.(15) پس از ابن اباض، موءثرترین شخصیت در شکلگیری تعالیم اباضیه، ابوالشعثاء جابر بن زید از تابعان نامدار بصره است که اباضیان او را به امامت میشناختند، هر چند که او از نظر آموزش، فاصلهی چندانی با حسن بصری نداشته است.
اگر چه حکومت اموی از دورهی ابن اباض، حضور این گروه را در بصره تحمل میکرد، امّا در پی بروز تندرویهایی در میان آنان، روابط حجاج با ایشان به تیرگی گرایید و جابر با شماری از سران اباضی به عمّان تبعید شد. این گروه، تاکنون در عمّان باقی ماندند و عمدهی تفکّرات کلامی و فقهی این سرزمین را به عهده دارند.
د) عجارده.
ه) ثعالبه.
و) صفریه.
و...
این گروهها هم زاییدهی افتراق بزرگ در محکمّهاند که غالباً در اواخر سدهی 1ق منقرض شدهاند.
آگاهی بیشتر از آنها را به کتب فرق و مذاهب، حوالت میدهیم.
_______________________________
12. ر.ک: الکامل، محمد مبرد:7/234 235.
13. ر.ک: مقالات الإسلامیین، ص 86.
14. ر.ک: الکامل:7/219؛ تاریخ طبری:5/566.