آرشیو

آرشیو شماره ها:
۶۲

چکیده

متن

در ادامه‏ی گزارش از عقاید عصر رسالت و زمینه‏های پیدایش مباحث اعتقادی، در باب ظهور فرقه‏های کلامی و گزیده‏هایی از مسایل اعتقادی که از سوی امیرموءمنان علیه السلام به یادگار مانده است، به اجمال در قسمت‏های پیشین این سلسله مباحث، گزارشی داده شد.
علاوه بر آنچه که گذشت، دهه‏های میانی سده‏ی نخست هجرت، قرین ظهور فرقه‏هایی است که به صورت پایدار و ناپایدار در تاریخ علم کلام مورد تحلیل و بررسی قرار می‏گیرند. اینک نگاهی گذرا به مسایل و فرق کلامی این دوران خواهیم پرداخت.
عوامل پیدایش آرا و فرق کلامی
مجموعه‏ی آرا و افکار اعتقادی به ویژه آنچه که به سده‏ی نخست هجرت برمی‏گردد دیدگاه‏های مختلفی را در باب مراحل پیشرفت علم کلام و تقسیم‏بندی دوره‏های آن را به وجود آورده است. شاید بتوان عوامل موءثر در چگونگی طرح مباحث اعتقادی و پیدایش فرق کلامی را از یک نگاه به دو دسته تقسیم کرد:
الف) عوامل داخلی یا درون دینی؛
ب) عوامل بیرونی یا برون دینی.
از جمله عوامل درون دینی در باب پیدایش انشعابات و اختلافات در میان امت اسلامی، مسایل ده‏گانه‏ای است که بعضی از نویسندگان فرق و مذاهب(1)، آنه
_______________________________
1. ر.ک: الملل والنحل، شهرستانی:1/27 33، (المقدمة الرابعة).________________________________________
را چنین آورده‏اند:
1. مشاجره و اختلاف در پاسخ نسبت به درخواست قلم و دوات از سوی پیامبر صلی الله علیه و آله و سلم هنگام بیماری آن حضرت.
2. نافرمانی عدّه‏ای از صحابه در مسأله‏ی تجهیز جیش اسامه.
3. انکار رحلت پیامبر صلی الله علیه و آله و سلم و اعلان عروج آسمانی آن حضرت صلی الله علیه و آله و سلم از سوی عمر بن خطاب.
4. اختلاف در محل دفن پیامبرصلی الله علیه و آله و سلم(مکه؟، مدینه؟، داخل مسجد النبی‏صلی الله علیه و آله و سلم؟، مسجد الأقصی؟ و...).
5. امامت و جانشینی پیامبر صلی الله علیه و آله و سلم، (بر اساس وصایت و نصب یا انتخاب؟ از انصار؟، مهاجران؟، قبایل دیگر ؟ و...).
6. ارث بر جای گذاشتن پیامبر صلی الله علیه و آله و سلم، یا هیچ مالی از آن حضرت به ارث گذاشته نشد، حتی خانه‏ها و وسایل شخصی، و اموالی که پیش از رحلت، بخشیده بود! و....
7. چگونگی مبارزه با مانع الزکاة (ارتداد و یا عدم ارتداد آنان و...).
8. حکم تعیین خلیفه از سوی ابوبکر، (ارزش و وجاهت قانونی وحقوق دینی سیاسی وصیّت ابوبکر و...).
9. به رسمیت یا غیر رسمیت شناختن حکم شورا در انتخاب خلیفه و نیز تعیین اعضای شورا و....
10. حکم «ناکثین» و «مارقین» و «قاسطین» در نیمه‏ی دوم دهه‏ی چهارم هجرت و ....
در بخش عوامل برون دینی، مواردی را نیز بر شمرده‏اند(2) که بعضی از آنها عبارتند از:
الف) تحولات فکری به واسطه‏ی آمیزش مسلمانان با ملل دیگر و پیدا شدن حسّ کنجکاوی در چگونگی وعلل عقلی مسایل گوناگون دینی و ایمانی.
ب) تحوّلات اقتصادی و گسترش شوءون زندگانی، و پدید آمدن نیازهای فردی واجتماعی جدید، مانند: نیاز به اطّبای غیر مسلمان، علم نجوم، ترجمه کتابها به زبان یونانی، سریانی، عبری، هندی، ایرانی و....
_______________________________
2. ر.ک: تمهید الاُصول شیخ طوسی، مقدمه‏ی مترجم، ص 29 33، عبدالحسین مشکوة الدینی.________________________________________
ج) تعصّبات نژادی و انگیزه‏های گوناگون سیاسی و اظهار نظرهای ورشکستگان سیاسی اجتماعی.
پیدایش فرق و اندیشه‏های کلامی در عراق*
موضع‏گیری‏ها، اختلافات و وضعیت دینی و سیاسیِ‏دهه‏های دوم تا چهارم هجرت، گرایش‏های تازه‏ای را به وجود آورد که بعضی از آنها، نتایج حرکات سیاسی آن روزگار بود. گرایش به «توقّف» از سوی برخی از صحابه چون سعد بن ابی وقاص و عبدالله بن عمر به پندار این که در قضیه «جمل»، جنگی میان اصحاب پیامبر صلی الله علیه و آله و سلم در گرفته است وحق از باطل شناخته نیست، از هر دو سوی جنگ دوری گزیدند. این گروه در منابع، گاه با عنوان «معتزله‏ی نخستین» شناخته شده‏اند.
پس از جنگ جمل، با فاصله‏ای اندک جنگ صفین میان امام علی علیه السلام و معاویه فرماندار شام از سوی عثمان در گرفت که آن نیز به نوبه‏ی خود، مقطعی مهم در تاریخ نخستین افتراق‏های کلامی سیاسی بود.
جریان «تحکیم» نه علت اصلی پدید آمدن گرایش جدیدی به نام «خوارج» و «محکّم»، بلکه مقطعی برای بروز گرایش شکل نایافته بود که در تعالیم مکتب زهدگرای عراق به ویژه کوفه داشت که تکیه‏اش در امور فردی بر عبادت ورزی و دنیا پرهیزی، و در حیات اجتماعی بر اقامه‏ی حق و امر به معروف بود.
برای بازیابی ریشه‏های اندیشه‏ی کلامی در عراق، باید به پایه‏گذاری نخستین قلعه‏های آموزش دینی در کوفه اشارت داشت که تعالیم سه تن از اصحاب پیامبر صلی الله علیه و آله و سلم حضرت علی علیه السلام ، عمر بن خطاب و عبدالله بن مسعود نقش پایه را ایفا کرده است.
برخی از یاران حضرت علی علیه السلام از صحابه و تابعان، از موءثرترین افراد در شکل‏گیری نخستین بنیادهای کلامی در کوفه بوده‏اند، از همین روست که آن سرزمین از صدر اسلام همواره به عنوان مرکز
_______________________________
* این قسمت مقاله تا پایان، تلخیص واقتباس از مقاله‏ی تحقیقی و ارزشمند آقای احمد کتابچی در دانشنامه‏ی اسلام ، جلد 8، ص 417 422 است.________________________________________
گرایش‏های علوی و شیعی شهرت داشته است.
یکی از تعالیم حضرت علی علیه السلام اندیشه‏ی کنار نهادن تبعیض‏های قبیله‏ای و قومی و پذیرفتن عدالتی یکسان برای قریش و غیر قریش و برای عرب و غیر عرب بود که در 33 ق از سوی یاران آن حضرت به گونه‏ای گسترده، به خصوص در کوفه مطرح گردید. این اندیشه که در اصل مبنایی سیاسی اخلاقی داشت، از آنجا که با «الأئمّة من قریش» در تقابل بود، مفهومی کلامی می‏یافت. در رأس حرکت یاد شده کسانی از برجستگان شیعه، چون مالک اشتر، صعصعة بن صوحان، کمیل بن زیاد و عمرو بن حَمِق قرار داشتند.(3) و در کنار آنان برخی چون عبدالله بن کوّاء حضور داشتند که پس از جریان تحکیم، به صف محکّمه پیوستند(4) و این تفکّر را به سان مبنایی در مبحث کلامی امامت، به نسل‏های بعدی محکّمه و حتی گروه‏هایی از غیر محکّمه منتقل ساختند.
بزرگترین حماسه‏ی دینی در دهه‏های میانی سده‏ی 1 ق
پس از شهادت امام علی علیه السلام در 41 ق و خلافت چند ماهه‏ی امام حسن علیه السلام ، حکومت به معاویة بن ابی‏سفیان منتقل شد و بدین ترتیب عصر خلفای نخستین به سر آمد و دوره‏ی اموی آغاز گشت. مجموع اوضاع و احوال اجتماعی و اقتصادی در آن دوره، زمینه‏ای را برای گسترش «جور» از سوی فرمانروایان، و «فسق» از سوی آنان و نیز فرمانبرداران فراهم آورده بود که پس از مرگ معاویه، در دوره‏ی حکومت فرزندش یزید (60 64 ق) به اوج خود رسید.
اگر چه پس از کناره‏گیری امام حسن علیه السلام (امامت:41 50ق)، از منصب خلافت در 41ق، شیعه در صدد جنگ با امویان نبود و همین وضع تا مرگ معاویه در زمان امام حسین علیه السلام (امامت:50 61ق) نیز ادامه یافت، امّا ترویج تعالیم شیعی توسط رجال این مکتب و تأکید عالمان شیعه بر ستیز با جور و فسق گاه معاویه را بر آن می‏داشت تا بر خلاف پیمان خود با امام
_______________________________
3. ر.ک:تاریخ طبری:4/318 326.
4. همان؛ «رسالة إلی عبدالملک بن مروان»، ضمن العقود الفضیة، عبدالله بن اباض، مسقط ، 1403ق.________________________________________
حسن علیه السلام مبنی بر آزار نرساندن به احدی از «شیعه‏ی علی‏علیه السلام»(5)، کسانی چون حجر بن عدی و عمرو بن حَمِق را به قتل رساند.(6) اوج حرکت شیعه در ستیز با جور و فسق، حرکت امام حسین علیه السلام بر ضد یزید در 61ق بود که به شهادت آن حضرت انجامید و یاد آن به عنوان بزرگترین حماسه‏ی دینی در تاریخ اسلام بر جای ماند.
سنت قیام به سیف در ستیز با جور و فسق، در دوره‏های بعد نیز از سوی برخی از رجال اهل بیت علیهم السلام و در رأس آنان زید فرزند امام زین العابدین‏علیه السلام دنبال گردیده، و در شاخه‏ی زیدی مذهب شیعه به عنوان تعلیمی اساسی شناخته شده است.(7) در استمرار این دهه‏ها، در خط اصلی مذهب تشیع، اگر چه پیشوای امامیه، حضرت امام زین العابدین‏علیه السلام (امامت :61 95ق) قیام به سیف را قرین مصلحت نمی‏دیده، امّا در آموزش‏های خود همواره پرهیز از دنیاگرایی و دوری از فسق را گوشزد کرده است و در جای جای صحیفه سجادیّه علاوه بر طرح مباحث کلامی مختلف، به عناصر مذکور هم پرداخته شده است.
افتراق بزرگ پر جنجال‏ترین گروه فکری در دهه‏های میانی سده‏ی 1 ق
چگونگی به وجود آمدن گروه «محکّمه» و اساس تفکرّشان را در قضیه‏ی «تحکیم» پیش از این، تذکر دادیم. پرجنجال‏ترین گروه فکری در دهه‏های میانی سده‏ی 1ق، گروه «محکمه» بود. آنان با وجود دو گرایش: «قیام به سیف» و «قعود»، بر مبارزه با جور ستیزی و فسق اتفاق داشتند. در فاصله‏ی سال‏های 37 تا 65ق به طور مستمر دو جریان تندرو و میانه‏رو در میان اهل تحکیم وجود داشت و میانه روان که «قَعَدَه» خوانده می‏شدند، اجتناب از قیام در برابر نظام جور و سکوت و تقیه را با شرایطی روا می‏شمردند.
در تعالیم اعتقادی گروه «محکّمه» که قبل از افتراق بزرگ، باید آنان را «محکّمه نخستین» نام نهاد، جز برخی آموزش‏های اساسی چون تکفیر مخالفان و نظریات
_______________________________
5. ر.ک: مقاتل الطالبیین، ابوالفرج اصفهانی، ص 67، به کوشش احمد صقر، قاهره، 1368ق.
6. اعتراض امام حسین علیه السلام ، ر.ک:الاحتجاج، طبرسی: 1/297.
7. ر.ک: المقالات والفرق، سعد بن عبدالله اشعری، ص 18؛ الملل والنحل شهرستانی:1/137به بعد.________________________________________
عمومی در باب امامت چیزی دیده نمی‏شود و پیشینه‏ی بیشتر مباحث کلامی به دوره‏ی محکّمه‏ی نخستین باز نمی‏گردد و اشاراتی بر دیگر مبانی اعتقادی آنان در آن روزگار بسیار اندک است.
اختلافات ریشه‏ای سران محکّمه در اندیشه‏های اعتقادی سیاسی، به افتراقی اساسی انجامید. اینک فرقه‏های به وجود آمده از این گروه را به اختصار ذکر می‏کنیم و بحث‏های تفصیلی هر گروه، در مباحث فرق و مذاهب باید پیگیری شود.
الف) ازارقه
نافع بن ازرق به همراه جمعی دیگر از محکّمان، در جریانات دینی اجتماعی آن روز، مواضع دینی تندی را ابراز کردند. نافع، ضمن برائت جستن از «قعده»، اعلام داشت که قیام، امری تخلف ناپذیر است.(8) وی که رهبری عدّه‏ای را بر عهده گرفت و پیروان او بعدها «ازارقه» خوانده شدند، از چند ویژگی در دیدگاه‏های کلامی برخوردار بود:
در منزلت مخالفان از اهل قبله، نافع بن ازرق به صراحت آنان را به کفری به معنی خروج کامل از دین اسلام منتسب می‏ساخت.(9) ازارقه تقیه را نه در عمل جایز می‏شمردند، نه در قول.(10) و این امر واجب شمردن هجرت و قیام به شمشیر را به طور منطقی به دنبال داشت. بازتاب عملی گرایش‏های افراطی ازارقه به طور آشکار در شیوه‏ی استعراض و کشتن مخالفان در مذهب دیده می‏شد، حتّی در برخورد با زنان و کودکان در صورت تعلّق به مذهب مخالف، ازرقیان به حکم شرک، استعراض و قتل آنان را جایز می‏شمردند.
ب) نَجَدات
گروه نَجَدات که نام از نجدة بن عامر گرفته بود، از گروه‏های معتدل محکّمه به شمار می‏رفت که بر خلاف ظاهر منابع فرقه شناختی، نه یک مکتب هماهنگ کلامی، بلکه بیشتر یک اتحادیه‏ی سیاسی بود. نجده از 61ق در یمامه امامتی کوچک را پایه‏گذارد(11)و در حدود سال 68ق،
_______________________________
8. ر.ک: تاریخ طبری:5/568.
9. ر.ک: مقالات الإسلامیین، ص 86 87.
10. ر.ک: تاریخ طبری:5/479.
11. ر.ک: الفرق بین الفرق بغدادی، ص 52 54.________________________________________
امامت نجدات درگیر نزاع‏های داخلی شد و با برافتادن آن در 73ق، تقریباً فرقه‏ی نجدات منقرض شد.(12)
نجده و همفکران او را گرایش‏هایی معتدل بود و در نامه‏ای از وی خطاب به نافع بن ازرق، راه و روش‏هایی چون جواز قعود، نهی از استعراض و ضرورت ادای امانتِ مخالفان مطرح شده است.(13) آنان درباره‏ی منزلت مرتکبان کبیره بر خلاف تمامی گروه‏های محکمه قایل به تکفیر نبوده، و نیز مرتکبان را سزاوار عذاب جاویدان ندانسته‏اند.(14)
ج) اباضیه
گروه اباضیه که پیشوای آن عبدالله بن اباض بود، از جمله گروه‏های به وجود آمده از افتراق بزرگ «محکمه» به شمار می‏رود. عبدالله بن اباض، شاخص‏ترین رهبر محکمه در مخالفت با تندروی‏های نافع بن ازرق بوده است.(15) پس از ابن اباض، موءثرترین شخصیت در شکل‏گیری تعالیم اباضیه، ابوالشعثاء جابر بن زید از تابعان نامدار بصره است که اباضیان او را به امامت می‏شناختند، هر چند که او از نظر آموزش، فاصله‏ی چندانی با حسن بصری نداشته است.
اگر چه حکومت اموی از دوره‏ی ابن اباض، حضور این گروه را در بصره تحمل می‏کرد، امّا در پی بروز تندروی‏هایی در میان آنان، روابط حجاج با ایشان به تیرگی گرایید و جابر با شماری از سران اباضی به عمّان تبعید شد. این گروه، تاکنون در عمّان باقی ماندند و عمده‏ی تفکّرات کلامی و فقهی این سرزمین را به عهده دارند.
د) عجارده.
ه) ثعالبه.
و) صفریه.
و...
این گروه‏ها هم زاییده‏ی افتراق بزرگ در محکمّه‏اند که غالباً در اواخر سده‏ی 1ق منقرض شده‏اند.
آگاهی بیشتر از آنها را به کتب فرق و مذاهب، حوالت می‏دهیم.
_______________________________
12. ر.ک: الکامل، محمد مبرد:7/234 235.
13. ر.ک: مقالات الإسلامیین، ص 86.
14. ر.ک: الکامل:7/219؛ تاریخ طبری:5/566.

تبلیغات