سیری در مفاهیم قرآن
حوزه های تخصصی:
دریافت مقاله
آرشیو
چکیده
متن
قرآن
«قرآن»در اصل به معنی خواندن است و نیز«علم»است برای کتاب شریفی که آیات آن از جانب خداوند بر پیامبر(صلی الله علیه و آله)نازل شده، و به اعتبار آن که خواندنی است.زیرا قرآن کتابی است که باید آن را خواند و در آیات و معانی آن تدبر کرد.بعضی قرآن را در اصل به معنی جمع گرفتهاند، زیرا اصل«قرء»به معنی جمع است.در این صورت میتوان گفت، قرآن یعنی جامع حقایق و سخنان خداوند.ولی معنای اول را بهتر دانستهاند. (1)
ویژگیهای قرآن
1.قرآن بزرگ و عظیم است:«و لقد آتیناک سبعا من المثانی و القرآن العظیم» (2) :ما به تو سورهی حمد و قرآن عظیم دادیم.
علی علیه السلام دربارهی قرآن کریم در کتاب شریف نهج البلاغه میفرماید:«و اعلموا انّ هذا القرآن هو النّاصح الّذی لا یغشّ، و الهادی الّذی لا یضلّ، و المحدّث الّذی لا یکذب، و ما جالس هذا القرآن احد الاّقام عنه بزیادة او نقصان، زیادة فی هدی، او نقصان من عمی. و اعلموا انّه لیس علی احد بعد القرآن من فاقة، و لا لاحد قبل القرآن من غنی»: (3) :آگاه باشید! همانا این قرآن پند دهندهای است که نمیفریبد و هدایت کنندهای است که گمراه نمیسازد و سخنگویی است که هرگز دروغ نمیگوید.کسی با قرآن همنشین نشد، مگر آن که بر او افزود یا از او کاست؛افزودن در هدایت و کاهش از کوردلی و گمراهی.آگاه باشید!هر کسی، با داشتن قرآن نیازی ندارد و بدون قرآن بینیاز نخواهد بود.
2.قرآن امام و رحمت است:«افمن کان علی بیّنة من ربّه و یتلوه شاهد منه و من قبله کتاب موسی اماما و رحمة» (4) :آیا آن کس که دلیل آشکاری از پروردگار خویش دارد و به دنبال آن شاهدی از سوی اوست و پیش از آن، کتاب موسی پیشوا و رحمت بود(گواهی بر آن میدهد، همچون کسی است که چنین نباشد)؟
علی علیه السلام در نهج البلاغه برای دور نشدن از قرآن کریم هشدار میدهد:«و انّه سیأتی علیکم من بعدی زمان لیس فیه شیء اخفی من الحقّ و لا اظهر من الباطل و لا اکثر من الکذب علی اللّه و رسوله...فالکتاب و اهله فی ذلک الزّمان فی النّاس و لیسا فیهم، و معهم و لیسا معهم!لانّ الضّلالة لا توافق الهدی...کانّهم ائمّة الکتاب و لیس الکتاب امامهم، فلم یبقعندهم منه الاّ اسمه، و لا یعرفون الاّ خطّه و زبره» (5) :همانا پس از روزگاری بر شما فرا میرسد که چیزی پنهانتر از حق و آشکارتر از باطل و فراوانتر از دروغ به خدا و پیامبرش نباشد...
پس قرآن و پیروانش در میان مردمند، اما گویا حضور ندارند.با مردمند، ولی از آنها بریدهاند.زیرا گمراهی و هدایت هرگز هماهنگ نشوند؛گرچه کنار یکدیگر قرار بگیرند.گویی آنان پیشوای قرآن هستند و قرآن پیشوا و امام آنان نیست.پس از قرآن جز نامی نزدشان باقی نماند و آنان جز خطی از قرآن نشناسند.
3.قرآن أحسن الحدیث است:«اللّه نزّل احسن الحدیث کتابا متشابها مثانی تقشعرّ منه جلود الّذین یخشون ربّهم ثمّ تلین جلودهم و قلوبهم الی ذکر اللّه» (6) :خداوند بهترین سخن را نازل کرده است؛کتابی که آیاتش(در لطف و زیبایی و عمق و محتوا)همانند یکدیگرند.آیاتی مکرر دارد(با تکراری شوق انگیز)که از شنیدن آنها لرزه بر اندام کسانی که از پروردگارشان میترسند افتد، سپس برون و درونشان نرم و متوجه ذکر خدا میشود.این هدایت الهی است که هر کس را بخواهد، با آن راهنمایی میکند.رسول خدا فرمود:«فضل القرآن علی سائر الکلام کفضل اللّه علی خلقه» (7) :برتری قرآن بر سایر کلامها و سخنان، مانند برتری خداوند بر خلقش است.
4.قرآن در هر زمانی تازه است:علی علیه السلام در نهج البلاغه میفرماید:
«علیکم بکتاب اللّه، فانّه الحبل المتین، و النّور المبین، و الشّفاء النّافع و الرّأی النّاقع، و العصمة للمتمسّک، و النّجاة للمتعلّق، لا یعوج فیقام، و لا یزیغ فیستعتب، و لا تخلقه کثرة الرّدّ، و ولوج السّمع، من قال به صدق، من عمل به سبق» (8) :بر شما باد عمل کردن به قرآن که ریسمان محکم الهی و نور آشکار و درمانی سودمند است که تشنگی را فرو نشاند.نگهدارنده کسی است که به آن تمسک جوید و نجات دهنده آن کس است که به آن چنگ آویزد، کجی ندارد تا راست شود، و گرایش به باطل ندارد تا از آن بازگردانده شود، و تکرار و شنیدن پیاپی آیات، کهنهاش نمیسازد و گوش از شنیدن آن خسته نمیشود.
کسی که با قرآن سخن بگوید، راست گفته است و هر کس بدان عمل کند، پیشتاز است.
5.قرآن شفاست:«یا ایّها النّاس قد جاءتکم موعظة من ربّکم و شفاء لما فی الصدّور و هدی و رحمة للمؤمنین» (9) :ای مردم!اندرزی از سوی پروردگارتان برای شما آمده است و درمانی برای آنچه در سینههاست(درمانی برای دلهای شما)و هدایت و رحمتی است برای مؤمنان.
علی علیه السلام میفرماید:«فانّ فیه شفاء من اکبر الدّاء، و هو الکفر و النّفاق، و الغیّ و الضّلال» (10) : پس درمان خود را از قرآن بخواهید و در سختیها از آن یاری بطلبید که در قرآن درمان بزرگترین بیماریها یعنی کفر و نفاق و سرکشی و گمراهی است.
6.در قرآن علم اولین و آخرین است:علی علیه السلام میفرماید:«فی القرآن نبا ما قبلکم، و خبر ما بعدکم، و حکم ما بینکم» (11) :در قرآن اخبار گذشتگان و آیندگان و احکام مورد نیاز زندگیتان وجود دارد.
و رسول خدا صلی الله علیه و آله میفرماید:«من اراد علم الاوّلین و الآخرین فلیقرا القرآن» (12) :هر کس خواهان علم اولین و آخرین است باید قرآن بخواند.
علاوه بر اینها، خداوند در قرآن کریم اوصافی برای آن ذکر کرده است که عبارتند از:لا ریب فیه هدی للمتّقین (13) ، هدی للنّاس (14) ، قرآن مبین (15) ، و القرآن العظیم (16) ، انّ هذا القرآن یهدی للّتی هی اقوم (17) ، شفاء و رحمة للمؤمنین (18) ، و القرآن الحکیم (19) ، بل هو قرآن مجید (20) ، انّه لقرآن کریم (21) ، لا یأتیه الباطل من بین یدیه و لا من خلفه تنزیلمن حکیم حمید (22) ، ان هو الاّ ذکر للعالمین (23) ، تبیانا لکلّ شیء (24) ، و انّه لکتاب عزیز (25) .
تلاوت قرآن
الف)اهمیت تلاوت قرآن
قرآن میفرماید:«انّ الّذین یتلون کتاب اللّه و اقاموا الصّلاة و انفقوا ممّا رزقناهم سرّا و علانیة یرجون تجارة لن تبور» (26) :کسانی که آیات الهی را تلاوت میکنند و نماز برپا میدارند و از آنچه به آنان روزی دادهایم پنهان و آشکار انفاق میکنند، تجارتی(پر سود و)بیزیان و خالی از کساد را امید دارند.
و نیز میفرماید:«فاقرئوا ما تیسّر من القرآن علم ان سیکون منکم مرضی و آخرون یضربون فی الارض بیتغون من فضل اللّه و آخرون یقاتلون فی سبیل اللّه فاقرئوا ما تیسّر منه» (27) :اکنون آنچه برای شما میسر است، قرآن بخوانید.او میداند به زودی گروهی از شما بیمار میشوند و گروهی دیگر برای به دست آوردن فضل الهی(و کسب روزی)به سفر میروند.و گروهی دیگر در راه خدا جهاد میکنند(و از تلاوت قرآن باز میمانند).پس به اندازهای که برای شما ممکن است، از آن تلاوت کنید.
ب)آداب تلاوت قرآن
-پاکیزه کردن دهان:«رسول خدا(صلی الله علیه و آله)فرمود:طیّبوا افواهکم فان افواهکم طریق القرآن» (28) :دهانهایتان را پاکیزه کنید، زیرا دهانتان طریق قرآن است (شاید از این جهت باشد که کلمات قرآن، هنگام تلاوت از فضای دهان میگذرند.)
-استعاذه(به خدا پناه بردن از شر شیطان):«فاذا قرأت القرآن فاستعذ باللّه من الشّیطان الرّجیم» (29) :هنگامی که قرآن میخوانی، از شر شیطان مطرود، به خدا پناه ببر.
-به دقت خواندن قرآن:«و رتّل القرآن ترتیلا» (30) :و قرآن را با دقت و تأمل بخوان.
-تدبر در آیات قرآن:«کتاب انزلناه الیک مبارک لیدّبّروا آیاته و لیتذکّر اولوا الالباب» (31) : این کتابی است پربرکت که بر تو نازل کردیم تا در آیات آن تدبر کنند و خردمندان متذکر شوند.
و نیز میفرماید:«افلا یتدبّرون القرآن ام علی قلوب اقفالها» (32) :آیا آنها در قرآن تدبر نمیکنند، یا بر دلهایشان قفل نهاده شده است؟
علی علیه السلام فرموده است:«الا لا خیر فی قراءة لیس فیها تدبّر.» (33) ؛در قرائتی که تدبر نباشد، خیری نیست.
خشوع در برابر قرآن:«الم یأن للّذین آمنوا ان تخشع قلوبهم لذکر اللّه و ما نزل من الحقّ» (34) :آیا وقت آن نرسیده است که دلهای مومنان در برابر ذکر خدا و آنچه از حق نازل شده است، خاشع شوند.
-رعایت ادب در هنگام شنیدن قرآن:«و اذا قرئ القرآن فاستمعوا له و انصتوا لعلّکم ترحمون» (35) :هنگامی که قرآن خوانده میشود، گوش فرا دهید و خاموش باشید، شاید مشمول رحمت خدا شوید.
زیرنویس
(1).قاموس قرآن، المیزان، مجمع البحرین.
(2).حجر، 87.
(3).نهج البلاغه، خطبهی 176.
(4).هود، 17.
(5).نهج البلاغه، خطبهی 147.
(6).زمر، 23.
(7).میزان الحکمة، ج 8.
(8).نهج البلاغه، خطبهی 156.
(9)یونس، 57.
(10)نهج البلاغه، خطبهی 176.
(11).نهج البلاغه، حکم 313.
(12).میزان الحکمة، ج 8.
(13).بقره، 3.
(14).بقره، 185.
(15).حجر، 1.
(16).حجر، 87.
(17).اسراء، 9.
(18).اسراء، 82.
(19).یس، 2.
(20).؟
(21).واقعه، 77.
(22).فصلت، 42.
(23).تکویر، 27.
(24).نحل، 89.
(25).فصلت، 41.
(26).فاطر، 29.
(27).مزمل، 20.
(28).میزان الحکمه، ج 8.
(29).نحل، 98.
(30).مزمل، 4.
(31).ص، 29.
(32).محمد صلی الله علیه و آله، 24.
(33).میزان الحکمه، ج 8.
(34).حدید، 16.
(35).اعراف، 204.
منابع
1.مکارم شیرازی، ناصر.ترجمهی قرآن کریم.
2.مجتبوی، سید جلال الدین.ترجمهی قرآن کریم.
3.قرشی، سید علی اکبر.قاموس قرآن.
4.عبد الباقی، فؤاد.معجم المفهرس.
5.اصفهانی، راغب.مفردات الفاظ قرآن.
6.طباطبایی، سید حسین.المیزان.
7.مکارم شیرازی، ناصر.تفسیر نمونه.
8.دشتی، محمد.ترجمهی نهج البلاغه.
«قرآن»در اصل به معنی خواندن است و نیز«علم»است برای کتاب شریفی که آیات آن از جانب خداوند بر پیامبر(صلی الله علیه و آله)نازل شده، و به اعتبار آن که خواندنی است.زیرا قرآن کتابی است که باید آن را خواند و در آیات و معانی آن تدبر کرد.بعضی قرآن را در اصل به معنی جمع گرفتهاند، زیرا اصل«قرء»به معنی جمع است.در این صورت میتوان گفت، قرآن یعنی جامع حقایق و سخنان خداوند.ولی معنای اول را بهتر دانستهاند. (1)
ویژگیهای قرآن
1.قرآن بزرگ و عظیم است:«و لقد آتیناک سبعا من المثانی و القرآن العظیم» (2) :ما به تو سورهی حمد و قرآن عظیم دادیم.
علی علیه السلام دربارهی قرآن کریم در کتاب شریف نهج البلاغه میفرماید:«و اعلموا انّ هذا القرآن هو النّاصح الّذی لا یغشّ، و الهادی الّذی لا یضلّ، و المحدّث الّذی لا یکذب، و ما جالس هذا القرآن احد الاّقام عنه بزیادة او نقصان، زیادة فی هدی، او نقصان من عمی. و اعلموا انّه لیس علی احد بعد القرآن من فاقة، و لا لاحد قبل القرآن من غنی»: (3) :آگاه باشید! همانا این قرآن پند دهندهای است که نمیفریبد و هدایت کنندهای است که گمراه نمیسازد و سخنگویی است که هرگز دروغ نمیگوید.کسی با قرآن همنشین نشد، مگر آن که بر او افزود یا از او کاست؛افزودن در هدایت و کاهش از کوردلی و گمراهی.آگاه باشید!هر کسی، با داشتن قرآن نیازی ندارد و بدون قرآن بینیاز نخواهد بود.
2.قرآن امام و رحمت است:«افمن کان علی بیّنة من ربّه و یتلوه شاهد منه و من قبله کتاب موسی اماما و رحمة» (4) :آیا آن کس که دلیل آشکاری از پروردگار خویش دارد و به دنبال آن شاهدی از سوی اوست و پیش از آن، کتاب موسی پیشوا و رحمت بود(گواهی بر آن میدهد، همچون کسی است که چنین نباشد)؟
علی علیه السلام در نهج البلاغه برای دور نشدن از قرآن کریم هشدار میدهد:«و انّه سیأتی علیکم من بعدی زمان لیس فیه شیء اخفی من الحقّ و لا اظهر من الباطل و لا اکثر من الکذب علی اللّه و رسوله...فالکتاب و اهله فی ذلک الزّمان فی النّاس و لیسا فیهم، و معهم و لیسا معهم!لانّ الضّلالة لا توافق الهدی...کانّهم ائمّة الکتاب و لیس الکتاب امامهم، فلم یبقعندهم منه الاّ اسمه، و لا یعرفون الاّ خطّه و زبره» (5) :همانا پس از روزگاری بر شما فرا میرسد که چیزی پنهانتر از حق و آشکارتر از باطل و فراوانتر از دروغ به خدا و پیامبرش نباشد...
پس قرآن و پیروانش در میان مردمند، اما گویا حضور ندارند.با مردمند، ولی از آنها بریدهاند.زیرا گمراهی و هدایت هرگز هماهنگ نشوند؛گرچه کنار یکدیگر قرار بگیرند.گویی آنان پیشوای قرآن هستند و قرآن پیشوا و امام آنان نیست.پس از قرآن جز نامی نزدشان باقی نماند و آنان جز خطی از قرآن نشناسند.
3.قرآن أحسن الحدیث است:«اللّه نزّل احسن الحدیث کتابا متشابها مثانی تقشعرّ منه جلود الّذین یخشون ربّهم ثمّ تلین جلودهم و قلوبهم الی ذکر اللّه» (6) :خداوند بهترین سخن را نازل کرده است؛کتابی که آیاتش(در لطف و زیبایی و عمق و محتوا)همانند یکدیگرند.آیاتی مکرر دارد(با تکراری شوق انگیز)که از شنیدن آنها لرزه بر اندام کسانی که از پروردگارشان میترسند افتد، سپس برون و درونشان نرم و متوجه ذکر خدا میشود.این هدایت الهی است که هر کس را بخواهد، با آن راهنمایی میکند.رسول خدا فرمود:«فضل القرآن علی سائر الکلام کفضل اللّه علی خلقه» (7) :برتری قرآن بر سایر کلامها و سخنان، مانند برتری خداوند بر خلقش است.
4.قرآن در هر زمانی تازه است:علی علیه السلام در نهج البلاغه میفرماید:
«علیکم بکتاب اللّه، فانّه الحبل المتین، و النّور المبین، و الشّفاء النّافع و الرّأی النّاقع، و العصمة للمتمسّک، و النّجاة للمتعلّق، لا یعوج فیقام، و لا یزیغ فیستعتب، و لا تخلقه کثرة الرّدّ، و ولوج السّمع، من قال به صدق، من عمل به سبق» (8) :بر شما باد عمل کردن به قرآن که ریسمان محکم الهی و نور آشکار و درمانی سودمند است که تشنگی را فرو نشاند.نگهدارنده کسی است که به آن تمسک جوید و نجات دهنده آن کس است که به آن چنگ آویزد، کجی ندارد تا راست شود، و گرایش به باطل ندارد تا از آن بازگردانده شود، و تکرار و شنیدن پیاپی آیات، کهنهاش نمیسازد و گوش از شنیدن آن خسته نمیشود.
کسی که با قرآن سخن بگوید، راست گفته است و هر کس بدان عمل کند، پیشتاز است.
5.قرآن شفاست:«یا ایّها النّاس قد جاءتکم موعظة من ربّکم و شفاء لما فی الصدّور و هدی و رحمة للمؤمنین» (9) :ای مردم!اندرزی از سوی پروردگارتان برای شما آمده است و درمانی برای آنچه در سینههاست(درمانی برای دلهای شما)و هدایت و رحمتی است برای مؤمنان.
علی علیه السلام میفرماید:«فانّ فیه شفاء من اکبر الدّاء، و هو الکفر و النّفاق، و الغیّ و الضّلال» (10) : پس درمان خود را از قرآن بخواهید و در سختیها از آن یاری بطلبید که در قرآن درمان بزرگترین بیماریها یعنی کفر و نفاق و سرکشی و گمراهی است.
6.در قرآن علم اولین و آخرین است:علی علیه السلام میفرماید:«فی القرآن نبا ما قبلکم، و خبر ما بعدکم، و حکم ما بینکم» (11) :در قرآن اخبار گذشتگان و آیندگان و احکام مورد نیاز زندگیتان وجود دارد.
و رسول خدا صلی الله علیه و آله میفرماید:«من اراد علم الاوّلین و الآخرین فلیقرا القرآن» (12) :هر کس خواهان علم اولین و آخرین است باید قرآن بخواند.
علاوه بر اینها، خداوند در قرآن کریم اوصافی برای آن ذکر کرده است که عبارتند از:لا ریب فیه هدی للمتّقین (13) ، هدی للنّاس (14) ، قرآن مبین (15) ، و القرآن العظیم (16) ، انّ هذا القرآن یهدی للّتی هی اقوم (17) ، شفاء و رحمة للمؤمنین (18) ، و القرآن الحکیم (19) ، بل هو قرآن مجید (20) ، انّه لقرآن کریم (21) ، لا یأتیه الباطل من بین یدیه و لا من خلفه تنزیلمن حکیم حمید (22) ، ان هو الاّ ذکر للعالمین (23) ، تبیانا لکلّ شیء (24) ، و انّه لکتاب عزیز (25) .
تلاوت قرآن
الف)اهمیت تلاوت قرآن
قرآن میفرماید:«انّ الّذین یتلون کتاب اللّه و اقاموا الصّلاة و انفقوا ممّا رزقناهم سرّا و علانیة یرجون تجارة لن تبور» (26) :کسانی که آیات الهی را تلاوت میکنند و نماز برپا میدارند و از آنچه به آنان روزی دادهایم پنهان و آشکار انفاق میکنند، تجارتی(پر سود و)بیزیان و خالی از کساد را امید دارند.
و نیز میفرماید:«فاقرئوا ما تیسّر من القرآن علم ان سیکون منکم مرضی و آخرون یضربون فی الارض بیتغون من فضل اللّه و آخرون یقاتلون فی سبیل اللّه فاقرئوا ما تیسّر منه» (27) :اکنون آنچه برای شما میسر است، قرآن بخوانید.او میداند به زودی گروهی از شما بیمار میشوند و گروهی دیگر برای به دست آوردن فضل الهی(و کسب روزی)به سفر میروند.و گروهی دیگر در راه خدا جهاد میکنند(و از تلاوت قرآن باز میمانند).پس به اندازهای که برای شما ممکن است، از آن تلاوت کنید.
ب)آداب تلاوت قرآن
-پاکیزه کردن دهان:«رسول خدا(صلی الله علیه و آله)فرمود:طیّبوا افواهکم فان افواهکم طریق القرآن» (28) :دهانهایتان را پاکیزه کنید، زیرا دهانتان طریق قرآن است (شاید از این جهت باشد که کلمات قرآن، هنگام تلاوت از فضای دهان میگذرند.)
-استعاذه(به خدا پناه بردن از شر شیطان):«فاذا قرأت القرآن فاستعذ باللّه من الشّیطان الرّجیم» (29) :هنگامی که قرآن میخوانی، از شر شیطان مطرود، به خدا پناه ببر.
-به دقت خواندن قرآن:«و رتّل القرآن ترتیلا» (30) :و قرآن را با دقت و تأمل بخوان.
-تدبر در آیات قرآن:«کتاب انزلناه الیک مبارک لیدّبّروا آیاته و لیتذکّر اولوا الالباب» (31) : این کتابی است پربرکت که بر تو نازل کردیم تا در آیات آن تدبر کنند و خردمندان متذکر شوند.
و نیز میفرماید:«افلا یتدبّرون القرآن ام علی قلوب اقفالها» (32) :آیا آنها در قرآن تدبر نمیکنند، یا بر دلهایشان قفل نهاده شده است؟
علی علیه السلام فرموده است:«الا لا خیر فی قراءة لیس فیها تدبّر.» (33) ؛در قرائتی که تدبر نباشد، خیری نیست.
خشوع در برابر قرآن:«الم یأن للّذین آمنوا ان تخشع قلوبهم لذکر اللّه و ما نزل من الحقّ» (34) :آیا وقت آن نرسیده است که دلهای مومنان در برابر ذکر خدا و آنچه از حق نازل شده است، خاشع شوند.
-رعایت ادب در هنگام شنیدن قرآن:«و اذا قرئ القرآن فاستمعوا له و انصتوا لعلّکم ترحمون» (35) :هنگامی که قرآن خوانده میشود، گوش فرا دهید و خاموش باشید، شاید مشمول رحمت خدا شوید.
زیرنویس
(1).قاموس قرآن، المیزان، مجمع البحرین.
(2).حجر، 87.
(3).نهج البلاغه، خطبهی 176.
(4).هود، 17.
(5).نهج البلاغه، خطبهی 147.
(6).زمر، 23.
(7).میزان الحکمة، ج 8.
(8).نهج البلاغه، خطبهی 156.
(9)یونس، 57.
(10)نهج البلاغه، خطبهی 176.
(11).نهج البلاغه، حکم 313.
(12).میزان الحکمة، ج 8.
(13).بقره، 3.
(14).بقره، 185.
(15).حجر، 1.
(16).حجر، 87.
(17).اسراء، 9.
(18).اسراء، 82.
(19).یس، 2.
(20).؟
(21).واقعه، 77.
(22).فصلت، 42.
(23).تکویر، 27.
(24).نحل، 89.
(25).فصلت، 41.
(26).فاطر، 29.
(27).مزمل، 20.
(28).میزان الحکمه، ج 8.
(29).نحل، 98.
(30).مزمل، 4.
(31).ص، 29.
(32).محمد صلی الله علیه و آله، 24.
(33).میزان الحکمه، ج 8.
(34).حدید، 16.
(35).اعراف، 204.
منابع
1.مکارم شیرازی، ناصر.ترجمهی قرآن کریم.
2.مجتبوی، سید جلال الدین.ترجمهی قرآن کریم.
3.قرشی، سید علی اکبر.قاموس قرآن.
4.عبد الباقی، فؤاد.معجم المفهرس.
5.اصفهانی، راغب.مفردات الفاظ قرآن.
6.طباطبایی، سید حسین.المیزان.
7.مکارم شیرازی، ناصر.تفسیر نمونه.
8.دشتی، محمد.ترجمهی نهج البلاغه.