آداب سخن در قرآن
حوزه های تخصصی:
دریافت مقاله
آرشیو
چکیده
متن
ادب و آداب سخن گفتن، موضوعی است که قرآن مجید به شکلهای متفاوت به آن پرداخته است.این کتاب ارزشمند، نه تنها سخن، بلکه لحن گفتار و بیان را مورد توجه قرار داده و بر این نظر است که از لحن گفتار افراد میتوان به شخصیت آنان پی برد.
همچنین با توجه به موقعیت و جایگاه بانوان، در قرآن دیدگاه زیبایی دربارهی سخن گفتن آنان وجود دارد.
«قول»و«قیل»در قرآن مجید به معنی مطلق سخن گفتن است.قول به معنی کلام یا لفظی است که زبان آن را افشا میکند؛چه تام و کامل باشد و چه ناقص و ناتمام.
راغب اصفهانی، در کتاب ارزشمند «مفردات» 1 ، دربارهی کاربرد قول در قرآن مجید وجوهی را مطرح کرده است که به طور خلاصه از این قرارند:
1.قرآن مجید سخن معمولی و متداول را«قول»نامیده است؛آن جا که میفرماید:«قول معروف و مغفرة خیر من صدقة یتبعها اذی»:گفتار پسندیده (در برابر نیازمندان)و عفو(و گذشت از خشونتهای آنها)از بخششی که آزاری به دنبال آن باشد، بهتر است، و خداوند بینیاز و بردبار است. 2
2.به سخن خداوند متعال در این موارد «قول»اطلاق شده است:
الف)به شکل خلق صوت؛از جمله:«فلمّا اتاها نودی یا موسی انّی انا ربّک فاخلع نعلیک»:هنگامی که نزد آتش آمد، ندا داد که:ای موسی!من پروردگار تو هستم، کفشهایت را بیرون آر... 3
ب)فهماندن مطلب، وحی و الهام؛
از جمله:«اذ قال ربّک للملائکة انّی جاعل فی الارض خلیفة»:هنگامی که پروردگارت به فرشتگان گفت:«من روی زمین، جانشینی قرار خواهم داد.» 4
ج)حکم خداوند در کارها؛ مانند:«قلنا یا نار کونی بردا و سلاما علی ابراهیم»:گفتیم:«ای آتش!بر ابراهیم سرد و سالم باش.» 5
3.مطلبی را در دل و ذهن آوردن نیز در قرآن مجید به«قول»و سخن تعبیر شده است؛برای مثال:«و یقولون فی انفسهم لو لا یعذّبنا اللّه بما نقول»:... و در دل میگویند:«چرا خداوند ما را به خاطر گفتههایمان عذاب نمیکند؟!» 6
4.به اجابت تکوینی هم در قرآن «قول»گفته شده است:«...فقال لها و للارض ائتیا طوعا او کرها قالتا اتینا طائعین»:...به آن و به زمین دستور داد:«به وجود آیید(و شکل بگیرید)، خواه از روی اطاعت و خواه اکراه!»آنها گفتند:«ما از روی اطاعت میآییم.» 7
علاوه بر اینها، حتی لحن سخن در قرآن مورد امعان نظر واقع شده است، به طوری که در قرآن مجید خداوند متعال میفرماید:از لحن قول و سخن آنان میتوان به شخصیتشان پی برد: «و لتعرفنّهم فی لحن القول...»:قرآن به رفع صوت و غضّ صوت(بلندی صدا، کوتاهی صدا)نیز توجه دارد و از جمله میفرماید:«یا ایّها الّذین آمنوا لا ترفعوا اصواتکم فوق صوت النّبیّ و لا تجهروا له بالقول کجهر بعضکم لبعض ان تحبط اعمالکم و انتم لا تشعرون»:ای کسانی که ایمان آوردهاید!صدای خود را فراتر از صدای پیامبر نکنید، و در برابر او بلند سخن مگویید، آن گونه که بعضی از شما در برابر بعضی بلند صدا میکنند؛مبادا اعمال شما نابود گردد، در حالی که نمیدانید. 9
همان طور که میدانیم، برای کفر و شرک، خداوند متعال، حبط عمل، یعنی نابودی عمل، قرار داده است.پس گناه کفر و شرک، سبب نابودی اعمال انسان، و بلند سخن گفتن با پیامبر، در زمرهی کفر و شرک و موجب حبط عمل میشود:«و من یکفر بالایمان فقد حبط عمله»:کسی که انکار کند آنچه را باید به آن ایمان بیاورد، اعمالش تباه میگردد... 10
و نیز در مورد شرک آمده است:«و لو اشرکوا لحبط عنهم ما کانوا یعملون»:و اگر آنها مشرک شوند، اعمالی(نیک) که انجام دادهاند، نابود میشوند(و نتیجهای از آنها نمیگیرند). 11
مسألهی«سخن گفتن»بسیار مورد توجه قرآن است و خداوند در قرآن سفارش میفرماید که با همهی مردم (الناس)خوب سخن بگویید:«... و قولوا للنّاس حسنا...» 12
جالب است که دستور خوب سخن گفتن را میان احکام مهم صادر فرموده است:«و اذ اخذنا میثاق بنی اسرائیل لا تعبدون الاّ اللّه و بالوالدین احسانا و ذی القربی و الیتامی و المساکین و قولوا للنّاس حسنا و اقیموا الصّلاة و آتوا الزّکاة»: زمانی از بنی اسرائیل پیمان گرفتیم که جز خدای یگانه را نپرستند، به پدر و مادر و نزدیکان و یتیمان و بینوایان نیکی کنند، به مردم نیک بگویند، و نماز را به پای دارند و زکات بپردازند. 13
در جای دیگری در قرآن مجید میفرماید:«و قل لعبادی یقولوا الّتی هی احسن»:به بندگانم بگو، سخنی بگویند که بهترین باشد. 14
در ادامه میفرماید، چون شیطان به وسیلهی سخنان ناموزون میان آنها فتنه و فساد ایجاد میکند.
در ادامه، بعضی از خصوصیاتی را که در قرآن مجید برای سخن گفتن آمده است، میآوریم:
1.سخن باید سنجیده و نیکو باشد:
«طاعة و قول معروف.» 15
ترجمه:اطاعت و سخن سنجیده (برای آنان بهتر است).
2.گفتار باید با ملایمت همراه باشد:
«فقولا له قولا لینّا لعلّه یتذّکر او یخشی.» 16
ترجمه:پس به نرمی با او سخن بگویید، شاید متذکر شود، یا(از خدا) بترسد.
در آیهی شریفهی فوق، سخن گفتن حتی با کسی چون فرعون باید با ملایمت باشد.
3.قول و گفته باید همراه کردار و عمل باشد:
«یا ایّها الّذین آمنوا لم تقولون ما لا تفعلون.» 17
ترجمه:ای کسانی که ایمان آوردهاید!چرا سخنی میگویید که عمل نمیکنید؟!
4.سخن باید بلیغ، رسا و شفاف باشد:
«و قل لهم فی انفسهم قولا بلیغا.» 18
ترجمه:با بیانی رسا، نتایج اعمالشان را به آنها گوشزد کن.
5.سخن باید کریمانه و بزرگوارانه باشد:
«...فلا تقل لهما اف و لا تنهرهما و قل لهما قولا کریما» 19
ترجمه:کمترین اهانتی به آنها روا مدار و بر آنها فریاد مزن و گفتار لطیف و سنجیده و بزرگوارانه به آنها بگو.
این مطلب قابل توضیح است که هم گویندهی سخن باید کریمانه سخن بگوید و هم این که باید توجه داشته باشد، با دو کریم سخن میگوید که همان پدر و مادر هستند.
6.سخن باید قابل عمل کردن و آسان باشد:
«...فقل لهم قولا میسورا» 20
ترجمه:با گفتار نرم و آمیخته با لطف(آسان)، با آنان سخن بگو.
7.سخن باید حق و استوار باشد. «و قولوا قولا سدیدا» 21
ترجمه:سخن حق و استوار بگویید.
8.از سخنان باطل و لغو باید پرهیز شود:
«...و اجتنبوا قول الزّور.» 22
ترجمه:و از سخن باطل بپرهیزید.
9.گفتار باید دلپسند و نیکو باشد:
«و هدوا الی الطیّب من القول.» 23
ترجمه:و(بهشتیان)به سوی سخنان پاکیزه و دلپسند هدایت میشوند.
در پایان شایان ذکر است، با توجه به شأن تربیتی و موقعیت ویژهی بانوان، قرآن مجید دربارهی سخن گفتن آنان توجه خاص مبذول داشته است و میفرماید:«...فلا تخضعن بالقول، فیطمع الّذی فی قلبه مرض و قلن قولا معروفا»:...پس به گونهای هوس انگیز سخن نگویید که بیماردلان در شما طمع کنند، و سخن شایسته بگویید(هم خوب سخن بگویید و هم سخن خوب بگویید). 24
در این آیهی شریفه دو مطلب مورد توجه است:
1.خانمها باید خوب حرف بزنند (لا تخضعن بالقول)، یعنی در موقع سخن گفتن، با عشوهگری سخن نگویند و سخنانشان را متین بیان کنند، به طوری که به دور از هر گونه تحریک در بیماردلان باشد.
2.خانمها باید حرف خوب بزنند (و قلن قولا معروفا).
البته بدیهی است که آقایان نیز باید چنین باشند، ولی به علت وجههی تربیتی و موقعیت خاص خانمها، در این مورد به آنها بیشتر سفارش شده است.
امیدوارم خداوند همهی خوانندگان محترم و عاملان به قرآن را مورد لطف و عنایت ویژهی خود قرار دهد.«اللهم وفقنا لما تحبّ و ترضی.»
زیر نویس
(1).راغب اصفهانی، مفردات، ذیل واژهی قول.
(2).قرآن مجید، ترجمهی آیت الله مکارم شیرازی، سورهی مبارکهی بقره، آیهی 263.
(3).طه، آیات 11 و 12.
(4).بقره، آیهی 30.
(5).نساء، آیهی 69.
(6).مجادله، آیهی 8.
(7).فصلت، آیهی 11.
(8).محمد، آیهی 30.
(9).حجرات، آیهی 2.
(10).مائده، آیهی 5.
(11).انعام، آیهی 88.
(12).بقره، آیهی 83.
(13).همان.
(14).اسراء، آیهی 53.
(15).محمد، آیهی 21.
(16).طه، آیهی 44.
(17).صف، آیهی 2.
(18).نساء، آیهی 63.
(19).اسراء، آیهی 23.
(20).اسراء، آیهی 28.
(21).احزاب، آیهی 70.
(22).حج، آیهی 30.
(23).حج، آیهی 24.
(24).احزاب، آیهی 32.
همچنین با توجه به موقعیت و جایگاه بانوان، در قرآن دیدگاه زیبایی دربارهی سخن گفتن آنان وجود دارد.
«قول»و«قیل»در قرآن مجید به معنی مطلق سخن گفتن است.قول به معنی کلام یا لفظی است که زبان آن را افشا میکند؛چه تام و کامل باشد و چه ناقص و ناتمام.
راغب اصفهانی، در کتاب ارزشمند «مفردات» 1 ، دربارهی کاربرد قول در قرآن مجید وجوهی را مطرح کرده است که به طور خلاصه از این قرارند:
1.قرآن مجید سخن معمولی و متداول را«قول»نامیده است؛آن جا که میفرماید:«قول معروف و مغفرة خیر من صدقة یتبعها اذی»:گفتار پسندیده (در برابر نیازمندان)و عفو(و گذشت از خشونتهای آنها)از بخششی که آزاری به دنبال آن باشد، بهتر است، و خداوند بینیاز و بردبار است. 2
2.به سخن خداوند متعال در این موارد «قول»اطلاق شده است:
الف)به شکل خلق صوت؛از جمله:«فلمّا اتاها نودی یا موسی انّی انا ربّک فاخلع نعلیک»:هنگامی که نزد آتش آمد، ندا داد که:ای موسی!من پروردگار تو هستم، کفشهایت را بیرون آر... 3
ب)فهماندن مطلب، وحی و الهام؛
از جمله:«اذ قال ربّک للملائکة انّی جاعل فی الارض خلیفة»:هنگامی که پروردگارت به فرشتگان گفت:«من روی زمین، جانشینی قرار خواهم داد.» 4
ج)حکم خداوند در کارها؛ مانند:«قلنا یا نار کونی بردا و سلاما علی ابراهیم»:گفتیم:«ای آتش!بر ابراهیم سرد و سالم باش.» 5
3.مطلبی را در دل و ذهن آوردن نیز در قرآن مجید به«قول»و سخن تعبیر شده است؛برای مثال:«و یقولون فی انفسهم لو لا یعذّبنا اللّه بما نقول»:... و در دل میگویند:«چرا خداوند ما را به خاطر گفتههایمان عذاب نمیکند؟!» 6
4.به اجابت تکوینی هم در قرآن «قول»گفته شده است:«...فقال لها و للارض ائتیا طوعا او کرها قالتا اتینا طائعین»:...به آن و به زمین دستور داد:«به وجود آیید(و شکل بگیرید)، خواه از روی اطاعت و خواه اکراه!»آنها گفتند:«ما از روی اطاعت میآییم.» 7
علاوه بر اینها، حتی لحن سخن در قرآن مورد امعان نظر واقع شده است، به طوری که در قرآن مجید خداوند متعال میفرماید:از لحن قول و سخن آنان میتوان به شخصیتشان پی برد: «و لتعرفنّهم فی لحن القول...»:قرآن به رفع صوت و غضّ صوت(بلندی صدا، کوتاهی صدا)نیز توجه دارد و از جمله میفرماید:«یا ایّها الّذین آمنوا لا ترفعوا اصواتکم فوق صوت النّبیّ و لا تجهروا له بالقول کجهر بعضکم لبعض ان تحبط اعمالکم و انتم لا تشعرون»:ای کسانی که ایمان آوردهاید!صدای خود را فراتر از صدای پیامبر نکنید، و در برابر او بلند سخن مگویید، آن گونه که بعضی از شما در برابر بعضی بلند صدا میکنند؛مبادا اعمال شما نابود گردد، در حالی که نمیدانید. 9
همان طور که میدانیم، برای کفر و شرک، خداوند متعال، حبط عمل، یعنی نابودی عمل، قرار داده است.پس گناه کفر و شرک، سبب نابودی اعمال انسان، و بلند سخن گفتن با پیامبر، در زمرهی کفر و شرک و موجب حبط عمل میشود:«و من یکفر بالایمان فقد حبط عمله»:کسی که انکار کند آنچه را باید به آن ایمان بیاورد، اعمالش تباه میگردد... 10
و نیز در مورد شرک آمده است:«و لو اشرکوا لحبط عنهم ما کانوا یعملون»:و اگر آنها مشرک شوند، اعمالی(نیک) که انجام دادهاند، نابود میشوند(و نتیجهای از آنها نمیگیرند). 11
مسألهی«سخن گفتن»بسیار مورد توجه قرآن است و خداوند در قرآن سفارش میفرماید که با همهی مردم (الناس)خوب سخن بگویید:«... و قولوا للنّاس حسنا...» 12
جالب است که دستور خوب سخن گفتن را میان احکام مهم صادر فرموده است:«و اذ اخذنا میثاق بنی اسرائیل لا تعبدون الاّ اللّه و بالوالدین احسانا و ذی القربی و الیتامی و المساکین و قولوا للنّاس حسنا و اقیموا الصّلاة و آتوا الزّکاة»: زمانی از بنی اسرائیل پیمان گرفتیم که جز خدای یگانه را نپرستند، به پدر و مادر و نزدیکان و یتیمان و بینوایان نیکی کنند، به مردم نیک بگویند، و نماز را به پای دارند و زکات بپردازند. 13
در جای دیگری در قرآن مجید میفرماید:«و قل لعبادی یقولوا الّتی هی احسن»:به بندگانم بگو، سخنی بگویند که بهترین باشد. 14
در ادامه میفرماید، چون شیطان به وسیلهی سخنان ناموزون میان آنها فتنه و فساد ایجاد میکند.
در ادامه، بعضی از خصوصیاتی را که در قرآن مجید برای سخن گفتن آمده است، میآوریم:
1.سخن باید سنجیده و نیکو باشد:
«طاعة و قول معروف.» 15
ترجمه:اطاعت و سخن سنجیده (برای آنان بهتر است).
2.گفتار باید با ملایمت همراه باشد:
«فقولا له قولا لینّا لعلّه یتذّکر او یخشی.» 16
ترجمه:پس به نرمی با او سخن بگویید، شاید متذکر شود، یا(از خدا) بترسد.
در آیهی شریفهی فوق، سخن گفتن حتی با کسی چون فرعون باید با ملایمت باشد.
3.قول و گفته باید همراه کردار و عمل باشد:
«یا ایّها الّذین آمنوا لم تقولون ما لا تفعلون.» 17
ترجمه:ای کسانی که ایمان آوردهاید!چرا سخنی میگویید که عمل نمیکنید؟!
4.سخن باید بلیغ، رسا و شفاف باشد:
«و قل لهم فی انفسهم قولا بلیغا.» 18
ترجمه:با بیانی رسا، نتایج اعمالشان را به آنها گوشزد کن.
5.سخن باید کریمانه و بزرگوارانه باشد:
«...فلا تقل لهما اف و لا تنهرهما و قل لهما قولا کریما» 19
ترجمه:کمترین اهانتی به آنها روا مدار و بر آنها فریاد مزن و گفتار لطیف و سنجیده و بزرگوارانه به آنها بگو.
این مطلب قابل توضیح است که هم گویندهی سخن باید کریمانه سخن بگوید و هم این که باید توجه داشته باشد، با دو کریم سخن میگوید که همان پدر و مادر هستند.
6.سخن باید قابل عمل کردن و آسان باشد:
«...فقل لهم قولا میسورا» 20
ترجمه:با گفتار نرم و آمیخته با لطف(آسان)، با آنان سخن بگو.
7.سخن باید حق و استوار باشد. «و قولوا قولا سدیدا» 21
ترجمه:سخن حق و استوار بگویید.
8.از سخنان باطل و لغو باید پرهیز شود:
«...و اجتنبوا قول الزّور.» 22
ترجمه:و از سخن باطل بپرهیزید.
9.گفتار باید دلپسند و نیکو باشد:
«و هدوا الی الطیّب من القول.» 23
ترجمه:و(بهشتیان)به سوی سخنان پاکیزه و دلپسند هدایت میشوند.
در پایان شایان ذکر است، با توجه به شأن تربیتی و موقعیت ویژهی بانوان، قرآن مجید دربارهی سخن گفتن آنان توجه خاص مبذول داشته است و میفرماید:«...فلا تخضعن بالقول، فیطمع الّذی فی قلبه مرض و قلن قولا معروفا»:...پس به گونهای هوس انگیز سخن نگویید که بیماردلان در شما طمع کنند، و سخن شایسته بگویید(هم خوب سخن بگویید و هم سخن خوب بگویید). 24
در این آیهی شریفه دو مطلب مورد توجه است:
1.خانمها باید خوب حرف بزنند (لا تخضعن بالقول)، یعنی در موقع سخن گفتن، با عشوهگری سخن نگویند و سخنانشان را متین بیان کنند، به طوری که به دور از هر گونه تحریک در بیماردلان باشد.
2.خانمها باید حرف خوب بزنند (و قلن قولا معروفا).
البته بدیهی است که آقایان نیز باید چنین باشند، ولی به علت وجههی تربیتی و موقعیت خاص خانمها، در این مورد به آنها بیشتر سفارش شده است.
امیدوارم خداوند همهی خوانندگان محترم و عاملان به قرآن را مورد لطف و عنایت ویژهی خود قرار دهد.«اللهم وفقنا لما تحبّ و ترضی.»
زیر نویس
(1).راغب اصفهانی، مفردات، ذیل واژهی قول.
(2).قرآن مجید، ترجمهی آیت الله مکارم شیرازی، سورهی مبارکهی بقره، آیهی 263.
(3).طه، آیات 11 و 12.
(4).بقره، آیهی 30.
(5).نساء، آیهی 69.
(6).مجادله، آیهی 8.
(7).فصلت، آیهی 11.
(8).محمد، آیهی 30.
(9).حجرات، آیهی 2.
(10).مائده، آیهی 5.
(11).انعام، آیهی 88.
(12).بقره، آیهی 83.
(13).همان.
(14).اسراء، آیهی 53.
(15).محمد، آیهی 21.
(16).طه، آیهی 44.
(17).صف، آیهی 2.
(18).نساء، آیهی 63.
(19).اسراء، آیهی 23.
(20).اسراء، آیهی 28.
(21).احزاب، آیهی 70.
(22).حج، آیهی 30.
(23).حج، آیهی 24.
(24).احزاب، آیهی 32.