سنجش و به کارگیری اصطلاحات قرآنی
حوزه های تخصصی:
دریافت مقاله
آرشیو
چکیده
متن
قرآن کریم، گاه واژه و یا عبارتی را در مصداق و یا موردی معین، به صورت یک اصطلاح به کار میبرد و سپس از همان معنای اصطلاحی در جای دیگری استفاده میکند.توجه به این معانی اصطلاحی، به درک معنای آیات کمک شایانی خواهد کرد.در این باره، نمونه زیر قابل توجه است.
مثال:اصطلاح«زوجین اثنین»
قرآن کریم، در سوره زمر، از نزول هشت جفت از چهارپایان برای انسان خبر داده است.میفرماید:«...و انزل لکم من الانعام ثمانیة ازواج.» 1
سپس در سوره انعام این هشت جفت را معرفی میفرماید؛آن جا که از آفرینش بوستانها و گیاهان خوراکی-نخل و زرع و زیتون-سخن میگوید و خلقت چهارپایان را به منظور بارکشی و خوراک انسان بیان میکند و آن گاه میفرماید:
«ثمانیة ازواج من الضّاءن اثنین و من المعز اثنین قل آلذّکرین حرّم أم الانثیین، امّا اشتملت علیه ارحام الانثیین.نبّئونی بعلم ان کنتم صادقین.و من الابل اثنین و من البقر اثنین قل آلذکرین حرّم أم الانثیین...» 2
هشت جفت(از چهارپایان برای شما آفرید):از گوسفند دو جفت و از بز دو جفت.بگو:آیا(خداوند)نرهای آنها را حرام کرده است یا مادهها را؟یا آنچه را که رحم آن دو ماده(گوسفند و بز)در برگرفته است؟اگر راست میگویید، از روی علم به من خبر دهید.و از شتر دو جفت و از گاو و جفت. بگو آیا(خدا)نرهای آنها را حرام کرده است یا مادهها را؟...
پس چهار نوع از چهارپایان مورد بحث هستند(گوسفند، بز، شتر و گاو).از هر کدام دو جفت(یک جفت اهلی و یک جفت وحشی)و این هشت جفت برای انسان تدارک دیده شدهاند و از این هشت جفت حیوان، به«زوجین اثنین» یعنی زوجهای دو گانه تعبیر شده است.
با توجه به این مطلب، درباره حمل ازدواج در کشتی نوح، نکتهای روشن میشود.قرآن کریم میفرماید:
«حتّی اذا جاء امرنا و فار التنّور فاسلک فیها من کلّ زوجین اثنین و اهلک الاّ من سبق علیه القول منهم و لا تخاطبنی فی الذین ظلموا انّهم مغرقون.» 3
پس به نوح وحی کردیم که زیر نظر ما و به وحی ما کشتی را بساز.و چون فرمان ما در رسید و تنور به فوران آمد، پس در آن از همه زوجهای دوتایی، با خانوادهات -به جز کسی که حکم عذاب بر او پیشی گرفته است- وارد کن و درباره کسانی که ظلم کردهاند، با من سخن مگوی؛زیرا آنها غرق خواهند شد.
در آیه شریفه فوق عبارت«من کلّ زوجین اثنین» مورد بحث است که«کل»شامل چه موجوداتی میشود؟خصوصا که تمام قاریان واژه«کل»را با تنوین جر خواندهاند 4 .از این رو بر«زوجین»اضافه نمیشود. پس باید تنوین آن را بدل از مضاف الیه گرفت؛به گونهای برای مثال تقدیر چنین باشد:«من کل نوع». ولی باز هم معلوم نمیشود که منظور از نوع چیست؟ عبارت فوق از جهت دیگری نیز مورد سؤال است و آن این که چرا از هر زوج، دو تا قرار داده شود؟اگر میفرمود:«من کل زوجین»مطلب روشن بود، و به این معنا میشد که از هر حیوانی یک زوج نر و ماده در کشتی قرار ده؛ولی دو زوج از هر حیوان چه خصوصیتی دارد؟
نکتهای که درباره ازدواج دوگانه گذشت، از مطلب رفع ابهام میکند.آیات 143 و 144 سوره انعام، چهار زوج دو تا دو تا را نام برد(گوسفند، بز، شتر و گاو).
و به این ترتیب، عبارت«زوجین اثنین»را تفسیر میکند.
پس باید بگوییم:به حضرت نوح وحی شده است، ازدواج هشت گانه را که چهار زوج دو تا دو تا هستند، در کشتی قرار دهد؛بدین ترتیب، نمیشود که همه حیوانات مورد نظر باشند.خصوصا که پیشتر اشارات روایات را متذکر شدیم که:این هشت جفت حیوان، به خاطر استفاده انسان، با حضرت آدم از بهشت خارج شده و به زمین آمدهاند 5 .
نکته فوق در برخی احادیث تصریح شده است.برای نمونه آمده است:
...عن ابی عبد اللّه(ع)قال:حمل نوح فی السّفینة الازواج الّتی قال اللّه عز و جلّ:
«ثمانیة ازواج من الضّاءن اثنین و من المعز اثنین و من الابل اثنین و من البقر اثنین فکان من الضّاءن اثنین زوج داجنة یربّیها النّاس و الزّوج الآخر الضّاءن تکون فی الجبال الوحشیة، احلّ لهم صیدها و من المعز اثنین؛داجنة یربّیها النّاس و الزوج الآخر الظّباء الوحشیة الّتی تکون فی المفاوز، و من البقر اثنین، داجنة یربّیها النّاس و من الابل اثنین.النجاتی و العراب و الزوج الآخر البقرة الوحشیة...» 6
از امام صادق(ع)نقل شده است که حضرت نوح در کشتی آن ازواجی را حمل کرد که خدای سبحان آنها را چنین بیان فرموده است:«هشت جفت، از گوسفند دو تا، از بز دو تا، و از شتر دو تا و از گاو دو تا».پس از گوسفند دو جفت بوده است:یک جفت اهلی که مردم آن را تربیت میکنند، و جفت دوم آن که در کوهها به صورت وحشی به سر میبرد و خداوند صید آن را حلال فرموده است.و از بز نیز دو جفت:یک زوج اهلی که مردم تربیتش میکنند، و جفت دیگر آهوی وحشی که در بیابان است.و از گاو نیز دو جفت:یک جفت اهلی که در معرض تربیت انسان است.و از شتر نیز دو جفت: یک جفت وحشی و رها و یک جفت شتر اصیل.و آخرین زوج هم گاو وحشی است.
زیر نویس
(1).زمر، آیه/6.
(2).انعام، آیات 143 و 144.
(3).مؤمنون، آیه 27.
(4).ر.ک:طباطبایی، المیزان، ج 15، ذیل آیه 27 سوره مؤمنون.
(5).مجلسی، بحار الانوار، ج 11، ص 336.
(6).الکافی، ج 8، ص 283؛بحار الانوار ج 61، ص 138؛البرهان، ج 2، ص 218.
مثال:اصطلاح«زوجین اثنین»
قرآن کریم، در سوره زمر، از نزول هشت جفت از چهارپایان برای انسان خبر داده است.میفرماید:«...و انزل لکم من الانعام ثمانیة ازواج.» 1
سپس در سوره انعام این هشت جفت را معرفی میفرماید؛آن جا که از آفرینش بوستانها و گیاهان خوراکی-نخل و زرع و زیتون-سخن میگوید و خلقت چهارپایان را به منظور بارکشی و خوراک انسان بیان میکند و آن گاه میفرماید:
«ثمانیة ازواج من الضّاءن اثنین و من المعز اثنین قل آلذّکرین حرّم أم الانثیین، امّا اشتملت علیه ارحام الانثیین.نبّئونی بعلم ان کنتم صادقین.و من الابل اثنین و من البقر اثنین قل آلذکرین حرّم أم الانثیین...» 2
هشت جفت(از چهارپایان برای شما آفرید):از گوسفند دو جفت و از بز دو جفت.بگو:آیا(خداوند)نرهای آنها را حرام کرده است یا مادهها را؟یا آنچه را که رحم آن دو ماده(گوسفند و بز)در برگرفته است؟اگر راست میگویید، از روی علم به من خبر دهید.و از شتر دو جفت و از گاو و جفت. بگو آیا(خدا)نرهای آنها را حرام کرده است یا مادهها را؟...
پس چهار نوع از چهارپایان مورد بحث هستند(گوسفند، بز، شتر و گاو).از هر کدام دو جفت(یک جفت اهلی و یک جفت وحشی)و این هشت جفت برای انسان تدارک دیده شدهاند و از این هشت جفت حیوان، به«زوجین اثنین» یعنی زوجهای دو گانه تعبیر شده است.
با توجه به این مطلب، درباره حمل ازدواج در کشتی نوح، نکتهای روشن میشود.قرآن کریم میفرماید:
«حتّی اذا جاء امرنا و فار التنّور فاسلک فیها من کلّ زوجین اثنین و اهلک الاّ من سبق علیه القول منهم و لا تخاطبنی فی الذین ظلموا انّهم مغرقون.» 3
پس به نوح وحی کردیم که زیر نظر ما و به وحی ما کشتی را بساز.و چون فرمان ما در رسید و تنور به فوران آمد، پس در آن از همه زوجهای دوتایی، با خانوادهات -به جز کسی که حکم عذاب بر او پیشی گرفته است- وارد کن و درباره کسانی که ظلم کردهاند، با من سخن مگوی؛زیرا آنها غرق خواهند شد.
در آیه شریفه فوق عبارت«من کلّ زوجین اثنین» مورد بحث است که«کل»شامل چه موجوداتی میشود؟خصوصا که تمام قاریان واژه«کل»را با تنوین جر خواندهاند 4 .از این رو بر«زوجین»اضافه نمیشود. پس باید تنوین آن را بدل از مضاف الیه گرفت؛به گونهای برای مثال تقدیر چنین باشد:«من کل نوع». ولی باز هم معلوم نمیشود که منظور از نوع چیست؟ عبارت فوق از جهت دیگری نیز مورد سؤال است و آن این که چرا از هر زوج، دو تا قرار داده شود؟اگر میفرمود:«من کل زوجین»مطلب روشن بود، و به این معنا میشد که از هر حیوانی یک زوج نر و ماده در کشتی قرار ده؛ولی دو زوج از هر حیوان چه خصوصیتی دارد؟
نکتهای که درباره ازدواج دوگانه گذشت، از مطلب رفع ابهام میکند.آیات 143 و 144 سوره انعام، چهار زوج دو تا دو تا را نام برد(گوسفند، بز، شتر و گاو).
و به این ترتیب، عبارت«زوجین اثنین»را تفسیر میکند.
پس باید بگوییم:به حضرت نوح وحی شده است، ازدواج هشت گانه را که چهار زوج دو تا دو تا هستند، در کشتی قرار دهد؛بدین ترتیب، نمیشود که همه حیوانات مورد نظر باشند.خصوصا که پیشتر اشارات روایات را متذکر شدیم که:این هشت جفت حیوان، به خاطر استفاده انسان، با حضرت آدم از بهشت خارج شده و به زمین آمدهاند 5 .
نکته فوق در برخی احادیث تصریح شده است.برای نمونه آمده است:
...عن ابی عبد اللّه(ع)قال:حمل نوح فی السّفینة الازواج الّتی قال اللّه عز و جلّ:
«ثمانیة ازواج من الضّاءن اثنین و من المعز اثنین و من الابل اثنین و من البقر اثنین فکان من الضّاءن اثنین زوج داجنة یربّیها النّاس و الزّوج الآخر الضّاءن تکون فی الجبال الوحشیة، احلّ لهم صیدها و من المعز اثنین؛داجنة یربّیها النّاس و الزوج الآخر الظّباء الوحشیة الّتی تکون فی المفاوز، و من البقر اثنین، داجنة یربّیها النّاس و من الابل اثنین.النجاتی و العراب و الزوج الآخر البقرة الوحشیة...» 6
از امام صادق(ع)نقل شده است که حضرت نوح در کشتی آن ازواجی را حمل کرد که خدای سبحان آنها را چنین بیان فرموده است:«هشت جفت، از گوسفند دو تا، از بز دو تا، و از شتر دو تا و از گاو دو تا».پس از گوسفند دو جفت بوده است:یک جفت اهلی که مردم آن را تربیت میکنند، و جفت دوم آن که در کوهها به صورت وحشی به سر میبرد و خداوند صید آن را حلال فرموده است.و از بز نیز دو جفت:یک زوج اهلی که مردم تربیتش میکنند، و جفت دیگر آهوی وحشی که در بیابان است.و از گاو نیز دو جفت:یک جفت اهلی که در معرض تربیت انسان است.و از شتر نیز دو جفت: یک جفت وحشی و رها و یک جفت شتر اصیل.و آخرین زوج هم گاو وحشی است.
زیر نویس
(1).زمر، آیه/6.
(2).انعام، آیات 143 و 144.
(3).مؤمنون، آیه 27.
(4).ر.ک:طباطبایی، المیزان، ج 15، ذیل آیه 27 سوره مؤمنون.
(5).مجلسی، بحار الانوار، ج 11، ص 336.
(6).الکافی، ج 8، ص 283؛بحار الانوار ج 61، ص 138؛البرهان، ج 2، ص 218.