پرسش و پاسخ های قرآنی
حوزه های تخصصی:
دریافت مقاله
آرشیو
چکیده
متن
از چه راهی به ویژگیهای عالم آخرت پیببریم؟
از طریق قرآن مجید و روایات اهلبیت عصمت (علیهم السلام).اصل وجود آخرت و ضرورت جهان دیگر، با برهان عقلی و به دلیل حکمت و عدالت خداوند ثابت شده است و قرآن مجید خود بارها به این مطلب اشارت کرده است؛از جمله، آیه شریفه«افحسبتم أنما خلقناکم عبثا و انکم إلینا لا ترجعون»(سوره مؤمنون، آیه 114):آیا گمان میکند که خداوند شما را عبث و بیهوده آفریده است و به سوی ما باز نمیگردید؟(در آخرت)
ولی ویژگیهای آخرت از قبیل چگونگی عذابها و نعمتها، ابدیت و بقای آخرت...از دید ما پنهان است. چون ماورای محسوسات ماست و باید آنها را از منابعی به دست آورد که بر جهان غیبت و آخرت احاطه دارند؛یعنی: قرآن کریم که از علم خداوند سرچشمه میگیرد، و روایات اهل بیت که از علم لدنی و چشم غیب بین آنها مایه دارد. قرآن و روایات به تفصیل از ویژگیهای آخرت خبر دادهاند.
وجوه اختلاف بین دنیا و آخرت چیست؟
وجوه اختلاف زیاد است که مهمترین آنها عبارتند از:
1.دنیا فانی و پایانپذیر است، ولی آخرت جاوید و ابدی است و ابدیت آخرت در آیات متعدد و روایات بیشمار به تعبیرات مختلف از قبیل:خلود، ابد و بقاء از آن یاد شده است.
2.در دنیا نعمتها و نقمتها، و خوشیها و رنجها در کنار هستند و به هم آمیخته(جوانی را پیری و سلامت را بیماری و لذت را درد و الم در پی است و برعکس).ولی در آخرت، این دو از هم جدا هستند:نعمتها همه یک سو (بهشت)و نقمتها همه یک جا(جهنم).به عبارت دیگر، بهشت همه نعمت است و رحمت و دیگر هیچ 1 و جهنم همه عذاب و رنج و نقمت و دیگر هیچ. 2
3.سختیها و رنجهای دنیا غالبا برای مردمان مؤمن از رحمت خدایی سرچشمه میگیرد و سازنده و وسیله تکامل شخصیت انسانی، اوست. 3 ولی عذابها و معصیتهای آخرت، از عذاب و انتقام خدا، سرچشمه دارد؛چنانکه در دعای کمیل امیر مؤمنان، بدان اشاره شده است.
4.آخرت، یوم تبلی السرائر است:یعنی در آن حقیقت و باطن انسانها آشکار میشود و طبق بسیاری از اخبار و آیات است.انسانها به همان صورتی وارد محشر میشوند که باطن و سجایای روحی و خلقیات آنها اقتضا دارد.به خلاف اینها که در آن، باطنها نهفته است و چه بسیار کسانی که باطنشان شرک و کفر است، ولی به ظاهر مؤمن مینمایند (منافق).
5.آخرت، جهان زنده است و به تعبیر قرآن، آخرت دارالحیوان، و دنیا دارالهو و لعب است.
مزرعه بودن دنیا برای آخرت یعنی چه؟
«زرع»به معنی رویانیدن و«حرث»یعنی کشت و تخم را برای رویش در زمین کاشتن و نهان کردن.حرث کار ماست و زرع کار خداوند(افرأیتم ما تحرثون أأنتم تزرعون ام نحن الزّارعون، سوره واقعه، آیات 66 و 67).طبق منطق آیات قرآن، اعمال ما چون دانههای گندم است کهمیکاریم و خداوند آنها را رشد میدهد و به دهها، صدها و...برابر، در آخرت تحویل میدهد.در سوره بقره، آیه 26 میخوانیم که انفاق در دنیا برای خدا چون دانهای است که هفت سنبل برمیآورد و میرویاند و هر سنبلی صد دانه میدهد(700 برابر)به صاحبش برمیگردد، به همین دلیل، اعمال اندک و محدود ما بهشت جاوید و نامحدود میشود.
نکته شایان توجه، مسأله تجسم اعمال است که بسیاری از بزرگان تفسیر و حدیث آن را از قرآن استنباط کردهاند و نگارنده خود از حضرت امام(ره)شنیده است که اعمال ما، خود به نعمت و یا عذاب آخرت تبدیل میشوند و آنچه در آخرت به ما میرسد، صورت اخروی همین اعمال است.آیات فراوانی بر این مطلب دلالت دارند که ذکر همه آنها در این مختصر ممکن نیست و فقط یک آیه را برای نمونه میآوریم:فمن یعمل مثقال ذرّة خیرا یره:انسان به وزن یک ذرّه، پاداش عمل نیک خود را میبیند(ضمیر(یره) به خود عمل برمیگردد، یعنی خود عمل را، نه جزای آن را)و نیز پاداش حتی یک ذره عمل بد خود را میبیند و خلاصه اعمال تجسم پیدا میکنند.
پس پاسخ این سؤال به اختصار چنین میشود:زرع به معنی رویانیدن و حرث یعنی کاشتن.اعمال ما بذر است و دنیا کشتگاه و خداوند این عملها را میرویاند و حفظ میکند و در آخرت به ما به صورت نعمتهای جاوید بهشت باز میگرداند.برای مثال، انفاق در دنیا برای خدا چون دانهای است(کشت شده در مزرعه)که هفت سنبل برآرد و ؟صد دانه(و 700 برابر به صاحبش باز میگردد).به همین دلیل، اعمال محدود و اندک ما در دنیا به صورت بهشت جاوید یا عذاب ابدی جهنم درمیآید و به ما باز میگردد.
در جریان خلقت آدم، ملائکه چرا گفتند که انسان در زمین فساد و خونریزی خواهد کرد؟آیا این کلام آنها به عنوان اعتراض بود؟
این سؤال از دو قسمت تشکیل شده است:1.چرا ملائکه این چنین گفتند و 2.آیا گفته آنها اعتراض بود؟
پاسخ قسمت اول این است که خداوند فرمود:از زمین (مادّه)، خلیفه خلق میکنیم و او موجودی مادی گرفتار غرایز اغوا کننده، مثل شکم و شهوت است...به علاوه، دائما در تغییر است و به مواد غذایی و...و به مواد زمینی نیاز دارد و لازمه آن برخورد بین افراد با یک دیگر بر سر مواهب طبیعی و بروز فساد و خونریزی است.چگونه یک موجودی مادی محدود که هنری جز خوردن و خوابیدن ندارد(از نظر خاصیت تن و پیکر مادی)، میتواند به مقام خلافت الهی نایل شود؟(ما للتراب و رب الارباب).البته خداوند حرف آنها را نفی نکرد که این خود قول ضمنی است؛یعنی که ممکن است آدمیان گرفتار خونریزی و فساد شوند، ولی به فرشتگان جواب داد:انّی اعلم ما لا تعلمون (من درباره آدم چیزهایی میدانم که شما نمیدانید).
یعنی شما یک روی سکه را دیدهاید که آدم از ماده درست میشود و لازمهاش برخورد و نزاع و خونریزی است، ولی این سکه روی دیگری نیز دارد که به واسطه آن، خلیفه الهی است.این مطلب را در آیهای بیان فرمود و به فرشتگان دستور داد:و إذا سویّته و نفحت فیه من روحی تقعوا له ساجدین(پس از آن که بدن انسان را ساختم و از روح خود در آن دمیدم، بر او سجده کنید).پس انسان جز بدن مادی، روح و عقل انسانی نیز دارد که خونریز نیست، بلکه شایسته مقام خلافت الهی است.
از مطالب فوق پاسخ قسمت دوم سؤال نیز این طور روشن میشود که ملائکه در مقام اعتراض نبودند، بلکه از روی تعجب سؤال کردند که انسان خاکی و مادی کجا و خلافت الهی کجا!
زیر نویس
(1).برای نمونه، درباره بهشت، آیه شریفه 35، «سوره فاطر»:لا یمسّنا فیها نصب و لا یمسّنا فیها لغوب:در اینجا(بهشت)هیچ رنج و تعبی به ما نمیرسد.
(2).برای نمونه، آیه شریفه:(لا یذوقون فیها بردا و لا شرابا)هیچ سرد و گوارایی و نوشیدنی نخواهند چشید(سوره نباء، آیه 34)امام صادق نیز میفرماید:بهشت برای مؤمن یا کفاره گناهان است، یا ارتقای درجات.
(3).در تفسیر مجمع البیان، در سوره نبأ، ذیل آیه شریفه«و نفح فی الصّور فتأتون افواجا»، حدیثی از نبی اکرم نقل شده است که در آخرت، مردم به ده شکل متفاوت حیوانی محشور میشوند.
از طریق قرآن مجید و روایات اهلبیت عصمت (علیهم السلام).اصل وجود آخرت و ضرورت جهان دیگر، با برهان عقلی و به دلیل حکمت و عدالت خداوند ثابت شده است و قرآن مجید خود بارها به این مطلب اشارت کرده است؛از جمله، آیه شریفه«افحسبتم أنما خلقناکم عبثا و انکم إلینا لا ترجعون»(سوره مؤمنون، آیه 114):آیا گمان میکند که خداوند شما را عبث و بیهوده آفریده است و به سوی ما باز نمیگردید؟(در آخرت)
ولی ویژگیهای آخرت از قبیل چگونگی عذابها و نعمتها، ابدیت و بقای آخرت...از دید ما پنهان است. چون ماورای محسوسات ماست و باید آنها را از منابعی به دست آورد که بر جهان غیبت و آخرت احاطه دارند؛یعنی: قرآن کریم که از علم خداوند سرچشمه میگیرد، و روایات اهل بیت که از علم لدنی و چشم غیب بین آنها مایه دارد. قرآن و روایات به تفصیل از ویژگیهای آخرت خبر دادهاند.
وجوه اختلاف بین دنیا و آخرت چیست؟
وجوه اختلاف زیاد است که مهمترین آنها عبارتند از:
1.دنیا فانی و پایانپذیر است، ولی آخرت جاوید و ابدی است و ابدیت آخرت در آیات متعدد و روایات بیشمار به تعبیرات مختلف از قبیل:خلود، ابد و بقاء از آن یاد شده است.
2.در دنیا نعمتها و نقمتها، و خوشیها و رنجها در کنار هستند و به هم آمیخته(جوانی را پیری و سلامت را بیماری و لذت را درد و الم در پی است و برعکس).ولی در آخرت، این دو از هم جدا هستند:نعمتها همه یک سو (بهشت)و نقمتها همه یک جا(جهنم).به عبارت دیگر، بهشت همه نعمت است و رحمت و دیگر هیچ 1 و جهنم همه عذاب و رنج و نقمت و دیگر هیچ. 2
3.سختیها و رنجهای دنیا غالبا برای مردمان مؤمن از رحمت خدایی سرچشمه میگیرد و سازنده و وسیله تکامل شخصیت انسانی، اوست. 3 ولی عذابها و معصیتهای آخرت، از عذاب و انتقام خدا، سرچشمه دارد؛چنانکه در دعای کمیل امیر مؤمنان، بدان اشاره شده است.
4.آخرت، یوم تبلی السرائر است:یعنی در آن حقیقت و باطن انسانها آشکار میشود و طبق بسیاری از اخبار و آیات است.انسانها به همان صورتی وارد محشر میشوند که باطن و سجایای روحی و خلقیات آنها اقتضا دارد.به خلاف اینها که در آن، باطنها نهفته است و چه بسیار کسانی که باطنشان شرک و کفر است، ولی به ظاهر مؤمن مینمایند (منافق).
5.آخرت، جهان زنده است و به تعبیر قرآن، آخرت دارالحیوان، و دنیا دارالهو و لعب است.
مزرعه بودن دنیا برای آخرت یعنی چه؟
«زرع»به معنی رویانیدن و«حرث»یعنی کشت و تخم را برای رویش در زمین کاشتن و نهان کردن.حرث کار ماست و زرع کار خداوند(افرأیتم ما تحرثون أأنتم تزرعون ام نحن الزّارعون، سوره واقعه، آیات 66 و 67).طبق منطق آیات قرآن، اعمال ما چون دانههای گندم است کهمیکاریم و خداوند آنها را رشد میدهد و به دهها، صدها و...برابر، در آخرت تحویل میدهد.در سوره بقره، آیه 26 میخوانیم که انفاق در دنیا برای خدا چون دانهای است که هفت سنبل برمیآورد و میرویاند و هر سنبلی صد دانه میدهد(700 برابر)به صاحبش برمیگردد، به همین دلیل، اعمال اندک و محدود ما بهشت جاوید و نامحدود میشود.
نکته شایان توجه، مسأله تجسم اعمال است که بسیاری از بزرگان تفسیر و حدیث آن را از قرآن استنباط کردهاند و نگارنده خود از حضرت امام(ره)شنیده است که اعمال ما، خود به نعمت و یا عذاب آخرت تبدیل میشوند و آنچه در آخرت به ما میرسد، صورت اخروی همین اعمال است.آیات فراوانی بر این مطلب دلالت دارند که ذکر همه آنها در این مختصر ممکن نیست و فقط یک آیه را برای نمونه میآوریم:فمن یعمل مثقال ذرّة خیرا یره:انسان به وزن یک ذرّه، پاداش عمل نیک خود را میبیند(ضمیر(یره) به خود عمل برمیگردد، یعنی خود عمل را، نه جزای آن را)و نیز پاداش حتی یک ذره عمل بد خود را میبیند و خلاصه اعمال تجسم پیدا میکنند.
پس پاسخ این سؤال به اختصار چنین میشود:زرع به معنی رویانیدن و حرث یعنی کاشتن.اعمال ما بذر است و دنیا کشتگاه و خداوند این عملها را میرویاند و حفظ میکند و در آخرت به ما به صورت نعمتهای جاوید بهشت باز میگرداند.برای مثال، انفاق در دنیا برای خدا چون دانهای است(کشت شده در مزرعه)که هفت سنبل برآرد و ؟صد دانه(و 700 برابر به صاحبش باز میگردد).به همین دلیل، اعمال محدود و اندک ما در دنیا به صورت بهشت جاوید یا عذاب ابدی جهنم درمیآید و به ما باز میگردد.
در جریان خلقت آدم، ملائکه چرا گفتند که انسان در زمین فساد و خونریزی خواهد کرد؟آیا این کلام آنها به عنوان اعتراض بود؟
این سؤال از دو قسمت تشکیل شده است:1.چرا ملائکه این چنین گفتند و 2.آیا گفته آنها اعتراض بود؟
پاسخ قسمت اول این است که خداوند فرمود:از زمین (مادّه)، خلیفه خلق میکنیم و او موجودی مادی گرفتار غرایز اغوا کننده، مثل شکم و شهوت است...به علاوه، دائما در تغییر است و به مواد غذایی و...و به مواد زمینی نیاز دارد و لازمه آن برخورد بین افراد با یک دیگر بر سر مواهب طبیعی و بروز فساد و خونریزی است.چگونه یک موجودی مادی محدود که هنری جز خوردن و خوابیدن ندارد(از نظر خاصیت تن و پیکر مادی)، میتواند به مقام خلافت الهی نایل شود؟(ما للتراب و رب الارباب).البته خداوند حرف آنها را نفی نکرد که این خود قول ضمنی است؛یعنی که ممکن است آدمیان گرفتار خونریزی و فساد شوند، ولی به فرشتگان جواب داد:انّی اعلم ما لا تعلمون (من درباره آدم چیزهایی میدانم که شما نمیدانید).
یعنی شما یک روی سکه را دیدهاید که آدم از ماده درست میشود و لازمهاش برخورد و نزاع و خونریزی است، ولی این سکه روی دیگری نیز دارد که به واسطه آن، خلیفه الهی است.این مطلب را در آیهای بیان فرمود و به فرشتگان دستور داد:و إذا سویّته و نفحت فیه من روحی تقعوا له ساجدین(پس از آن که بدن انسان را ساختم و از روح خود در آن دمیدم، بر او سجده کنید).پس انسان جز بدن مادی، روح و عقل انسانی نیز دارد که خونریز نیست، بلکه شایسته مقام خلافت الهی است.
از مطالب فوق پاسخ قسمت دوم سؤال نیز این طور روشن میشود که ملائکه در مقام اعتراض نبودند، بلکه از روی تعجب سؤال کردند که انسان خاکی و مادی کجا و خلافت الهی کجا!
زیر نویس
(1).برای نمونه، درباره بهشت، آیه شریفه 35، «سوره فاطر»:لا یمسّنا فیها نصب و لا یمسّنا فیها لغوب:در اینجا(بهشت)هیچ رنج و تعبی به ما نمیرسد.
(2).برای نمونه، آیه شریفه:(لا یذوقون فیها بردا و لا شرابا)هیچ سرد و گوارایی و نوشیدنی نخواهند چشید(سوره نباء، آیه 34)امام صادق نیز میفرماید:بهشت برای مؤمن یا کفاره گناهان است، یا ارتقای درجات.
(3).در تفسیر مجمع البیان، در سوره نبأ، ذیل آیه شریفه«و نفح فی الصّور فتأتون افواجا»، حدیثی از نبی اکرم نقل شده است که در آخرت، مردم به ده شکل متفاوت حیوانی محشور میشوند.