آرشیو

آرشیو شماره ها:
۴۲

چکیده

متن

 

دعا یکی از جنبه‏های مهم و مشترک ادیان است که نمایان‏گر احساسات و طرز تلقی آدمی نسبت به موجود یا موجودات الوهی و مجرد است. امروزه مطالعات عمومی درباره دعا هنوز ابتدایی و خام است. تمایز سه‏گانه دعا به عنوان «متن»، «عمل» و «موضوع» راه را برای مطالعه عمومی درباره دعا باز کرده، می‏تواند سودمند افتد. دعا به عنوان متن، مجموعه‏ای از کلماتی است که بشر به واسطه آنها با یک ذات مجرد ارتباط برقرار می‏کند، مانند دعای خداوند در مسیحیت و دعاهای نماز در اسلام. دعا به عنوان عمل نه‏تنها دربردارنده کلمات ابراز شده است بلکه شامل برخی عناصر انجام یک کنش گفتاری نیز است؛ هنگامی که دعا به عنوان عمل در نظر گرفته می‏شود، باید میان دعای شخصی و دعای مناسکی فرق گذاشته شود. دعا به عنوان موضوع جنبه‏ای از دین است که تبیین ماهیت آن آموزه‏ها، دستورالعمل‏ها یا الاهیات‏های دینی را روشن می‏سازد؛ این بُعد از دعا را می‏توان فرانیایش نامید. مقاله حاضر به بررسی و بسط دعا در سه محور پیش‏گفته می‏پردازد.
______________________________
1. مشخصات کتاب‏شناختی این اثر چنین است:
Gill, Sam D., "Prayer" in Encyclopedia of Religions (edited by Mircea Eliade), Volume 11, pp.489-494.
______________________________
دعا که رابطه بشر با موجودات الوهی و مجرّد تلقی می‏شود، در بیشتر ادیان در طول تاریخ بشر حضور داشته است. دعا از نظر اکثر ادیان، ضرورت وضعیت بشر است. هنگامی که جهان مادی بشر با آفرینشی تبیین می‏شود که منجر به گسستگی یا جدایی از جهان الوهی یا مجرد می‏شود، دعا ابزاری است که به واسطه آن این گسست ولو فقط برای یک لحظه، از میان برداشته می‏شود.
متون فراوانی از این ارتباط‏ها و نیز آثار بسیاری درباره آنها وجود دارد. با این وجود، بررسی جامع دعا هنوز در مرحله ابتدایی و خام است. مسئله جهان‏شمولی دعا هنوز هم باید به طور جدی همراه با موضوعات مربوطه مورد توجه قرار گیرد. بررسی دقیق تطبیقی و ریشه‏شناختی واژگانی که کنش‏های ارتباط معنوی بشر را مشخص می‏سازد، حتی باید در میان سنّت‏های دینی گسترده و معروف نیز انجام شود. بررسی‏ها در باره دعا برحسب نظریه‏های جدید ارتباطات و نشانه‏شناسی(1) محدود و کمیابند. این نظریه‏ها و نیز دریافت‏های شهودی از دعا به شدت متأثر از سنّت‏های دینی غربی بوده است.
در بررسی زیر از گونه‏شناسی‏ها، نظریه‏ها، و مسائل تفسیری پدیده‏های دعا، طرحی کلی ارائه خواهد شد. اولاً، دعا به‏عنوان متن ملاحظه خواهد شد، یعنی، به‏عنوان مجموعه‏ای از کلمات که برای ارتباط بشری با یک ذات مجرد، به هم پیوسته‏اند. ثانیا، دعا به عنوان عمل درنظر گرفته خواهد شد، یعنی، عملی بشری که باعث ارتباط آدمی با ذوات الوهی می‏گردد و تنها یا منحصرا دربردارنده زبان نیست بلکه شامل اجزای آن عمل نیز است. بالاخره، دعا به‏عنوان موضوع در نظر گرفته خواهد شد، یعنی، به‏عنوان بُعد یا جنبه‏ای از دین که تبیین ماهیت آن موجب روشن‏شدن باورها، تعالیم، دستورات عملی، فلسفه یا الاهیات [آن دین] است.
دعا به عنوان متن
دعا در شایع‏ترین تصور عبارت است از کلمات و نصوص ویژه‏ای که به مدد آن آدمی با ذات الوهی ارتباطی معنوی برقرار می‏کند مانند دعای خداوند (در مسیحیت)، قدیش(2) (در یهودیت)، و دعاهای نماز (در اسلام). تعداد زیادی از دعاها در کتاب‏های دعا،
______________________________
1. semiotics
2. Qaddish
______________________________
عبادت‏نامه‏ها، کتب مبیّن مناسک و مراسم عبادی، قوم‏نگاری‏های راجع به اقوامی که صرفا سنت شفاهی دارند و زندگی‏نامه‏های شخصیت‏های دینی آمده است.
امروزه گونه‏شناسی دعا بر حسب خصیصه‏ها و غرض جداگانه دعاها مشخص می‏گردد که در نصوص دعا نمود می‏یابند. این نوع از گونه‏شناسی شامل چند دسته است، که همه آنها را می‏توان با عناوین توصیفی(1) به آسانی مشخص ساخت. این دعاها عبارتند از: حاجت،(2) استغاثه،(3) شکرگزاری (ثنا یا ستایش)،(4) وقف،(5) توسل(6)، شفاعت،(7) اعتراف،(8) توبه،(9) و دعای برکت.(10) انواع مزبور ممکن است دعاهای کاملی را شکل دهند یا ممکن است پشت هم آورده شوند و دعایی با ساختار پیچیده‏تر را شکل دهند.
این نوع گونه‏شناسی برای نشان دادن گستره پدیده دعا مفید است و می‏توان آن را به‏عنوان شیوه‏ای در مطالعه تطبیقی ادیان به‏کار برد و نشانگر آن است که دعا پردامنه بوده و شیوع و تنوع دارد. وسیع‏ترین کاربرد این نوع گونه‏شناسی در مطالعاتی بوده است که عمدتا در قرن نوزدهم و اوایل قرن بیستم راجع به تحول ادیان در گذر زمان صورت گرفته است. تصور بر این بود که دعاهای متضرعانه(11) گسترده‏ترین دعاها و بدین‏سان کهن‏ترین شکل دعا هستند. نیز اعتقاد بر این بود که به مرور زمان حضور علائق قومی، اخلاقی و مذهبی در دعاهای تضرع‏آمیز بعدها پدید آمده است. البته این پدیده تحولی فراتر از نیازهای صرفا شخصی و مادی آدمی بود. اگرچه این جنبه‏ها دیگر در مطالعه ادیان اهمیت ندارند یا چندان مورد توجه نیستند، اما این گونه‏شناسی محتوایی هنوز هم در توصیف و توضیح دعا اهمیت اساسی دارد.
ای. بی. تِیلور(12) در پژوهش انسان‏شناختی کلاسیک اولیه خود، فرهنگ بدوی(13) (1873)، نوعی ویژگی روان‏شناختی و معنوی را به دعا نسبت داده است. وی دعا را «گرایش عمیق روح، خواه ابراز شود خواه ابراز نشود» و «خطاب روح انسان به روح انسانوار» دانست. فریدریش هایلر(14) در دعا: پژوهشی درباره تاریخ و روان‏شناسی دین(15)
______________________________
1. descriptive designations
2. petition
3. invocation
4. thanksgiving (praise or adoration)
5. dedication
6. supplication
7. intercession
8. confession
9. penitence
10. benediction
11. petitionary prayers
12. E. B. Taylor
13. Primitive Culture
14. Friedrich Heiler
15. Prayer: A Study in the History and Psychology of Religion
______________________________
(1932)، که چه بسا گسترده‏ترین بررسی تطبیقی دعا باشد، هنگامی که به توصیف دعا می‏پردازد، با استفاده از تصویرپردازی کتاب مقدس عبرانی، آن را تا حد زیادی همان گشودن سفره دل خود در پیشگاه خدا دانست. بدین ترتیب، دعا در هر دو تعریف کلاسیک مزبور، بی‏تکلف و خودجوش، یعنی، صمیمانه توصیف شده است. این توصیف هنوز هم به‏طور گسترده مورد قبول است و عمدتا آن قدر واضح است که بحث نقادانه غیرضروری است. اما هنگامی که تلقی دعا به‏عنوان «ارتباط زنده»، آزادانه و خودجوش «انسان با خدا» (هایلر) به محدودسازی کلی دعا به نوع متنی پیوند می‏یابد، عدم سازگاری، درهم‏ریختگی و تنگنا پدید می‏آید.
متون دعا، کم و بیش بدون استثناء و تا حدّی به عنوان بخشی از ویژگی‏های خود، به صورت کلیشه‏ای، تکراری و دارای ویژگی ایستا هستند و به میزان زیادی با ویژگی‏های آزادانه و خودجوش مورد انتظار از دعا در تضادند. تیلور، که در بررسی‏اش درباره فرهنگ و دین به گردآوری اسناد تحوّل تدریجی فرهنگ اهتمام ورزید، به‏خصوص این نکته را خلط کرده است. نظریه وی مقتضی آن است که دین در زمره جادو قرار داشته باشد و لذا در زمره وردها و دستورالعمل‏های جادویی قرار می‏گیرد. با این حال، فراوانی انواع دعاهای مراسم عبادی(1) و اندیشه‏ورزانه در فرهنگ‏هایی که به نظر وی بیش‏ترین توسعه را یافته‏اند، نظریه وی را باطل می‏کند. تیلور این تنگنا را تنها با این سخن می‏تواند برطرف کند که دعا «در ابتدا همچون درخواست از یک اسقف یا رهبر زنده بیاناتی بی‏تکلف و انعطاف‏پذیر بود، که به دستورالعمل‏های سنّتی(2) انعطاف‏ناپذیری تبدیل شدند که تکرار آنها نیازمند دقت لفظی است و ماهیت آن عملاً، کم‏وبیش شبیه به ماهیت جادو شده است» (تیلور، ج2، ص 371). بدین‏سان اعتقاد بر این بود که آن ویژگی‏های ساختاری از دعا که در تعارض با توقعات ما از دعاست، برخاسته از رشد و توسعه فرهنگ بشری است.
همین نکته هایلر را دچار اشتباه کرده است. وی معتقد بود که در واقع برای نیل به تهذیب، تعلیم، و تأثیرگذاری بر اشخاص در خصوص مسائل اعتقادی، ایمان و سنت، متون دعا کم و بیش به طور تصنعی تنظیم شده‏اند. بنابراین با توجه به این‏که هایلر منبع اصلی داده‏های خود را در بررسی دعا ناچیز شمرد، پژوهش وی از همان ابتدا اقدامی
______________________________
1. liturgical prayer
2. traditional formulas
______________________________
شکست خورده بود و این امر موجب شد وی حسرت‏زده منتظر فرصت کمیابی باشد تا پنهانی به کسی که سفره دل خود را برای خدا می‏گشاید، گوش فرادهد. تمایل هایلر به سرشت روان‏شناختی دعا همراه با ناتوانی وی در ایجاد هرگونه تمایز روشن و سودمندی میان دعا به‏عنوان متن دعا و دعا به‏عنوان عمل، پژوهش وی را در باره دعا در وضعی غیرثمربخش قرار داد، وضعیتی که به‏طور کلی پژوهش آکادمیک در باره دعا را، به ویژه در فراسوی سنّت‏های خاص دعا، با دلسردی مواجه ساخته است.
با توجه به ماهیت مطالب در دسترس اساسا ــ اگر نگوییم صرفاــ باید دعاها را عمدتا متونی لحاظ کرد که در بررسی آنها به جنبه‏های معنایی، آگاهی بخشی و ادبی زبان که سازنده دعاها هستند، اکتفاشده است. به رغم این محدودیت‏ها، متون دعا نمایانگر ابعاد الاهیاتی، آموزه‏ای، فرهنگی، تاریخی، زیبایی‏شناختی و اعتقادی فرهنگ دینی هستند.
دعا به‏عنوان عمل
دعا برحسب دریافت درونی، یک ارتباط است. دعا در شایع‏ترین کارکرد، کنشِ گفتاری(1) است. برای آن که بتوان دعا را برحسب هویت دعاکنندگان، مناسبت‏های دعا، انگیزه‏های دعا و امور فیزیکی توصیف‏پذیر از قبیل اعمال دست و بدن طبقه‏بندی و ترسیم کرد، دعا به عنوان عمل در نظر گرفته شده است، که نه تنها دربردارنده کلمات ابراز شده است بلکه شامل برخی عناصر انجام کنش گفتاری نیز هست. این طبقه‏بندی‏ها عمدتا توصیفی و به جنبه‏های نهادینه و روان‏شناختی آن توجه شده است.
هنگامی که دعا به‏عنوان عمل درنظر گرفته می‏شود، میان دعای شخصی و دعای مناسکی(2) تفاوت گذاشته می‏شود. بسیاری از اندیشمندان دعای شخصی را، که گشودن سفره دل نزد خداست، صحیح‏ترین شکل، و حتی تنها شکل صحیح دعا می‏دانند. با این حال، یافته‏های موجود برای بررسی دعای شخصی، اندک است. همچنین، متن دعاهای شخصی یافت‏شده در نامه‏ها، زندگی‏نامه‏ها، و خاطرات حاکی از ارتباط و پیوند عمیق دعای شخصی با دعای مناسکی و مراسم عبادی در زبان، شکل، سبک و طرز نگرش عینی است. کسی که به صورت فردی دعا می‏کند همواره در سنّت دینی و فرهنگی‏ای پرورش یافته است که در آن، دعای مناسکی یا همگانی اجرا می‏گردد.
______________________________
1. act of speech
2. ritual prayer
______________________________
دعای مناسکی، در اثر عدم تطبیق با مفاهیم ساده دعای خودجوش و بدون تکلف، اغلب نادیده گرفته شده است. این برداشت هایلر نادرست نیست که هدف از ایجاد دعای مناسکی عبارت است از تهذیب، تعلیم و تأثیرگذاری بر افراد در اصول اعتقادی، ایمان و سنّت؛ اما برداشتی ناقص است. در عین حال، هایلر با کوچک شمردن کارکردهای مهم فوق اساسا برداشت خود و، به تبع، بسیاری دیگر را مُثله کرده است. این جنبه‏های دعا را باید برای استمرار سنّت و فرهنگ و انتقال آن دو حائز اهمیت و غالبا ضروری قلمداد کرد. ویژگی‏های کلیشه‏ای، تکراری، و یکدست دعا، با قابلیت تحقق این کارکردهای مهم، به لحاظ تعلیم و تربیت و فرهنگ‏سازی(1)، کارآمد هستند.
افزون بر این، و به‏طور اساسی می‏توان نشان داد که گرچه دعاها دارای پیام کلیشه‏ای، تکراری و غیرضروری‏اند، اما می‏توانند برخوردار از ارتباطی راستین و حتی صمیمانه باشند. دامنه پژوهش‏ها درباره زبان در سال‏های اخیر نشان‏دهنده قدرت تأثیرگذاری زبان و کنش‏های گفتاری(2) است. به بیان ساده، این پژوهش‏ها روشن ساخته است که تکلم و انواع دیگر عمل انسانی نه تنها اموری را بیان می‏کنند، یعنی اطلاعاتی را منتقل می‏کنند، بلکه نقش‏هایی را نیز ایفا می‏کنند. افعال زبانی عادی ممکن است ترغیب، نام‏گذاری، التزام، وعده، اعلان، تأیید و غیره باشد؛ و این کارکردها اغلب مهم‏تر از کارکرد انتقال اطلاعات هستند.
مطالعه درباره دعا هنوز هم به‏طور گسترده تحت تأثیر برداشت مزبور از قدرت تأثیرگذاری زبان بوده، و این نکته‏ای بجا است. اما از این دیدگاه، ابعاد مختلف عمل دعا را قطع‏نظر از ارتباط صمیمانه با خدا می‏توان به‏طور کامل‏تر بررسی کرد. به‏عنوان مثال، دعای استغاثه، چنانچه در زمینه مناسکی مناسب ادا شود، از طریق شکل و محتوای خود به دگرگون‏سازی حالت عبادت‏کنندگان کمک می‏کند. این دعا، حال و هوا و طرز تلقی از عبادت را عوض می‏کند و آواز مذهبی را در ذهن عبادت‏کنندگان زنده می‏کند. همچنین، دعای برکت موجب آسودگی عبادت‏کنندگان از حوزه مناسکی می‏شود. این دعا جهت‏گیری مجددی را که در شعائر بدست آمده، به عرصه زندگی گسترش می‏دهد و در عین حال، افراد را از محدودیت‏های ناشی از شعائر خلاص می‏سازد. دعاهای
______________________________
1. enculturate
2. speech acts
______________________________
ستایش خدا، توجه دعاکنندگان را به صفات جمالیه الاهی(1) که مؤلفه‏های تشکیل‏دهنده و نشان‏دهنده آموزه خدا هستند، معطوف می‏دارند در حالی که دعاهای اعتراف و توبه، دعاکنندگان را متوجه ویژگی‏های منفی بشر می‏کنند و آنها آموزه گناه نوع بشر را تحقق می‏بخشند و می‏نمایانند. تجربه احساسی(2) و ویژگی‏های عاطفی(3) این دعاها دقیقا برحسب نوع آنها تفاوت دارند. این تفاوت حتی هنگامی که دعاها به صورت کلیشه‏ای و عاری از انگیزه‏هایی است که مستقیما از نیازهای فردی پدید می‏آیند، وجود دارند. دعاهای ستایش خدا و شکرگزاری، شاد، نشاط‏بخش و حرکت‏آفرین هستند؛ در حالی که دعاهای اعتراف و توبه، درون‏نگرانه و اندوهناک هستند. ویژگی کلیشه‏ای نیایش‏های عبادی مقتضی نوعی مشارکت است و این مشارکت از طریق ایجاد چارچوبی از انتظارات، یعنی انگاره‏ای آشنا و مأنوس صورت می‏گیرد.
مطالعات در خصوص قدرت کارکردی(4) زبان حاکی از آن است که این ظرفیت‏های بازی زبان، مبتنی بر قرارداد، معمول و معتبر، و معمولاً مستلزم عمل فیزیکی و نیز ابراز کلمات مناسب است. به عبارت دیگر، عمل نیایش برای آن‏که مؤثر، راستین و توان‏بخش باشد، نه تنها متضمن بیان کلمات است، بلکه در بردارنده دخالت فعال عناصری از آن فضای تاریخی، فرهنگی و شخصی است که دعا در آن اظهار می‏شود. نیایش ممکن است شامل حالت‏ها و جهت‏گیری‏های بدنی خاص، اعمال و اهداف مناسکی، ساخت‏های معماری یا محیط‏های فیزیکی معیّن، اوقات خاصی از روز یا زمان‏های خاصی از سال، و روحیه‏ها، نگرش‏ها یا نیّت‏های مشخص باشد. به‏عنوان مثال، یک مسلمان نماز (نیایش مناسکی روزانه) را صرفا با گفتن کلمات «الله اکبر» انجام نمی‏دهد، بلکه نماز عملی است که زمان، لباس، سمت و سو و مجموعه‏ای از اعمال بدنی ویژه را ایجاب می‏کند که شامل ایستادن، سجده(5)، اعمال خاص و علاوه بر همه این‏ها، از برخوانی زنجیره‏ای از کلمات خاص است.
هنگامی که دعا به‏عنوان عمل درنظر گرفته می‏شود، ابعاد غیرحساس و غیرخلاقانه که ظاهرا ملازم با کلماتی با روح هستند، محو می‏شوند؛ زیرا عمل نیایش همواره مستلزم آن است که شخص در شرایطی تاریخی، فرهنگی، اجتماعی، و روان‏شناختی به نیایش
______________________________
1. positive divine attributes
2. emotive experience
3. affective qualities
4. performative power
5. prostration
______________________________
بپردازد. این عناصر بافتاری(1) که همواره در تحول‏اند، ضرورتا بخشی از این عمل است. در برخی سنّت‏های دعا، مثلاً دعای سرخ‏پوستان ناواهو(2) در آمریکای شمالی، معلوم شده است که اجزای کلیشه‏ای تشکیل‏دهنده دعا طبق الگوهایی به دنبال هم قرار می‏گیرند و به صورت یک مجموعه با عناصر مناسکی متداول پیوند می‏یابند؛ چنین دعایی مشخصا بیانگر نیازها و انگیزه‏های صادقانه نسبت به موجود منحصربه‏فردی است که برای او نیایش می‏شود. در مقایسه با زبان عادی که در آن، کلمات آشنا را می‏توان برحسب مجموعه واحدی از اصول دستور زبان به شیوه‏های نامحدودی مرتب کرد تا سازنده و پرمعنا باشد، قطعات نیایش را می‏توان در پیوند با عناصر مناسکی مرتب کرد تا همان توانایی‏های ارتباطی(3) حاصل شود.
اهمیت قدرت کارکردی عمل نیایش در سنّت‏های دینی متعدد را می‏توان این‏گونه بیان کرد که مهم‏ترین نیایش‏ها عبارتند از نیایش‏های بیان شده به زبان خاص، زیرلبی یا نیایش‏هایی که به‏آرامی گفته شده و حتی بدون کلام انجام می‏شود. انواع غیرگفتاری نیایش نظیر آواز، رقص، تقدیم قربانی، اهدای غذا نیز عموما نیایشی اساسی قلمداد می‏شوند. این گونه‏های غیرگفتاری ممکن است اَعمال بشری صمیمانه و خودجوشی تصور شوند که معطوف به جهان مجرد هستند، اما می‏توان آنها را اعمال مذهبی‏ای تصور کرد که انجامشان احساس را در آدمی تقویت می‏کند، شجاعت را زنده نگه می‏دارد و امید را برمی‏انگیزد.
وقتی دعا به‏عنوان عمل درنظر گرفته شود، گستره کاملی از ویژگی‏های تأثیرگذار و کارکردهای دینی را می‏توان مشاهده کرد. در اینجا مسئله اساسا این نیست که ثابت شود نیایش، ارتباط با ذات مجرد یا الوهی است و یا حتی کلمات بیان‏شده لزوما درک شود، بلکه کمابیش برای عنایت به دریافت و ارزیابی قدرت و تأثیرگذاری کنش‏های ارتباطی‏ای است که راه‏های ارتباط انسان و خدا شمرده می‏شوند. همچنین، هنگامی که دعا به‏عنوان عمل لحاظ می‏شود، اهمیت تمایز میان دعا و سایر کنش‏های گفتار دینی ــ سرود، سحر(4) و ورد(5) ــ کمتر از هنگامی است که غالبا در سنّت‏های دینی خاص یا نظریه‏های راجع به دین، بازشناسی و ارزیابی می‏شود.
______________________________
1. contextual elements
2. Navajo
3. communicative capabilities
4. spell
5. formula
______________________________
سنّت‏های گوناگون آئین بودا همچنان‏که مقوله‏ها و ابعاد متعدد دین، را ارائه می‏کنند، موارد خوبی را در زمینه بررسی دعا عرضه می‏کنند. از نظر سنّت‏های غیرتوحیدی، مانند آیین بودایی تیره‏وده، تلقی دعا به‏عنوان وسیله ارتباط انسان و خدا امکان‏پذیر نیست. با این وصف، تعدادی از انواع کنش‏های گفتار بودایی، مانند قرائت‏های تأمل‏آمیز،(1) تلاوت کتاب مقدس، مانتراها،(2) پیمان بودی‏ستْوه(3) مخصوصا بر حسب بسیاری از کارکردهای آن شباهت‏های خاصی به دعا دارد. عموما تمایز میان دعا و این گونه‏های گفتاری بودایی به راحتی نادیده گرفته می‏شود و آنها گونه‏هایی از نیایش بودایی درنظر گرفته می‏شوند. به‏طور خاص، درک شباهت‏ها و تفاوت‏های انواع این کنش‏های گفتار بودایی و کارکردهای گوناگون آنها در مقایسه با عمل نیایش سنّت‏های توحیدی ارزشمندتر خواهد بود. شباهت‏های آنها نشانگر ماهیت دین و تفاوت‏های آنها نشان‏دهنده تمایز دین بودا در میان سنّت‏های دینی است.
دعا به‏عنوان موضوع
در سنّت‏های دینی، دعاها نه تنها کلماتی‏اند که از بر خوانده می‏شوند و اعمالی هستند که انجام داده می‏شوند، بلکه در باره آنها نیز بسیار نوشته‏اند و گفته‏اند. نیایش موضوع نظریه‏ها، الاهیات‏ها، مواعظ، آموزه‏ها، رهنمودهای پارسایانه، شیوه‏های معین عبادت و زندگی و توصیفاتی است که به روش‏های نیایش می‏پردازد. پیشنهاد ما این است که به سبک و سیاق پاره‏ای از رشته‏های دانشگاهی که در بررسی فرآیندهای ارتباط بشری، گونه‏های زبانی را موضوع پژوهش خود قرار داده‏اند، اسم این بُعد از دعا را «فرانیایش»(4) بگذاریم، و بدین وسیله شیوه‏های نیایش در سنّت‏های دینی را بیان کنیم. میزان نوشته‏ها درباره دعا در سنت‏های دینی انبوه است و دامنه آن از تأملات شخصی در باره «شیوه دعا» تا الاهیات و فلسفه‏های نظام‏مند راجع به دعا، در نوسان است. در این نوشته‏ها، دعا به موضوعی تبدیل شده است که به واسطه آن، اصول و ویژگی‏های یک سنّت دینی یا شاخه‏ای از یک سنّت را بیان می‏کنند.
فرانیایش‏های فراموش‏نشدنی و مشخص بی‏شماری وجود دارند. نمونه‏های زیر،
______________________________
1. meditational recitations
2. mantras
3. bodhisattva vows
4. metaprayer
______________________________
گستره و ویژگی‏های این فرانیایش‏ها را روشن می‏سازد. سقراط و تیمائوس در تیمائوس افلاطون(1) (27 ق. م)، در باره ضرورت دعا بحث می‏کنند:
سقراط: و اکنون تیمائوس، شما به گمان من باید بعدا پس از خواندن خدایان آن طور که لازم است، سخن بگویید.
تیمائوس: سقراط، همه انسان‏ها به هر اندازه که احساس اخلاقی داشته باشند، در آغاز هر تلاشی، خواه بزرگ و خواه کوچک، همواره خدا را یاد می‏کنند. و ما نیز که درصدد آنیم که در باره ماهیت هستی، چگونگی آفرینش آن و چگونگی وجود داشتن بدون خلقت بحث کنیم ــ اگر این امور تماما خارج از فهم ما نباشد ــ باید از خدایان و الهه‏ها کمک بطلبیم و دعا کنیم که سخن ما مخصوصا برای آنان و در نتیجه برای خود ما پذیرفتنی باشد.
ایمانوئل کانت در دین در محدوده عقل تنها(2) (1793) درباره نیایش با خدا می‏گوید که «انسان در این نیایش هیچ چیز جز عزم راسخ برای زندگی نیک نمی‏یابد ــ جهت‏گیری‏ای که، با توجه به ضعف ما، در بردارنده آرزوی دائم برای عضویت ارزشمند در ملکوت خداست. بنابراین چیزی که خدا ممکن است به حکمت خود ما را از آن محروم کند، واقعا در دعا طلب نمی‏شود».(3)
فریدریش شلایرماخر در موعظه‏ای با عنوان «قدرت نیایش»(4) دعا را با واژه‏هایی آشنا و قاطع توصیف می‏کند: «در واقع تدین انسان با دعاکردن او یکی است.»
اظهارات فراوان آبراهام جاشوئا هسکل(5) در باره دعا قدرت‏بخش و برانگیزاننده هستند. وی در جستجوی انسان برای خدا(6) می‏نویسد، «موضوع دعا، دعا نیست؛ موضوع دعا خداست». وی در مقاله‏ای با عنوان «در باره دعا» می‏نویسد، «ما دعا می‏کنیم برای آن که دعا کنیم... من دعا می‏کنم زیرا نمی‏توانم دعا کنم... ما دعای قدیش(7) را بر زبان
______________________________
1. Plato''s Timaeus
2. Religion within the Limits of Reason Alone
3. trans. Greene and Hudson, New York, 1960, p.183.
4. "Power of Prayer", in Selected Sermons, London, 1890, p.38.
5. Abraham Joshua Heschel
6. Man''s Quest for God, New York, 1954, P.8.
7. Kaddish
قدیش که در لغت به معنای «تقدیس» است، یک قسم دعای یهودی است که مضمون آن ستایش خدا و تقدیس نام پروردگاراست و در پایان مراسم عبادی کنیسه‏هابه زبان آرامی خوانده می‏شود.
______________________________
می‏آوریم: مجلّل و مقدّس باد نام بزرگ او در سراسر جهان که بر اساس اراده خود آفریده است. امید ما تحقق بخشیدن و واقعیت بخشیدن به تقدیس نام او در اینجا و اکنون است».(1) هسکل در ناامنی آزادی(2) می‏نویسد، «زبان‏های نیایش متفاوتند، اما اشک‏ها یکسانند. ما بینشی مشترک در باره او داریم که نیایش‏های همه انسان‏ها در رحمت او به هم می‏پیوندند».
در سنت‏های دینی غربی، نیایش مسائل سنّتی را پیش کشیده است، که راه‏حل هر یک منطبق با اصول تفسیری است. یک موضوع قابل توجه این است که آیا دعا، به ویژه دعای تضرع‏آمیز، لازم یا مفید است یا خیر، زیرا تصور بر این است که خدا علیم و مهربان است. توضیح این مسئله بیان روشنی در الاهیات و انسان‏شناسی دارد و تشکیل‏دهنده اعتقادنامه است. مسئله سنّتی دیگر این بوده است که آیا دعا، تک‏گویی، گفت‏وگو یا هیچ کدام است. اگر کسی معتقد باشد که دعا تک‏گویی است، باید روشن سازد که اساسا دعا چگونه دعاست و نه مراقبه(3) یا تأمل شخصی.(4) اگر کسی اعتقاد دارد که دعا گفت‏وگو است، باید توضیح دهد که چگونه خدا در عمل ارتباط شرکت می‏کند. الاهیدانان و فیلسوفان سنّت‏های غربی دیگر توجه چندانی به دعا مبذول نمی‏دارند، اما با این حال دعا موضوعی مهم در بسیاری از نظام‏های الاهیاتی و فلسفی کلاسیک بوده است.
ویلیام جیمز در انواع تجربه دینی(5) هنگامی که پاره‏ای از بیانات درباره دعا را مورد توجه قرار می‏دهد، خاطرنشان می‏کند که «نکته اساسی دین آنست که در دعا، نیروی معنوی، که به‏گونه‏ای دیگر غنوده است، فعال می‏گردد و در واقع نوعی‏کار معنوی انجام می‏گیرد.»
مهاندا کی. گاندی(6) در هندوستان جوان(7)، شماره 24 سپتامبر 1925 نوشت:
دعاها اعتراف به ناشایستگی ما یا ضعف ماست. خدا هزار اسم، یعنی بی‏شمار اسم دارد یا به تعبیر دیگر او هیچ اسمی ندارد. ما ممکن است با به‏کار بردن هر اسمی که ترجیح می‏دهیم، سرودهای نیایش با او را بخوانیم یا با او نیایش کنیم. برخی او را با
______________________________
1. "on Prayer", Conservative Judaism, Fall 170, pp. 3-4.
2. Insecurity of Freedom, New York, 1966, p. 180.
3. meditation
4. personal reflection
5. William James, Varieties of Religious Experience, New York, 1902.
6. Mohandas K. Gandhi
7. Young India
______________________________
نام راما(1) می‏شناسند، برخی او را با عنوان کریشنا(2) می‏شناسند، برخی دیگر او را رحیم می‏نامند و برخی دیگر نیز او را خدا می‏نامند. همه آنان وجود مجرد واحدی را می‏پرستند. اما، درست همان‏گونه که همه غذای واحدی را دوست ندارند، به همین ترتیب همه این نام‏ها در نزد همگان مورد قبول واقع نمی‏شود... این بدان معناست که شخص می‏تواند نه با لب بلکه با قلب خود نیایش کند و آوازهای پرهیزگارانه سردهد. به همین دلیل، حتی لال، الکن و احمق می‏تواند نیایش کند.
او در تاریخ 10 ژوئن 1926 در هندوستان جوان نوشت: «به نظر من دعا، اشتیاق قلب برای همراهی با صانع هستی(3) و طلب یاری از حمایت اوست. دعا از این نظر رفتاری است که حائز اهمیت است نه کلماتی که بر زبان آورده می‏شود یا زیر لب گفته می‏شود.»
آخرین نمونه که برگرفته از داستانی آمریکایی است نه تنها روشن می‏سازد که فرانیایش در انواع گونه‏های ادبیات ظاهر می‏شود بلکه فرانیایش ممکن است حتی کاربرد و کارآیی دعا را رد کند. در قطعه ذیل از ماجراهای هاکلبری فین(4) اثر مارک تواین، هاک دینداری خود را از دینداری دوشیزه واتسون متمایز می‏سازد:
دوشیزه واتسون مرا در صندوق‏خانه گذاشت و به نیایش پرداخت، اما چیزی از آن حاصل نشد، او به من می‏گفت که هر روز نیایش کنم، و هر آنچه که درخواست می‏کنم، به‏دست خواهم آورد. اما این طور نبود. من آن را آزمایش کردم. یک بار ریسمان ماهیگیری بدست آوردم ولی هیچ قلابی نداشت. من سه یا چهار بار برای بدست آوردن قلاب‏های ماهیگیری سعی کردم اما به یک علتی نمی‏توانستم از آن بهره‏ای ببرم. بعدا، یک روز از دوشیزه واتسون خواستم که برای من آزمایش کند، اما او گفت که من یک احمقم. او هرگز دلیل آن را نگفت و من اصلاً و ابدا نتوانستم از آن سر درآورم.
نتیجه
در بررسی کلی دعا، واژه دعا با مسامحه، انواعی از اعمال بشری را مشخص می‏کند که اساسا کنش‏های گفتاری مرتبط با ادای تکالیف دینی هستند، به ویژه آنها که ارتباط با
______________________________
1. Rama
2. Krishna
3. Maker
4. Adventures of Huckleberry Finn
______________________________
ذات الوهی یا مجرد شمرده می‏شوند. در صورتی که این واژه بدین نحو به‏کار رود، تعریف دقیقی نمی‏توان ارائه کرد، زیرا دعا صرفا طرحی کلی است که می‏تواند محور بررسی تطبیقی و تاریخی دقیق‏تر قرار گیرد. هنگامی این واژه، معنای دقیق و مشخصی به خود می‏گیرد که مانند هر یک از ده‏ها واژه‏ای لحاظ گردد که در سنّت‏های دینی خاص مورد استفاده قرار می‏گیرد و در عمل یا آموزه‏های دینی بیان می‏شوند.
تمایزهای سه‏گانه دعا به عنوان متن، عمل و موضوع راه را برای مطالعه عمومی درباره دعا باز کرده و مفید خواهد بود.

تبلیغات