چکیده

متن

عنوان مقاله: المناجاة الالهیّات

مصحح : عسکری، سعید رضا علی

نویسنده : راوندی، سید ضیاءالدین فضل اللّه‏

درآمد

المناجات الالهیّات مناجات مفصلى است از امیرالمؤمنین على علیه‏السلام که از طرق متعدد شیعه و سنى روایت شده‏است.

علامه بزرگوار ضیاءالدین ابوالرضا سید فضل‏اللّه‏ بن على بن عبیداللّه‏ حسنى راوندى(1) روایتگر این مناجات، یکى از عالمان وارسته در قرن ششم هجرى بوده است.

وى در حدود سال 483 هجرى چشم به جهان گشود و از آنجا که

______________________________

1 . راوند در قدیم روستایى در نزدیکى کاشان بوده و اینک به شهر کوچکى تبدیل شده است. تعدادى از علماى شیعه و سنى به این شهر منتسبند؛ از جمله علماى شیعه شیخ بزرگوار ابوالحسین سعید بن هبة‏اللّه‏ مشهور به قطب‏الدین راوندى است که هم عصر سید فضل‏اللّه‏ راوندى بوده است. او در سال 573 ه وفات یافت و در صحن شریف حضرت معصومه در شهر قم به خاک سپرده شده و از جمله علماى سنى مذهب این شهر زید بن على بن منصور راوندى متولد 472ه و حیّان بن بشر بن مخارق متوفّى 238ه است که از طرف مأمون عباسى سمت قضاوت داشته‏است . ر.ک : لمعة النور والضیاء ، ص47 ؛ الأنساب للسمعانى¨ ، ج3، ص31

در خاندان فقاهت و علم و ادب پرورش یافت ، در علوم گوناگون اسلامى بهره‏اى وافر و دستى پر داشت . او در سنین جوانى محضر علما و استادان بزرگى همچون شیخ طبرسى صاحب تفسیر مجمع البیان و ابوعلى حسن بن ابى‏جعفر شیخ الطایفة محمد بن حسن طوسى مشهور به مفید ثانى و عبدالواحد بن اسماعیل رویانى را درک کرد.>

شرح حال مفصّل راوندى در کتاب لمعة النور والضیاء فى ترجمة السیّد أبی الرضا نوشته حضرت آیت‏اللّه‏ مرعشى نجفى قدس‏سره (1) و در مقاله نهج البلاغة عبر القرون محقق فقید سید عبدالعزیز طباطبایى رحمه‏الله (2) آمده‏است.(3)

تاریخ رحلت سید فضل‏اللّه‏ راوندى همچون تاریخ ولادت او نامعلوم است. برخى رحلت او را در سال 563ه و برخى در

______________________________

1 . این کتاب در سال 1343 ش در چاپخانه حیدرى و توسط جناب میرزا فخرالدین نصیرى امینى در قطع وزیرى به چاپ رسیده‏است.

2 . مجله فصلى تراثنا شماره 2و3 سال نهم ربیع الآخر ـ رمضان 1414 صفحات 154ـ188 و هم اکنون با ضمیمه مقالات دیگر آن جناب به شکل کتابى در دست چاپ قرار دارد.

3 . شرح حال سیّد فضل اللّه‏ راوندى در مصادر زیر نیز قابل دسترسى است : اعیان الشیعة، ج 8 ، ص 408 ؛ الأعلام للزرکلی ، ج 5 ، ص 152 ؛ أمل الآمل ، ج 2 ، ص 217 ؛ الأنساب سمعانى واژه راوندى و قاشانى ؛ بهجة الآمال ، ج 6 ، ص 50 ؛ تاج العروس (ماده رود - راوند) ؛ تنقیح المقال رقم : 9494 ؛ خاتمة المستدرک ، ص 324 و 493 ؛ روضات الجنات ، ج 5 ، ص 365 ؛ ریاض العلماء ، ج 4 ، ص 363 ـ 374 ؛ الدرجات الرفیعة ، ص 506 ؛ طبقات اعلام الشیعة القرن السادس ، ص 217 ؛ طرائف المقال ، ج 1 ، ص 112 ؛ عمدة الطالب ، ص 185 ؛ الفهرست منتجب‏الدین رقم : 334 ؛ فوائد الرضویه، ص 354 ؛ الکنى والألقاب ، ج 2 ، ص 235 ؛ اللباب ابن اثیر ، ج 3 ، ص 7 ؛ لباب الألقاب ، ص 64 ؛ معجم المؤلفین ، ج 8 ، ص 75 ؛ منتهى المقال ، ص 242 ؛ معجم رجال الحدیث ، ج 13 ، ص 319 ؛ مقدمه دیوان راوندى ؛ مفاخر اسلام ، ج 3 ، ص 453 ؛ هدیة العارفین ، ج 1 ، ص 821

سال571ه مى‏دانند. علاّمه سید عبدالعزیز طباطبایى در این باره مى‏نویسد: رحلت سید فضل اللّه‏ راوندى چندان پیش از سال572ه و چندان هم پس از آن نبوده‏است. زیرا در موزه عراق در بغداد نسخه‏اى از نهج البلاغه به شماره 3784 نوشته به سال 556ه وجود دارد که با نسخه‏اى که راوندى در سال 571ه قرائت کرده، مقابله شده‏است. همچنین در کتابخانه رضا در رامپور هند نسخه‏اى از کتاب خصائص الأئمة به شماره 1190 وجود دارد که در سال 553ه نگاشته شده> (1) که دستخط راوندى بر آن مشاهده مى‏شود . این نسخه را عبدالجبار بن الحسین بر او قرائت و از او روایت نموده است که با اسناد به مرحوم رضى مؤلف خصائص الائمه مى‏رسد و در صفحه اول آن کتاب چنین آمده: «وکتب فضل‏اللّه‏ بن علی الحسنی أبوالرضا الرواندی فی ذی القعدة من سنة خمس وخمسین وخمس مائة حامدا للّه‏ تعالى...» و در کنار کلمه راوندى برخى قدما نوشته‏اند «توفّى رحمه اللّه‏ فی یوم عرفه...» که تاریخ آن از بین رفته‏است . حال با جمع این دو مطلب مى‏توان چنین نتیجه گرفت که او تا روز هشتم ذى‏حجه سال 571ه در قید حیات بوده و سال وفاتش روز عرفه همین سال یا سال پس از آن است که با این وصف او نزدیک به نود سال زندگى کرده‏است.

مرقد او در کاشان در قبرستان محلّه پنجه شاه و در شمال مسجد جامع قدیم قرار دارد . حبیب‏اللّه‏ کاشانى متوفاى 1340ه

______________________________

1 . از این نسخه خطى عکسى در کتابخانه مرکزى دانشگاه تهران به شماره فیلم 5046 وجود دارد که در فهرست میکرو فیلم‏ها جلد3 صفحه126 آمده‏است.

مى‏نویسد : ...او عالمى فاضل و زاهد بود که کرامات بسیارى از او نقل کرده‏اند . مقبره‏اش در کاشان معروف است و حاجتمندان به زیارتش مى‏آیند.> (1)

مناجاة مولانا أمیرالمؤمنین علیه‏السلام در منابع روایى

این مناجات در مصادر روایى به شکل‏هاى گوناگونى نقل شده‏است. در برخى مصادر قطعه‏هایى از این حدیث آمده و به سایر امامان نسبت داده شده‏است . منابعى که این مناجات در آنها آمده عبارتند از:

1 ـ الصحیفة السجادیة الکاملة ، به سند بهاء الشرف، که در دعاى پنجاه‏وسوم آن بخشى از این مناجات آمده‏است.

2 ـ کامل الزیارات، جعفر بن محمّد بن قولویه قمّىّ (متوفاى 367ق) که بخش کوتاهى از این دعا را ضمن زیارت ضریح مطهر امام حسین علیه‏السلام به نقل از ابوحمزه ثمالى از امام صادق علیه‏السلام آورده‏است.

3 ـ دستور معالم الحکم و مأثور مکارم الشیم، قاضى قضاعى از علماى اهل سنّت متوفاى 454 ه که در باب هشتم آن کتاب این مناجات را نقل کرده و کاستى‏هایى در متن و در تقدم و تأخر برخى فقرات دارد.

4 ـ اقبال الأعمال، سید ابن طاووس که در آن بخشى از این مناجات از ابوحمزه ثمالى به نقل از امام زین العابدین علیه‏السلام ذکر شده است.

______________________________

1 . لباب الألقاب ص 64

5 ـ المزار، شهید اول ، بخشى از این مناجات را به نقل از میثم تمار از امیرالمؤمنین علیه‏السلام آورده‏است.

6 ـ کفعمى در البلد الأمین و جُنّة الأمان الواقیة وجَنّة الإیمان الباقیة مشهور به «مصباح کفعمى» که تمامى این مناجات را به نقل از امام حسن عسکرى علیه‏السلام از پدرانش از امام على علیه‏السلام نقل کرده و در آن ذیلى براى این مناجات آورده که روایت راوندى فاقد آن است . این بخش به نقل از این دو کتاب و همچنین نسخه «ق» در آخر مناجات ذکر شده است .

7 ـ علامه مجلسى نیز در بحار الانوار این مناجات را به نقل از «انیس العابدین» و «البلد الامین» نقل کرده‏است.(1)

8 ـ کتاب الصحیفة العلویة والتحفة المرتضویة ، نوشته عبداللّه‏ بن صالح سماهیجى از علماى قرن 12 . این دعا به طور کامل با اضافاتى‏در فقره‏پایانى‏دعا، در این‏کتاب آمده‏است که براى‏اطلاع خوانندگان محترم بخش اضافى در پاورقى آن آورده شده است .

9 ـ الصحیفة السجادیة الجامعة، جمع آورى محمدباقر ابطحى . این مناجات در دعاى شماره 197 آن با عنوان «المناجاة للّه‏» و در دعاى 199 با عنوان مناجات انجیلیه طویله و در ذیل دعاى 201 بخش‏هایى از این مناجات را آورده‏است.(2)

10 ـ در کتاب مفاتیح الجنان شیخ عباس قمى نیز بخش‏هایى از این مناجات در ضمن مناجات شعبانیه و مناجات خمسة عشر و دعاى روز پنج‏شنبه نقل شده‏است.

______________________________

1 . بحار الأنوار، ج94، ص99 و ص153

2 . الصحیفة السجادیة الجامعة، الطبعة الأولى : 1411ق، ص422 و 451 و 481

شیوه تحقیق

تصحیح و مقابله متن کامل «المناجات الالهیات» یا به تعبیر صحیح‏تر مناجات مولانا أمیرالمؤمنین علیه‏السلام به روایت سیّد فضل‏اللّه‏ راوندى با چند نسخه و کتاب با این خصوصیات انجام گرفته‏است :

1 ـ نسخه‏اى که در سال 908 ق به دست خواجه عبدالحق سبزوارى تحریر شده. این نسخه در تملک آقاى فخرالدین نصیرى امینى بوده که آن را به صورت افست و عکسى منتشر کرده‏اند. این نسخه اساس تحقیق ما بوده که از آن با علامت «أ» یاد کرده‏ایم.

2 ـ نسخه دیگرى که در قرن ششم یا هفتم هجرى تحریر شده و باز متعلق به آقاى نصیرى بوده و همراه نسخه سابق به صورت عکسى منتشر شده‏است. سند این نسخه مشابه نسخه سابق است، با این تفاوت که از على بن فضل اللّه‏ نقل شده و بخش میانى مناجات بر اثر مرور زمان و حوادث روزگار از بین رفته است. علامت و اختلاف‏هاى این نسخه با رمز «ج» در پاروقى‏ها تذکر داده شده‏است.

3 ـ نسخه شماره 11983 کتابخانه آستان قدس رضوى که در سده دوازدهم هجرى تحریر شده و سند آن حذف شده‏است. اختلافات این نسخه با رمز «ق» ثبت شده‏است.

4 ـ این مناجات با مناجات امیرالمؤمنین علیه‏السلام که در دو کتاب کفعمى آمده مقابله شده و تفاوت‏ها و زیادت و نقصان‏ها در پاورقى آمده است همچنین با مناجاتى که در کتاب الصحیفة

میراث حدیث شیعه » شماره 2 (صفحه 59)

العلویّة والتحفة المرتضویة و نسخه قضاعى آمده مقابله شده ، ولى تفاوت‏هاى این دو ـ به جز اندکى ـ به دلیل شباهت کتاب الصحیفة العلویّة با دو کتاب کفعمى و نیز به دلیل نقصان و تقدم و تأخرى که در نسخه قضاعى وجود داشت ، در پاورقى ذکر نشده است . >

صفحه اول نسخه خطى المناجاة الالهیّات، نسخه متعلق به آقاى فخرالدین نصیرى امینى

قال السیّدُ الإمام ضیاءُ الدّین حجّةُ الإسلام أبو الرّضا فضلُ اللّه‏ بن علیّ بن عبیداللّه‏ الحسنیّ الراوندیّ ـ قدّس اللّه‏ُ روحَه ـ : أخبَرَنی الدِّهخُداه السعید أبوالحسن علیّ بن یحیى الراوندیّ ـ رحمة اللّه‏ علیه ـ قال (: حدّثنی) علیّ بن الحسن بن محمّد بن أحمد البارْکَرْزیّ، قلتُ ونقلتُ من نسخته بخطّه، قال : أخبَرَنی أبوالحسن علیّ بن محمّد الخَلیدیّ القاسانیّ یومَ الأحد تاسع شهر رمضان من سنة ثمان وثمانین وثلاثمائة، قال : حدّثنی علیّ بن نصیر القُطامیّ یومَ الثلاثاء غُرَّةَ شعبان سنةَ إحدى وثمانین وثلاثمائة، قال : حدّثنی أحمد بن الحسن بن أحمد بن داود القاسانیّ الوَسّابیّ(1) بجُرجان، سنةَ ثلاث وثلاثین وثلاثمائة، قال : حدّثنی أبی، عن علیّ بن محمّد بن شیرة الوَثّابیّ القاسانیّ المعروف بالأعَزّ(2)، عن الإمام المعصوم المؤیَّد، الموسوم بأبی محمّد الحسن بن علیّ بن محمّد بن علیّ

______________________________

1 . کذا فی نسخة « أ » وفی نسخة « ج » : « الوثّابی » .

2 . ثقة . وکان فقیها مکثرا فاضلاً . له کتاب التأدیب وهو کتاب الصلاة وهو یوافق کتاب ابن خانبه وفیه زیادات فی الحجّ وکتاب الجامع فی الفقه کبیر . رجال الطوسی ، ص 388 ، رقم 5711 ، رجال ابن داود ، ص 486 ، ص 342 ، رجال النجاشی ، ج 2 ، ص 79 ، رقم 667 ، معجم رجال الحدیث ، ج 12 ، ص 148 ، رقم 8431 و8432

ابن موسى بن جعفر بن محمّد بن علیّ بن الحسین بن علیّ بن أبی طالب علیهم‏السلام عن أبیه عن آبائه عن أمیر المؤمنین علیه‏السلام بهذه المناجاة ، وذلک ب«سُرَّ مَنْ رَأى» سنةَ ستّین ومائتین وهی هذه :>

بِسْمِ اللّه‏ِ الرَّحْمنِ الرَّحِیمِ(1)

223 ـ اللّــهُمَّ (2) صَلِّ عَلى مُحَمَّدٍ وَآلِ مُحَمَّدٍ، وَارْحَمْنِی إِذَا انْقَطَعَ مِنَ الدُّنْیا أَثَرِی، وَانْمَحى(3) مِنَ الْمَخْلُوقِینَ ذِکْرِی، وَصِرْتُ مِنَ(4) الْمَنْسِیِّینَ، کَمَنْ قَدْ نُسِیَ قَبْلِی(5).

224 ـ إِلــهی کَبُرَتْ سِنِّی، وَرَقَّ جِلْدِی، وَدَقَّ عَظْمِی، وَنالَ الدَّهْرُ مِنِّی، وَاقْتَرَبَ أَجَلِی، وَنَفِدَتْ أَیّامِی، وَذَهَبَتْ شَهْوَتِی(6)، وَبَقِیَتْ تَبِعَتِی(7).

225 ـ (إِلـهِی ارْحَمْنِی إِذا تَغَیَّرَتْ صُورَتِی)(8)، وَانْمَحَتْ(9) مَحاسِنِی، وَبَلِیَ جِسْمِی وَتَقَطَّعَتْ أَوْصالِی، وَتَفَرَّقَتْ(10) أَعْضائِی.

226 ـ إِلــهی أفْحَمَتْنِی ذُنُوبِی، وَقَطَّعَتْ مَقالَتِی، فَلا حُجَّةَ لِیَ وَلا عُذْرَ، فَأَنَا الْمُقِرُّ بِجُرْمِی، الْمُعْتَرِفُ بِإِساءَتِی، الاْءَسِیرُ بِذَنْبِی، الْمُرْتَهَنُ(11) بِعَمَلِی، الْمُتَهَوِّرُ فی بُحُورِ

______________________________

1 . لم یعلم هل التّسمیة هذه جزء من الدعاء أم لا، لأنّها لیست فی المصادر والنسخ الاُخرى ، إلاّ فی نسخة «أ» مع أنّ تحتها خطّ، مشعرٌ بأنّها لیست من الدعاء ولکن کتبها تیّمنا ونقرؤها تبرّکا، واللّه‏ العالم .

2 . فی نسخة ج ، ق والبلد الأمین والمصباح : « إلهی » .

3 . فی نسخة ج ، ق والبلد الأمین والمصباح : « وامتحى » .

4 . فی نسخة ج ، ق والبلد الأمین والمصباح : « فی » .

5 . لیس فی نسخة ج ، ق والبلد الأمین والمصباح : « قبلی » .

6 . فی نسخة ق والبلد الأمین والمصباح : « شهواتی » .

7 . فی نسخة ق والبلد الأمین والمصباح : « تبعاتی » .

8 . أثبتناه من نسخة ق والبلد الأمین والمصباح .

9 . فی نسخة ج ، ق والبلد الأمین : « وامتحت » ، وفی المصباح : « وامنحت » .

10 . فی نسخة ج : « تمزّقت » .

11 . فی نسخة أ والمصباح : « المرتَهِن » وما أثبتناه من نسخة : ج ، ق والبلد الأمین .

خَطِیئَتِی، الْمُتَحَیِّرُ عَنْ قَصْدِی، الْمُنْقَطَعُ بِی، فَصَلِّ عَلى مُحَمَّدٍ وَآلِ مُحَمَّدٍ، وَارْحَمْنِی بِرَحْمَتِکَ، وَتَجاوَزْ عَنِّی بِمَغْفِرَتِکَ> (1).

227 ـ إِلــهی إِنْ کانَ صَغُرَ فی جَنْبِ طاعَتِکَ عَمَلِی، فَقَدْ کَبُرَ فی جَنْبِ رَجائِکَ أَمَلِی.

228 ـ إِلــهی کَیْفَ أَنْقَلِبُ بِالْخَیْبَةِ مِنْ عِنْدِکَ مَحْرُوما، وَقَدْ(2) کانَ ظَنِّی(3) بِجُودِکَ أَنْ تُقَلِّبَنِی(4) بِالنَّجاةِ مَرْحُوما.

229 ـ إِلــهی (5) لَمْ أُسَلِّطْ عَلى حُسْنِ ظَنِّی بِکَ(6) قُنُوطَ الاْآئِسِینَ، فَلا تُبْطِلْ صِدْقَ رَجائِی لَکَ بَیْنَ الاْآمِلِینَ. إِلاّ أَنِّی إِذا ذَکَرْتُ کِبَرَ(7) جُرْمِی وَعِظَمَ(8) غُفْرانِکَ، وَجَدْتُ الْحاصِلَ لِی مِنْ بَیْنِهِما عَفْوَ رِضْوانِکَ.

230 ـ إِلــهی إِنْ دَعانِی إِلَى النّارِ بِذَنْبِی مَخْشِیُّ عِقابِکَ، فَقَدْ نادانِی إِلَى الْجَنَّةِ بِالرَّجاءِ حُسْنُ ثَوابِکَ.

231 ـ إِلــهی إِنْ أَوْحَشَتْنِی الْخَطایا عَنْ مَحاسِنِ لُطْفِکَ، فَقَدْ آنَسَتْنِی بِالْیَقِینِ مَکارِمُ عَطْفِکَ.

232 ـ إِلــهی إِنْ أَنامَتْنِی الْغَفْلَةُ عَنِ الاْسْتِعْدادِ لِلِقائِکَ، فَقَدْ أَنْبَهَتْنِی الْمَعْرِفَةُ یا

______________________________

1 . فی نسخة ق والبلد الأمین والمصباح : «یا کریم بفضلک» بدل « مغفرتک »، ولیس فی نسخة ج : «بمغفرتک».

2 . لیس فی نسخة ق والبلد الأمین والمصباح : « قد » .

3 . زاد فی نسخة ق والبلد الأمین والمصباح : « بک و » .

4 . فی نسخة ج والبلد الأمین والمصباح : « تَقْلِبَنی » ، وفی نسخة ق : بضمّ التاء وفتحها.

5 . زاد فی نسخة ج : « إذ » .

6 . لیس فی بحار الأنوار : «بک» .

7 . فی نسخة ج ، ق والبلد الأمین والمصباح : « کبیر » .

8 . فی نسخة ج ، ق والبلد الأمین والمصباح : « عظیم » .

سَیِّدِی بِکَرِیمِ آلائِکَ.>

233 ـ إِلــهی إِنْ عَزُبَ لُبِّی عَنْ تَقْوِیمِ ما یُصْلِحُنِی، فَما عَزُبَ إِیقانِی بِنَظَرِکَ لِی فِیما یَنْفَعُنِی.

234 ـ إِلــهی إِنِ انْقَرَضَتْ(1) بِغَیْرِ ما أَحْبَبْتَ مِنَ السَّعْیِ أَیّامِی، فَبِالاْءِیمانِ أَمْضَتْهَا(2) الْماضِیاتُ مِنْ أَعْوامِی.

235 ـ إِلــهی جِئْتُکَ مَلْهُوفا، قَدْ أُلْبِسْتُ عُدْمَ فاقَتِی، وَأَقامَنِی مَقامَ الاْءَذِلاّءِ بَیْنَ یَدَیْکَ ضُرُّ حاجَتِی.

236 ـ إِلــهی کَرُمْتَ فَأَکْرِمْنِی إِذْ کُنْتُ مِنْ سُؤّالِکَ، وَجُدْتَ بِالْمَعْرُوفِ فَأَلْحِقْنِی(3) بِأَهْلِ نَوالِکَ.

237 ـ إِلــهی مَسْکَنَتِی لا یَجْبُرُها إِلاّ عَطاؤُکَ، وَأُمْنِیَّتِی لا یُغْنِیها إِلاّ جَزاؤُکَ.

238 ـ إِلــهی أَصْبَحْتُ عَلى بابٍ مِنْ أَبْوابِ مِنَحِکَ سائِلاً، وَعَنِ التَّعَرُّضِ لِسِواکَ(4) بِالْمَسْأَلَةِ عادِلاً، وَلَیْسَ مِنْ جَمِیلِ (امْتِنانِکَ)(5) رَدُّ سائِلٍ مَلْهُوفٍ، وَمُضْطَرٍّ لاِنْتِظارِ خَیْرِکَ مَأْلُوفٍ(6).

239 ـ إِلــهی أَقَمْتُ نَفْسِی(7) عَلى قَنْطَرَةٍ (مِنْ قَناطِرِ)(8) الاْءَخْطارِ، مَبْلُوّا بِالاْءَعْمالِ

______________________________

1 . ج : « انْقَرَضْتَ » .

2 . ب (خ ل ) : « امضیت » .

3 . م ،ج : « فأخلِطنی » ،ب ،ق : « فاخلُطنی » .

4 . م : « لسوائک » .

5 . أثبتناه من نسخة ج ، ق والبلد الأمین والمصباح .

6 . فی نسخة ج ، ق والبلد الأمین والمصباح : « المألوف » .

7 . لیس فی نسخة ج ، ق والبلد الأمین والمصباح : « نفسی » .

8 . أثبتناه من نسخة ج ، ق والبلد الأمین والمصباح .

وَالاْعْتِبارِ، فَأَنَا الْهالِکُ إِنْ لَمْ تُعِنْ عَلَیْها> (1) بِتَخْفِیفِ الاْءَوْزارِ(2).

240 ـ إِلــهی أَ مِنْ أَهْلِ الشَّقاءِ خَلَقْتَنِی فَأُطِیلَ بُکائِی، أَمْ مِنْ أَهْلِ السَّعادَةِ خَلَقْتَنِی فَأُبَشِّرَ رَجائِی.

241 ـ إِلــهی إِنْ حَرَمْتَنِی رُوءْیَةَ مُحَمَّدٍ صَلَّى اللّه‏ُ عَلَیْهِ وَآلِهِ فی دارِ السَّلامِ، وَأَعْدَمْتَنِی طَوافَ(3) الْوُصَفاءِ مِنَ الْخُدّامِ، وَصَرَفْتَ وَجْهَ تَأْمِیلِی بِالْخَیْبَةِ فی (دارِ)(4) الْمُقامِ، فَغَیْرَ ذلِکَ مَنَّتْنِی نَفْسِی مِنْکَ یا ذَا الْفَضْلِ وَالاْءِنْعامِ.

242 ـ إِلــهی وَعِزَّتِکَ (وَجَلالِکَ)(5)، لَوْ قَرَنْتَنِی فِی الاْءَصْفادِ طُولَ الاْءَیّامِ، وَمَنَعْتَنِی سَیْبَکَ مِنْ بَیْنِ الاْءَنامِ، وَدَلَلْتَ عَلى فَضائِحِی عُیُونَ الاْءَشْهادِ(6)، وَحُلْتَ بَیْنِی وَبَیْنَ الاْءَبْرارِ(7)، ما قَطَعْتُ رَجائِی مِنْکَ، وَلا صَرَفْتُ وَجْهَ انْتِظارِی لِلْعَفْوِ عَنْکَ.

243 ـ إِلــهی لَوْ لَمْ تَهْدِنِی لِلاْءِسلامِ(8) مَا اهْتَدَیْتُ، وَلَوْ لَمْ تَرْزُقْنِی الاْءِیمانَ بِکَ ما آمَنْتُ، وَلَوْ لَمْ تُطْلِقْ لِسانِی بِدُعائِکَ ما دَعَوتُ، وَلَوْ لَمْ تُعَرِّفْنِی حَلاوَةَ مَعْرِفَتِکَ ما عَرَفْتُ، وَلَوْ لَمْ تُبَیِّنْ لِی شَدِیدَ عِقابِکَ مَا اسْتَجَرْتُ.

244 ـ إِلــهی أَطَعْتُکَ(9) فی أَحَبِّ الاْءَشْیاءِ إِلَیْکَ وَهُوَ التَّوحِیدُ، وَلَمْ أَعْصِکَ فی أَبْغَضِ الاْءَشْیاءِ إِلَیْکَ وَهُوَ الْکُفْرُ، فَاغْفِرْ لِی ما بَیْنَهُما.

______________________________

1 . فی نسخة ق والبلد الأمین : « علینا » .

2 . فی نسخة ج ، ق والبلد الأمین والمصباح : « الأثقال » .

3 . فی نسخة ج ، ق والمصباح : « تَطواف » وفی البلد الأمین : « تِطواف ».

4 . أثبتناه من نسخة ج ، ق والبلد الأمین والمصباح .

5 . أثبتناه من نسخة ق والبلد الأمین والمصباح .

6 . لیس فی نسخة ج ، ق والبلد الأمین والمصباح : « ودللت على فضائحی عیون الأشهاد» .

7 . فی نسخة ق والبلد الأمین والمصباح : « الکرام » .

8 . فی نسخة ق والبلد الأمین والمصباح (خ ل) : « إلى الإسلام » .

9 . فی نسخة أ : « أطعت » وما أثبتناه من نسخة ق والمصباح .

245 ـ إِلــهی أُحِبُّ طاعَتَکَ وَإِنْ قَصَّرْتُ عَنْها، وَأَکْرَهُ مَعْصِیَتَکَ وَإِنْ رَکِبْتُها، فَتَفَضَّلْ عَلَیَّ بِالْجَنَّةِ وَإِنْ لَمْ أَکُنْ(1) أَهْلَها، وَخَلِّصْنِی مِنَ النّارِ وَإِنْ کُنْتُ اسْتَوْجَبْتُها.

246 ـ إِلــهی إِنْ أَقْعَدَنِی التَّخَلُّفُ عَنِ السَّبْقِ مَعَ الاْءَبْرارِ فَقَدْ أَقامَتْنِی الثِّقَةُ بِکَ عَلى مَدارِجِ الاْءَخْیارِ.

247 ـ إِلــهی قَلْبٌ حَشَوْتَهُ(2) مِنْ مَحَبَّتِکَ فی دارِ الدُّنْیا، کَیْفَ تَطَّلِعُ عَلَیْهِ نارٌ مُحْرِقَةٌ فی لَظى.

248 ـ إِلــهی نَفْسٌ أَعْزَزْتَها بِتَأْییدِ إِیمانِکَ، کَیْفَ تُذِلُّها(3) بَیْنَ أَطْباقِ نِیرانِکَ.

249 ـ إِلــهی لِسانٌ کَسَوْتَهُ مِنْ تَماجِیدِکَ أَنِیقَ أَثْوابِها، کَیْفَ تَهْوِی إِلَیْهِ مِنَ النّارِ مُشْعَلاتُ(4) الْتِهابِها.

250 ـ إِلــهی کُلُّ مَکْرُوبٍ إِلَیْکَ یَلْتَجِی، وَکُلُّ(5) مَحْزُونٍ إِلَیْکَ(6) یَرْتَجِی.

251 ـ إِلــهی (7) سَمِعَ الْعابِدُونَ(8) بِجَزِیلِ ثَوابِکَ فَخَشَعُوا، وَسَمِعَ الزّاهِدُونَ بِعَظِیمِ جَزائِکَ(9) فَقَنِعُوا، وَسَمِعَ الْمُذْنِبُونَ بِسَعَةِ رَحْمَتِکَ فَرَغِبُوا(10)، وَسَمِعَ الْمُوَلُّونَ عَنِ

______________________________

1 . زاد فی نسخة ق والبلد الأمین والمصباح : « من ».

2 . فی نسخة أ ، ج والمصباح: « حشوتُه » وما أثبتناه من البلد الأمین وفی نسخة ق : بضم التاء وفتحها.

3 . فی نسخة أ : « تَذلُّها » وما أثبتناه من نسخة ج ، ق والبلد الأمین والمصباح .

4 . لیس فی نسخة ق والبلد الأمین والمصباح : « مشتعلات » .

5 . فی نسخة ق : « ولکلّ » .

6 . فی نسخة ج ، ق والبلد الأمین والمصباح : « إیّاک » .

7 . لیس فی نسخة ج : « الهی » .

8 . فی نسخة ج : « العائذون » .

9 . فی نسخة ق والبلد الأمین والمصباح : « بسعة رحمتک » .

10 . لیس فی نسخة ق والبلد الأمین والمصباح : « سمع المذنبون بسعة رحمتک فرغبوا » .

الْقَصْدِ بِجُودِکَ فَرَجَعُوا، وَسَمِعَ الْمُجْرِمُونَ بِکَرَمِ عَفْوِکَ> (1) فَطَمِعُوا(2)، حَتَّى ازْدَحَمَتْ (مَوْلایَ بِبابِکَ)(3) عَصائِبُ الْعُصاةِ مِنْ عِبادِکَ، وَعَجَّتْ إِلَیْکَ مِنْهُمْ عَجِیجَ الضَّجِیجِ بِالدُّعاءِ فی بِلادِکَ، وَلِکُلٍّ أَمَلٌ(4) ساقَ صاحِبَهُ إِلَیْکَ مُحْتاجا، وَلِکُلٍّ(5) قَلْبٌ تَرَکَهُ وَجِیبُ خَوْفِ الْمَنْعِ مِنْکَ مُهْتاجا، وَأَنْتَ الْمَسْؤُولُ الَّذِی لا تَسْوَدُّ لَدَیْهِ وُجُوهُ الْمَطالِبِ، وَلَمْ تُزْرِ(6) بِنَزِیلِهِ(7) قَطِیعاتُ(8) الْمَعاطِبِ.

252 ـ إِلــهی إن(9) أَخْطَأْتُ طَرِیقَ النَّظَرِ لِنَفْسِی بِما فِیهِ کَرامَتُها، فَقَدْ أَصَبْتُ طَرِیقَ الْفَزَعِ إِلَیْکَ بِما فِیهِ سَلامَتُها.

253 ـ إِلــهی إِنْ کانَتْ نَفْسِی اسْتَسْعَدَتْنِی مُتَمَرِّدَةً عَلى ما یُرْدِیها، فَقَدِ اسْتَسْعَدْتُها(10) الاْآنَ بِدُعائِکَ عَلى ما یُنْجِیها.

254 ـ إِلــهی إِنْ عَدانِی الاِْجْتِهادُ فِی ابْتِغاءِ مَنْفَعَتِی، فَلَمْ یَعْدُنِی بِرُّکَ بِما فِیهِ(11) مَصْلَحَتِی.

______________________________

1 . فی نسخة ق والبلد الأمین والمصباح : « بسعة غفرانک » .

2 . زاد فی نسخة ق والبلد الأمین والمصباح : « وسمع المؤمنون بکرم عفوک وفضل عوارفک فرغبوا » .

3 . أثبتناه من نسخة ق والبلد الأمین والمصباح .

4 . زاد فی نسخة ق والبلد الأمین والمصباح : « قد » .

5 . لیس فی نسخة ق والبلد الأمین والمصباح : « لکلّ » .

6 . فی نسخة ق والبلد الأمین والمصباح : « ولم تزرأ » .

7 . فی نسخة ق وبحار الأنوار : « بتنزیله » .

8 . فی البلد الأمین : « فظیعات » .

9 . فی نسخة ج : « وإن » .

10 . فی نسخة ج : « اسعدتها » .

11 . ب ،ق : « بی فیما فیه » ،ج : « لی فیما فیه » .

255 ـ إِلــهی إِنْ قَسَطْتُ(1) فِی الْحُکْمِ عَلى نَفْسِی بِما فِیهِ حَسْرَتُها، فَقَدْ أَقْسَطْتُ الاْآنَ(2) بِتَعْرِیفِی إِیّاها مِنْ رَحْمَتِکَ إِشْفاقَ رَأْفَتِها(3).

256 ـ إِلــهی إِنْ(4) أَجْحَفَ(5) بِی قِلَّةُ الزّادِ فِی الْمَسِیرِ إِلَیْکَ، فَقَدْ وَصَلْتُهُ(6) بِذَخائِرِ ما أَعْدَدْتُهُ مِنْ فَضْلِ تَعْوِیلِی عَلَیْکَ.

257 ـ إِلــهی (7) إِذا ذَکَرْتُ رَحْمَتَکَ ضَحِکَتْ إِلَیْها وُجُوهُ وَسائِلِی، وَإِذا ذَکَرْتُ سَخْطَتَکَ(8) بَکَتْ لَها(9) عُیُونُ مَسائِلِی.

258 ـ إِلــهی فَأَفِضْ(10) بِسَجْلٍ مِنْ سِجالِکَ عَلى عَبْدٍ قَدْ أَیْبَسَ(11) رِیقَهُ مُتْلِفُ(12) الظَّمَاِء، وَأَمِتْ بِجُودِکَ عَنهُ کَلالَةَ الْوَنى(13).

259 ـ إِلــهی أَدْعُوکَ دُعاءَ مَنْ لَمْ یَرْجُ غَیْرَکَ بِدُعائِهِ، وأَرْجُوکَ رَجاءَ مَنْ لَمْ یَقْصِدْ

______________________________

1 . فی نسخة ق وبحار الأنوار : « بسطت » .

2 . ولیس فی نسخة ج : « الآن » .

3 . فی نسخة ق وبحار الأنوار : « رأفتک » .

4 . لیس فی المصباح : « إن » .

5 . فی بحار الأنوار : « أحجم » .

6 . زاد فی نسخة ق والبلد الأمین والمصباح : « الآن » .

7 . لیس فی نسخة ق : « إلهی » .

8 . فی البلد الأمین : « سخطک » .

9 . فی نسخة ج : « إلیها » ، وفی المصباح : « علیها » .

10 . فی المصباح : « فاقض » .

11 . فی نسخة ج والبلد الأمین : « آیس » وفی نسخة ق : « انس » والبلد الأمین ( خ ل ) والمصباح : « بائس » بدل « قد أیبس » .

12 . فی نسخة ج ، ق والبلد الأمین والمصباح : « قد أتلفه » .

13 . فی نسخة ق والبلد الأمین والمصباح : « وأحاط بخیط جیده کلال الونى » و نسخة ج : « وأمط بجودک عن خیط جیده کلال الونى » .

غَیْرَکَ بِرَجائِهِ.>

260 ـ إِلــهی کَیْفَ أَرُدُّ عارِضَ تَطَلُّعِی إِلى نَوالِکَ وَإِنَّما أَنَا فِی اسْتِرْزاقِی لِهذَا الْبَدَنِ أَحَدُ عِیالِکَ.

261 ـ إِلــهی کَیْفَ أُسْکِتُ بِالاْءِفْحامِ لِسانَ ضَراعَتِی، وَقَدْ أَقْلَقَنِی(1) ما أُبْهِمَ عَلَیَّ مِنْ مَصِیرِ عاقِبَتِی.

262 ـ إِلــهی قَدْ(2) عَلِمْتَ حاجَةَ نَفْسِی إِلى ما تَکَفَّلْتَ(3) لِی(4) بِهِ مِنَ الرِّزْقِ فی حَیاتِی، وَعَرَفْتَ قِلَّةَ اسْتِغْنائِی عَنهُ مِنَ(5) الْجَنَّةِ بَعْدَ وَفاتِی، فَیا مَنْ سَمَحَ لِی بِهِ مُتَفَضِّلاً فِی الْعاجِلِ، لا تَمْنَعْنِیهِ یَوْمَ فاقَتِی إِلَیْهِ(6) فِی الاْآجِلِ، فَمِنْ شَواهِدِ نَعْمآءِ الْکَرِیمِ اسْتِتْمامُ(7) نَعْمائِهِ، وَمِنْ مَحاسِنِ آلاءِ الْجَوادِ اسْتِکْمالُ آلائِهِ.

263 ـ إِلــهی لَوْلا ماجَهِلْتُ مِنْ أَمْرِی ما شَکَوْتُ عَثَراتِی، وَلَوْلا ما ذَکَرْتُ مِنَ التَّفْرِیطِ(8) ما سَفَحْتُ عَبَراتِی(9).

264 ـ إِلــهی صَلِّ عَلى مُحَمَّدٍ وَآلِ مُحَمَّدٍ، وَامْحُ مُتْعِباتِ(10) الْعَثَراتِ بِمُرْسَلاتِ

______________________________

1 . فی نسخة ق : « أعلقنی » وفی بحار الأنوار : « أغلقنی » .

2 . فی نسخة ج : « و قد » .

3 . فی نسخة أ : « تکلّفت » وهو تصحیف، وما أثبتناه من نسخة ج ، ق والبلد الأمین والمصباح .

4 . فی نسخة ق والبلد الأمین والمصباح : « لها » .

5 . فی نسخة القضاعی : « فی » .

6 . م : « إلیک » .

7 . فی نسخة ق : « استتمام » .

8 . فی البلد الأمین : « الإفراط » .

9 . لیس فی نسخة ق : « ولولا ما ذکرت من التفریط، ما سفحت عبراتی » .

10 . فی نسخة ج ، ق والبلد الأمین والمصباح : « مثبتات » .

الْعَبَراتِ، وَهَبْ لِی> (1) کَثِیرَ السَّیِّئاتِ لِقَلِیلِ الْحَسَناتِ، إِنَّ الْحَسَناتِ یُذْهِبْنَ السَّیِّئاتِ(2).

265 ـ إِلــهی إِنْ کُنْتَ لا تَرْحَمُ إِلاَّ الْمُجِدِّینَ فی طاعَتِکَ فَإِلى مَنْ یَفْزَعُ الْمُقَصِّرُونَ، وَإِنْ کُنْتَ لا تَقْبَلُ إِلاّ مِنَ الْمُجْتَهِدِینَ فَإِلى مَنْ یَلْتَجِئُ الْمُفَرِّطُونَ(3)، وَإِنْ کُنْتَ لا تُکْرِمُ إِلاّ أَهْلَ الاْءِحْسانِ فَکَیْفَ یَصْنَعُ الْمُسِیؤُونَ، وَإِنْ کانَ لا یَفُوزُ یَوْمَ الْحَشْرِ إِلاَّ الْمُتَّقُونَ فَبِمَنْ(4) یَسْتَغِیثُ الْمُذْنِبُونَ(5).

266 ـ إِلــهی وَإِنْ کانَ لا یَجُوزُ عَلَى الصِّراطِ إِلاّ مَنْ أَجازَتْهُ بَراءَةُ(6) عَمَلِهِ، فَأَنّى بِالْجَوازِ لِمَنْ لَمْ یَتُبْ إِلَیْکَ قَبْلَ انْقِضاءِ أَجَلِهِ.

267 ـ إِلــهی إِنْ لَمْ تَجُدْ إِلاّ (عَلى)(7) مَنْ عَمَّرَ بِالزُّهْدِ مَکْنُونَ سَرِیرَتِهِ، فَمَنْ لِلْمُضْطَرِّ الَّذِی لَمْ یُرْضِهِ(8) بَیْنَ الْعالَمِینَ(9) سَعْیُ تَقِیَّتِهِ(10).

268 ـ إِلــهی إِنْ حَجَبْتَ عَنْ مُوَحِّدیکَ نَظَرَ تَغَمُّدِکَ لِجِنایاتِهِمْ، أَوْقَعَهُمْ غَضَبُکَ بَیْنَ الْمُشْرِکِینَ فی کُرُباتِهِمْ.

______________________________

1 . لیس فی نسخة ج والمصباح : « لی » .

2 . لیس فی نسخة ج ، ق والبلد الأمین والمصباح : « إنّ الحسنات یذهبن السیئات » .

3 . فی نسخة ج : « المخلِّطون » .

4 . فی نسخة ج : « فبِمَ » .

5 . فی البلد الأمین ( خ ل ) والمصباح : « المجرمون » .

6 . وفی نسخة أ : « براة » وما أثبتناه من نسخة ج ، ق والبلد الأمین والمصباح .

7 . أثبتناه من نسخة ج ، ق والبلد الأمین والمصباح .

8 . فی نسخة ق : « یرضه » وفی المصباح : « یرضیه » بدل « لم یرضه » .

9 . لیس فی نسخة ج من هنا إلى : « وما لها لا تنهمل وما أدری إلى ما یکون مصیری...» .

10 . فی نسخة ق والبلد الأمین والمصباح : « نقیبته » .

269 ـ إِلــهی إِنْ (لَمْ)(1) تُنِلْنا یَدُ إِحْسانِکَ یَوْمَ الْوُرودِ، اخْتَلَطْنا فِی الْجَزاءِ بِذَوِى الْجُحُودِ.

270 ـ إِلــهی (2) فَأَوْجِبْ لَنا بِالاْءِسلامِ مَذْخُورَ هِباتِکَ، وَاسْتَصْفِ ما کَدَّرَتْهُ الْجَرائِرُ مِنّا(3) بِصَفْوِ صِلاتِکَ.

271 ـ إِلـهِی ارْحَمْنا غُرَبآءَ إِذا تَضَمَّنَتْنا بُطُونُ لُحُودِنا، وَغُمِّیَتْ(4) بِاللِّبْنِ سُقُوفُ بُیُوتِنا، وَأُضْجِعْنا مَساکینَ عَلَى الاْءَیْمانِ(5) فی قُبُورِنا، وَخُلِّفْنا فُرادى فی أَضْیَقِ الْمَضاجِعِ، وَصَرَعَتْنَا الْمَنایا فی أَعْجَبِ الْمَصارِعِ، وَصِرْنا فی دیارِ(6) قَوْمٍ کَأَنَّها مَأْهُولَةٌ، وَهِیَ مِنْهُمْ بَلاقِعُ.

272 ـ إِلــهی (7) وَإِذا جِئْناکَ عُراةً حُفاةً مُغْبَرَّةً مِنْ ثَرَى الاْءَجْداثِ رُوءُوسُنا، وَشاحِبَةً مِنْ تُرابِ الْمَلاحِیدِ وُجُوهُنا، وَخاشِعَةً مِنْ أَهْوالِ(8) الْقِیامَةِ أَبْصارُنا، وَذابِلَةً(9) مِنْ شِدَّةِ الْعَطَشِ شِفاهُنا، وَجائِعَةً لِطُولِ الْمُقامِ بُطُونُنا، وَبادِئَةً هُنالِکَ لِلْعُیُونِ سَوْآتُنا، وَمُؤْصِرَةً(10) مِنْ ثِقْلِ الاْءَوْزارِ ظُهورُنا، وَمَشْغولِینَ بِما قَدْ دَهانا عَنْ أَهالِینا وَأَوْلادِنا،

______________________________

1 . أثبتناه من نسخة ق والبلد الأمین والمصباح .

2 . فی نسخة ق والبلد الأمین ( خ ل ) والمصباح : « اللّهمّ » .

3 . فی المصباح : « منها » .

4 . فی المصباح : « غمت » .

5 ـ فی کلّ النسخ والکتب : «الإیمان» ولکن فی کتاب الصحیفة العلویّة والتحفة المرتضویّة : «الأیمان» وهو الصحیح، لأنّ الاضطجاع على الأَیمان .

6 . فی نسخة ق والبلد الأمین والمصباح : « دار » .

7 ـ زاد فی کتاب «الصحیفة العلویّة والتحفة المرتضویّة» : « ارحمنا ».

8 . فی نسخة ق والبلد الأمین والمصباح : « أفزاع » .

9 . فی نسخة ق : « ذایلة » .

10 . فی نسخة ق والبلد الأمین : « موقرة » ،والمصباح : « موقّرة » .

فَلا تُضاعِفِ> (1) الْمَصآئِبَ عَلَیْنا بِإِعْراضِ وَجْهِکَ الْکَرِیمِ(2) عَنّا، وَبِسَلْبِ عائِدَةٍ ما مَثَّلَهُ الرَّجاءُ مِنّا.

273 ـ إِلــهی ما حَنَّتْ هذِهِ الْعُیُونُ إِلى بُکائِها، وَلا جادَتْ مُنْسَرِبَةً(3) بِمائِها، وَلا أَسْهَرَها(4) بِنَحِیبِ الثّاکِلاتِ فَقْدُ عَزائِها، إِلاّ لِما(5) أَسْلَفَتْهُ مِنْ عَمْدِها وَخَطائِها، وَما دَعاها إِلَیْهِ عَواقِبُ بَلائِها، وَأَنْتَ الْقادِرُ یا عَزیزُ عَلى کَشْفِ غَمّائِها.

274 ـ إِلــهی إِنْ کُنّا مُجْرِمِینَ فَإِنّا نَبْکِی عَلى إِضاعَتِنا مِنْ حُرْمَتِکَ ما تَسْتَوْجِبُهُ(6)، وَإِنْ کُنّا مَحْرومِینَ فَإِنّا نَبْکِی إِذْ فاتَنا مِنْ جُودِکَ ما نَطْلُبُهُ.

275 ـ إِلــهی شُبْ حَلاوَةَ ما یَسْتَعْذِبُهُ لِسانِی مِنَ المَنْطِقِ(7) فی بَلاغَتِهِ، بِزَهادَةِ ما یَرْفَعُهُ(8) قَلْبِی مِنَ النُّصْحِ فی دَلالَتِهِ.

276 ـ إِلــهی أَمَرْتَ بِالْمَعْروفِ وَأَنْتَ أَوْلى بِهِ (مِنَ)(9) الْمَأْمُورِینَ، وَأَمَرْتَ بِصِلَةِ السُّوءّالِ(10) وَأَنْتَ خَیْرُ الْمَسْؤولینَ.

277 ـ إِلــهی کَیْفَ یَنْتَقِلُ بِنَا الْیَأْسُ عَنِ(11) الاْءِمْساکِ عَمّا لَهِجْنا بِطِلابِهِ، وَقَدِ ادَّرَعْنا

______________________________

1 . فی نسخة ق والبلد الأمین والمصباح : « تضعِّف » .

2 . لیس فی البلد الأمین : « الکریم » .

3 . فی نسخة ق وبحار الأنوار والمصباح : « متشرّبة » ، وفی البلد الأمین : « مُتَسرّبة » .

4 . فی نسخة ق والبلد الأمین : « أسهدها » وفی المصباح : « أشهدها » .

5 . فی نسخة أ : « ما » وما أثبتناه من نسخة ق والبلد الأمین والمصباح .

6 . فی نسخة أ والمصباح : « نستوجبه » وما أثبتناه من نسخة ق والبلد الأمین .

7 . فی نسخة ق والبلد الأمین والمصباح : « النطق » .

8 . فی نسخة ق والبلد الأمین والمصباح : « یعرفه » .

9 . أثبتناه من نسخة ق والبلد الأمین والمصباح .

10 . فی نسخة ق والمصباح : « السؤال » .

11 . فی نسخة ق والبلد الأمین والمصباح : « إلى » .

مِنْ تَأْمِیلِنا إِیّاکَ أَسْبَغَ أَثْوابِهِ.>

278 ـ إِلــهی إِذا هَزَّتِ الرَّهْبَةُ(1) أَفْنانَ مَخافَتِنَا اِنْقَلَعَتْ مِنَ الاْءُصُولِ أَشْجارُها، وَإِذا تَنَسَّمَتْ أَرْواحَ(2) الرَّغْبَةِ(3) أَغْصانُ(4) رَجائِنا أَیْنَعَتْ بِتَلْقِیحِ الْبِشارَةِ أَثْمارُها.

279 ـ إِلــهی إِذا تَلَوْنا مِنْ صِفاتِکَ "شَدِیدَ الْعِقابِ" أَسِفْنا، وَإِذا تَلَوْنا مِنهَا "الْغَفُورَ الرَّحِیمَ" فَرِحْنا، فَنَحْنُ بَیْنَ أَمْرَیْنِ، فَلا سَخْطَتُکَ(5) تُوءْمِنُنا وَلا رَحْمَتُکَ تُؤْیِسُنا.

280 ـ إِلــهی إِنْ قَصُرَتْ مَساعِینا عَنِ اسْتِحْقاقِ نَظْرَتِکَ، فَما قَصُرَتْ رَحْمَتُکَ بِنا عَنْ دِفاعِ نِقْمَتِکَ.

281 ـ إِلــهی إِنَّکَ لَمْ تَزَلْ(6) بِحُظُوظِ صَنائِعِکَ عَلَیْنا(7) مُنْعِما، وَلَنا مِنْ بَیْنِ الاْءَقالیمِ مُکْرِما، وَتِلْکَ عادَتُکَ الْلَطِیفَةُ فی أَهْلِ الْحَنِیفِیَّةِ(8)، فی سالِفاتِ الدُّهُورِ وَغابِراتِها، وَخالِیاتِ اللَیالِی وَباقِیاتِها.

282 ـ إِلــهی فَاجْعَلْ(9) ما حَبَوْتَنا بِهِ مِنْ نُورِ هِدایَتِکَ دَرَجاتٍ نَرْقى بِها إِلى غُرُفاتِ جَنَّتِکَ(10).

______________________________

1 . فی المصباح : « رأفة » .

2 . فی المصباح : « أرواحُ » .

3 . زاد فی نسخة ق والبلد الأمین والمصباح : « منّا » .

4 . فی المصباح : « أغصانَ » .

5 . فی بحار الأنوار : « سخطک » .

6 . زاد فی نسخة ق والبلد الأمین والمصباح : « علینا » .

7 . لیس فی نسخة ق والبلد الأمین والمصباح : « علینا » .

8 . فی نسخة ق والبلد الأمین : « الخیفة » وفی المصباح : « الحقیقة » .

9 . فی نسخة ق والبلد الأمین والمصباح : « اجعل » .

10 . فی نسخة ق والبلد الأمین : « إلى ما عرّفتنا من جنّتک » ، وفی المصباح : « إلى ما عرّفتنا من رحمتک » بدل « إلى غرفات جنّتک » .

283 ـ إِلــهی کَیْفَ تَفْرَحُ بِصُحْبَةِ الدُّنْیا صُدُورُنا، وَکَیْفَ تَلْتَئِمُ فی غَمَراتِها أُمُورُنا، وَکَیْفَ یَخْلُصُ لَنا فِیها سُرُورُنا، وَکَیْفَ یَمْلِکُنا> (1) بِاللَهْوِ وَاللَعِبِ غُرُورُنا، وَقَدْ دَعَتْنا بِاقْتِرابِ الاْآجالِ قُبُورُنا.

284 ـ إِلــهی کَیْفَ نَبْتَهِجُ(2) بِدارٍ(3) قَدْ(4) حَفَرَتْ(5) (لَنا)(6) فِیها حَفائِرَ صَرْعَتِها، وَقَتَلَتْنا(7) بِأَیْدِی الْمَنایا حَبائِلُ غَدْرَتِها(8)، وَجَرَّعَتْنا مُکْرَهِینَ جُرَعَ مَرارَتِها، وَدَلَّتْنَا النَّفْسُ(9) عَلَى انْقِطاعِ عِیشَتِها، لَوْلا ما أَصْغَتْ(10) إِلَیْهِ (هذِهِ)(11) النُّفوسُ مِنْ رَفائِغِ(12) لَذَّتِها، وَافْتِتانِها بِالْفانِیاتِ مِنْ فَواحِشِ زینَتِها.

285 ـ إِلــهی فَإِلَیْکَ نَلْتَجِئُ مِنْ مَکائِدِ خَدْعَتِها، وَبِکَ نَسْتَعِینُ عَلى عُبُورِ قَنْطَرَتِها، وَبِکَ نَسْتَفْطِمُ(13) الْجَوارِحَ مِنْ(14) أَخْلافِ شَهْوَتِها، وَبِکَ نَسْتَکْشِفُ مِنْ جَلابِیبِ حَیْرَتِها، وَبِکَ نُقَوِّمُ مِنَ الْقُلوبِ اسْتِصْعابَ جَهالَتِها.

______________________________

1 . فی البلد الأمین : « یُملکنا » .

2 . فی نسخة ق : « ینتهج » .

3 . فی نسخة ق والبلد الأمین والمصباح : « فی دار » .

4 . لیس فی نسخة ق والبلد الأمین : « قد » .

5 . فی نسخة ق والبلد الأمین والمصباح : « حُفِرَتْ» .

6 . أثبتناه من نسخة ق والبلد الأمین والمصباح .

7 . وفی نسخة ب ،م : « وفتلت » ،ق : « وقتلت » .

8 . فی نسخة ق : « عذرتها » .

9 . فی نسخة القُضاعی : « العِبَرُ » ، وهو الأنسب .

10 . فی نسخة ق : « صنعتْ » وفی البلد الأمین : « صغت » .

11 . أثبتناه من نسخة ق والبلد الأمین والمصباح .

12 . فی المصباح : « رفایع » .

13 . فی نسخة ق : « تستفطم » .

14 . فی نسخة ق والبلد الأمین والمصباح : « عن » .

286 ـ إِلــهی کَیْفَ لِلدُّورِ بِأَنْ(1) تَمْنَعَ مَنْ فِیها مِنْ طَوارِقِ الرَّزایا، وَقَدْ أُصِیبَ فی کُلِّ دارٍ سَهْمٌ مِنْ أَسْهُمِ الْمَنایا.

287 ـ إِلــهی ما تَتَفَجَّعُ أَنْفُسُنا(2) مِنَ النُّقْلَةِ(3) عَنِ الدّیارِ، إِنْ لَمْ تُوحِشْنا هُنالِکَ مِنْ مُرافَقَةِ الاْءَبْرارِ.

288 ـ إِلــهی ماتَضُرُّنا(4) فُرْقَةُ الاْءِخْوانِ وَالْقَراباتِ(5)، إِنْ قَرَّبْتَنا مِنْکَ یا ذَا الْعَطیّاتِ.

289 ـ إِلــهی ما تَجُفُّ مِنْ ماءِ الرَّجاءِ مَجارِی لَهَواتِنا، إِنْ لَمْ تَحُمْ طَیْرُ الاْءَشائِمِ بِحِیاضِ رَغَباتِنا.

290 ـ إِلــهی إِنْ عَذَّبْتَنِی فَعَبْدٌ خَلَقْتَهُ لِما أَرَدْتَهُ فَعَذَّبْتَهُ بِعَدْلِکَ(6)، وَإِنْ رَحِمْتَنِی فَعَبْدٌ وَجَدْتَهُ مُسِیئا فَأَنْجَیْتَهُ بِرَحْمَتِکَ(7).

291 ـ إِلــهی لا سَبِیلَ إِلَى الاِحْتِراسِ مِنَ الذَّنْبِ إِلاّ بِعِصْمَتِکَ، وَلا وُصُولَ إِلى عَمَلِ الْخَیْراتِ إِلاّ بِمَشِیَّتِکَ، فَکَیْفَ لِی بِإِفادَةِ ما أَسْلَمَتْنِی(8) فِیهِ مَشِیَّتُکَ، وَکَیْفَ لِی بِالاِْحْتِراسِ مِنَ الذَّنْبِ ما(9) لَمْ تُدْرِکْنِی فِیهِ عِصْمَتُکَ.

292 ـ إِلــهی أَنْتَ دَلَلْتَنِی عَلى سُؤالِ الْجَنَّةِ قَبْلَ مَعْرِفَتِها، فَأَقْبَلَتِ النَّفْسُ بَعْدَ

______________________________

1 . فی نسخة ق والمصباح : « أن » .

2 . فی نسخة أ : « نَتفجَّعُ أنفسَنا » وما أثبتناه من نسخة ق والبلد الأمین والمصباح .

3 . فی المصباح : « النَقَلَة » .

4 . فی نسخة ق والبلد الأمین : « ما تضیرنا » .

5 . فی المصباح : « والقُرُبات » .

6 . لیس فی نسخة ق والبلد الأمین والمصباح : « بعدلک » .

7 . لیس فی نسخة ق والبلد الأمین والمصباح : « برحمتک » .

8 . فی نسخة ق والبلد الأمین والمصباح : « أسلفتْنی » .

9 . زاد فی البلد الأمین : « إن » .

الْعِرفانِ عَلى مَسْأَلَتِها، أَ فَتَدُلُّ عَلى خَیْرِکَ السُّوءّالَ> (1)، ثُمَّ تَمْنَعُهُمُ النَّوالَ، وَأَنْتَ (الْکَرِیمُ)(2) الْمَحْمُودُ فی کُلِّ ما تَصْنَعُهُ یا ذا الْجَلالِ (وَالاْءِکْرامِ.

293 ـ إِلــهی إِنْ کُنْتُ غَیْرَ مُسْتَوْجِبٍ لِما أَرْجُو مِنْ رَحْمَتِکَ فَأَنْتَ أَهْلُ التَّفَضُّلِ عَلَیَّ بِکَرَمِکَ، فَالْکَرِیمُ لَیْسَ یَصْنَعُ کُلَّ مَعْروفٍ عِنْدَ مَنْ یَسْتَوْجِبُهُ)(3).

294 ـ إِلــهی إِنْ کُنْتُ غَیْرَ مُسْتَأْهِلٍ لِما أَرْجُو مِنْ رَحْمَتِکَ فَأَنْتَ أَهْلٌ أَنْ تَجُودَ عَلَى الْمُذْنِبِینَ بِفَضْلِ سَعَتِکَ(4).

295 ـ إِلــهی إِنْ کانَ ذَنْبِی قَدْ أَخافَنِی، فَإِنَّ حُسْنَ ظَنِّی بِکَ قَدْ أَجارَنِی(5).

296 ـ إِلــهی کَأَنِّی بِنَفْسِی(6) قائِمَةٌ بَیْنَ یَدَیْکَ وَقَدْ أَظَلَّها(7) حُسْنُ تَوَکُّلِی عَلَیْکَ، فَصَنَعْتَ بِی(8) ما یُشْبِهُکَ، وَتَغَمَّدْتَنِی بِعَفْوِکَ.

297 ـ إِلــهی ما أَشْوَقَنِی إلى لِقائِکَ، وَأَعْظَمَ رَجائِی لِجَزائِکَ، وَأَنْتَ الْکَریمُ الَّذِی لا یَخِیبُ لَدَیْکَ أَمَلُ الاْآمِلِینَ، وَلا یَبْطُلُ عِنْدَکَ شَوْقُ الشّائِقِینَ(9).

______________________________

1 . فی نسخة ق والبلد الأمین : « السؤال » .

2 . أثبتناه من : ب ،م ،ق .

3 . أثبتناه من نسخة ق والبلد الأمین والمصباح .

4 . فی نسخة ق والبلد الأمین والمصباح : « بسعة رحمتک » .

5 . زاد فی نسخة ق والبلد الأمین والمصباح : « إلهی لیس (لا، خ ل) تشبه مسألتی مسألة (مسائل، خ ل) السائلین، لأنَّ السائل إذا منع امتنع من السؤال، وأنا لا غنى بی عمّا سألتک على کلِّ حال، إلهی أرض عنّی فإن لم ترض عنّی فاعف عنّی فقد یعفو السیّد عن عبده وهو عنه غیر راض، إلهی کیف أدعوک وأنا أنا أم کیف أیأس منک وأنت أنت » .

6 . فی نسخة ق والبلد الأمین والمصباح : « إنّ نفسی » .

7 . فی نسخة أ : « أضلّها » وهو تصحیف، وما أثبتناه من نسخة ق والبلد الأمین والمصباح .

8 . فی نسخة ق والبلد الأمین والمصباح : « بها » .

9 . لیس فی نسخة ق والبلد الأمین والمصباح هذه الفقرة من الدعاء.

298 ـ إِلــهی إِنْ کانَ قَدْ دَنا أَجَلِی، وَلَمْ یُقَرِّبْنِی> (1) مِنْکَ عَمَلِی، فَقَدْ جَعَلْتُ الاِعْتِرافَ بِالذَّنْبِ إِلَیْکَ وَسائِلَ عِلَلِی(2).

299 ـ إِلــهی (3) إِنْ(4) عَفَوْتَ فَمَنْ أَوْلى مِنْکَ بِذلِکَ، وَإِنْ عَذَّبْتَ فَمَنْ أَعْدَلُ(5) فِی الْحُکْمِ مِنْکَ(6) هُنالِکَ(7).

300 ـ إِلــهی إِنِّی(8) جُرْتُ عَلى نَفْسِی فِی النَّظَرِ لَها، وَبَقِیَ نَظَرُکَ لَها، فَالْوَیْلُ لَها، إِنْ لَمْ تَسْلَمْ(9) بِهِ.

301 ـ إِلــهی إِنَّکَ لَمْ تَزَلْ بِی بارّا أَیّامَ حَیاتِی، فَلا تَقْطَعْ بِرَّکَ عَنِّی بَعْدَ وَفاتِی.

302 ـ إِلــهی کَیْفَ أَیْأَسُ مِنْ حُسْنِ نَظَرِکَ لِی بَعْدَ مَماتِی، وَأَنْتَ لَمْ تُوَلِّنِی إِلاَّ الْجَمِیلَ أَیّامَ(10) حَیاتِی.

303 ـ إِلــهی إِنَّ ذُنُوبِی قَدْ أَخافَتْنِی، وَمَحَبَّتِی لَکَ قَدْ أَجارَتْنِی، فَتَوَلَّ مِنْ أَمْرِی(11) ما

______________________________

1 . فی المصباح : « تقرّبنی » .

2 . فی المصباح : « عملی » .

3 . لیس فی نسخة ق والبلد الأمین والمصباح : « الهی » .

4 . فی نسخة ق والبلد الأمین والمصباح : « فإن » .

5 . زاد فی نسخة ق والبلد الأمین والمصباح : « منک » .

6 . لیس فی نسخة ق والبلد الأمین والمصباح : « منک » .

7 ـ ورد فی کتاب «الصحیفة العلویّة والتحفة المرتضویّة» بعد هذه الفقرة : «الهی ما أشدّ شوقی إلى لقائک وأعظم رجائی لجزائک وأنت الکریم الذی لا یخیب لدیک أمل الآملین ولا یبطل عندک شوق المشتاقین» بدل فقرة «الهی ما أشوقنی ...» السابقة.

8 . فی نسخة ق والمصباح وبحار الأنوار: « إنّی إنْ » .

9 . فی نسخة أ : « تَسلِمْ » وما أثبتناه من نسخة ق والبلد الأمین والمصباح .

10 . فی نسخة ق والبلد الأمین والمصباح : « فی أیّام» .

11 . فی أ : « من أمرک بی » وما أثبتناه من نسخة ق والبلد الأمین والمصباح .

أَنْتَ أَهْلُهُ، وَعُدْ بِفَضْلِکَ عَلى مَنْ غَمَرَهُ جَهْلُهُ، یا مَنْ لا تَخْفى عَلَیْهِ خافِیَةٌ، وَلا تَغِیبُ عَنْهُ غائِبَةٌ> (1)، صَلِّ عَلى مُحَمَّدٍ وَآلِ مُحَمَّدٍ، وَاغْفِرْ لِی ما قَدْ خَفِیَ عَلَى النّاسِ مِنْ أَمْرِی.

304 ـ إِلــهی سَتَرْتَ عَلَیَّ فِی الدُّنْیا ذُنُوبا، وَلَمْ تُظْهِرْها لِعِصابَةٍ مِنَ الْمُؤْمِنِینَ(2)، وَأَنَا إِلى سَتْرِها یَوْمَ الْقِیامَةِ أَحْوَجُ، وَقَدْ أَحْسَنْتَ بِی إِذ(3) لَمْ تُظْهِرْها لِلْعِصابَةِ مِنَ الْمُسْلِمِینَ، فَلا تَفْضَحْنِی بِها یَوْمَ الْقِیامَةِ عَلى رُوءُوسِ الْعالَمِینَ.

305 ـ إِلــهی جُودُکَ بَسَطَ أَمَلِی، وَشُکْرُکَ قَبِلَ عَمَلِی، فَصَلِّ عَلى مُحَمَّدٍ وَآلِ مُحَمَّدٍ(4)، وَسُرَّنِی بِلِقائِکَ عِنْدَ اقْتِرابِ أَجَلِی.

306 ـ إِلــهی لَیْسَ اعْتِذارِی إِلَیکَ اعْتِذارَ مَنْ یَسْتَغْنِی عَنْ قَبُولِ عُذْرِهِ، فَاقْبَلْ عُذْرِی یا خَیْرَ مَنِ اعْتَذَرَ إِلَیْهِ الْمُسِیؤُونَ.

307 ـ إِلــهی لا تَرُدَّنِی عَنْ(5) حاجَةٍ قَدْ أَفْنَیْتُ عُمْرِی فی طَلَبِها مِنْکَ (وَهِی الْمَغْفِرَةُ)(6).

308 ـ إِلــهی وَعِزَّتِکَ لَئِنْ واخَذْتَنِی بِجَهْلِی لاَءُطالِبَنَّکَ بِحِلْمِکَ، وَلَئِنْ جازَیْتَنِی بِلُؤْمِی لاَءُطالِبَنَّکَ بِکَرَمِکَ، وَلَئِنْ أَدْخَلْتَنِی النّارَ لاَءُعَرِّفَنَّ أَهْلَها أَنِّی کُنْتُ أُحِبُّّکَ .

______________________________

1 . لیس فی نسخة ق والبلد الأمین والمصباح : « ولا تغیب عنه غائبة » .

2 . فی نسخة ق والبلد الأمین والمصباح : « للعصابة من المسلمین » .

3 . فی أ : « إذا » وما أثبتناه من نسخة ق والبلد الأمین والمصباح .

4 . لیس فی نسخة ق والبلد الأمین والمصباح : « فصلّ على محمّد وآل محمّد» .

5 ـ فی نسخة ق والبلد الأمین والمصباح :« فی » .

6 ـ أثبتناه من نسخة ق والبلد الأمین والمصباح ، وزاد فی الصحیفة العلویّة والتحفة المرتضویّة : « فلیس لرغبتی وأملی مذهب ».

309 ـ إِلــهی إِنَّکَ(1) لَوْ أَرَدْتَ إِهانَتِی لَمْ تَهْدِنِی، وَلَوْ أَرَدْتَ فَضِیحَتِی لَمْ تَسْتُرْنِی، فَمَتِّعْنِی بِما لَهُ هَدَیْتَنِی، وَأَدِمْ لِی ما بِهِ سَتَرْتَنِی.

310 ـ إِلــهی ما وَصَفْتُ(2) مِنْ بَلآءٍ أَبْلَیْتَنِیهِ(3)، أَوْ إِحْسانٍ أَوْلَیْتَنِیهِ، فَکُلُّ ذلِکَ بِمَنِّکَ مِمّا قَدْ(4) فَعَلْتَهُ، وَعَفْوُکَ تَمامُ ذلِکَ إِنْ أَتْمَمْتَهُ.

311 ـ إِلــهی لَوْلا مَا اقْتَرَفْتُ(5) مِنَ الذُّنُوبِ، ما فَرِقْتُ عِقابَکَ، وَلَوْلا ما عَرَفْتُ مِنْ کَرَمِکَ، ما رَجَوْتُ ثَوابَکَ، وَأَنْتَ أَوْلَى الاْءَکْرَمِینَ بِتَحْقِیقِ أَمَلِ الاْآمِلِینَ، وَأَرْحَمُ مَنِ اسْتُرْحِمَ فی تَجاوُزِهِ عَنِ الْمُذْنِبِینَ.

312 ـ إِلــهی نَفْسِی تُمَنِّیْنِی بِأَنَّکَ تَغْفِرُ لِی، فَأَکْرِمْ بِها أُمْنِیَّةً بَشَّرَتَ بِعَفْوِکَ، وَصَدِّقْ(6) بِکَرَمِکَ مُبَشِّراتِ تَمَنِّیها(7)، وَهَبْ لَها(8) بِجُودِکَ مُدَمِّراتِ تَجَنِّیها(9).

313 ـ إِلــهی أَلْقَتْنِی(10) الْحَسَناتُ بَیْنَ جُودِکَ وَکَرَمِکَ، وَأَلْقَتْنِی السَّیِّئاتُ بَیْنَ عَفْوِکَ وَمَغْفِرَتِکَ، وَقَدْ رَجَوْتُ أَنْ لا یَضِیعَ بَیْنَ ذَیْنِ وَذَیْنِ مُسِیءٌ وَمُحْسِنٌ.

______________________________

1 . لیس فی المصباح : « إنّک » .

2 . فی المصباح : « وصفتَ » .

3 . فی نسخة ق والبلد الأمین والمصباح : « ابتلیتنیه » .

4 . لیس فی نسخة ق والبلد الأمین والمصباح : « ممّا قد » .

5 . فی نسخة ق والمصباح : « ما قرفت » ، وفی البلد الأمین : « ما فرقت » .

6 . فی نسخة ق والبلد الأمین وبحار الأنوار : « فصدّق » .

7 . فی نسخة ق : « مبشّراتٍ تمنّیتها » ، وفی المصباح : « مبشّراتٍ تُمَنّیها » .

8 . فی البلد الأمین والمصباح : « لی » .

9 . فی نسخة ق : « وهب لی بجودک مبشّراتها تمنیها، وهب لی بجودک مدبّرات تجنّیها » ، وفی المصباح : « مدمراتٍ تُجنّیها » وورد فی کتاب «الصحیفة العلویّة والتحفة المرتضویّة» بعد هذه الفقرة : «إلهی تقرّ نفسی بأنّک تعذّبنی وقد رجوت بلطفک وعطفک أن تقرّبنی.

10 . فی نسخة ق : « القیتنی » .

314 ـ إِلــهی إِذا شَهِدَ إِیمانِی(1) بِتَوْحِیدِکَ، وَانْطَلَقَ لِسانِی بِتَمْجِیدِکَ، وَدَلَّنِی الْقُرآنُ عَلى فَواضِلِ جُودِکَ، فَکَیْفَ لا یَبْتَهِجُ(2) رَجائِی بِحُسْنِ مَوْعُودِکَ.

315 ـ إِلــهی تَتابُعُ إِحْسانِکَ إِلَیَّ یَدُلُّنِی عَلى حُسْنِ نَظَرِکَ (لِی)(3)، فَکَیْفَ یَشْقَى امْرُؤٌ حَسُنَ لَهُ مِنْکَ النَّظَرُ.

316 ـ إِلــهی إِنْ نَظَرَتْ إِلَیَّ بِالْهَلَکَةِ عُیُونُ سَخْطَتِکَ، فَما نامَتْ عَنِ اسْتِنْقاذِی مِنْها عُیُونُ رَحْمَتِکَ.

317 ـ إِلــهی إِنْ عَرَّضَنِی(4) ذَنْبِی لِعِقابِکَ، فَقَدْ أَدْنانِی رَجائِی لَکَ(5) مِنْ ثَوابِکَ.

318 ـ إِلــهی إِنْ عَفَوْتَ فَبِفَضْلِکَ، وَإِنْ عَذَّبْتَ فَبِعَدْلِکَ، فَیا مَنْ لایُرْجى إِلاّ فَضْلُهُ، وَلا یُخْشى(6) إِلاّ عَدْلُهُ، صَلِّ عَلى مُحَمَّدٍ وآلِ مُحَمَّدٍ، وَامْنُنْ عَلَیْنا بِفَضْلِکَ، وَلا تَسْتَقْصِ عَلَیْنا فی عَدْلِکَ.

319 ـ إِلــهی خَلَقْتَ لِی جِسْما، وَجَعَلْتَ (لِی)(7) فِیهِ آلاتٍ(8) أُطِیعُکَ بِها وَأَعْصِیکَ، وَأُغْضِبُکَ بِها وَأُرْضِیکَ، وَجَعَلْتَ لِی مِنْ نَفْسِی داعِیَةً إِلَى الشَّهَواتِ، وَأَسْکَنْتَنِی دارا قَدْ مُلِئَتْ مِنَ الاْآفاتِ، ثُمَّ قُلْتَ لِی: اِنْزَجِرْ(9).

______________________________

1 . فی نسخة ق والبلد الأمین والمصباح : « لی الإیمان » بدل « إیمانی ».

2 . فی نسخة ق : « لا ینتهج » .

3 . أثبتناه من نسخة ق والبلد الأمین والمصباح .

4 . فی نسخة ق : « عرّضتنی » .

5 . لیس فی نسخة ق والبلد الأمین والمصباح : « لک » .

6 . فی نسخة ق والبلد الأمین والمصباح : « یُخاف » .

7 . أثبتناه من نسخة ق والبلد الأمین والمصباح .

8 . فی نسخة ق : « الآیات » .

9 . زاد فی نسخة ق : « ازجر، فبک أنزجر » بدل « انزجر ».

320 ـ إِلــهی > (1) بِکَ أَنْزَجِرُ، وَبِکَ أَعْتَصِمُ فَاعْصِمْنِی، وَبِکَ أَحْتَرِزُ مِنَ الذُّنُوبِ فَاحْفَظْنِی(2)، وَبِکَ أَسْتَجِیرُ مِنَ النّارِ فَأَجِرْنِی(3)، وَ(4)أَسْتَوْفِقُکَ لِما یُرْضِیکَ، وَأَسْأَلُکَ (یا مَوْلایَ)(5) فَإِنَّ سُؤالِی لا یُحْفِیکَ.

321 ـ(إِلــهی) (6) أَدْعُوکَ دُعاءَ مُلِحٍّ لا یَمَلُّ دُعاءَهُ(7) مَوْلاهُ، وَأَتَضَرَّعُ إِلَیْکَ ضَراعَةَ(8) مَنْ قَدْ أَقَرَّ عَلى نَفْسِهِ بِالْحُجَّةِ فی دَعْواهُ.

322 ـ إِلــهی لَوْ عَرَفْتُ اعْتِذارا مِنَ الذَّنْبِ فِی التَّنَصُّلِ(9) أَبْلَغَ مِنَ الاِْعْتِرافِ بِهِ لاَءَتَیْتُهُ، وَلَوْ عَرَفْتُ مُجْتَلِباً لِحاجَتی مِنْکَ أَلْطَفَ مِنَ الاِْسْتِخْذآءِ لَکَ لَفَعَلْتُهُ، فَصَلِّ عَلى مُحَمَّدٍ وَآلِ مُحَمَّدٍ(10)، وَهَبْ لِی ذَنْبِی بِالاِْعْتِرافِ، وَلا تَرُدَّنِی فی طَلِبَتِی(11) بِالْخَیْبَةِ عِنْدَ الاِْنْصِرافِ.

323 ـ إِلــهی سَعَتْ نَفْسِی(12) إِلَیْکَ لِنَفْسِی تَسْتَوْهِبُها، وَفَتَحَتْ أَفْواهَ آمالِها(13) نَحْوَ

______________________________

1 . لیس فی نسخة ق والبلد الأمین والمصباح: «الهی» .

2 . لیس فی نسخة ق والبلد الأمین والمصباح : « فاعصمنی، وبک أحترز من الذنوب فاحفظنی» .

3 . لیس فی نسخة ق والبلد الأمین والمصباح : « من النار فأجرنی » .

4 . زاد فی نسخة ق والبلد الأمین والمصباح : « بک احترز و » .

5 . أثبتناه من نسخة ق والبلد الأمین والمصباح .

6 . أثبتناه من نسخة ق والبلد الأمین والمصباح .

7 . فی نسخة ق والبلد الأمین : « دعاء » .

8 . فی نسخة ق والبلد الأمین والمصباح : « تضرّع » .

9 . فی المصباح : « التفضّل » .

10 . لیس فی البلد الأمین والمصباح : « ولو عرفت » إلى « فصلّ على محمّد و آل محمّد » .

11 . لیس فی نسخة ق والبلد الأمین والمصباح : « فی طلبتی » .

12 ـ زاد فی کتاب «الصحیفة العلویّة والتحفة المرتضویّة» : «بالاعتراف ».

13 . فی المصباح : « أفواهها » بدل « أفواه آمالها » .

نَظْرَةٍ مِنْکَ بِرَحْمَةٍ> (1) لا تَسْتَوْجِبُها، فَهَبْ لَها ما سَأَلَتْ، وَجُدْ لَها(2) بِما طَلَبَتْ، فَإِنَّکَ أَکْرَمُ الاْءَکْرَمِینَ بِتَحْقِیقِ أَمَلِ (الاْآمِلِینَ)(3)، وَأَرْحَمُ مَنِ اسْتُرْحِمَ فی تَجاوُزِهِ عَنِ الْمُذْنِبِینَ(4).

324 ـ إِلــهی قَدْ أَصَبْتُ مِنَ الذُّنُوبِ ما قَدْ عَرَفْتَ، وَأَسْرَفْتُ عَلى نَفْسِی بِما قَدْ عَلِمْتَ، فَاجْعَلْنِی عَبْدا إِمّا طائِعا فَأَکْرَمْتَهُ، وَإِمّا عاصِیا فَرَحِمْتَهُ.

325 ـ إِلــهی کَأَنِّی بِنَفْسِی قَدْ أُضْجِعَتْ فی حُفْرَتِها، وَانْصَرَفَ عَنْهَا الْمُشَیِّعُونَ(5) مِنْ جِیرَتِها، وَبَکَى الْغَرِیبُ عَلَیْها لِغُرْبَتِها، وَجادَ بِالدُّمُوعِ عَلَیْهَا الْمُشْفِقُونَ مِنْ عَشِیرَتِها، وَناداها مِنْ شَفِیرِ الْقَبْرِ ذَوُو مَوَدَّتِها، وَرَحِمَهَا الْمُعادِی لَها فِی الْحَیاةِ عِنْدَ صَرْعَتِها، وَلَمْ یَخْفَ عَلَى النّاظِرینَ إِلَیْها عِنْدَ ذلِکَ عُدْمُ(6) فاقَتِها، وَلا(7) عَلى مَنْ رَآها قَدْ تَوَسَّدَتِ الثَّرى عَجْزُ حِیلَتِها، فَقُلْتَ: مَلائِکَتِی، فَرِیدٌ قَدْ(8) نَأى عَنهُ الاْءَقْرَبُونَ، وَوَحِیدٌ جَفاهُ الاْءَهْلُونَ، نَزَلَ بِی قَریبا، وَأَصْبَحَ فِی الْلَحْدِ غَریبا(9)، وَقَدْ کانَ لِی فی دارِ الدُّنْیا داعِیا، وَلِنَظْرَتِی لَهُ(10) فی هذَا الْیَوْمِ راجیا، فَتُحْسِنُ(11) عِنْدَ ذلِکَ ضِیافَتِی،

______________________________

1 . لیس فی نسخة ق والبلد الأمین والمصباح : « برحمة » .

2 . فی نسخة ق والبلد الأمین والمصباح : « علیها » .

3 . أثبتناه من نسخة ق والبلد الأمین والمصباح .

4 . لیس فی نسخة ق والبلد الأمین والمصباح : «وأرحم من استرحم فی تجاوزه عن المذنبین» .

5 . فی البلد الأمین : « المتّبعون » .

6 . فی نسخة ق والبلد الأمین والمصباح : «ضرّ » .

7 . لیس فی نسخة ق : « لا » .

8 . لیس فی نسخة ق والبلد الأمین والمصباح : « قد » .

9 . فی نسخة ق : « قریبا » .

10 . فی نسخة ق والبلد الأمین والمصباح : « لنظری إلیه » .

11 . فی أ : « فتَحسُنُ » وما أثبتناه من نسخة ق والبلد الأمین والمصباح

وَتَکُونُ أَشْفَقَ عَلَیَّ> (1) مِنْ أَهْلی وَقَرابَتی.

326 ـ إِلــهی لَوْ طَبَّقَتْ(2) ذُنُوبِی ما بَیْنَ السَّماءِ إِلَى الاْءَرْضِ، وَخَرَقَتِ التُّخُومَ(3)، وَبَلَغَتْ أَسافِلَ(4) الثَّرى، ما رَدَّنِی الْیَأْسُ عَنْ تَوَقُّعِ غُفْرانِکَ، وَلا صَرَفَنِی الْقُنُوطُ عَنِ انْتِظارِ(5) رِضْوانِکَ.

327 ـ إِلــهی دَعَوْتُکَ بِالدُّعاءِ الَّذِی عَلَّمْتَنِیهِ، فَلا تَحْرِمْنِی جَزاءَکَ الَّذِی وَعَدْتَنِیهِ، فَمِنَ النِّعْمَةِ أَنْ هَدَیْتَنِی بَحُسْنِ(6) دُعائِکَ، وَمِنْ تَمامِها أَنْ تُوجِبَ لِی مَحْمُودَ جَزائِکَ.

328 ـ إِلــهی وَعِزَّتِکَ وَجَلالِکَ، لَقَدْ أَحْبَبْتُکَ(7) مَحَبَّةً اسْتَقَرَّتْ حَلاوَتُها فی قَلْبِی وَصَدْرِی(8)، وَما تَنْعَقِدُ ضَمائِرُ مُوَحِّدِیکَ عَلى أَنَّکَ تُبْغِضُ مُحِبِّیکَ.

329 ـ إِلــهی لا تُشْبِهُ مَسْأَلَتِی مَسائِلَ السّائِلِینَ، لاِءَنَّ السّائِلَ إِذا مُنِعَ امْتَنَعَ مِنَ السُّؤالِ، وَأَنَا لا غِنى بِی عَمّا سَأَلْتُکَ عَلى کُلِّ حالٍ.

330 ـ إِلــهی (9) لا تَغْضِبْ عَلَیَ فَلَسْتُ أَقْوى عَلى غَضَبِکَ(10)، وَلا تَسْخَطْ عَلَیَ

______________________________

1 . فی نسخة ق والبلد الأمین والمصباح : « أرحم بی » بدل « أشفق علیّ » .

2 . فی المصباح : « طبقت » .

3 . فی نسخة ق والبلد الأمین والمصباح : « النجوم » .

4 . فی نسخة ق والبلد الأمین والمصباح : « أسفل » .

5 . فی المصباح : « ابتغآء » .

6 . فی نسخة ق والبلد الأمین والمصباح : « لحسن » .

7 . فی نسخة ق : « أجبتک » .

8 . لیس فی نسخة ق والبلد الأمین والمصباح : « وصدری » .

9 . فی نسخة ق والبلد الأمین والمصباح : ورد هذه الفقرة بعد « یتوقعها المحسنون » .

10 . فی نسخة ق والبلد الأمین والمصباح : « لغضبک » .

فَلَسْتُ أَقْوَمَ> (1) لِسَخَطِکَ.

331 ـ إِلــهی (2) أَخافُ عُقُوبَتَکَ کَما یَخافُهَا الْمُذْنِبُونَ، وَأَنْتَظِرُ عَفْوَکَ کَما یَنْتَظِرُهُ الْمُجرِمُونَ(3)، وَلَسْتُ أَیْأَسُ مِنْ رَحْمَتِکَ الَّتِی یَتَوَقَّعُهَا الْمُحْسِنونَ.

332 ـ إِلــهی أَ(4) لِلنّارِ رَبَّتْنِی أُمِّی فَلَیْتَها لَمْ تُرَبِّنِی، أَمْ لِلشَّقاءِ وَلَدَتْنِی فَلَیْتَها لَمْ تَلِدْنِی.

333 ـ إِلــهی انْهَمَلَتْ عَبَراتِی حِینَ ذَکَرْتُ عَثَراتِی، وَما لَها لا تَنْهَمِلُ وَما(5) أَدْرِی إِلى ما یَکُونُ مَصِیرِی، وَعَلى ماذا یَهْجُمُ عِنْدَ الْبَلاغِ مَسِیرِی(6)، وَأَرى نَفْسِی تُخاتِلُنِی، وَأَیّامِی تُخادِعُنِی، وَقَدْ خَفَقَتْ(7) فَوْقَ رَأْسِی أَجْنِحَةُ الْمَوْتِ، وَرَمَقَتْنِی مِنْ قَرِیبٍ أَعْیُنُ الْفَوْتِ، فَما عُذْرِی وَقَدْ حَشا مَسامِعِی رافِعُ الصَّوْتِ.

334 ـ إِلــهی قَدْ(8) رَجَوْتُ مِمَّنْ تَوَلاّنِی فی حَیاتِی بِإِحْسانِهِ أَنْ یَتَغَمَّدَنِی(9) عِنْدَ وَفاتِی بِغُفْرانِهِ، وَلَقَدْ رَجَوْتُ مِمَّنْ أَلْبَسَنِی بَیْنَ الاْءَحْیاءِ ثَوْبَ عافِیَتِهِ، أَنْ لا یُعْرِیَنِی(10) (مِنْهُ)(11) بَیْنَ الاْءَمْواتِ بِجُودِ رَأْفَتِهِ.

______________________________

1 ـ فی کتاب «الصحیفة العلویّة والتحفة المرتضویّة» : «أَقُومُ ».

2 . لیس فی نسخة ق والبلد الأمین والمصباح : « الهی أخاف ... المذنبون » .

3 . فی نسخة ق والبلد الأمین والمصباح : « المذنبون » .

4 . لیس فی نسخة ق : « أ » .

5 . فی نسخة ج ، ق والبلد الأمین والمصباح : « لا » .

6 . لیس فی نسخة ق : « وعلى ماذا یهجم عند البلاغ مسیری » .

7 . فی نسخة ج : « خففت » .

8 . فی نسخة ج ، ق والبلد الأمین والمصباح : ورد « قد رجوت ... بغفرانه » بعد « بجود رأفته » .

9 . فی نسخة ج ، ق والبلد الأمین والمصباح : « أن یشفعه لی » بدل « أن یتغمّدنی » .

10 . ب ،ج ،ق : « ألاّ ُیعَرّینی » .

11 . أثبتناه من نسخة ج ، ق والبلد الأمین والمصباح .

335 ـ إِلــهی > (1) أَمَرْتَنِی فَقَصَّرْتُ، وَنَهَیْتَنِی فَرَکِبْتُ، فَهذِهِ یَدِی بِما جَنَتْ، وَهذِهِ ناصِیَتِی بِما أَتَتْ، إِنْ تُعَذِّبْنِی فَلَکَ السَّبِیلُ، وَإِنْ تَعْفُ عَنِّی فَإِنَّکَ أَهْلُ التَّقْوى وَأَهْلُ الْمَغْفِرَةِ، یا أَرْحَمَ الرّاحِمِینَ، یا أَنِیسَ کُلِّ غَرِیبٍ آنِسْ فِی الْقَبْرِ غُرْبَتِی، وَیا ثانِیَ کُلِّ وَحِیدٍ ارْحَمْ فِی الْقَبْرِ وَحْدَتِی، وَیا عالِمَ السِّرِّ وَالنَّجْوى، وَیا کاشِفَ الضُّرِّ وَالْبَلْوى، کَیْفَ نَظَرُکَ لِی مِنْ بَیْنِ سُکّانِ الثَّرى، وَکَیْفَ صَنِیعُکَ إِلَیَّ فی دارِ الْوَحْشَةِ وَالْبِلى(2)، فَقَدْ کُنْتَ بِی لَطِیفا أَیّامَ حَیاةِ الدُّنْیا، یا أَفْضَلَ الْمُنْعِمِینَ فی نَعْمائِهِ(3)، وأَنْعَمَ(4) الْمُفْضِلِینَ فی آلائِهِ(5).

336 ـ إِلــهی (6) کَثُرَتْ أَیادیکَ عِنْدِی فَعَجَزْتُ عَنْ إِحْصائِها، وَضِقْتُ ذَرْعا فی شُکْرِی لَکَ بِجَزائِها، فَلَکَ الْحَمْدُ عَلى ما أَوْلَیْتَ، وَلَکَ الشُّکْرُ عَلى ما أَبْلَیْتَ(7)، یا

______________________________

1 . لیس فی نسخة ج ، ق والبلد الأمین والمصباح : « إلهی أمرتنی ... یا أرحم الراحمین » .

2 . فی المصباح : « والبلآء » .

3 . فی نسخة ق والبلد الأمین والمصباح : « آلائه » .

4 . لیس فی نسخة ج : « وأنعم المفضلین فی آلائه » .

5 . فی نسخة ق والبلد الأمین والمصباح : « نعمائه » .

6 . لیس فی نسخة ج ، ق والبلد الأمین والمصباح : « الهی » .

7 ـ زاد فی کتاب «الصحیفة العلویّة والتحفة المرتضویّة» هذه الفقرات من الدعاء : ولک الحمد على ما أعطیت. الهی أحبّ الاُمور إلى نفسی وأعودها منفعة علیَّ فی رمسی ما ترشدها بهدایتک إلیه وتدنیها برحمتک علیه فصلّ على محمّد وآله واستعملها بذلک إذ کنت أرحم بها منّی. إلهی إن أشار بی التقصیر إلى استیجاب الحرمان فقد أومأ بی الاعتراف من رحمتک إلى الإحسان. إلهی هل للمذنبین من قبول لدیک أن اعترفوا وهل یغنی الاعتراف عن الخطّائین بما اقترفوا. إلهی اُثنی علیک أحسن الثناء لأنّ بلائک عندی أحسن البلاء أحسنت إلیّ وأسأت إلى نفسی أوقرتنینعماً وأوقرت نفسی ذنوباً کم من نعمة لم نؤدّ شکرها وکم من خطیئة علیّ أحصیتها أستحیی من ذکرها وأخاف معرّتها إن لم تعف لی عنها. إلهی فارحم ندائی إذا نادیتک واسمع مناجاتی إذا ناجیتک فإنّی أعترف لک بخطیئتی وأذکر لک فاقتی ومسکنتی ومیل نفسی وقسوة قلبی وضعف عملی فإنّک قلت فما استکانوا لربّهم وما یتضرّعون فها أنا ذا یا إلهی بین یدیک ترانی وتسمع کلامی وتعلم منقلبی ومثوای وما أرید أن ابتدأ به مقالی جرت مقادیرک یا سیّدی بإساءتی وما یکون منّی من سریرتی وأعلانی وأنت متمّم ما أخذت علیه میثاقی بیدک لا بید غیرک ما تشاء من زیادتی ونقصانی فصلّ على محمّد وآله وافعل بی ما أنت أهله وهب لی ما سألته وإن لم استوجبْه بکرمک یا کریم. إلهی خلقتنی سویّاً وربّیتنی صبیّاً وجعلتنی مکفیّاً غنیّاً فلک الحمد على ذلک وعلى کلّ حال فتمّم ذلک یا إلهی بالفوز بالجنّة والنجاة من النار یا کریم. إلهی إن أخذتنی بذنوبی وقایستنی بعملی فلیس یمنعک ذلک من أن تکون رحیماً بالمساکین، جواداً للسائلین، وهّاباً للطالبین، غفّاراً للمذنبین، لأنّک أرحم الراحمین وأنت یا إلهی الذی لا یتعاظمک ذنب تغفره ولا عیب تصلحه فصلّ على محمّد وآله واغفر لی ذنوبی وأصلح عیوبی وهب لی من العمل بطاعتک ومن واسع رحمتک ما تجعلنی به من خالصتک وأصفیائک وأهل کرامتک فإنّی قد سألتک عظیماً وأنت أعظم ممّا سألتک وتب علیَّ إنّک أنت التوّاب الرحیم یا خیر...

خَیْرَ مَنْ دَعاهُ داعٍ، وَأَفْضَلَ مَنْ رَجاهُ راجٍ، فَبِذِمَّةِ> (1) الاْءِسلامِ أَتَوَسَّلُ إِلَیْکَ، وَبِحُرْمَةِ الْقُرْآنِ أَعْتَمِدُ عَلَیْکَ، وَبِمُحَمَّدٍ(2) وَآلِ مُحَمَّدٍ أَتَشَفَّعُ(3) إِلَیْکَ، فَصَلِّ(4) عَلى مُحَمَّدٍ وَآلِ مُحَمَّدٍ، وَاعْرِفْ لِی ذِمَّتِیَ الَّتِی بِها رَجَوْتُ قَضاءَ حاجَتِی، وَارْحَمْنِی(5) بِرَحْمَتِکَ یا قَرِیبُ یا مُجِیبُ، إِنَّکَ عَلى کُلِّ شَیْءٍ قَدِیرٌ، وَبِکُلِّ شَیْءٍ مُحِیطٌ،(6) یا أَرْحَمَ الرّاحِمِینَ(7).

______________________________

1 . فی نسخة ج ، ق والبلد الأمین والمصباح : « بذمة » .

2 . فی نسخة ج ، ق والبلد الأمین والمصباح : « وبحقّ محمّد » .

3 . لیس فی نسخة ج والبلد الأمین والمصباح: « أتقرّب » ، وفی نسخة ق : « أتشفع ... وآل محمّد » .

4 . فی أ : « صلّ » وما أثبتناه من نسخة ج والبلد الأمین والمصباح.

5 . لیس فی نسخة ج ، ق والبلد الأمین والمصباح : « وارحمنی ... بکلّ شیء محیط » .

6 . زاد فی نسخة ق والبلد الأمین والمصباح : « برحمتک » .

7 ـ قد انتهى نسخة « أ » هاهنا، وکتب الکاتب هذه العبارة :

على ید العبد المذنب الراجی إلى رحمة اللّه‏ الباری عبدالحقّ بن محمّد السبزواریّ فی العشر الأوسط من شهر شوّال ختم بالخیر والإقبال، سنة ثمان وتسعمائة.

(ثُمَّ أَقْبَلَ أَمِیرُ الْمُوءمِنِینَ علیه‏السلام عَلى نَفْسِهِ، یُعاتِبُها وَیَقُولُ :

أَیُّهَا(1) الْمُناجِی رَبَّهُ بِأَنْواعِ الْکَلامِ، وَالطّالِبُ مِنْهُ مَسْکَنا فی دارِ السَّلامِ، وَالْمُسَوِّفُ بِالتَّوْبَةِ عاما بَعْدَ عامٍ، ما أَراکَ مُنْصِفا لِنَفْسِکَ مِنْ بَیْنِ الاْءَنامِ، فَلَوْ دافَعْتَ(2) نَوْمَکَ یا غافِلاً بِالْقِیامِ(3)، وَقَطَعْتَ یَوْمَکَ بِالصِّیامِ، وَاقْتَصَرْتَ عَلَى الْقَلِیلِ مِنْ لَعْقِ الطَّعامِ، وَأَحْیَیْتَ مُجْتَهِدا لَیْلَکَ(4) بِالْقِیامِ، کُنْتَ أَحْرى أَنْ تَنالَ أَشْرَفَ الْمَقامِ .

أَیَّتُهَا النَّفْسُ اخْلُطِی(5) لَیْلَکِ وَنَهارَکِ بِالذّاکِرینَ، لَعَلَّکِ أَنْ تَسْکُنِی رِیاضَ الْخُلْدِ مَعَ الْمُتَّقِینَ، وَتَشَبَّهِی بِنُفُوسٍ قَدْ أَقْرَحَ السَّهَرُ رِقَّةَ(6) جُفُونِها، وَدامَتْ فِی الْخَلَواتِ شِدَّةُ حَنِینِها، وَأَبْکَى الْمُسْتَمِعِینَ عَوْلَةُ أَنِینِها، وَأَلانَ قَسْوَةَ الضَّمائِرِ ضَجَّةُ رَنِینِها، فَإِنَّها نُفُوسٌ قَدْ باعَتْ زِینَةَ الدُّنْیا، وَآثَرَتِ الاْآخِرَةَ عَلَى الاْءُولى، أُولئِکَ وَفْدُ الْکَرامَةِ یَوْمَ یَخْسَرُ فِیهِ الْمُبْطِلُونَ، وَیُحْشَرُ إِلى رَبِّهِمْ بِالْحُسْنى وَالسُّرُورِ الْمُتَّقُونَ)(7).

______________________________

1 . لیس فی نسخة ق : « أیّها » .

2 . فی بحار الأنوار : « رافعت » .

3 . لیس فی المصباح : « بالقیام وقطّعت یومک » .

4 . فی نسخة ق : « مجتهد إلیک » .

5 . فی بحار الأنوار : « اخلصی » .

6 . فی نسخة ق : « دقة » .

7 . أثبتنا ما بین القوسین من نسخة ق والبلد الأمین والمصباح .

 

تبلیغات