سخن آغازین
آرشیو
چکیده
متن
حکومت جهانی امام زمان(عج) که گسترهی آن عالم را فرا خواهد گرفت، نوید بخش تحقق اسلام در تمامی ابعاد زندگی انسان است. این حکومت جلوهی زیبای اسلام را که به تمامی ابعاد وجود آدمی توجه دارد، نمایان ساخته، چشمان حقیقتجو را به سوی خود میرباید.
قلمرو یا گسترهی دین از مباحث جدی دینپژوهی عصر حاضر است. این مسئله که از مهمترین موضوعات کلامی است، هم مورد عنایت عاشقان دین و تحقق آن در جامعه است و هم مورد توجه دین گریزان و یا دین ستیزان. قلمرو دین بحث از ابعاد و گسترهی دین است. این پرسش که «آیا دین به جز بعُد فردی انسان، به ابعاد اجتماعی و سیاسی زندگی آدمی نیز توجه دارد؟» از پرسشهای اساسی این بحث است.
آیا اسلام تنها به دنیا پرداخته است یا ساختن دنیای سعادتمند را نیز نوید داده است؟ آیا دین به تلطیف عواطف و تنظیم و کنترل احساسات و... این بشر میپردازد و یا جنبهی معرفتی انسان را نیز پاسخ میدهد؟ اصلا روش تعیین قلمرو دین چیست؟ آیا پرداختن دین به دنیای انسان، به گونهای اقلّی و اندک، پاسخگوی نیاز انسان خواهد بود؟ این پرسشهای گسترهی دین، پاسخهای متفاوتی یافته است، برخی با تکیه بر دانش آدمی و اتکای او بر خویش در این عصر و روزگار، به بینیازی انسان از دین رسیدهاند و دین را جز رابطهای عاشقانه با خدا ندانستهاند. از نظر اینان، اگر هم دین به ابعاد دنیوی آدمی توجه کرده باشد، توجهی حداقلی و غیر کافی خواهد بود و بیشتر نیازهای آدمی، از غیر دین باید جسته شود.
در مقابل، متفکران و علمای اسلام، به گسترهی دین در ابعاد وجودی انسان اعتقاد داشته و هدف از نزول دین را ایجاد عبودیت عاشقانه در بستری عادلانه و جامعهای سالم دانستهاند. از نظر اینان تأملی عاقلانه و مراجعهای مؤمنانه، در اثبات این مطلب کافی است و عقل و وحی، به یک سخن، آدمی را در زندگی فردی و جمعی دین و شریعت فرا میخـوانند و او را به «قل ان کنتم تحبون الله فاتبعونی» رهنمون میسازند.
قلمرو یا گسترهی دین از مباحث جدی دینپژوهی عصر حاضر است. این مسئله که از مهمترین موضوعات کلامی است، هم مورد عنایت عاشقان دین و تحقق آن در جامعه است و هم مورد توجه دین گریزان و یا دین ستیزان. قلمرو دین بحث از ابعاد و گسترهی دین است. این پرسش که «آیا دین به جز بعُد فردی انسان، به ابعاد اجتماعی و سیاسی زندگی آدمی نیز توجه دارد؟» از پرسشهای اساسی این بحث است.
آیا اسلام تنها به دنیا پرداخته است یا ساختن دنیای سعادتمند را نیز نوید داده است؟ آیا دین به تلطیف عواطف و تنظیم و کنترل احساسات و... این بشر میپردازد و یا جنبهی معرفتی انسان را نیز پاسخ میدهد؟ اصلا روش تعیین قلمرو دین چیست؟ آیا پرداختن دین به دنیای انسان، به گونهای اقلّی و اندک، پاسخگوی نیاز انسان خواهد بود؟ این پرسشهای گسترهی دین، پاسخهای متفاوتی یافته است، برخی با تکیه بر دانش آدمی و اتکای او بر خویش در این عصر و روزگار، به بینیازی انسان از دین رسیدهاند و دین را جز رابطهای عاشقانه با خدا ندانستهاند. از نظر اینان، اگر هم دین به ابعاد دنیوی آدمی توجه کرده باشد، توجهی حداقلی و غیر کافی خواهد بود و بیشتر نیازهای آدمی، از غیر دین باید جسته شود.
در مقابل، متفکران و علمای اسلام، به گسترهی دین در ابعاد وجودی انسان اعتقاد داشته و هدف از نزول دین را ایجاد عبودیت عاشقانه در بستری عادلانه و جامعهای سالم دانستهاند. از نظر اینان تأملی عاقلانه و مراجعهای مؤمنانه، در اثبات این مطلب کافی است و عقل و وحی، به یک سخن، آدمی را در زندگی فردی و جمعی دین و شریعت فرا میخـوانند و او را به «قل ان کنتم تحبون الله فاتبعونی» رهنمون میسازند.