شیعه در ایتالیا، راه دیگر خدا
آرشیو
چکیده
متن
جامعه مسلمان در ایتالیا از نظر پیدایش، قدمت زیادی ندارد، ولی درچند سال اخیر از نظر تعداد به صورت وسیعی رشد یافته، به طوری که هم اکنون به دومین آیین این کشور تبدیل شده است. باوجود اینکه شیعیان در امت مسلمان ایتالیا در اقلیت به سر می برند، ولی در گسترش وسازماندهی شیوه های زندگی شان گام های بزرگی برداشته اند. به عنوان مثال در برخی از شهرهای کوچک ایتالیا مساجد - یا حداقل اتاق هایی - وجود دارد، که شاهد برگزاری نمازهای یومیه شیعیان می باشد. گرچه گاه میان آنها تعارضاتی هم دیده می شود، از جمله آن که مسجدی که درشهر میلان است، کما بیش از سوی کنسولگری ایران به رسمیت شناخته نمی شود.
نکته حائز اهمیت این است که شیعیان نمایندگانی دارند که از جانب مقامات ایتالیایی به رسمیت شناخته شده و حق شرکت در تصمیم گیری های اجرایی پیرامون جامعه شیعیان ایتالیا را دارا می باشند. البته اکثر آنان ایرانیانی هستند که در سفارت جمهوری اسلامی ایران در رم مشغول به کار هستند.
غالب شیعیان ایتالیا دارای اصالت ایرانی یا لبنانی هستند، اما آنچه که حائز اهمیت است تعداد روزافزون کسانی است که به طرق مختلف آیین شیعه روی می آورند. برخی از آنان کسانی هستند که از طریق ازدواج باشیعیان شیعه می شوند و این مسئله خصوصا در مورد زنان ایتالیایی که بامسلمانان خارجی ازدواج می کنند به چشم می خورد. با این حال مردان جوان زیادی نیز وجود دارند که به دلایل متعددی به مذهب شیعه روی می آورند.
تعداد مسلمانان و شیعیان
اگر بخواهیم در این رابطه به طور دقیق صحبت کنیم، به چند دلیل نمی توانیم نگاه آماری و ارقامی به موضوع داشته باشیم. دلیل اول اینکه آمار و ارقام رسمی در مورد شمار مسلمانان در ایتالیا وجود ندارد و آماری که توسط وزارت کشور ایتالیا ارائه شده، بیشتر به بررسی در مورد شمارخارجیان ساکن در ایتالیا و اصالت آنها پرداخته است. البته آماردقیق تری که توسط موسسه کاتولیک (کاریتاس) (Caritas) ارائه شده،بیشتر به مسائلی، از قبیل حضور فصلی کارگران (مانند حضور دهقانان ازشمال آفریقا در زمان برداشت محصول) یا اقامت های موقتی دانشجویان یا مهاجرانی که منتظر صدور مجوز برای مهاجرت به دیگرکشورهای اروپایی یا غربی می باشند، اختصاص دارد. لذا از آنجایی که (کاریتاس) کمک های رایگان زیادی ـ از وسائل اولیه زندگی گرفته تاکلاس های رایگان آموزش زبان ایتالیایی ـ را برای این قبیل افراد ارائه می دهد، ارتباط تنگاتنگی نیز با مسلمانان برقرار کرده است، که گاهی تازمان پس از استقرار آنها و جاگرفتنشان در جامعه مسلمان ایتالیا، حفظمی شود. به علاوه کاریتاس به بازبینی دقیق کسانی که از کاتولیک به اسلام روی می آورند - خصوصا کسانی که از طریق ازدواج، مسلمان می شوند - می پردازد، فرآیند رو به رشدی که گاهی برخی از کلیساهای کاتولیک ایتالیا سعی می کنند تا به طور ضمنی با آن مخالفت کرده و به دلسرد کردن این افراد بپردازند.
با در نظر گرفتن آمارهایی که در بالا به آنها اشاره شد، به راحتی می توان نتیجه گرفت که امروزه حدود نهصد هزار مسلمان در ایتالیازندگی می کنند.(2)
دلیل دوم تشخیص شمار شیعیان از میان این همه مسلمان است که امری است بسیار مشکل. از این رو اولین قدمی که در این باره بایدبرداشته شود، تخمین شمار ایرانیانی است که در ایتالیا زندگی می کنند؛ولی از میان سیزده هزار نفری که با پاسپورت ایرانی در ایتالیا به تحصیل و کار مشغول هستند، درصد قابل توجهی ارمنی، یهودی و بهائی نیزوجود دارد. به علاوه به نظر می رسد بیشتر ایرانیانی که بعد از شکل گیری انقلاب اسلامی به ایتالیا سفر کرده اند، به نوعی قصد فرار از حکومت دینی را داشته اند؛ بنابراین سخت است که بتوان آنها را مسلمان و شیعه واقعی دانست ؛ زیرا از میان مصاحبه هایی که با ایرانیان مقیم ایتالیاانجام شده، بیشتر آنان اذعان داشته اند که به مسجد نمی روند و بیشترنمازهایشان را در خانه می خوانند، چون خود را از درون مسلمان شیعی می دانند.
یکی از مقامات رسمی سفارت ایران در واتیکان نیز تایید کرد که درباره شمار دقیق شیعیان حاضر در ایتالیا نمی توان اظهار نظر قطعی کرد. وی افزود که حتی کارکنان دو سفارت ایرانی در پایتخت واتیکان وایتالیا- برای برگزاری نماز جمعه و دیگر مراسم ها بر اساس اعیادمسلمانان، در محافل سایر مسلمانان که مساجدی در شهرها دارند،می پیوندند.(3)
بنابراین از آنجایی که بعضی از مراسم های شیعیان به طور خاص موردتوجه آنان می باشد، از جمله مراسم هایی که در ماه محرم برگزار می شود،ایرانیانی که به اعتقادات خود پایبند هستند، اذعان داشتند که تمام تلاش خود را انجام می دهند تا سفرهای خود به ایران را در این ایام ترتیب دهند تا بتوانند در مراسم های خاصی که در اینجا برگزار می شودشرکت کنند. برخی دیگر نیز به همراه دوستان و خویشاوندان مراسم های روضه خوانی خصوصی در خانه های خود برگزار می کنند و یا اینکه برای گرامی داشت یاد شهدای کربلا، اعمال بیشتری هم چون نماز و روزه انجام می دهند.
با مطالبی که ارائه شد به نظر می رسد شیعه بودن در ایتالیا یک مسئله شخصی است. حتی به نظر می رسد، مقوله حجاب که هنوز یکی از اصلی ترین فاکتورها برای تشخیص و تفاوت مسلمانان با غیر مسلمانان درایتالیا و دیگر کشورهای جهان می باشد، دیگر عامل مناسبی نیست ؛ زیرااکثر زنان ایرانی که در ایتالیا به سر می برند و ادعای شیعه بودن دارند، ازچادر و پوشش خاصی استفاده نمی کنند.
البته شیعیان در ایتالیا کاملا در خفا و نامرئی نیستند؛ زیرا گروهی ازآنان عضو انجمن هایی هستند که مروج و حامی طیف وسیعی ازفعالیت های دینی و اجتماعی می باشند، که در واقع این انجمن ها،همانند انجمن هایی که همتایان سنی آنها در ایتالیا دارند، حداقل درشروع توسط ایتالیایی هایی پایه گذاری شده که به دلایل مختلف به دین اسلام با گرایش شیعی روی آورده اند و هنوز هم گاهی توسط خود آنان هدایت می شوند.
سازمان های شیعی
اولین سازمان های شیعی در شهرهای تریسته (Trieste)، رم (Rome)و ناپل (Naples) تشکیل شدند. گروهی از ایتالیایی های تازه کیش، درسال 1992 مرکز فرهنگی سلمان فارسی را با هدف ترویج مطالعات وتحقیقات، پیرامون آیین شیعه در شهر تریسته گشودند.
همچنین در اوایل دهه نود بود که مرکز شیعه ناپل با نام (اهل البیت)تاسیس شد و با سرعت به مهمترین مرکز شیعه شناسی در ایتالیا تبدیل گردید. جایگاهی که پیش از آن در اختیار مرکز اسلام شناسی اروپا بود،مرکزی که گروهی از اعضای سفارت ایران در واتیکان آن را تشکیل دادند، تا مرجعی برای مسائل مربوط به شیعیان باشد.
در منابع زیادی آمده است که اوج گرایش به اسلام که در اوایل دهه 90اتفاق افتاد، به صورت غیر متعارف متاثر از جنگ خلیج بود و بدون شک،جنگ خلیج ]فارس [مسائل شنیدنی زیادی پیرامون اسلام و جامعه مسلمانان همراه داشت. یکی از نتایج مهم آن این بود که افراد زیادی ازطریق خواندن و یا ارتباط با جامعه مسلمانان در وهله اول به اسلام نزدیک شدند و سپس تصمیم گرفتند تا آیین اسلام و جهان بینی آن رابرای خود برگزینند.
در دهه 80 مرکز مستقر در رم، اقدام به نشر آثاری تخصصی، ازرساله های دکتری گرفته تا مقالات اقتصادی و همچنین نشریه اختصاصی با نام اسلام ناب (the pure Islam) کرد. در سال 1991گروهی از تازه کیشان ایتالیائی مستقر در ناپل، به سرکردگی یکی ازفعال ترین تازه مسلمان شده ایتالیایی به نام (عمار لوئیجی دی مارتینو) نشریه را در دست گرفتند. اولین شماره نشریه اسلام ناب درناپل، در ماه مبارک رمضان منتشر شد؛ در حالی که فقط شامل دو برگ تایپی بود. اما هفت سال بعد تبدیل به نشریه چاپی ای شد که معمولاسالی چهار مرتبه چاپ می شد و مهم تر از همه اینکه این نشریه تبدیل به بولتن رسمی موسسه اسلامی اهل البیت در ایتالیا شد؛ تنهاموسسه ای که به عنوان یک موسسه بین المللی مطالعات شیعه شناسی،شعبه ای در ناپل داشت.
در نوامبر 1998 در مصاحبه ای که از عمار لوئیجی طی مراسم جشن ولادت حضرت فاطمه زهرا(س) در شهر میلان منتشر شد، دلایل گرویدنش به دین اسلام و آیین شیعی را چنین بیان می کند:(من مسیحی پروتستان و معتقد بودم که عادت به موعظه کردن داشتم. درمقطعی خاص این مسیر را ترک کردم و آثار-Burckardt-Guenon Ebolaرا مطالعه کردم. خواندن این آثار و نیز مطالعات دیگر مرا وارددنیای سیاست کرد، به گونه ای که به یکی از گروه های راستگرا که نماینده ای در پارلمان نداشت، احساس نزدیکی کردم. من و هم قطارانم گاهی اوقات به آلپ می رفتیم و هر شب در کنار آتشی جمع می شدیم ودر مورد زشتی ها و بدی های جامعه صحبت می کردیم، ولی زمانی که به شهر بر می گشتیم خود ما نیز رفتارهایی شبیه همان مردم و شاید بدتر ازآنها را از خودمان بروز می دادیم. ناگهان فهمیدم تمام مولفان نوشته های مورد علاقه من به دین اسلام گرویده اند، که این مسئله مصادف با زمان شکل گیری انقلاب اسلامی در ایران بود و از آنجایی که این انقلاب به جای مارکسیسم و ارزش های امپریالیستی، با نام خدا و با نام معنویات شکل گرفته بود، به آن علاقه مند شدم. من از طریق مرکز فرهنگی کوچکی که در ناپل راه اندازی نمودم، کم کم شروع به تماس با مسلمانان کردم، که روزی مرد مسلمان جوانی به من پیشنهاد داد تا کنفرانسی درمورد اسلام برگزار کنیم، که سخنران آن یک پروفسور ایتالیایی تازه مسلمان بود. یک سال طول کشید تا خوب فکر کنم و جواب خودم رابدهم. سال بعد تصمیم گرفتم تا به اسلام بپیوندم. در سال 83 من کتاب (هانری کربن) با نام (امام غائب) را خواندم و در همین زمان با چنددانشجوی ایرانی نیز آشنا شدم. این کتاب پرده هایی را که جلوی چشمان من کشیده شده بود، پاره کرد و من آیین شیعی را در آغوش کشیدم. سالها بعد به همراه همسر و پسرم که هر دوی آنها نیز مسلمان شده بودند و ساکن در کشور الجزایر بودیم، تصمیم گرفتیم تا اثری جاودانه از خودمان خلق کنیم، لذا نشریه اسلام ناب را رشد و گسترش دادیم، که هم اکنون در کنار رشد و گسترش جامعه مسلمانان در ایتالیا،افراد زیادی هستند که با ما در تماسند).(4)
از میان گفته های (عمار لوئیجی دی مارتینو) می توان به برخی ازفاکتورهای اساسی درباره راهی که تازه کیشان پیموده اند تا به اسلام برسند، دست یافت. از همه جالب تر این حقیقت است که او از طریق خواندن آثار نویسندگانی چون رنه گنون (Rene Guenon) و جولیوس ابولا (Julius Ebola) با اسلام آشنا شده است ؛ مولفینی که به متفکران سنت گرا معروف هستند و علاقمند به مطالعات عرفانی و پر رمز و رازمی باشند، که در دوره ای خاص از زندگی خود به اسلام گرویده اند. (هرچند مدرکی درباره مسلمان شدن ابولا در دست نیست). بسیاری ازکسانی که با جناح راست همفکری داشتند از علاقمندان مطالعه این قبیل آثار، به ویژه آثار (گنون) بودند، چنان که بسیاری از ایتالیایی هایی که به اسلام گرویدند از گنون به عنوان فردی یاد می کنند، که آثارش سبب گرویدن آنان به اسلام شده است.
ارجاع به سنتی که فی نفسه هم دینی - عرفانی و هم به نوعی سیاسی است، یکی از اتفاقات رایج در میان ایتالیایی های تازه کیشی است که ازجناح راست به جامعه مسلمانان می پیوندند.
یکی دیگر از مطالبی که از سخنرانی وی در اوایل بیست سالگی اش درمراسم مذکور جهت بزرگداشت جشن ولادت حضرت فاطمه (سلام الله علیها) به دست می آید، این است که تغییر دین وی به اسلام به کمک خواندن نوشته های (گنون) بوده است ؛ نوشته هایی که در آن، جهان مدرن به خاطر فساد و نابودی ارزش های انسانی اش به چالش کشیده می شود.
پائولو جعفر (Paolo Jafar) یکی از تازه کیشان جوان، اقرار می کند که اوفاشیسم را به عنوان آخرین سنگر در دفاع از ارزش های انسانی دیده وبنابر این به یکی از جنگجویان گروه سیاسی راست گرای افراطی اسلامی تبدیل شده است. وی بعدها با نشریه (اسلام ناب) آشنا شده وطبق اظهارات خودش می گوید: حس می کردم دیگران برادران من هستند.(5)
در بهار سال 1997 حادثه ای مهم در ایتالیا رخ داد. یکی ازروزنامه های معروف ایتالیایی با نام (Corriere Seradelle) مقاله ای رادر مورد حمله احتمالی به پاپ، توسط یک سری از بولتن های اسلامی که از آنها با عنوان (نشریه های افراطی اسلامی ( یاد شده بود، به چاپ رساند، که از مجله (اسلام ناب) نیز در این لیست به عنوان نام (نشریه ای برای جامعه مسلمانان) یاد شده بود، نشریه هایی که مقالات آن به تکریم و ستایش از کامیکازه های اسلامی پرداخته و دعوت به جهاد می کرد.(6)
این اتهام همچنین در نشریه موسسه دیگری با نام موسسه خبری وفرهنگی ایران - ایتالیا در رم که در کنار فعالیت های خود یک بولتن ماهانه با نام (نامه پارسی) منتشر می کرد، درج شده بود. این موسسه که توسط گروهی از نزدیکان نمایندگان رسمی دولت ایران در رم تاسیس شده بود، در اصل به رشد و بهبودی روابط اقتصادی و فرهنگی میان ایران و ایتالیا اختصاص داشت. این نشریه که از سال 1997 تا اواسطسال 2001 منتشر می شد، اکثرٹ حاوی مقالاتی در مورد جنبه های خاصی از فرهنگ فارسی، مناسبات تاریخی در روابط میان ایتالیا وجهان اسلام، خصوصٹ شیعیان و چشم اندازهای سرمایه گذاری در ایران با هدف جذب سرمایه گذاران ایتالیایی، بود. این موسسه همچنین یکی از مروجان و برگزارکنندگان اتاق بازرگانی و صنایع و معادن ایران و ایتالیابود، تا جایی که بعضی از شماره های (نامه پارسی) شامل فرم هایی بودکه می بایست توسط بنگاه های اقتصادی ایتالیایی که علاقه مند به عضویت در این اتاق بودند تکمیل می گردید. در همین راستا موسسه مذکور با وجود اتهامات ضد اسلامی - ایرانی که توسط اکثر رسانه های جمعی در ایتالیا دنبال می شد، تمامی تلاش خود را برای شناساندن جاذبه های موجود در ایران - که در غرب ناشناخته بود - انجام می داد. درنیل به این هدف یکی از قسمت های همیشگی نشریه به صحبت درمورد قضاوت های مغرضانه و اشتباهاتی که در رسانه ها در مورد اسلام می شد، اختصاص یافته بود.
اما این مرتبه نوک پیکان نکوهش نشریه (نامه پارسی) به جای روزنامه نگاران ایتالیایی که بر ضد نشریه (اسلام ناب) مقاله نوشته بودند، خود این نشریه را نشانه رفت. نویسنده مقاله و به تبع آن خودنشریه، در نوشته ای تند و مفصل که در ذیل می خوانیم، حساب خود را از(اسلام ناب) و (اهل البیت) جدا کردند:
ما شماره اکتبر- نوامبر 1996 مجله اسلام ناب را خواندیم... ونگران،شوکه و بسیار متاسف شدیم. مجله اسلام ناب تعبیری از آشفتگی وهذیان گویی سخت گیرانه است. به ظاهر نقل قول هایی از کتاب های مقدس اسلامی آورده، ولی ترجمه هایی که از کتاب ها ذکر کرده بسیارمبهم و گاهی نادرست می باشد؛ زیرا قطعه هایی انتخاب شده و بدون فکر در کنار هم چیده شده است، به طوری که در برخی از موارد متناقض می نماید و تنها هدف از ارائه آنها دستیابی به یک سری نتایج وبرداشت ها در مورد نظریات و دستورات شیعی و اسلامی بوده است.(7)
... مقاله مزبور که با نام (کاوه) امضا شده، با فاصله گرفتن از دیگرشیعیان ناپل در ادامه می گوید:
آیین اسلام شیعی آن گونه که اکثریت ایرانیان روزنامه نگار در (نامه پارسی) و تعدادی از همکاران مسیحی شان شناخته اند و علاقه مند به مطالعه عمیق آن هستند، با اسلامی که در نشریه ادواری (اسلام ناب)تبلیغ و معرفی شده، تفاوت های اساسی دارد.
آقای کاوه بعد از آن، به تازه کیشان هشدار می دهد که مردی ایتالیایی روزی تعبیری زیبا را چنین به ما گوشزد کرد و آن این که هر دینی درمورد تعصبات تازه کیشان و جدید الایمانها هشدار داده است... اتفاقی که ممکن است رخ دهد،این است که گروهی از تازه کیشان ممکن است ازخود قرآن هم اسلامی تر شوند.
بدون شک تمایل به اسلام جنگ طلب، مورد توجه بیش از یک گروه ازتازه کیشان قرار گرفت و حضور تازه کیشانی که از گوشه و کنار احزاب افراطی وارد دین اسلام می شدند، جهت گیری اجتماعات مسلمانان رابه سمت تندروی سوق می داد. اما به هر حال با گذشت زمان وهمانطوری که بعدا خواهیم دید، به خصوص بعد از حادثه 11 سپتامبراین گروه ها به شکل معتدل تری دوباره سازماندهی شدند.
لازم به ذکر است که برخی از این گروندگان دینی که در نهایت با اسلام شیعی پیوند می خوردند، از جانب احزاب چپ رخ می داد و دلیل آن نیزجذب شدن شماری از جوانان این احزاب - مانند آنچه برای احزاب راست گرا اتفاق افتاد - به خاطر انقلاب ایران بود. مصطفی از کارکنان راه آهن در جنوب ایتالیا که در سن بیست و یک سالگی و در سال 1979مسلمان شده از جمله این افراد است. وی می گوید:... من با انقلاب ایران روبرو شده و به طرز شگفت آوری مبهوت جریانات مذهبی شدم.من از یک خانواده کاتولیک معتقد بودم، اما همیشه یک چیزی مرا ازکلیسا دور نگه می داشت و من به موضع چپ گرای افراطی روی آوردم.همسر من هم در حالی که پنج سال از ازدواجمان می گذشت، به اسلام گروید.(8)
با وجود اینکه به نظر می رسد هماهنگی خاصی میان شیعیان درایتالیا وجود ندارد، اما قوی ترین و بهترین انجمن سازماندهی شده،موسسه (اهل البیت) در ناپل است، که ارتباطات نزدیکی با انجمن های بین المللی شیعه، خصوصا با انجمن های واقع در انگلیس دارد. این موسسه برای استوار کردن ارتباطات بین المللی خود، برای حدود ده سال، کمپ های تابستانی دوره ای را در پاتوقی در کوه های توسکوامیلیان (Tosco Emilian) بین (Bologna) و (Emilia Reggio) برگزارمی کرد. هدف از تشکیل این ملاقات ها (قویتر و نزدیک تر کردن ارتباطات برادری بین اعضای جوامع مختلف اروپایی) عنوان شده است. بنابراین شیعیانی که از اقصی نقاط ایتالیا و کشورهای اروپای شمالی به آنجا می آمدند، در حالی که از تماشای چشم اندازهای زیبای شمال ایتالیا لذت می بردند، فرصت ملاقات با یکدیگر را برای مطالعات دقیق در زمینه اسلام، تحت نظارت گروهی از علما به دست می آوردند.تدارکات این ملاقات ها به عهده خود شرکت کنندگان و بسیار کم خرج بود. این مسئله به همه (برادران و خواهران) فرصت شرکت در مراسمی را می داد که می توانستند در محیطی آرام و در کنار یکدیگر به رشد وتعالی معنوی خود بپردازند....
سنت و تکنولوژی
کمپ تابستانی در کنار دیگر ابتکارات سازماندهی شده توسط مرکزاهل البیت ناپل، در سایتی اینترنتی تبلیغ شده بود. صفحه اصلی این سایت به معرفی گروه و تاریخچه آن (بیشتر به تاریخ نشریه (اسلام ناب) همراه با لینکی مستقیم برای دسترسی به آن برای علاقه مندان)پرداخته و مابقی لینک ها به صورت دوره ای تغییر می کند.
صفحه اصلی این سایت (www.shi''a-islam.org) شامل چند صفحه دائمی در مورد آموزه های اسلام، خصوصٹ شیعه و علل برتری این گرایش در میان گرایش های اسلامی، نگاهی اجمالی به حضور شیعه درجهان معاصر، و تاریخی از زندگی چهارده معصوم می باشد. یک صفحه از سایت به موضوع (زن و اسلام) اختصاص یافته، اما بیشترفعالیت های آن در جهت حمایت از زنان مسلمانی است که طرفدارحجاب هستند، به اندازه ای که برای مبارزه در دفاع از حجاب، با عنوان (انجمن حمایت از حجاب) دست به تبلیغ زده اند. لینک ها بر روی ترجمه ای ایتالیایی از آشنایی با آموزه های شیعه، آیت الله ]علامه [طباطبایی ]کتاب شیعه در اسلام [و همچنین آشنایی با شیعه دوازده امامی فعال می باشد. (هر چند گاهی از اوقات لینک ها کار نمی کنند). جدااز لینک هایی که به چند نوشته از آیت الله خمینی وجود دارد، یک پست اینترنتی ]ایمیل [مخصوص برقراری ارتباط با مرکز اسلامی لندن برای دریافت پاسخ های سریع در مورد سوالات مذهبی، وجود دارد.
جدا از موضوعات مذکور که کم و بیش به صورت ثابت در سایت وجوددارند، صفحات دیگری نیز در سایت به چشم می خورند که به صورت دوره ای به مسائل روزمره و معاصر اختصاص دارند. مانند صفحاتی که مربوط به اخبار کنفرانس ها، نشست ها و یا اطلاعات و اظهار نظرها درمورد مسائل سیاسی روز هستند. معمولا یک فضای وسیعی در سایت،در پنجره ای به نام (انتفاضه، تنها راه حل) به مسائل مربوط به فلسطین اختصاص داده شده، که اظهارات آیت الله خامنه ای در مورد فلسطین یکی از بخش های تشکیل دهنده آن است. همچنین لینکی به گروهی با نام (ذهن های خلاق) که در بریتانیا مستقر هستند، مشاهده می شود.این گروه از پیشگامان رشد و توسعه نرم افزارهای اسلامی می باشند، که به خصوص در مورد مبارزه با اسرائیل فعال می باشند. (برای مثال لیستی از مارک های تجارتی چند ملیتی که در اختیار یهودیان است، در سایت ذکر و تحریم شده و در کنار آن چندین دعوت به فعالیت بر ضد اسرائیل وحامیان آنها دیده می شود.)(9)
... به نظر می رسد برخی از سمبل هایی که توسط شیعیان ایتالیایی مورد استفاده قرار می گیرد، به جای اینکه از کیش جدیدشان نشأت بگیرد، بیشتر متأثر از زمینه های دینی - فرهنگی آنان می باشد. برای نمونه اعلامیه ای که به مناسبت سالروز وفات فاطمه زهرا(سلام الله علیها) آورده شده، با تصاویری از شمع ها و گل ها همراه شده، که به سرعت بیننده را به یاد مراسم ترحیم در کلیسای کاتولیک می اندازد.
البته ممکن است شخصی این مسئله را به نقاط اشتراک میان ]برخی [سمبل های شیعی و مسیحی نسبت دهد ]![.
پی نوشت ها:
1. مقاله حاضر برگرفته از مجموعه مقالاتی است با عنوان Muraqqa،a Sharqiکه به پاس خدمات علمی Peter Chelkowski توسط دوتن ازشاگردان وی با نام های سوسن رستگار و آنا وانزان توسط انتشارات AIEP EDRTOREدر سال 2007 منتشر شده است. مترجم طبعا باهمه اظهار نظرهای نویسنده موافق نیست.
2. این اعداد از طریق اطلاعاتی است که توسط موسسه کاریتاس ارائه شده است، Immigrazione Dossier، Rome، 2006.
3. مصاحبه ای که در جولای 2002 انجام شده است.
4. اسلام در ایتالیا و انجلا لانو و لوسیا آوالونه (Angela Lano andLucia Avallone)، زوئن 1999.
5. اسلام در ایتالیاn.p
(Corriere della Sera 19 april 1997).6به نام یک خلبان ژاپنی وسمبلی از عملیات انتحاری است که بانی آن ژاپنی ها بودند.
7. نامه پارسی، شماره 5، می 1997، ص 4.
8. اسلام در ایتالیا،n.p.
9. این انجمن همچنین یک برنامه جایزه (اسلام ستیزی) سالیانه دارند، که به رهبران سیاسی و روزنامه نگارانی که به شدت مخالف اسلام و مسلمین هستند، تعلق می گیرد.!
□
نکته حائز اهمیت این است که شیعیان نمایندگانی دارند که از جانب مقامات ایتالیایی به رسمیت شناخته شده و حق شرکت در تصمیم گیری های اجرایی پیرامون جامعه شیعیان ایتالیا را دارا می باشند. البته اکثر آنان ایرانیانی هستند که در سفارت جمهوری اسلامی ایران در رم مشغول به کار هستند.
غالب شیعیان ایتالیا دارای اصالت ایرانی یا لبنانی هستند، اما آنچه که حائز اهمیت است تعداد روزافزون کسانی است که به طرق مختلف آیین شیعه روی می آورند. برخی از آنان کسانی هستند که از طریق ازدواج باشیعیان شیعه می شوند و این مسئله خصوصا در مورد زنان ایتالیایی که بامسلمانان خارجی ازدواج می کنند به چشم می خورد. با این حال مردان جوان زیادی نیز وجود دارند که به دلایل متعددی به مذهب شیعه روی می آورند.
تعداد مسلمانان و شیعیان
اگر بخواهیم در این رابطه به طور دقیق صحبت کنیم، به چند دلیل نمی توانیم نگاه آماری و ارقامی به موضوع داشته باشیم. دلیل اول اینکه آمار و ارقام رسمی در مورد شمار مسلمانان در ایتالیا وجود ندارد و آماری که توسط وزارت کشور ایتالیا ارائه شده، بیشتر به بررسی در مورد شمارخارجیان ساکن در ایتالیا و اصالت آنها پرداخته است. البته آماردقیق تری که توسط موسسه کاتولیک (کاریتاس) (Caritas) ارائه شده،بیشتر به مسائلی، از قبیل حضور فصلی کارگران (مانند حضور دهقانان ازشمال آفریقا در زمان برداشت محصول) یا اقامت های موقتی دانشجویان یا مهاجرانی که منتظر صدور مجوز برای مهاجرت به دیگرکشورهای اروپایی یا غربی می باشند، اختصاص دارد. لذا از آنجایی که (کاریتاس) کمک های رایگان زیادی ـ از وسائل اولیه زندگی گرفته تاکلاس های رایگان آموزش زبان ایتالیایی ـ را برای این قبیل افراد ارائه می دهد، ارتباط تنگاتنگی نیز با مسلمانان برقرار کرده است، که گاهی تازمان پس از استقرار آنها و جاگرفتنشان در جامعه مسلمان ایتالیا، حفظمی شود. به علاوه کاریتاس به بازبینی دقیق کسانی که از کاتولیک به اسلام روی می آورند - خصوصا کسانی که از طریق ازدواج، مسلمان می شوند - می پردازد، فرآیند رو به رشدی که گاهی برخی از کلیساهای کاتولیک ایتالیا سعی می کنند تا به طور ضمنی با آن مخالفت کرده و به دلسرد کردن این افراد بپردازند.
با در نظر گرفتن آمارهایی که در بالا به آنها اشاره شد، به راحتی می توان نتیجه گرفت که امروزه حدود نهصد هزار مسلمان در ایتالیازندگی می کنند.(2)
دلیل دوم تشخیص شمار شیعیان از میان این همه مسلمان است که امری است بسیار مشکل. از این رو اولین قدمی که در این باره بایدبرداشته شود، تخمین شمار ایرانیانی است که در ایتالیا زندگی می کنند؛ولی از میان سیزده هزار نفری که با پاسپورت ایرانی در ایتالیا به تحصیل و کار مشغول هستند، درصد قابل توجهی ارمنی، یهودی و بهائی نیزوجود دارد. به علاوه به نظر می رسد بیشتر ایرانیانی که بعد از شکل گیری انقلاب اسلامی به ایتالیا سفر کرده اند، به نوعی قصد فرار از حکومت دینی را داشته اند؛ بنابراین سخت است که بتوان آنها را مسلمان و شیعه واقعی دانست ؛ زیرا از میان مصاحبه هایی که با ایرانیان مقیم ایتالیاانجام شده، بیشتر آنان اذعان داشته اند که به مسجد نمی روند و بیشترنمازهایشان را در خانه می خوانند، چون خود را از درون مسلمان شیعی می دانند.
یکی از مقامات رسمی سفارت ایران در واتیکان نیز تایید کرد که درباره شمار دقیق شیعیان حاضر در ایتالیا نمی توان اظهار نظر قطعی کرد. وی افزود که حتی کارکنان دو سفارت ایرانی در پایتخت واتیکان وایتالیا- برای برگزاری نماز جمعه و دیگر مراسم ها بر اساس اعیادمسلمانان، در محافل سایر مسلمانان که مساجدی در شهرها دارند،می پیوندند.(3)
بنابراین از آنجایی که بعضی از مراسم های شیعیان به طور خاص موردتوجه آنان می باشد، از جمله مراسم هایی که در ماه محرم برگزار می شود،ایرانیانی که به اعتقادات خود پایبند هستند، اذعان داشتند که تمام تلاش خود را انجام می دهند تا سفرهای خود به ایران را در این ایام ترتیب دهند تا بتوانند در مراسم های خاصی که در اینجا برگزار می شودشرکت کنند. برخی دیگر نیز به همراه دوستان و خویشاوندان مراسم های روضه خوانی خصوصی در خانه های خود برگزار می کنند و یا اینکه برای گرامی داشت یاد شهدای کربلا، اعمال بیشتری هم چون نماز و روزه انجام می دهند.
با مطالبی که ارائه شد به نظر می رسد شیعه بودن در ایتالیا یک مسئله شخصی است. حتی به نظر می رسد، مقوله حجاب که هنوز یکی از اصلی ترین فاکتورها برای تشخیص و تفاوت مسلمانان با غیر مسلمانان درایتالیا و دیگر کشورهای جهان می باشد، دیگر عامل مناسبی نیست ؛ زیرااکثر زنان ایرانی که در ایتالیا به سر می برند و ادعای شیعه بودن دارند، ازچادر و پوشش خاصی استفاده نمی کنند.
البته شیعیان در ایتالیا کاملا در خفا و نامرئی نیستند؛ زیرا گروهی ازآنان عضو انجمن هایی هستند که مروج و حامی طیف وسیعی ازفعالیت های دینی و اجتماعی می باشند، که در واقع این انجمن ها،همانند انجمن هایی که همتایان سنی آنها در ایتالیا دارند، حداقل درشروع توسط ایتالیایی هایی پایه گذاری شده که به دلایل مختلف به دین اسلام با گرایش شیعی روی آورده اند و هنوز هم گاهی توسط خود آنان هدایت می شوند.
سازمان های شیعی
اولین سازمان های شیعی در شهرهای تریسته (Trieste)، رم (Rome)و ناپل (Naples) تشکیل شدند. گروهی از ایتالیایی های تازه کیش، درسال 1992 مرکز فرهنگی سلمان فارسی را با هدف ترویج مطالعات وتحقیقات، پیرامون آیین شیعه در شهر تریسته گشودند.
همچنین در اوایل دهه نود بود که مرکز شیعه ناپل با نام (اهل البیت)تاسیس شد و با سرعت به مهمترین مرکز شیعه شناسی در ایتالیا تبدیل گردید. جایگاهی که پیش از آن در اختیار مرکز اسلام شناسی اروپا بود،مرکزی که گروهی از اعضای سفارت ایران در واتیکان آن را تشکیل دادند، تا مرجعی برای مسائل مربوط به شیعیان باشد.
در منابع زیادی آمده است که اوج گرایش به اسلام که در اوایل دهه 90اتفاق افتاد، به صورت غیر متعارف متاثر از جنگ خلیج بود و بدون شک،جنگ خلیج ]فارس [مسائل شنیدنی زیادی پیرامون اسلام و جامعه مسلمانان همراه داشت. یکی از نتایج مهم آن این بود که افراد زیادی ازطریق خواندن و یا ارتباط با جامعه مسلمانان در وهله اول به اسلام نزدیک شدند و سپس تصمیم گرفتند تا آیین اسلام و جهان بینی آن رابرای خود برگزینند.
در دهه 80 مرکز مستقر در رم، اقدام به نشر آثاری تخصصی، ازرساله های دکتری گرفته تا مقالات اقتصادی و همچنین نشریه اختصاصی با نام اسلام ناب (the pure Islam) کرد. در سال 1991گروهی از تازه کیشان ایتالیائی مستقر در ناپل، به سرکردگی یکی ازفعال ترین تازه مسلمان شده ایتالیایی به نام (عمار لوئیجی دی مارتینو) نشریه را در دست گرفتند. اولین شماره نشریه اسلام ناب درناپل، در ماه مبارک رمضان منتشر شد؛ در حالی که فقط شامل دو برگ تایپی بود. اما هفت سال بعد تبدیل به نشریه چاپی ای شد که معمولاسالی چهار مرتبه چاپ می شد و مهم تر از همه اینکه این نشریه تبدیل به بولتن رسمی موسسه اسلامی اهل البیت در ایتالیا شد؛ تنهاموسسه ای که به عنوان یک موسسه بین المللی مطالعات شیعه شناسی،شعبه ای در ناپل داشت.
در نوامبر 1998 در مصاحبه ای که از عمار لوئیجی طی مراسم جشن ولادت حضرت فاطمه زهرا(س) در شهر میلان منتشر شد، دلایل گرویدنش به دین اسلام و آیین شیعی را چنین بیان می کند:(من مسیحی پروتستان و معتقد بودم که عادت به موعظه کردن داشتم. درمقطعی خاص این مسیر را ترک کردم و آثار-Burckardt-Guenon Ebolaرا مطالعه کردم. خواندن این آثار و نیز مطالعات دیگر مرا وارددنیای سیاست کرد، به گونه ای که به یکی از گروه های راستگرا که نماینده ای در پارلمان نداشت، احساس نزدیکی کردم. من و هم قطارانم گاهی اوقات به آلپ می رفتیم و هر شب در کنار آتشی جمع می شدیم ودر مورد زشتی ها و بدی های جامعه صحبت می کردیم، ولی زمانی که به شهر بر می گشتیم خود ما نیز رفتارهایی شبیه همان مردم و شاید بدتر ازآنها را از خودمان بروز می دادیم. ناگهان فهمیدم تمام مولفان نوشته های مورد علاقه من به دین اسلام گرویده اند، که این مسئله مصادف با زمان شکل گیری انقلاب اسلامی در ایران بود و از آنجایی که این انقلاب به جای مارکسیسم و ارزش های امپریالیستی، با نام خدا و با نام معنویات شکل گرفته بود، به آن علاقه مند شدم. من از طریق مرکز فرهنگی کوچکی که در ناپل راه اندازی نمودم، کم کم شروع به تماس با مسلمانان کردم، که روزی مرد مسلمان جوانی به من پیشنهاد داد تا کنفرانسی درمورد اسلام برگزار کنیم، که سخنران آن یک پروفسور ایتالیایی تازه مسلمان بود. یک سال طول کشید تا خوب فکر کنم و جواب خودم رابدهم. سال بعد تصمیم گرفتم تا به اسلام بپیوندم. در سال 83 من کتاب (هانری کربن) با نام (امام غائب) را خواندم و در همین زمان با چنددانشجوی ایرانی نیز آشنا شدم. این کتاب پرده هایی را که جلوی چشمان من کشیده شده بود، پاره کرد و من آیین شیعی را در آغوش کشیدم. سالها بعد به همراه همسر و پسرم که هر دوی آنها نیز مسلمان شده بودند و ساکن در کشور الجزایر بودیم، تصمیم گرفتیم تا اثری جاودانه از خودمان خلق کنیم، لذا نشریه اسلام ناب را رشد و گسترش دادیم، که هم اکنون در کنار رشد و گسترش جامعه مسلمانان در ایتالیا،افراد زیادی هستند که با ما در تماسند).(4)
از میان گفته های (عمار لوئیجی دی مارتینو) می توان به برخی ازفاکتورهای اساسی درباره راهی که تازه کیشان پیموده اند تا به اسلام برسند، دست یافت. از همه جالب تر این حقیقت است که او از طریق خواندن آثار نویسندگانی چون رنه گنون (Rene Guenon) و جولیوس ابولا (Julius Ebola) با اسلام آشنا شده است ؛ مولفینی که به متفکران سنت گرا معروف هستند و علاقمند به مطالعات عرفانی و پر رمز و رازمی باشند، که در دوره ای خاص از زندگی خود به اسلام گرویده اند. (هرچند مدرکی درباره مسلمان شدن ابولا در دست نیست). بسیاری ازکسانی که با جناح راست همفکری داشتند از علاقمندان مطالعه این قبیل آثار، به ویژه آثار (گنون) بودند، چنان که بسیاری از ایتالیایی هایی که به اسلام گرویدند از گنون به عنوان فردی یاد می کنند، که آثارش سبب گرویدن آنان به اسلام شده است.
ارجاع به سنتی که فی نفسه هم دینی - عرفانی و هم به نوعی سیاسی است، یکی از اتفاقات رایج در میان ایتالیایی های تازه کیشی است که ازجناح راست به جامعه مسلمانان می پیوندند.
یکی دیگر از مطالبی که از سخنرانی وی در اوایل بیست سالگی اش درمراسم مذکور جهت بزرگداشت جشن ولادت حضرت فاطمه (سلام الله علیها) به دست می آید، این است که تغییر دین وی به اسلام به کمک خواندن نوشته های (گنون) بوده است ؛ نوشته هایی که در آن، جهان مدرن به خاطر فساد و نابودی ارزش های انسانی اش به چالش کشیده می شود.
پائولو جعفر (Paolo Jafar) یکی از تازه کیشان جوان، اقرار می کند که اوفاشیسم را به عنوان آخرین سنگر در دفاع از ارزش های انسانی دیده وبنابر این به یکی از جنگجویان گروه سیاسی راست گرای افراطی اسلامی تبدیل شده است. وی بعدها با نشریه (اسلام ناب) آشنا شده وطبق اظهارات خودش می گوید: حس می کردم دیگران برادران من هستند.(5)
در بهار سال 1997 حادثه ای مهم در ایتالیا رخ داد. یکی ازروزنامه های معروف ایتالیایی با نام (Corriere Seradelle) مقاله ای رادر مورد حمله احتمالی به پاپ، توسط یک سری از بولتن های اسلامی که از آنها با عنوان (نشریه های افراطی اسلامی ( یاد شده بود، به چاپ رساند، که از مجله (اسلام ناب) نیز در این لیست به عنوان نام (نشریه ای برای جامعه مسلمانان) یاد شده بود، نشریه هایی که مقالات آن به تکریم و ستایش از کامیکازه های اسلامی پرداخته و دعوت به جهاد می کرد.(6)
این اتهام همچنین در نشریه موسسه دیگری با نام موسسه خبری وفرهنگی ایران - ایتالیا در رم که در کنار فعالیت های خود یک بولتن ماهانه با نام (نامه پارسی) منتشر می کرد، درج شده بود. این موسسه که توسط گروهی از نزدیکان نمایندگان رسمی دولت ایران در رم تاسیس شده بود، در اصل به رشد و بهبودی روابط اقتصادی و فرهنگی میان ایران و ایتالیا اختصاص داشت. این نشریه که از سال 1997 تا اواسطسال 2001 منتشر می شد، اکثرٹ حاوی مقالاتی در مورد جنبه های خاصی از فرهنگ فارسی، مناسبات تاریخی در روابط میان ایتالیا وجهان اسلام، خصوصٹ شیعیان و چشم اندازهای سرمایه گذاری در ایران با هدف جذب سرمایه گذاران ایتالیایی، بود. این موسسه همچنین یکی از مروجان و برگزارکنندگان اتاق بازرگانی و صنایع و معادن ایران و ایتالیابود، تا جایی که بعضی از شماره های (نامه پارسی) شامل فرم هایی بودکه می بایست توسط بنگاه های اقتصادی ایتالیایی که علاقه مند به عضویت در این اتاق بودند تکمیل می گردید. در همین راستا موسسه مذکور با وجود اتهامات ضد اسلامی - ایرانی که توسط اکثر رسانه های جمعی در ایتالیا دنبال می شد، تمامی تلاش خود را برای شناساندن جاذبه های موجود در ایران - که در غرب ناشناخته بود - انجام می داد. درنیل به این هدف یکی از قسمت های همیشگی نشریه به صحبت درمورد قضاوت های مغرضانه و اشتباهاتی که در رسانه ها در مورد اسلام می شد، اختصاص یافته بود.
اما این مرتبه نوک پیکان نکوهش نشریه (نامه پارسی) به جای روزنامه نگاران ایتالیایی که بر ضد نشریه (اسلام ناب) مقاله نوشته بودند، خود این نشریه را نشانه رفت. نویسنده مقاله و به تبع آن خودنشریه، در نوشته ای تند و مفصل که در ذیل می خوانیم، حساب خود را از(اسلام ناب) و (اهل البیت) جدا کردند:
ما شماره اکتبر- نوامبر 1996 مجله اسلام ناب را خواندیم... ونگران،شوکه و بسیار متاسف شدیم. مجله اسلام ناب تعبیری از آشفتگی وهذیان گویی سخت گیرانه است. به ظاهر نقل قول هایی از کتاب های مقدس اسلامی آورده، ولی ترجمه هایی که از کتاب ها ذکر کرده بسیارمبهم و گاهی نادرست می باشد؛ زیرا قطعه هایی انتخاب شده و بدون فکر در کنار هم چیده شده است، به طوری که در برخی از موارد متناقض می نماید و تنها هدف از ارائه آنها دستیابی به یک سری نتایج وبرداشت ها در مورد نظریات و دستورات شیعی و اسلامی بوده است.(7)
... مقاله مزبور که با نام (کاوه) امضا شده، با فاصله گرفتن از دیگرشیعیان ناپل در ادامه می گوید:
آیین اسلام شیعی آن گونه که اکثریت ایرانیان روزنامه نگار در (نامه پارسی) و تعدادی از همکاران مسیحی شان شناخته اند و علاقه مند به مطالعه عمیق آن هستند، با اسلامی که در نشریه ادواری (اسلام ناب)تبلیغ و معرفی شده، تفاوت های اساسی دارد.
آقای کاوه بعد از آن، به تازه کیشان هشدار می دهد که مردی ایتالیایی روزی تعبیری زیبا را چنین به ما گوشزد کرد و آن این که هر دینی درمورد تعصبات تازه کیشان و جدید الایمانها هشدار داده است... اتفاقی که ممکن است رخ دهد،این است که گروهی از تازه کیشان ممکن است ازخود قرآن هم اسلامی تر شوند.
بدون شک تمایل به اسلام جنگ طلب، مورد توجه بیش از یک گروه ازتازه کیشان قرار گرفت و حضور تازه کیشانی که از گوشه و کنار احزاب افراطی وارد دین اسلام می شدند، جهت گیری اجتماعات مسلمانان رابه سمت تندروی سوق می داد. اما به هر حال با گذشت زمان وهمانطوری که بعدا خواهیم دید، به خصوص بعد از حادثه 11 سپتامبراین گروه ها به شکل معتدل تری دوباره سازماندهی شدند.
لازم به ذکر است که برخی از این گروندگان دینی که در نهایت با اسلام شیعی پیوند می خوردند، از جانب احزاب چپ رخ می داد و دلیل آن نیزجذب شدن شماری از جوانان این احزاب - مانند آنچه برای احزاب راست گرا اتفاق افتاد - به خاطر انقلاب ایران بود. مصطفی از کارکنان راه آهن در جنوب ایتالیا که در سن بیست و یک سالگی و در سال 1979مسلمان شده از جمله این افراد است. وی می گوید:... من با انقلاب ایران روبرو شده و به طرز شگفت آوری مبهوت جریانات مذهبی شدم.من از یک خانواده کاتولیک معتقد بودم، اما همیشه یک چیزی مرا ازکلیسا دور نگه می داشت و من به موضع چپ گرای افراطی روی آوردم.همسر من هم در حالی که پنج سال از ازدواجمان می گذشت، به اسلام گروید.(8)
با وجود اینکه به نظر می رسد هماهنگی خاصی میان شیعیان درایتالیا وجود ندارد، اما قوی ترین و بهترین انجمن سازماندهی شده،موسسه (اهل البیت) در ناپل است، که ارتباطات نزدیکی با انجمن های بین المللی شیعه، خصوصا با انجمن های واقع در انگلیس دارد. این موسسه برای استوار کردن ارتباطات بین المللی خود، برای حدود ده سال، کمپ های تابستانی دوره ای را در پاتوقی در کوه های توسکوامیلیان (Tosco Emilian) بین (Bologna) و (Emilia Reggio) برگزارمی کرد. هدف از تشکیل این ملاقات ها (قویتر و نزدیک تر کردن ارتباطات برادری بین اعضای جوامع مختلف اروپایی) عنوان شده است. بنابراین شیعیانی که از اقصی نقاط ایتالیا و کشورهای اروپای شمالی به آنجا می آمدند، در حالی که از تماشای چشم اندازهای زیبای شمال ایتالیا لذت می بردند، فرصت ملاقات با یکدیگر را برای مطالعات دقیق در زمینه اسلام، تحت نظارت گروهی از علما به دست می آوردند.تدارکات این ملاقات ها به عهده خود شرکت کنندگان و بسیار کم خرج بود. این مسئله به همه (برادران و خواهران) فرصت شرکت در مراسمی را می داد که می توانستند در محیطی آرام و در کنار یکدیگر به رشد وتعالی معنوی خود بپردازند....
سنت و تکنولوژی
کمپ تابستانی در کنار دیگر ابتکارات سازماندهی شده توسط مرکزاهل البیت ناپل، در سایتی اینترنتی تبلیغ شده بود. صفحه اصلی این سایت به معرفی گروه و تاریخچه آن (بیشتر به تاریخ نشریه (اسلام ناب) همراه با لینکی مستقیم برای دسترسی به آن برای علاقه مندان)پرداخته و مابقی لینک ها به صورت دوره ای تغییر می کند.
صفحه اصلی این سایت (www.shi''a-islam.org) شامل چند صفحه دائمی در مورد آموزه های اسلام، خصوصٹ شیعه و علل برتری این گرایش در میان گرایش های اسلامی، نگاهی اجمالی به حضور شیعه درجهان معاصر، و تاریخی از زندگی چهارده معصوم می باشد. یک صفحه از سایت به موضوع (زن و اسلام) اختصاص یافته، اما بیشترفعالیت های آن در جهت حمایت از زنان مسلمانی است که طرفدارحجاب هستند، به اندازه ای که برای مبارزه در دفاع از حجاب، با عنوان (انجمن حمایت از حجاب) دست به تبلیغ زده اند. لینک ها بر روی ترجمه ای ایتالیایی از آشنایی با آموزه های شیعه، آیت الله ]علامه [طباطبایی ]کتاب شیعه در اسلام [و همچنین آشنایی با شیعه دوازده امامی فعال می باشد. (هر چند گاهی از اوقات لینک ها کار نمی کنند). جدااز لینک هایی که به چند نوشته از آیت الله خمینی وجود دارد، یک پست اینترنتی ]ایمیل [مخصوص برقراری ارتباط با مرکز اسلامی لندن برای دریافت پاسخ های سریع در مورد سوالات مذهبی، وجود دارد.
جدا از موضوعات مذکور که کم و بیش به صورت ثابت در سایت وجوددارند، صفحات دیگری نیز در سایت به چشم می خورند که به صورت دوره ای به مسائل روزمره و معاصر اختصاص دارند. مانند صفحاتی که مربوط به اخبار کنفرانس ها، نشست ها و یا اطلاعات و اظهار نظرها درمورد مسائل سیاسی روز هستند. معمولا یک فضای وسیعی در سایت،در پنجره ای به نام (انتفاضه، تنها راه حل) به مسائل مربوط به فلسطین اختصاص داده شده، که اظهارات آیت الله خامنه ای در مورد فلسطین یکی از بخش های تشکیل دهنده آن است. همچنین لینکی به گروهی با نام (ذهن های خلاق) که در بریتانیا مستقر هستند، مشاهده می شود.این گروه از پیشگامان رشد و توسعه نرم افزارهای اسلامی می باشند، که به خصوص در مورد مبارزه با اسرائیل فعال می باشند. (برای مثال لیستی از مارک های تجارتی چند ملیتی که در اختیار یهودیان است، در سایت ذکر و تحریم شده و در کنار آن چندین دعوت به فعالیت بر ضد اسرائیل وحامیان آنها دیده می شود.)(9)
... به نظر می رسد برخی از سمبل هایی که توسط شیعیان ایتالیایی مورد استفاده قرار می گیرد، به جای اینکه از کیش جدیدشان نشأت بگیرد، بیشتر متأثر از زمینه های دینی - فرهنگی آنان می باشد. برای نمونه اعلامیه ای که به مناسبت سالروز وفات فاطمه زهرا(سلام الله علیها) آورده شده، با تصاویری از شمع ها و گل ها همراه شده، که به سرعت بیننده را به یاد مراسم ترحیم در کلیسای کاتولیک می اندازد.
البته ممکن است شخصی این مسئله را به نقاط اشتراک میان ]برخی [سمبل های شیعی و مسیحی نسبت دهد ]![.
پی نوشت ها:
1. مقاله حاضر برگرفته از مجموعه مقالاتی است با عنوان Muraqqa،a Sharqiکه به پاس خدمات علمی Peter Chelkowski توسط دوتن ازشاگردان وی با نام های سوسن رستگار و آنا وانزان توسط انتشارات AIEP EDRTOREدر سال 2007 منتشر شده است. مترجم طبعا باهمه اظهار نظرهای نویسنده موافق نیست.
2. این اعداد از طریق اطلاعاتی است که توسط موسسه کاریتاس ارائه شده است، Immigrazione Dossier، Rome، 2006.
3. مصاحبه ای که در جولای 2002 انجام شده است.
4. اسلام در ایتالیا و انجلا لانو و لوسیا آوالونه (Angela Lano andLucia Avallone)، زوئن 1999.
5. اسلام در ایتالیاn.p
(Corriere della Sera 19 april 1997).6به نام یک خلبان ژاپنی وسمبلی از عملیات انتحاری است که بانی آن ژاپنی ها بودند.
7. نامه پارسی، شماره 5، می 1997، ص 4.
8. اسلام در ایتالیا،n.p.
9. این انجمن همچنین یک برنامه جایزه (اسلام ستیزی) سالیانه دارند، که به رهبران سیاسی و روزنامه نگارانی که به شدت مخالف اسلام و مسلمین هستند، تعلق می گیرد.!
□