آرشیو

آرشیو شماره ها:
۱۶۰

چکیده

متن

 تردیدى نیست که دانشگاه‏هاى کشورهاى غربى به پژوهش در باب اسلام اهمیت مى‏دهند; اما باید انگیزه این پژوهش‏ها را جستجو کرد . پژوهشگران غربى، در مباحث علمى خود درباره اسلام به دنبال چه نتیجه‏اى هستند؟ آیا آنان پیش‏فرض‏ها و پیش‏داورى‏هایى دارند که مى‏خواهند به تایید بزرگترین دانشگاه‏هاى خود برسند تا پیش‏فرض‏هایشان واقعیت‏یابد؟ آیا آنان امروزه بدون قضاوت‏هاى از پیش‏تعیین‏شده، به دنبال حقیقت مى‏گردند؟
آنچه در پى مى‏آید، تلاشى است که از لابلاى ارائه برخى پژوهش‏هاى صورت پذیرفته تا با دیدگاه غرب درباره اسلام و مسلمانان آشنا شویم و این کار بازتاب برخى از پژوهش‏هاى علمى دانشگاه‏هاى غرب است .
1 . اهتمام ورزیدن به مسیحى کردن مسلمانان: (1)
برخى از پژوهشگران به بررسى اوضاع مسلمانان مرتد پرداختند . یکى از این پژوهش‏ها توسط «سورا جارامان‏» انجام پذیرفت . این پژوهش براى دریافت مدرک EDD از مدرسه «الثالوث اللاهوتى الپروتستانیتة‏» در سال 1993م در 171 صفحه نگاشته شد و موضوع اصلى آن «آگاهى‏هاى علمى مسلمانان مسیحى‏شده‏» بود . وى تلاش کرد تا درباره اوضاع و احوال مسلمانان مسیحى‏شده، مطالبى بنگارد و براى نمونه 30 نفر (مرد و زن) از ایالات «نیویز» امریکا برگزید و با آنان مصاحبه‏هاى حضورى انجام داد . آن افراد براساس معیارهاى زیر انتخاب شده‏اند:

الف . توانایى مصاحبه‏شوندگان براى گفت‏وگو به زبان انگلیسى;

ب . پذیرش آگاهانه این پژوهش و اهداف آن که بیان خواهد شد: اهدافى که با عبارت‏هاى پرآوازه پوشیده شده بودند: نزدیکى، تفاهم بهتر، و ... . ;

ج . باید در میان ایشان، نمایندگانى از مناطق جغرافیایى گوناگون باشد: آسیا، آفریقا و خاورمیانه .

وى به افراد برگزیده، پرسش‏نامه‏اى بر اساس ترتیب حروف الفبا داد و در پایان، به نتایجى دست‏یافت که ما با همان سیاق و روال پژوهشگر، ارائه مى‏کنیم:

یک . از نتایج‏بحث و بررسى روشن شد که روابط میان مسلمانان و مسیحیان براى ایجاد تفاهم و گفت‏وگوى متقابل، با صلح و دوستى و الفت‏خانوادگى بسیار ضرورى است!

دو . بر مسلمانان و مسیحیان است که با سعه صدر با یکدیگر به همکارى بپردازند . این همکارى، با برگزارى نشست‏هاى علمى جهت گفت‏وگو و مناقشه در برخى امور مربوط به انجیل و قرآن، انجام خواهد پذیرفت .

سه . همکارى مسیحیت - اسلام، براى مصالح دو طرف، ضرورى است .

از نحوه طرح و ارائه پرسش‏نامه پیداست که آزمونى بى‏طرفانه نبوده است . عبارت‏هاى پرسش‏نامه با زیرکى فراوانى انتخاب شده بودند: «هوادار کردن‏» به «همکارى‏» و «جذب کردن‏» به «تفاهم مشترک‏» تبدیل شده بودند . به ویژه پژوهشگر یاد شده، به هنگام سخن گفتن از ارتداد مسلمانان و گرویدن آنها به دین مسیحیت، بر واژه «رنج کشیدن‏» به عنوان یکى از عوامل گرایش مسلمانان به مسیحیت تاکید داشت . وى همچنین به اقدام جامعه مسیحیت در جذب مسلمانان مسیحى شده و ارائه خدمات، جهت آسایش و سکونت و همدردى ایشان اشاره مى‏کند; زیرا آنان به خاطر مسیحى‏شدن (ارتداد) توسط خانواده، رانده شده بودند . این پژوهش، از سختى کشیدن گروندگان به مسیحیت و مشکلات خانوادگى مسلمانان و تاریکى روابط خانوادگى و فشارهایى که از سوى حکومت‏هاى اسلامى، اعمال مى‏شود، تاکید بیشترى دارد .

وى، به کلیساها سفارش مى‏کند که پژوهش‏هایى از این دست انجام دهند و براى جذب تعداد بیشترى از مسلمانان، مسیحیان را برقرارى رابطه با آنان آموزش دهند و در این راستا به مباحث و تحقیقاتى اهتمام ورزند که درباره مشکلات پدید آمده از گرایش مسلمانان به آیین مسیحیت و شیوه درمان و کاهش دشوارى‏هاى آنان باشد .

بى گمان، هدف این گونه مباحث، همکارى با مسلمانانى است که مرتد مى‏شوند و باید به آن‏ها کمک شود .

2 . رابطه دین و سیاست در کشورهاى در حال توسعه: (2)
آنچه مورد توجه پژوهشگران دانشگاه‏هاى غربى است، مسئله رابطه میان دین و سیاست، بویژه سیاست‏خارجى شمارى از کشورهاى بزرگ در حال رشد است . «اولوفا لاجیمى آدکن‏» ، در این زمینه پیشگام بود . وى در پایان‏نامه دکتراى خود در دانشگاه هاروارد امریکا - 1991م - درباره «تاثیر دین در سیاست‏خارجى نیجریه‏» کتابى در 281 صفحه نگاشت . وى، در این پایان‏نامه، تحلیلى در باب اطلاعات و داده‏هاى تحقیقى دارد و اطلاعات به‏دست آمده از اسناد دولتى، مقالات روزنامه‏ها، رسانه‏ها و مصاحبه خود با برخى از شخصیت‏هاى مسئول دولتى نیجریه را تحلیل و بررسى مى‏کند; مسئولانى که به یکى از دو دین بزرگ اسلام و مسیحیت پاى بند بودند . پژوهشگر، پیوسته به «روابط میان دیندارى با گروه‏هاى هم کیش آنان در خارج از نیجریه‏» اشاره مى‏کند . گویى درصدد است تا نشان دهد که مسئولان دولتى نیجریه، بیش از آن‏که به کشور خود علاقه‏مند باشند به آیین خود دلبسته‏اند و به سود دین تلاش مى‏کنند . با این دیدگاه، پژوهش بر دو پرسش اساسى مبتنى شده است:

1 . آیا دوگانگى مذهب (مسیحیت - اسلام) در نیجریه به تفاوت‏هاى قومى و نژادى دامن مى‏زند؟ 2 . میزان تاثیرگذارى گروه‏هاى مذهبى خارج از کشور نیجریه بر سیاست‏خارجى آن کشور تا چه اندازه است؟ نتایج‏به دست آمده، حاکى از آن است که مسیحیان جنوب نیجریه، اسرائیل را کشورى مسیحى مى‏انگارند! و یا آنان ناچارند که چنین باورى داشته باشند!

البته ما بر آن نیستیم که پژوهشگران کشورهاى غربى اجازه تحقیق در این مسائل را ندارند; اما چه بسا در میان شاگردانشان، مسلمانانى یافت‏شوند که براى تحصیل به آن کشورها رفته باشند و آن شاگردان ناچارند که براى ادامه تحصیل و برطرف کردن نیازهاى اساتید خود و یا دستگاه‏هاى اطلاعاتى آن کشور، به تحقیق بپردازند . دانشگاه‏هاى غربى نیز، نتایج این گونه تحقیقات را در اختیار همه افراد و گروه‏هاى دیگر قرار مى‏دهند . یکى از این گونه پایان‏نامه‏ها، رساله دکتراى «محمد نور مونتى‏» (3) است که در سال 1990م به دانشگاه «تمبل‏» ارائه کرده است که در 451 صفحه نگاشته شده و موضوع آن «تحولات اجتماعى معاصر در مالزى‏» است . با وجود این عنوان، پژوهشگر بیشتر متوجه تشکیلات دانشجویى در مالزى است که نام آن «جمعیت ملى - اسلامى‏» بوده و در سال 1971م تاسیس شده است و علامت اختصارى آن A.B.I.M مى‏باشد . این رساله، درباره تاثیر قدرت این تشکیلات دانشجویى بر عملکردهاى داخلى و خارجى حکومت مالزى است . وى، در این تحقیق، قصد دارد که از رویکردها و اقدامات دولت مالزى و تاثیرگذارى این گروه پرده بردارد; تشکیلاتى که گروه فشارى به شمار مى‏آیند و از هوادارى جوانان و اقشار عمومى مردم برخوردارند .

3 . اهمیت‏بخشیدن به پژوهش‏هایى که در باب زنان اسلام انجام مى‏پذیرند: غرب، از نقش محورى زنان در ساختار جامعه‏ها آگاه است و به همین سبب، توجه روزافزونى به پژوهش درباب زنان مسلمان در جوامع اسلامى و غیر اسلامى دارد . خانم «دنیا اسحاق جراح‏» رساله دکتراى خود را در سال 1990م به این مقوله اختصاص داده است: «وضعیت و نقش زن فلسطینى در کرانه باخترى‏» (4) . در این پایان نامه، تاثیر دین بر گرایش‏ها و رویکردهاى فرهنگى، فلسفى و اجتماعى و روابط دو جنس زن و مرد، مورد بررسى قرار گرفته‏اند . وى، پس از این بررسى نتیجه مى‏گیرد که «سنت‏ها و آداب اجتماعى‏» و «دین‏» از عواملى است که موجب ستمدیدگى زنان و تاخیر آنها در مسئله آموزش است . این در حالى است که خانم «لوسى آنى والى‏» در سال 1993 رساله دکترایش را - که در دانشگاه نیویز بوده - به اوضاع جامعه زنان در غرب جزیره سومطره واقع در اندونزى اختصاص داده است . بررسى وى بر دو گروه از زنان طبقه میانى جامعه صورت گرفته است: 1 . زنان مسلمان شاغل و مجردى که در مشاغل و حرفه‏هاى راحت و آسان به کار مشغولند; 2 . زنان مسلمانى که به تدریس در مدارس اسلامى دخترانه مى‏پردازند . وى ثابت مى‏کندکه زنان اندونزیایى، شئونات اسلامى و آداب و رسوم دینى را به خوبى رعایت مى‏کنند و این کار، لطمه‏اى به دین و کار آنها وارد نمى‏سازد تا آن‏جا که آنان را «زنان با تقوا و سودمند» مى‏نامد (5) . از آنچه گفته شد، مى‏توان نتایج زیر را نام برد:

1 . دانشگاه‏هاى غربى، نمایندگان و کارگزاران دستگاه‏هاى اطلاعاتى هستند; خواه به این مسئله اعتراف کنند و یا به صورت پنهانى انجام دهند و خواه چنین اندیشه‏اى داشته باشند و یا چنین هدفى را دنبال نکنند . اما بعید به نظر مى‏رسد که پژوهش‏هایشان را بى‏هدف دنبال کنند و مانند دانشگاه‏هاى جهان عرب و جهان اسلام که از یک روال بودن بحث‏ها، تکرارى و سطحى بودن آنها رنج مى‏کشند، عمل نمایند .

2 . دانشجویانى که از کشورهاى در حال رشد به دانشگاه‏هاى غربى مى‏روند، از بى‏فرهنگى خود رنج‏برده، شیفته تمدن غرب مى‏شوند . این بى‏هویتى از دانشجویان، مبلغانى براى ترویج فرهنگ غرب مى‏آفریند و آنان را خواسته یا ناخواسته به این کار وامى‏دارد .

3 . محور پژوهش‏هاى غربى درباره اسلام، محکوم کردن دین اسلام است و با دروغ بستن یا کم ارزش جلوه دادن آن برآنند تا مسلمانان را به آیین مسیحیت و یا یهودیت‏سوق دهند .

تبلیغات