آرشیو

آرشیو شماره ها:
۱۶۰

چکیده

متن

 

انسان معاصر درگیر مسائل بسیارى است که براى از بین بردن یا تخفیف دادن آنها، از ابزار مختلفى سود مى‏جوید . از جمله راهکارهایى که از دوران گذشته براى انسان مطرح بوده است، پناه بردن به قدرت لایزال الهى است . این موضوع اکنون به نحو دیگرى دردیدگاه‏هاى روان‏شناسى وروانپزشکى مورد توجه قرار گرفته است . امروزه مکاتب درمانى مختلف، روانشناسان، روانپزشکان، مشاوران وعلماى تعلیم وتربیت‏به نحوى از انحا سعى مى‏کنند که به انسان سرگشته معاصر تفهیم کنند که راه حل مشکلات روحى و روانى را مى‏توان در دستورهاى دین یافت . دراین مقاله هدف این است که به مکانیزم‏هاى تخفیف دهنده و درمانى منبعث از دین ونهایتا نماز اشاره شود . در این راه از یافته‏هاى تحقیقات و پژوهش‏هاى جدید بهره گرفته‏ایم .

رفتار مذهبى یکى از رفتارهاى پیچیده انسانى است که کم‏تر مورد توجه روان شناسان قرار گرفته است; البته بوده‏اند اندیشمندان و پژوهشگرانى که به نقش مذهب درسلامت روح و جسم اشاره داشته‏اند . راش، جیمز، یونگ، فرانکل و فروم هر کدام به نوبه خود اهمیت رفتارها و اعتقادات مذهبى را یادآور شده‏اند; اما قسمت عمده روان‏شناسى، نسبت‏به این امر بى تفاوت بوده و بسادگى از کنار آن گذشته است .

بسیارى از فرهنگ‏ها افزون بر درمان‏هاى پزشکى کلاسیک، روش‏هاى سازمان‏یافته‏اى براى مقابله با بیمارى‏هاى بدنى و روانى انسان دارند . در این طریق همواره ایمان و اعتقاد مذهبى داراى اهمیت‏بوده و درمان مبتنى بر ایمان به خداوند به عنوان نیروى فوق طبیعت، سابقه‏اى دیرینه دربین پیروان مذاهب گوناگون داشته است .

سیرى در متون ادبى و عرفانى ایران نیز نشان مى‏دهد که از دیرباز شاعران و عرفاى ایرانى به این موضوع توجه داشته‏اند . حافظ، غزلسرا و عارف نامى، ضعف حکمت رادر گشودن معماى زندگى، این گونه بیان مى‏کند :

سخن از مطرب و مى گو و راز دهر کم‏تر جو

که کس نگشود و نگشاید به حکمت این معما را

یا در شاهنانه فردوسى آمده است:

ز دانش نخستین به یزدان گراى

که اویست جان تو را رهنماى

تو را دین و دانش رهاند درست

در رستگارى ببایدت جست

گر چه درمان بیمارى‏هاى جسمى وروانى در پزشکى امروز، مبتنى بر استفاده از روش‏هاى مرسوم پزشکى فیزیکى و شیوه‏هاى متداول روان درمانى است و بیشترین تاکید بر این روش‏ها در کتب آموزشى مشاهده مى‏شود، بررسى‏هاى بین فرهنگى که به وسیله روان شناسان، روان پزشکان و مردم‏شناسان انجام شده است، نشان مى‏دهد که رابطه ایمان و اعتقاد مذهبى با سلامت جسم وروح نه تنها در جوامع شرقى، که در میان پیروان مذاهب سراسر جهان، موضوعى اثبات شده است . پس مى‏توان از این عامل در جهت‏بهبود اختلالات روانى و جسمانى سود جست .

امروزه مى‏دانیم که بروز بیمارى صرفا تحت تاثیر عوامل فیزیکى قرار ندارد و جسم و روان هر دو در بروز بیمارى مؤثرند و این نکته، رشد رشته جدیدى در روان‏شناسى، تحت عنوان «بهداشت روانى‏» رادر پى داشته است که هر روزه بر ابعادش افزوده مى‏شود . این رشته کاربردى روان‏شناسى در سه حوزه پیش‏گیرى، تشخیص و درمان اختلالات روانى مطرح است . از بین مفاهیم موجود در بهداشت روانى، دو عنوان «فشار روانى‏» و «شیوه‏هاى مقابله با آن‏» از اهمیت‏بیشترى بر خوردار است که در سال‏هاى اخیر، روانشناسان به صورت گسترده‏اى آنها را مورد تحقیق و پژوهش قرار داده‏اند .

روانشناسان این حوزه اصرار زیادى به وجود رابطه بین ذهن و بدن دارند که پیش از آنها در بحث‏هاى فلسفى مطرح بوده است . بشر، طى قرن‏ها به این نتیجه رسیده است که وجود او، جوهر هستى یا قوه باطنى است که حوزه عملش، داخل مرزهاى فیزیکى بدن ماست . رابطه بین جسم وروح را مى‏توان به رابطه ساختمان و پایه‏هاى آن تشبیه کرد . هر چند که پایه‏هاى بنا در زیر زمین نهفته است، ولى مهم‏ترین و ضرورى‏ترین بخش ساختمان و نگه‏دارنده آن به شمار مى‏آید . به همین ترتیب، روح نیز بخش زیربنایى یک موجود زنده است که جسم بر آن تکیه دارد .

تردیدى نیست که پزشکى نوین پیشرفت‏هاى زیادى کرده، سیر شتابانى نیز در دستیابى به دقیق‏ترین روش‏ها براى درمان بیماران دارد . فناورى جدید پزشکى با پیچیده‏ترین ابزار به کمک پزشکان آمده است . آخرین روش‏هاى تشخیصى، جراحى و طبى از یک سو و شیوه‏هاى دقیق روان درمانى مبتنى بر تازه‏ترین یافته‏هاى روان شناختى از سوى دیگر، براى درمان و کاستن دردهاى جسمانى و روانى انسان به کارگرفته مى‏شود . با این حال انسان دردمند در چنگال بسیارى از بیمارى‏ها اسیر مانده و این پیشرفت‏ها گره‏گشاى مشکلات بشر نیست . از آن جا که بینش و اعتقاد انسان به مذهب و ایمان به اصول الهى در بهبود سیر بیمارى، کاستن درد و رنج وافزایش تحمل عوارض بیمارى، نقش تعیین‏کننده دارد، به کارگیرى این نیروهاى بالقوه وارزشمند، داراى اهمیت است . تاثیر این عامل در پیش‏گیرى از مسائل ومشکلاتى از قبیل خودکشى، اعتیاد به موادمخدر، بزهکارى، طلاق وافسردگى، در تحقیقات فراوانى تایید شده است .

به طور کلى مى‏توانیم بگوییم که در بررسى‏هاى انجام شده، مداخلات مذهبى در کاهش اضطراب وتحمل فشارهاى روانى را ثابت مى‏کند . رابطه‏بین مذهبى بودن با کاهش اضطراب وناراحتى‏هاى روانى درمطالعات همه گیرشناسى موردبررسى قرار گرفته وتایید شده است . وجود فشارهاى روانى، امنیت وآرامش فرد رابه مخاطره مى‏اندازد وعدم وجود امنیت وآرامش نیز به نوبه خود فشار روانى راتشدید مى‏کند . این دور باطل باید درجایى متوقف گردد و آن ایجاد آرامش وبرقرارى امنیت است . اعتقاد دینى ومذهبى نیز براین امر اصرار دارد; یعنى امنیت فرد را تضمین کرده، به وى آرامش مى‏دهد . به یقین افرادى که پیوندى استوارومحکم باپروردگارخویش برقرار ساخته‏اند، هرگز دربرابر تند باد حوادث، آرامش روحى - روانى خود را از دست نمى‏دهند وبه مراتب پایین‏تر تنزل نمى‏کنند; درحالى که گروه‏هاى دیگر، خیلى زود دچار پریشانى واضطراب مى‏شوند . بنابراین زمانى که دل از یاد خدا غافل مى‏شود وخود را در منجلاب امور فانى مى‏اندازد، مستعدترین زمان براى از بین رفتن آرامش وایجاد انواع گوناگون بیمارى‏هاى روانى است . انسان مؤمن هیچ گاه مضطرب نیست; چرا که فرد مضطرب فردى است که از حوادث ناگوار آینده بیمناک است; درحالى که فرد مؤمن به علت پناه بردن به خداوند وانجام فرایض و عبادات، بر مشکلات فائق آمده، احساس اضطراب ندارد .

سازوکارهاى بازدارنده‏دین دربرابرفشار روانى
به نظر مى‏رسد که دین حداقل با دو وسیله بازدارنده، به مقابله بافشار روانى مى‏رود:

1 . آرام سازى ; 2 . تخلیه هیجانى .

1 . آرام سازى . امروزه از جمله تکنیک‏هاى درمانى براى مشکلات روانشناختى، استفاده از تکنیک آرام‏سازى است . دراین روش، فرد باید تلاش کند تا به حالتى آرام وعارى از فشار دست‏یابد . بدین منظور روش‏هاى مختلفى ابداع شده است . دریکى از این روش‏ها که «آرامش‏آموزى‏» نام دارد، فرد یاد مى‏گیرد که عضلات مختلف خود را منقبض کند وبعد آرام سازد . به کمک تمرینات مداوم با این روش مى‏توان در وقت هجوم فشارهاى روانى، آرامش لازم رابه دست آورد وبه طریق مناسبى با آن مقابله کرد . به نظر مى‏آید آنچه در لایه زیرین این روش وجود دارد، اندکى خودشناسى است . بدین معنى که فرد توجه وتمرکز خود رابه وجود خود معطوف مى‏سازد تا بتواند آن را دراختیار بگیرد و به مقابله با فشار روانى بپردازد . اما آنچه در آرام سازى دینى موجود است، بسیار ژرف‏تر وعمیق‏تر از این گونه آرام‏سازى هاست . دین که مربوط به ژرفاست، قهرا آرام ساز است .

اولین مفهوم متبلور در واژه آرام، لطافت آن است; نوعى ملایمت ونرمى که با لطافت ونرمى روح آشناست . انسان با داشتن این وجه، آرام و مطمئن است وایمان دارد . ایمان نیز عبارت است از توکل واعتقاد کامل به خداوند کارساز، و این مقامى است از کمال ومعرفت انسانى . زیرا انسان هر اندازه خدا رابشناسد واز قدرت ورحمت وحکمت او آگاه گردد، وابستگى‏اش به ذات بى همتاى خداوند زیادتر مى‏شود . کسى که به درجاتى از توکل مى‏رسد، هرگز یاس ونومیدى به خود راه نمى‏دهد . او دربرابر مشکلات وحوادث سخت، احساس ضعف وزبونى نمى‏کند ومقاوم است . همین ایمان وتوکل، چنان قدرت روانى و روحى به انسان مى‏دهد که مى‏تواند بر سخت‏ترین مشکلات پیروز شود .

بنابراین راه چاره را باید در امنیت‏خاطر، اطمینان قلبى وتوکل به خدا جست . این امر به درجه ایمان افراد بستگى دارد وخداوند متعال با تاکید تمام درسوره رعد، آیه 28، مى‏فرماید: «دل آرام گیرد با یاد خداى‏» . همین مسئله دراندیشه بسیارى از متفکرین معاصر نیز وجود دارد . آنها معتقدند که بسیارى از مشکلات انسان معاصر، اساسا مربوط به نیاز او به دین و ارزش‏هاى معنوى است . آرنولد توین‏بى مى‏گوید: «بحرانى که اروپاییان در قرن حاضر دچار آن شده‏اند، اساسا به فقر معنوى آنان بر مى‏گردد .» وى معتقد است: «تنها راه درمان این فروپاشیدگى اخلاقى که غرب از آن رنج مى‏برد، باز گشت‏به دین است‏» . در همین زمینه است که بنیامین راش پدر روانپزشکى امریکا مى‏گوید: «دین آن قدربراى پرورش وسلامت روح آدمى اهمیت دارد که هوا براى تنفس‏» . با این تفاسیر مى‏توان گفت که اصولا ایمان تاثیر بسزایى درایجاد احساس آرامش وامنیت در انسان دارد .

2 . تخلیه هیجانى . یکى از جنبه‏هاى ارزنده و مهم نهادهاى مذهبى، وابستگى روحانى شدیدى است که پیروان یک مذهب به پایه‏هاى اصول اعتقادى آن دارند; به طورى که خالصانه وآگاهانه به آن عشق ورزیده، دستورهاى آن را تعبدا اجرا مى‏کنند . یکى از مصادیق این عشق واعتقاد خالصانه را مى‏توان در زیارتگاه‏ها و قبور ائمه از جمله مشهد مقدس مشاهده کرد . دراین مکان مقدس، همه ساله زائران بسیارى اعم از پیر و جوان سر از پا نشناخته و نیازمند، معتقد، خالص، مملو از هیجانات و احساسات مذهبى گرد حرم مطهر تجمع مى‏کنند و به جز دعاهایى که به صورت گروهى یا فردى خوانده مى‏شود، اکثر زوار محکم به ضریح چسبیده، آن را مى‏بوسند و در آغوش مى‏کشند و امام را با تمام آرزوها و غم و غصه‏هاى خود مورد خطاب قرار مى‏دهند وبه یارى مى‏طلبند . اثرات روانى برقرارى چنین ارتباطى با امام وآزاد شدن هیجاناتى که همراه دعا ونیایش ایجاد مى‏شود، به وضوح درحالت روانى ورفتارى فرد مؤمن مشهود است . اثرات روانى چنین عمل مذهبى در افراد مختلف، متفاوت است . رهایى روانى بعد از این نوع ارتباط با امام موضوعى واقعى است واین تجربه اغلب با علاقه، وفادارى وخلوص نیت فرد ارتباط دارد . بدیهى است که از نظر شیعه غیر از برداشت‏هاى فوق، نکات واهداف عمیق‏ترى نیز در زیارت عتبات متبرکه نهفته است .

نماز و مسئله آرامش‏بخشى و تخلیه هیجانى
نماز ازجمله عباداتى است که درایجاد حالتى از آرام‏سازى کامل، آرامش روان وآسودگى عقل درانسان نقش اساسى دارد . حالت آرام‏سازى وآرامش روانى ناشى از نماز از نظر روان‏شناسى و بهداشت روانى حایز اهمیت است . دکتر «توماس هایسلوپ‏» مى‏گوید: «مهم‏ترین عامل آرامش‏بخشى که من در طول سال‏هاى متمادى تجربه ومهارتم در مسائل روانى بدان پى برده‏ام، همین نماز است . » پیامبر اکرم (ص) نیز هنگام فرارسیدن اوقات نماز مى‏فرمودند: «اى بلال ما رابا اذان به آرامش برسان .» علاوه بر این شخص مؤمن پس از نماز به دعا ونیایش به درگاه بارى تعالى (تعقیبات نماز) مى‏پردازد که این خود به تداوم آرامش روانى، براى مدتى پس از نماز کمک مى‏کند . آشکار کردن مشکلات و مسائل خود در درگاه خدا وطلب یارى از او، در کاهش اضطراب وناراحتى فرد بسیار مؤثر است; چراکه روانشناسان معتقدند یاد آورى و باز گویى مشکلات به وسیله شخص، موجب کاهش شدت اضطراب وتخفیف ناراحتى‏ها ومشکلات مى‏شود .

تبلیغات