فجر مقدس
آرشیو
چکیده
متن
حوادث آخرین ماههای پیش از ظهور
(قسمت نهم)
اشاره:
در بخشهای قبلی، حوادثی را که از ماه جمادی الثانی سال پیش از ظهور تا ماه رمضان همان سال پیش می آید بررسی کردیم . در این قسمت به بررسی رویدادهایی می پردازیم که در ماههای شوال و ذیقعده رخ می دهند .
رویدادهای ماه شوال
اتفاقاتی که پیش از این در جهان رخ داده بود، در این ماه هم ادامه می یابد و به همراه حادثه های دیگری که از این پس خواهند آمد، همه ساکنان زمین را متوجه پیروزیهای مکرر و سریع سفیانی می کند . آن طور که از روایات برمی آید برخی از حوادثی که در این ماه اتفاق می افتد از این قرار است:
1 . جمعیتی در ماه شوال ظاهر می شوند: سفیانی و پیروانش . (1)
2 . در این ماه خیزشها آغاز می شود (مردم از گرد یکدیگر متفرق می شوند) : انقلابیها، انقلاب می کنند و شورشیان سر به شورش برمی دارند; بدبختیهای مردم زیادترشده و از شرایط به وجود آمده خشمگین تر می شوند; در اجتماع اتحاد میان مردم از بین می رود . (2)
3 . در ماه شوال بلا می آید: بلایی که مردم به جهت جنگها و فتنه ها بدانها مبتلا می شوند . (3) و (4)
4 . در این ماه ویرانی و خالی شدن شهرها از سکنه شان دیده می شود: به خاطر جنگها و فتنه در شهرها از مردها و جوانان خبری نیست . (5)
5 . آتش جنگ برافروخته می گردد .
«سهل بن حوشب » از رسول اکرم (ص) نقل کرد که فرمودند:
در ماه رمضان صدای (آسمانی) شنیده می شود و در ماه شوال جنگ به پا می گردد . (6)
ابن مسعود هم از آن حضرت روایت کرد که فرمودند:
وقتی صیحه (آسمانی) در ماه رمضان واقع شد پس از آن در ماه شوال آتش جنگ برافروخته گشته و مردم برای تهیه غذا مهاجرت کرده و در ماه ذیقعده با هم می جنگند . (7)
بیشتر روایات شریف ما از پدید آمدن معمعه ای در ماه شوال خبر می دهند که «معمعه » در لغت به معنای نواخته شدن کوس جنگ و صدای ابطال در جنگ و کنایه است از وقوع جنگی ناگوار و تلخ . تاکید بر این مطلب را در این عبارت از حدیث می توان یافت که قبایل غذای مایحتاج خویش را از ترس مرگ و میر جنگها خریده و انبار می کنند . این معمعه ماه شوال، علی القاعده باید به معرکه «قرقیسیا» اشاره داشته باشد .
معرکه قرقیسیا
قرقیسیا شهری در منطقه شمالی سوریه است که در میان فرات و سرچشمه نهری که (8) خابور در آن است قرار دارد . این شهر حدود 100 کیلومتر با مرزهای عراق و 200 کیلومتر با مرزهای ترکیه فاصله دارد و در نزدیکیهای شهر «دیرالزور» است . در آینده نزدیک در آن گنجی از طلا، نقره یا مانند آنها (مثلا نفت) کشف می شود آن گونه که روایات بیان نموده اند: آب فرات کوهی از طلا و نقره را نمایان می کند که بر سر آن از هر نه نفر، هفت کشته می شوند . (9) در این جنگ اقوام مختلفی شرکت دارند:
1 . ترکها: آنها که به جزیره (10) نیرو پیاده کرده اند;
2 . رومیان: یهودیان و دولتهای غربی که وارد فلسطین شده اند;
3 . سفیانی: که در این هنگام بر دیار شام مسلط شده است;
4 . عبدالله: روایات به مطلب خاصی درباره او اشاره نمی کنند ظاهرا هم پیمان مغرب زمین است;
5 . قیس: مرکز فرماندهی اش مصر است;
6 . فرزند و نواده عباس: که از عراق می آید .
به دنبال این جنگ، خونریزی و کشتار شدیدی پیش می آید که تا قبل از به پایان رسیدن آن در مدت کوتاهی 000/100 نفر (و بنا بر روایتی 000/400 نفر) (11) کشته می شوند . این مطلب می تواند اشاره ای به استفاده از سلاحهای کشتار جمعی (اتمی، هسته ای، بمبهای شیمیایی و میکروبی و الکترونی کشنده) در این جنگ باشد که بر حیوانات و گیاهان خوراکی هم اثر می گذارند) . این جریان یکی از میدانهای جنگ جهانی بی مانند آخرالزمان است که قبل و بعد از آن مانند نداشته و نخواهد داشت که در انتهای آن هم پیمانان سفیانی پیروز می گردند .
روایات شریف ما صراحتا به این واقعه اشاره کرده اند:
در روایتی، عمار یاسر این گونه نقل می کند:
غربیان به سوی مصر حرکت می کنند و ورود ایشان بدانجا نشانه (آمدن) سفیانی است . پیش از آن شخصی که دعوت می کند، قیام کرده و ترکها وارد حیره و رومیان وارد فلسطین می شوند . عبدالله هم بر آنها سبقت می گیرد تا این که دو لشکر در سر نهر در مقابل هم می ایستند جنگ بزرگی درمی گیرد و صاحب المغرب (هم پیمان غربیان) هم حرکت می کند . مردان را کشته و زنان را اسیر می کند، سپس به سوی قیس برمی گردد تا اینکه سفیانی وارد حیره می شود . یمانی هم شتافته و سفیانی هر چه را جمع کرده بودند درهم می شکند و به سوی کوفه حرکت می کند . (12)
جابر جعفی هم طی حدیثی طولانی از امام باقر (ع) چنین روایت کرده است:
از دین برگشتگانی از جانب ترکها حمله کرده و سپاهی از روم آنها را دنبال می کند . برادران ترکها، پیاده کردن نیروهایشان را در جزیره ادامه می دهند . رومیان از دین برگشته هم در رمله نیرو پیاده می کنند . جابر! در آن سال در تمام زمین به واسطه غربیان اختلاف زیادی وجود دارد که اول مغرب زمین شام است . در این زمان سه پرچم (سپاه) در مقابل هم می ایستند: سپاه اصهب، ابقع، سفیانی . در ابتدا سفیانی با ابقع می جنگد و او و همراهانش را کشته و به دنبال آن اصهب را هلاک می کند . پس از آن تا عراق جنگ و کشتار به پا می کند و سپاهیانش را به قرقیسیا می رساند و در آنجا هم به جنگیدن می پردازد . در این جنگ 000/100 نفر از جباران و ستمگران کشته می شوند . پس از آن سفیانی سپاهی را به سوی کوفه گسیل می دارد . (13)
عبدالله بن ابی یعفور می گوید که امام باقر (ع) به ما فرمودند:
برای بنی عباس و بنی مروان حتما اتفاقی در قرقیسیا می افتد که در آن جوان قوی و تنومند، پیر می شود و خداوند از آنها پیروزی را برمی دارد و شکست می خورند (پس از این جنگ) به پرندگان آسمان و درندگان زمین وحی می کند که شکم خود را از گوشت تن جباران سیر کنید و پس از آن است که سفیانی شورش می کند . (14)
حذیفة بن منصور هم از امام صادق (ع) روایت کرده که فرمودند:
خداوند سفره ای در قرقیسیا دارد که گاهی از آسمان ندا می دهد و دیگران را آگاه می کند که ای پرندگان آسمان و درندگان زمین برای سیر کردن خود از گوشت بدن جباران بشتابید . (15)
محمدبن مسلم از امام باقر (ع) ضمن حدیثی بلند چنین نقل کرده است:
آیا نمی بینید که دشمنان شما در معاصی خداوند کشته می شوند، بدون آن که شما حضور داشته باشید در حالی که شما با آرامش و امنیت در گوشه خانه هایتان نشسته اید، برخی از آنها برخی را بر روی زمین می کشند؟ سفیانی عذاب مناسبی برای دشمنان شما و نشانه ای برای خودتان است . آن فاسق وقتی (در ماه رجب) سر به شورش برداشت شما اگر یک یا دو ماه (ماه رمضان) پس از شورش او از خود حرکتی نشان ندهید به مشکلی بر نخواهید خورد تا این که بسیاری از خلق منهای شما (شیعیان) کشته شوند . (16)
به هر حال پس از معرکه قرقیسیا و کشتار و تضعیف و شکست بسیاری از آن قوای سیاسی و نظامی که ممکن بود پس از ظهور حضرت مهدی (ع) در مقابل ایشان جبهه گیری کنند، تنها سفیانی است که پیروزمندانه باقی مانده و فخرفروشی می کند .
حوادث ماه ذی القعده
از جمله آثار و تبعات معرکه قرقیسیا کشتار تعداد زیادی است که حرث و نسل (کنایه از کار و زندگی) را بر باد می دهد; چرا که از سویی حداقل 000/100 مرد کشته می شوند و از سوی دیگر خوراک مردم اعم از گیاهی و حیوانی آلوده می گردند که این امر به جهت استفاده از اسلحه های کشنده ای است که در این معرکه و جنگ به کار گرفته شده است . (17) به دنبال آن خشکسالی و حرص ولع ناشی از آن برای یافتن خوراک رخ می دهد . از این روست که مردم در این ایام و برای انبار کردن غذا جهت اطرافیان خویش به این سو و آن سو می روند و این حرص و ولع مردم باعث می شود که با هم بجنگند .
پیامبر اکرم (ص) فرمودند:
وقتی صیحه در ماه رمضان شنیده شد، در ماه شوال جنگی برپا می شود (معرکه قرقیسیا) قبایل به مسافرت کردن برای تهیه خوراکیها و جنگیدن (با همدیگر برای آن) در ماه ذیقعده می پردازند . در ماه ذیحجه هم حجاج غارت می شوند و خون به پا می شود . (18)
عبارت تمیرالقبائل که در حدیث آمده است بدین معنی است که غذا را از شهری به شهر دیگر منتقل کنند و به آن غذایی که منتقل می شود «میره » می گویند . پس معنی این بخش از حدیث این می شود که قبایل از شهری به شهر دیگر می روند تا از آن برای خود غذا خریده و آن را برای مدت یک سال مصرف خود انبار کنند و از ترس بخل و قحطی و گرانی و آلودگی غذاها به جهت جنگها و کشتارها و اسلحه های کشتار جمعی، از آن محافظت می کنند .
محمد بن مسلم نقل کرد که از امام صادق (ع) شنیدم که می فرمودند:
پیش از (آمدن) قائم (ع) نشانه هایی از ناحیه خداوند متعال برای (امتحان کردن) آنها خواهد بود .
پرسیدم: جانم به فدایتان آنها کدام نشانه ها هستند؟ فرمودند: این آیه شریفه:
و لنبلونکم بشی ء من الخوف والجوع و نقص من الاموال والانفس والثمرات و بشرالصابرین (19) .
(حتما شما را (یعنی مؤمنان قبل از قیام حضرت مهدی (ع)) با چیزهایی از ترس و گرسنگی و کمبود و کاستی در اموال و بدنها و محصولات امتحان می کنیم و (در این راستا) به صبرپیشگان بشارت بده (که سربلند خواهد بود) . (20)
قبایل در ماه ذیقعده به انبار کردن و در نتیجه نزاع و جنگ بر سر غذا می پردازند و این جریان حتی تا ماههای بعد ادامه می یابد . چنان که در حدیث تاکید می شود در ماه ذیحجه حجاج غارت می شوند و به عبارت دیگر وسایل و اموال آنها را می دزدند و به غنیمت می گیرند .
«فیروز دیلمی » از رسول الله (ص) نقل می کند که طی حدیثی طولانی فرمودند:
صدای (آسمانی) در ماه رمضان و جنگ در شوال واقع می شود و قبایل در ماه ذیقعده به انبار کردن (غذاها) می پردازند و به حجاج در ماه ذیحجه یورش می برند و محرم، چه محرمی خواهد بود؟ ابتدایش بلا بر سر امتم می آید و پایانش فرج و گشایش برای امتم حاصل می شود . نجات یافتن مؤمن در آن بهتر از خزینه ای است که 100 هزار ظرفیت داشته باشد . (21)
معنای آن چنین می شود: رفتن و جهاد کردن به همراه حضرت مهدی (ع) بهتر است از جمع کردن غذایی که 100 هزار نفر را کفاف دهد; چرا که این ذخیره سازی نفع و خیری برای کسی ندارد و توفیق جهاد کردن به همراه امام معصوم (ع) و آن هم حضرت حجت (ع) در حقیقت تمام خیر دنیا و آخرت است .
پیش از این دیدیم که ائمه معصومین (ع) به شیعیان و محبان و پیروان خویش می آموختند که پس از شنیدن صیحه آسمانی در ماه رمضان تاآنجا که برایشان ممکن است غذا ذخیره کنند; یعنی در واقع پیش از آن که معرکه قرقیسیا و جنگها و فتنه های پس از آن پدید بیایند; شیعیان باید احتیاطا طی این دو ماهی که وقت باقی است غذا ذخیره کنند که ممکن است پس از این جریان خوراکیها به واسطه جنگها و اسلحه ها و بمبهایی که به کار برده می شود علاوه بر کمیاب و گران شدنشان، آلوده هم بشوند . در آن زمان آن دسته از شیعیان و پیروان معصومین (ع) که به تعالیم این بزرگواران عمل کنند; از این مصایب، خطرات و مشکلات در امان مانده، و شکرگزار درگاه الهی خواهند بود .
کشتارگاه اول عراق: بغداد
پس از معرکه قرقیسیا، عدم ثبات سیاسی حکومت عراق، خودکامگی سفیانی را تشدید می کند و او هم نیروها و تسلیحات نظامی خویش را وارد عراق کرده و از روز 21 یا 22 ذی القعده، دست به کشتارهای وحشیانه در بغداد و سپس در کوفه (که روز عید قربان به آنجا می رسد) و دیگر شهرهای عراق می زند و این رفتار غیر انسانی او تا وقتی که نیروهای سید خراسانی و ایرانیان در مقابلش قد علم کنند و طعم شکست را به او بچشانند; ادامه خواهد داشت .
امام صادق (ع) ضمن حدیثی طولانی فرمودند:
تمام عراق را هراس جدی دربر می گیرد و قرار از این دیار رخت برمی بندد . پس از آن که سپاه سفیانی وارد بغداد می شود سه روز همه چیز و همه کس را مباح اعلام می کند و به سرعت بسیاری می میرند . 60 هزار نفر (و بنا بر نقلی 70 هزار نفر) از اهالی آن شهر را می کشند و اطراف آن (شهر) را خراب می کند . 18 شب پس از این فعالیتها در آنجا می ماند و اموال (مردم) را (در میان خویش) تقسیم می کند در آن روز سالم ترین نقطه بغداد، کرخ است . (22)
ابن وهب می گوید حضرت این شعر ابن ابی عقیب را نقل کردند که:
وینحر بالزوراء منهم لدی
ثما نون الفا مثل ما تنحر البدن
80 هزار نفر از آنها همانند حیوان در بغداد سر بریده می شوند .
تا آنجا که فرمودند:
در بغداد 000/80 نفر را می کشد که 80 نفر از آنها از مردانی از تیره فلانی هستند که همگی برای فرمانروایی و خلافت شایسته اند . (23)
امیرالمؤمنین علی (ع) هم طی حدیثی طولانی فرمودند:
والی شهر زوراء (بغداد) و فرمانروا به همراه 5 هزار جلاد خارج می شود و 70 هزار نفر را بر روی پل بغداد می کشند طوری که مردم تا سه روز از خون و بوی تعفن این همه لاشه و جنازه نمی توانند به دجله نزدیک شوند . (24)
امام ششم (ع) فرمودند:
مردم بزرگواری از پیروان بنی العباس را بر روی پلی که از کرخ به بغداد می آید می سوزانند . (25)
سیدالشهداء امام حسین (ع) هم طی حدیثی طولانی فرمودند:
. . . (سفیانی) سپاهیان 130 هزار نفری خود را به بغداد گسیل می دارد و در مدت سه روز روی پل بغداد 70 هزار نفر را کشته و به 12 هزار دختر جوان تجاوز می کنند، طوری که از خون و لاشه متعفن اجساد آب دجله قرمزرنگ دیده می شود . (26)
زوراء که همان بغداد است و توسط منصور دوانیقی بنای آن نهاده شد و پلی که در روایات ما زیاد از آن یاد شده است همان پلی است که از جانب کرخ در محله جعیفر به بغداد متصل می شود در مقابل «مدینه الطب » که در آن سوی دجله واقع شده است و همان طور که در احادیث پیشین دیدیم سپاهیان سفیانی اعمال شنیع و وحشیانه خویش را بر روی آن انجام می دهند و 70 هزار سرباز و غیر آنها را می کشند و خون کشتگان به رود دجله جاری می شود و از شدت تعفن مردم تا سه روز نمی توانند به آن نزدیک شوند و رنگ این رود هم به سرخی می نماید .
امام صادق (ع) فرمودند:
بیچاره بغداد از دست پرچمهای زرد و مغرب و پرچم سفیانی . (27)
مفضل بن عمر می گوید از آن حضرت پرسیدم: بغداد در آن زمان چه وضعیتی خواهد داشت؟ حضرت پاسخ فرمودند:
محل (نزول) عذاب و غضب الهی خواهد بود . (وای بر آنها) بیچاره آنها از دست پرچمهای زرد و دیگر پرچمهایی که از دور و نزدیک به سوی آن می آیند . والله! انواع عذابهایی که بر اقوام سرکش از اول روزگار تا انتهایش نازل شده و عذابهایی که (تا آن زمان) هیچ چشمی ندیده و هیچ گوشی نشنیده بر آنها فرود می آید . توفانهایی ناشی از سیلهای مختلفی آن را درمی نوردد و بیچاره است کسی که آنجا را منزل خود انتخاب کند . والله گاهی بغداد چنان آباد می شود که بیننده آن می گوید دنیا فقط اینجاست و نه جای دیگری و دخترانش را حورالعین و فرزندانش را اولاد بهشتی تصور می کند . گمان می کند که خداوند تنها در آنجا رزق را تقسیم می کند . دروغ بستن به خدا و صدور حکم ناحق و شهادت دروغ و نوشیدن شراب و زنا و حرام خواری و خون ریزی در آن پدیدار می شود . پس از آن خداوند متعال با فتنه ها و به دست این لشکریان آنها را خارج می کند (آنجا را خالی از سکنه می کند) . به گونه ای که وقتی کسی از آنجا عبور می کند جز دیوار (ویرانه) چیزی نمی بیند حتی می گوید: این زمین، بغداد است . سپس جوانمردی خوش رو و از نسل امام حسن مجتبی (ع) از ناحیه دیلم (گیلان) و قزوین قیام می کند . فریاد می زند: ای خاندان پیامبر (ص) این مظلوم غمگین را اجابت کنید! (28) گنجهای طالقان به او پاسخ می دهند . گنجهایی که از جنس طلا و نقره نیستند بلکه مردانی هستند به سختی آهن! گویا به آنها می نگرم که بر یابوهای ابلق (29) سوارند و سلاحهای کوتاهی در دست دارند . همانند گرگ (که بخواهد به گوسفندی حمله کند) مشتاق و تشنه جنگیدن هستند . فرمانده شان مردی از بنی تمیم است که به او شعیب بن صالح می گویند . رو به سیدحسنی که الان با چهره درخشان چون ماهش در میان آنهاست کرده و پس از آن به ستمگران یورش می برند تا این که به کوفه می رسند . (30)
سپاه سفیانی پس از آن که این اعمال وحشیانه را انجام می دهد; به سوی کوفه (نجف) حرکت می کند و در آنجا هم چنان حادثه ای رخ می دهد که عقلها را حیران می کند و این کشتارها تا وقتی که ایرانیان به فرماندهی سید خراسانی وارد عراق شوند همواره ادامه خواهد داشت . به خدا پناه می بریم از شر چنین فتنه هایی .
پی نوشتها:
1 . منتخب الاثر، ص 451; یوم الخلاص، ص 557; بیان الائمه (ع)، ج 2، ص 345 .
2 . بحارالانوار، ج 52، ص 272; بشارة الاسلام، ص 142; یوم الخلاص، ص 705 .
3 . شاید همان طور که مؤلف محترم اشاره کرده اند، ناشی از جنگها و فتنه هایی که مردم گرفتارش شده اند باشد و شاید هم بلایی غیر از اینها باشد و عذابی تازه بر سر مردم نازل شود . م
4 . منتخب الاثر، ص 451; یوم الخلاص، ص 557; بیان الائمه (ع)، ج 2، ص 345 .
5 . منتخب الاثر، ص 451; یوم الخلاص، ص 557; بیان الائمه (ع)، ج 2، ص 345 .
6 . بشارة الاسلام، ص 34; منتخب الاثر، ص 451; یوم الخلاص، ص 532 .
7 . بیان الائمه (ع)، ج 2، ص 431; منتخب الاثر، ص 451; یوم الخلاص، ص 280 .
8 . درخت به لسان سیاه .
9 . السفیانی فقیه، ص 31 .
10 . منطقه بین النهرین .
11 . یوم الخلاص، ص 698 .
12 . الغیبة، شیخ طوسی، ص 279; بحارالانوار، ج 52، ص 208; بشارة الاسلام، ص 177; السفیانی فقیه، ص 128 .
13 . الغیبة، نعمانی، ص 187; بشارة الاسلام، ص 102; السفیانی، فقیه، ص 108; یوم الخلاص، ص 698; الممهدون للمهدی (ع)، ص 112 .
14 . الغیبة، نعمانی، ص 205; بحارالانوار، ج 52، ص 251; یوم الخلاص، ص 690; السفیانی فقیه، ص 127 .
15 . الغیبة، نعمانی، ص 186; یوم الخلاص، ص 699; الممهدون للمهدی (ع)، ص 113; السفیانی فقیه، ص 127 .
16 . الغیبة، نعمانی، ص 203 .
17 . احتمالا از گازهای کشنده و سلاحهای اتمی و بمبهای هسته ای استفاده شده باشد .
18 . بشارة الاسلام، ص 34; منتخب الدثر، ص 451; بیان الائمه (ع)، ج 1، ص 431 و ج 2، ص 354; یوم الخلاص، ص 280 .
19 . سوره بقره (2)، آیه 155 .
20 . اعلام الوری، ص 427 .
21 . بیان الائمه (ع)، ج 1، ص 432 .
22 . یوم الخلاص، ص 703; اعلام الوری، ص 429 .
23 . بشارة الاسلام، ص 153; یوم الخلاص، ص 657 .
24 . الزام الناصب، ج 2، ص 119; بشارة الاسلام، ص 58 .
25 . الزام الناصب، ج 2، ص 149; یوم الخلاص، ص 657 .
26 . یوم الخلاص، ص 658; بیان الائمه (ع)، ج 2، ص 365 .
27 . بشارة الاسلام، ص 143; یوم الخلاص، ص 701 .
28 . عبارت ملهوف را که در حدیث به مظلوم غمگین ترجمه شده است، هم می توان به خود سید حسنی مورد بحث در دیث حمل کرد که منظور او این است که مردم دعوتش را اجابت کرده و او را که از این هم ظلم و فساد به ستوه آمده است، یاری کنند و هم می توان گفت که منظورش حضرت مهدی (ع) است و سیدحسنی مردم را به عنوان نیروهای زمینه ساز و آماده برای یاری حضرت، جمع کند; خصوصا که با توجه به حوداث و وقایع ماههای گذشته مطمئن شده اند، ظهور امام (ع) نزدیک است و هر چه سریع تر باید به یاری ایشان شتافت و ظاهرا این نظر قابل قبول تر به نظر می رسد . والله عالم . م
29 . «ابلق » در لغت به معنای سیاه و سفید است و ظاهرا عبارت یابوهای ابلق عبارتی کنایی باشد راجع به وسایل نقلیه ای که این سپاه مورد استفاده قرار می دهد . احتمالا این جمعیت از رنگ و نقشهای همسان برای طراحی بدنه، وسایل نقلیه ایشان استفاده کرده باشند همان طور که این روزها می بینیم هر سپاهی، هم لباس مخصوص به خود را دارد و هم ماشینها و ادوات جنگی آنها با طرح و رنگ متحدالشکلی، منقش و رنگ آمیزی شده اند . م
30 . بحارالانوار، ج 53، ص 14 و 15; بشارة الاسلام، ص 143; یوم الخلاص، ص 701 .