قرآن و پایان تاریخ
آرشیو
چکیده
متن
بشر به مقتضای حُب ذات و طبیعت جستوجوگر خود همواره به سرانجام دنیا میاندیشد و اکنون که فقر و فساد، ظلم و ستم، تبعیض و ناجوانمردی، استعمار و استثمار، انحصارطلبی قطب سلطه گر و صدها و هزاران پدیدة نا میمون فرهنگی، سیاسی و اقتصادی و اجتماعی به صورت وحشتناکی بر جوامع بشری چنگ انداخته و عرصه را بر انسانهای آزادیخواه و طالب حداقل حقوق انسانی تنگ نموده، این سؤال که آیندة جهان و پایان تاریخ چگونه خواهد بود از اهمیت ویژه برخوردار است.
و اهمیت بیشتر آن زمانی روشنتر میگردد که به این نکته توجه داشته باشیم که بشر در دوران اوج شکوفایی علمی، صنعتی و تکنولوژی است و این همه رشد و ترقی نه تنها مشکلی از بشر خسته از جنگها و خونریزیها، اضطرابها و تشویشها، نامردمیها و تبعیضها برطرف نساخته، که مایة تورّم مشکلات و تشدید دردهای او گردیده است.
اکنون باید بگوییم این حق آدمی است که بداند بشر در سیر قهقرایی به گرداب فلاکت و بدبختی افکنده خواهد شد یا با آیندهای روشن و عصری طلایی که آدمی به حقوق انسانی خود میرسد و به سعادت و فلاح دست مییابد مواجه میشود. دانستن هر یک از این دو پاسخ فقط رفع یکی از مشکلات فکری او نیست بلکه نوع جهتگیری او را در زندگی معین خواهد کرد و او را از خمودگی و سستی، یأس و افسردگی، اضطراب و پریشانی، انحطاط و سقوط خارج ساخته به انسانی پرتکاپو و فعال، امیدوار به آینده، صبور، مقاوم و ترقی خواه تبدیل خواهد کرد.
همة ادیان الهی و بیشتر مکاتب بشری، دربارة پایان تاریخ، اظهار نظر کردهاند. در همة پیشگوییهای مربوط به آخرالزمان، خبرهای وحشتناک و نگرانکنندهای وجود دارد؛ ولی اغلب بر این امر اتّفاق نظر است که پایان کار بشر، روشن و سعادتآمیز است. در تمام فرقهها و مذاهب اسلامی، کم و بیش سرانجام سعادتمند بشر پیشبینی شده است. در متون زرتشتی (از آیینهای باستان) به صراحت از دورة طلایی بشر در پایان جهان یاد شده که به آشوبها و بلاهای بسیار مسبوق خواهد بود و با ظهور واپسین منجی (سوشیانس) محقّق میشود. در آیین هندوان نیز هر دورة انسانی به چهار قسمت تقسیم شده که قسمت چهارم آن، مظهر غروب و افول تدریجی معنویت اوّلیه است و از آن، به عصر ظلمت ( Kali Yuga ) تعبیر میشود؛ سپس منجی بشر ظاهر شده و با فروپاشی جوامع انسانی و ازبین رفتن شرارتها، دورهای نو آغاز میگردد. در متون بودایی نیز از این دوره، سخن به میان آمده است. در ادیان ابراهیمی، بیش از آیینها و مکاتب دیگر بر دورة طلایی بشر در پایان تاریخ، تأکید شده است. در عهد عتیق، برقراری سعادت و عدالت در سرتاسر جهان پیشبینی شده که به وسیلة «مشیح» محقّق میشود. در عهد جدید نیز به این مطلب پرداخته شده و مکاشفة یوحنا به طور کامل به حوادث ناگوار آخرالزمان، اختصاص یافته و در پایان آن، به برقراری صلح و آرامش جهان تحت حاکمیت مؤمنان اشاره شده است. در میان مکاتب بشری، پیشبینی «مارکس» از مدینة کمونیستی همراه با کمون نهایی ایجاد شده، تصویری از جامعة بیطبقه و بینیاز از دولت را ارائه میدهد. پیشبینیهای «رنهگنون» (عبدالواحد یحیی') از افول و فروپاشی تمدّن مادّی غرب و ظهور مجدّد حقّ و حقیقت که با نظر به دادههای آیینهای باستان و ادیان ابراهیمی ارائه شده خبر میدهد. نظریّة پایان تاریخ «فوکویاما» پیروزی نهایی نظام غربی و حاکمیّت ابدی آن بر سرتاسر جهان را پیشبینی کرده است و نظریّة «برخورد تمدّنها» از «هانتینگتون»، جنگ جهانی تمدّنها و نظم جهانی نوین براساس مرزهای تمدّنی را در پایان این دوره از جهان، پیشبینی میکند. دیدگاه کلّی قرآن دربارة پایان تاریخ
دیدگاه قرآن دربارة سرانجام بشر، دیدگاهی خوشبینانه بود و پایان دنیا، پایانی روشن و سعادت آمیز دانسته شده است. سرانجامِ سعادتمند جهان، همان تحقّق کامل غرض آفرینش انسانها است که چیزی جز عبادت خداوند نخواهد بود:
«و مَا خَلَقتُ الجِنَّ والاءِنسَ إِلاَّ لِیَعبدونَ.» (ذاریات(51)، 56).
عبودیّت الهی در سطوح گوناگون فردی و اجتماعی آن، براساس برنامهریزی خداوند و در چارچوب اصل اختیار واقع شده و غالب انسانها از آن بهرهمند میشوند:
«وَعدَ اللهُ الَّذینَ ءَامَنوا مِنکُم وعَمِلوا الصَّـ'لِحـ'تِ لَیَستخلِفنَّهُم فِیالاَرضِ... ولَُیمَکِّننَّ لَهُم دِینَهُم الَّذِی ارتَضی' لَهُم و لَیُبدِّلنَّهُم مِن بَعدِ خَوفهِمأَمناً یَعبُدونَنِی لاَیُشرِکونَ بِی شَیئاً» (نور(24)،55).
«هُو الَّذِی أَرسَلَ رَسولَهُ بِالهُدی' وَدِینِ الحَقّ لِیُظهِرَهُ عَلَیالدِّینِ کُلِّهِ.» (توبه(9)،33؛ فتح(48)،28؛ صف(61)،9)
آیات ناظر به آیندة جوامع انسانی، بر عنصر خوشبینی در جریان کلّی نظام طبیعت و طرد عنصر بدبینی دربارة پایان کار بشر تأکید ورزیده، به نوعی فلسفة تاریخ براساس سیر صعودی و تکاملی آن اشاره دارد. از نگاه اسلام، دین با پشت سر گذاشتن مراحل مختلف، در کاملترین شکل خود به بشر عرضه شده:
«اَلیَومَ أَکمَلتُ لَکُم دِینَکُم و أَتمَمتُ عَلیکُم نِعمَتی و رَضیتُ لَکُم الاءِسل'مَ دِیناً» (مائده(5)،3).
و همواره با انتقال از جامعهای به جامعة دیگر شکوفاتر میگردد:
«مَنْ یَرتدَّ مِنکُم عَن دِینِه فَسوفَ یأتِی اللّهُ بِقَومٍ یُحِبُّهم و یُحِبّونَه» . (مائده(5)،54) خداوند از پیامبران گذشته، پیمان گرفته که به پیامبر خاتم(ص) ایمانآورده، بهاو یاری رسانند (آل عمران(3)،81) بنابراین، تمام نبوتها و شرایع پیشین، مقدمه و پیش درآمد شریعت ختمیّهاند. از ظاهر برخی آیات، چون:
«والسَّـ'بقونَ السَّـ'بقونَ * أُولـ'ـئِکَ المُقرَّبونَ... * ثُلَّةٌ مِن الاَوَّلینَ * وَ قَلیلٌ مِن الاَخِرین» (واقعه(56)،10 - 13 و 14).
و نیز بعضی روایات برمیآید که پیشینیان از مردم آخرالزمان، فضیلت و مرتبة بالاتری داشتهاند؛ امّا اهل تفسیر، سبقت گرفتگان را پیامبران و اصحابشان دانسته و سبقت را فضیلتی برای اقوام گذشته نشمردهاند؛ زیرا طبیعی است که اصحاب پیامبر(ص)، نسبت به تمام پیامبران دیگر و اصحابشان بسیار کمتر باشند؛ البته روایاتی نیز حاکی از نسخ آیة مزبور نقل شده که درست به نظر نمیرسد؛ و به دلیل سطح بالای معرفت مردم آخرالزمان معجزات حسّی اقوام گذشته، جای خود را در اسلام به معجزة عقلی و علمی (قرآن) داده و وحی قرآنی، با سخن از قرائت و علم و قلم، آغاز میشود:
«اِقرَأ بِاسمِ رَبِّکَ الَّذِی خَلَقَ * خَلَقَ الاءِنس'نَ مِن عَلَقٍ * اِقرَأ و رَبُّکَ الاَکرَمُ * الَّذِی عَلَّمَ بِالقَلمِ * عَلَّمَ الاءِنس'نَ ما لَم یَعلَم». (علق(96)، 1 - 5).
و قرآن، از دورة ماقبل اسلام، به عنوان عصر جاهلیت در مقابل عصر علم و خرد یاد میکند:
«الجَـ'هِلیَّةِ الاُولَی'» (احزاب(33)،33).
از این رو، طبق روایات، سورة توحید و شش آیة آغازین سورة حدید، برای اقوامی در آخرالزمان نازل شده که در کاوشهای دینی، از اقوام پیشین ژرفاندیشتر و دقیقترند. در روایات متعدد دیگر نیز دورة آخرالزمان و مردم آن، به رغم وقوع فتنهها و آشوبهای بسیار، بهترین زمان و بهترین مردم شناسانده شدهاند؛ بنابراین، میان دیدگاه خوشبینانة اسلام دربارة پایان تاریخ و ظهور آفتهای اجتماعی بسیار در آن دوره، هیچ گونه تنافی وجود ندارد. برخی از پیامبران نیز به دلیل فضیلت مردم آخرالزمان، از خداوند خواستهاند که نام و راهشان در میان آنان جاوید بماند. (شعراء(26)،84) قرآن، امت پیامبر را معتدلترین و در نتیجه کاملترین:
«و کَذ'لِکَ جَعلن'کُم أُمَّةً وَسَطاً» (بقره(2)،143) .
و بهترین امّت:
«خَیرَ أُمَّةٍ اُخرِجَت لِلنَّاسِ» (آل عمران(3)،110).
معرفی میکند؛ بر همین اساس، خوارق عادت در آخرالزمان به کمترین میزان رسیده و خداوند از طریق سنتهای طبیعی تاریخ، جوامع بشری را با آزمایشهای مختلف به حدی از بلوغ، شعور و تجربه میرساند که زمینة حکومت جهانی صالحان مهیا شود و بر اساس سنّت همیشگی خویش، مؤمنان را بر همة موانع چیره ساخته، به فتح و پیروزی پایدار میرساند:
«إِنَّهُم لَهمُ المَنصُورونَ * و إِنَّ جُندَنا لَهُم الغَــ'لِبون». (صافات(37)،172 و 173) .
از مجموعة مباحث گذشته میتوان نتیجه گرفت که دورة اسلامی، همان دورة آخرالزمان است که تحقق کامل دیدگاه مثبت اسلام دربارة پایان تاریخ، در عصر ظهور امام مهدی(عج) به وقوع خواهد پیوست. نشانهها و رخدادهای مهم آخرالزمان
ختم نبوت و نزول واپسین شریعت که با ظهور پیامبر اسلام تحقق یافت، نخستین نشانة پایان تاریخ به شمار میرود؛ لذا مفسران، مقصود ازنشانههای قیامترادر آیة ذیل، بعثت پیامبر(ص) دانستهاند که نسبت به عمر جهان، فاصلة بسیار کمی تا قیامت دارد:
«فَهَل یَنظُرونَ إِلاَّ السَّاعَةَ أَن تَأتِیَهُم بَغتَهً فَقَد جَاءَ أَشراطُها». (محمد(47)،18)
در آخرالزمان وقایع فراوان دیگری نیز پیشبینی شده که بیشتر به دورة پایانی آن (مقارن با ظهور حضرت مهدی) مربوط میشود:
1. بحران معنویّت: پیش از ظهور امام زمان(عج) جوّ حاکم بر جهان، جوّ ستم، گناه و فساد خواهد بود:
«اِقتَربَ لِلنَّاسِ حِسابُهُم و هُم فِی غَفلَةٍ مُعرِضون.» (انبیاء(21)، 1).
در این آیه، مردم آخرالزمان، به غفلت و اعراض از خداوند، متّصف شدهاند. در روایات نیز منظور از اشراطالساعة که در آیة 18 سوره محمد(47) به آن اشاره شده، رواج بیش از حدّ کفر، فسق و ظلم دانسته شده و موارد متعدّدی از آن بر شمرده شدهاست.
2. وقوع اختلافها و درگیریهای بسیار: یکی از نشانههای آخرالزمان، اختلافها و درگیریهای فراوان میان گروههای گوناگون است:
«فَاختَلفَ الاَحزابُ مِن بَینهِم فَویلٌ لِلَّذینَ کَفَروا مِن مَشهَدِ یَومٍ عَظِیم.» (مریم(19)، 37) روایات، این آیه را به ظهور فرقههای مختلف در جهان اسلام مربوط دانستهاند که در آخرالزمان پدید آمده، موجب اختلافهای بسیار خواهند شد. آیة «یَلبِسَکُم شِیَعًا و یُذِیقَ بَعضَکُم بَأسَ بَعض» (انعام(6)، 65) نیز به وقوع اختلافها و قتل و کشتار در آخرالزمان تفسیر شده است. بر اساس روایتی، آیة «ولَنبلونَّکم بشیءٍ مِن الخَوف و الجُوع و نَقصٍ من الاَمو'لِ و الاَنفُس...» (بقره(2)،155) به ترس و ناامنی، گرسنگی و قحطی و فقر و کشتار در آخرالزمان اشاره دارد.
3. ظهور دجّال: درهرسه دین آسمانی یهود، مسیحیت واسلام، ظهورفاسدترین ومخرّبترین جریان منحط در طول تاریخ، پیش بینی و از خطر آن پرهیز داده شده است. دجّال که تجسّم کفر، فریب و گمراهی است، در آخرالزمان ظاهر شده، مردم را به پرستش خویش میخواند. برخی از مفسّران، تفسیر آیة «لَخلقُ السّم'و'تِ والارض أکبرُ مِن خَلقِ النّاسِ» (غافر(40)،57) را به ظهور دجّال ناظر دانستهاند که دردید مردم، عظیمترین موجود جلوه میکند؛ در حالی که خداوند، او را از بسیاری مخلوقات دیگر کوچکتر میشمارد. سرانجام این پدیده به دست عیسی'(ع) محو و نابود خواهد شد.
4. وقوع مصائب: برخی از آیات عذاب بر کافران و گنهکاران آخرالزمان که نزول عذاب را انکار میکنند؛ تطبیق داده شده است:
«إن أتـ'کُم عَذابُهُ بَیَـ'تاً أَو نَهاراً مَا ذَا یَستَعجِلُ مِنهُ الُمجرِمونَ». (یونس(10)،50) «فَإِذا نَزلَ بِسَاحَتهِم فَساءَ صَباحُ المُنذرین». (صافات(37)،177) .
با استفاده از آیة 65 انعام(6)، برخی از این عذابها بدین شرح گزارش شدهاند: صدایی هراسناک و دود در آسمان و حاکمان ستمگر:
«قُل هُو القادِرُ عَلی' أَن یَبعَثَ عَلیکُم عَذاباً مِن فَوقِکُم» ، فرو رفتن برخی انسانها در زمین.
«أَو مِن تَحتِ أَرجُلِکُم»، اختلافات بسیار در دین، «أَو یَلبِسَکُم شِیَعاً» قتل و کشتار «و یُذِیقَ بَعضَکُم بَأسَ بَعض». در این دورة زمانی، ترس و ناامنی، گرسنگی و قحطی و فقر و کشتار نیز بسیار رخ خواهد داد:
«وَ لَنبلُونَّکُم بِشَیءٍ مِنَ الْخَوفِ والْجُوعِ و نَقصٍ مِن الاَمو'لِ وَالاَنفُس....» .
5. خروج سفیانی: بیشتر مفسّران، از ظهور لشکری طغیانگر که در «آخرالزمان در کشورهای اسلامی به ستم و تعدّی پرداخته، سرانجام در صحرایی بیرون از مکّه، گرفتار عذاب الهی میشوند»، خبر داده و آیة «ولَو تَری' إِذ فَزِعُوا فَلاَ فَوتَ و أُخِذوا مِن مَکانٍ قَرِیب» (سبأ(34)،51) را دربارة آن لشکر دانستهاند. در روایات شیعه و سنّی، نام رهبر این لشکر، سفیانی ذکر شده است. آیة «أَفأَمِنَالَّذینَ مَکَروا السَّیِّـَاتِ أَن یَخسِفَ اللّهُ بِهِمُ الاَرضَ... .» (نحل(16)، 45) نیز که توطئهگران را به فرو رفتن در زمین تهدید میکند، بر لشکر سفیانی تطبیق داده شده است. آیة «...ءَامِنوا بِما نَزَّلنا مُصَدِّقًا لِما مَعَکُم مِن قَبلِ أَن نَطمِسَ وُجوهًا فَنَرُدَّها عَلی' أَدبارِهَا» (نساء(4)، 47) نیز دربارة بازماندگان لشکر سفیانی تأویل شده که صورتهایشان معکوس گشته، پشت سرشان قرار میگیرد.
6. ندای آسمانی: بنابر روایات شیعه، جبرئیل نخستین کسی است کهبا امامزمان(عج) بیعت کرده و با صدایی بلند به گونهای که به گوش همة جهانیان برسد، این آیه را تلاوت میکند:
«أَتی' أَمرُ اللّهِ فَلاَ تَستَعجِلُوهُ؛ فرمان خدا رسید؛ پس دیگر شتاب مکنید». (نحل(16)، 1) .
آیة «وَاستَمِع یَومَ یُنادِ المُنادِ مِن مَکانٍ قَریبٍ * یَومَ یَسمَعونَ الصَّیحَةَ بِالحَقِّ ذ'لِکَ یَومُ الخُروجِ» (ق(50)،41و42) نیز به این حادثه، تأویل شده است.
7. ظهور منجی بزرگ بشر: مهمترین رخداد آخرالزمان، ظهور دوازدهمین امام شیعیان برای رهایی انسانهاست: «جَاءَالحَقُّ و زَهقَ البـ'طِلُ إِنَّ البـ'طِلَ کانَ زَهوقًا.» (اسراء(17)، 81) این آیه که از پیروزی چشمگیر حق بر باطل سخن میگوید، در روایات به ظهور مهدی(عج) تأویل شده است. آیة 148 بقره(2). آیة «أَینَ ما تَکونُوا یَأتِ بِکُمُ اللّهُ جَمِیعًا» نیز بر یاران نخستین مهدی(عج) که خداوند آنان را گرداگرد حضرت حاضر میسازد، تطبیق داده شده است . آیة «فَإِن یَکفُربِها هـ'ؤُلاَءِ فَقَد وَکَّلنا بِها قَومًا لَیسوا بِها بِکـ'فرین» (انعام(6)،89) نیز چنین است.
8. نزول عیسی' (ع) : یکی از رخدادهای آخرالزمان، فرود آمدن عیسی(ع) از آسمان است: «و إِنَّه لَعِلمٌ لِلسَّاعَةِ فَلاتَمتَرُنَّ بِها» (زخرف(43)، 61)، «وإِن مِن أَهلِ الکِتـ'بِ إِلاَّ لَیُؤمِنَنَّ بِه قَبلَ مَوتِهِ.» (نساء(4)، 159) مفسّران با استفاده از این آیات، ظهور دوبارة عیسی'(ع) در آخرالزمان راپیشبینی کردهاند و در روایات نیز تصریح شده که وی در بیتالمقدّس به نماز جماعت امامزمان(عج) اقتدا و در جنگهای ایشان نیز شرکت خواهد کرد. براساس این تفسیر، فرود آمدن عیسی'(ع) از آسمان، یکی از نشانههای نزدیکی قیامت شمرده شده و از ایمان آوردن همة اهل کتاب به حضرت عیسی'(ع) در آخرالزمان که یکی از فرماندهان امامزمان به شمار میرود، خبر داده شده است.
9. خروج جنبندهای از زمین: قرآن با رمز و ابهام از خروج جنبدهای حکایت میکند که هنگام رویگردانی مردم از معنویّت ،از زمین خارج شده، با مردم سخن میگوید. «و إِذا وَقعَ القَولُ عَلَیهِم أَخرَجنا لَهُم دابَّةً مِنَ الاَرضِ تُکَلِّمُهُم أَنَّ النَّاسَ کَانوا بِـَایـ'تِنا لاَیُوقِنون». (نمل/27، 82) در تفاسیر، مطالب بسیاری دربارة این موجود شگفت بیان شده که تا حدّ بسیاری غیر واقعی و بیاساس به نظر میرسد و در ظاهر برگرفته از منابع اسرائیلی است.
10. هجوم یأجوج و مأجوج: قومی وحشی و فاسد با تخریب سدّ ذوالقرنین، در اندک زمانی سرتاسر جهان را پر از ظلم و فساد خواهد کرد تا آن که بنابر روایات، در عصر ظهور مهدی، به طور کلّی از بین خواهد رفت: «حَتَّی' إِذا فُتِحَت یَأجوجُ و مَأجوجُ و هُم مِن کُلِّ حَدَبٍ یَنسِلون.» (انبیاء(21)،96) برخی، یأجوج و مأجوج را یکی از نژادهای انسانی، با صفات ظاهری خاص یا موجوداتی خارقالعاده دانستهاند که از پشت مانعی مادّی خارج شده، به کشتار مردم و تخریب منابع طبیعی خواهند پرداخت. برخی دیگر نیز آنان را نمادی از یک تمدّن مادّی مخرّب شمردهاند که سدّ معنویِ ساخته شده به دست پیامبران را منهدم و حیات طبیعی و معنوی را بر کرة زمین تهدید خواهد کرد؛ در هر حال، بیشتر مفسّران با استناد به آیة «وَ تَرَکنَا بَعضَهُم یومَئِذٍ یَموجُ فِی بَعضٍ و نُفِخَ فِیالصُّورِ فَجَمَعن'هم جَمعًا» (کهف(18)، 99) که بنابر قول مشهور، به هجوم آنان اشاره داشته و بیدرنگ از قیامت سخن به میان آورده، آن را از نشانههای متّصل به قیامت شمردهاند و سخن از بازگشت برخی اقوام گذشته را هنگام خروج یأجوج و مأجوج مربوط به قیامت دانستهاند: «و حَرَ'امٌ عَلی' قَریَةٍ أَهلَکن'ها أَنَّهُم لاَیَرجِعونَ * حَتَّی' إِذا فُتِحَت یَأجوجُ و... .» (انبیاء(21)، 95 و 96) برخی دیگر، این حادثه را به استناد روایات بسیار، به دوران ظهور مربوط دانسته و اشاره به بازگشت برخی اقوام را به مسألة «رجعت» ارتباط دادهاند.
11. رجعت: در آخرالزمان برخی از نیکوکاران و بدکاران زمانهای گذشته، دوباره زنده میشوند. «وَ یَومَ نَحشُرُ مِن کُلِّ أُمَّةٍ فَوجاً مِمَّن یُکَذِّبُ بِـَایـ'تِنا.» (نمل(27)، 83) این آیه فقط به برانگیخته شدن عدّهای از مکذّبان و نه همة آنها اشاره کرده؛ بدین جهت، روایات و مفسّران شیعه، میان مصداق این آیه و قیامت، تفاوت قائل شده و آیه را به آخرالزمان مربوط دانستهاند که عدّهای از نیکوکاران و بدکاران اعصار گذشته، زنده شده، هر یک نتیجة دنیایی اعمال خویش را خواهد دید. مرگ و زندگی دوباره: «رَبَّنا أَمَتَّنا اثنَتَینِ و أَحیَیتَنَا اثنَتَینِ» (غافر(40)، 11)، عذاب پیش از عذاب بزرگ: «و لَنُذیقَنَّهُم مِنَ العَذابِ الاَدنَی' دُونَ العَذابِ الاَکبَر» (سجده(32)، 21)، ظهور بندگان پیکارجو پیش از قیامت: «فَإِذا جاءَ وَعدُ أُولـ'هُما بَعَثنا عَلَیکُم عِباداً لَنا أُولِی بَأسٍ شَدید» (اسراء(17)،5)، میثاق پیامبران با خداوند برای ایمان آوردن و یاری رساندن به پیامبراسلام: «و إِذ أَخَذَ اللّهُ مِیثـ'قَ النَّبِیّینَ... لَتُؤمِنُنَّ بِه و لَتَنصُرنَّهُ» (آلعمران(3)،81) و منّت الهی بر مستضعفان تاریخ: «و نُریدُ أَن نَمُنَّ عَلَی الَّذینَ استُضعِفوا فِی الاَرضِ و نَجعلَهُم أَئِمَّةً و نَجعَلَهُم الو'رِثین.» (قصص(28)،5) همگی به رجعت، تفسیر و تأویل شدهاند؛ با این حال در تفسیر آیات پیشین، آرای دیگری نیز گفته شده است.
12. صلح و آرامش پایدار در سرتاسر جهان: پس از پیروزی حضرت مهدی(عج) و یارانش، آرامش و معنویّت بر جهان حاکم خواهد شد: «وَعَدَ اللّهُ الَّذینَ ءَامَنوا ... وَ لَیُبدِّلَنَّهُم مِن بَعدِ خَوفِهِم أَمناً... .» (نور(24)، 55)، «إِنَّ الاَرضَ لِلّهِ یُورِثُها مَن یَشاءُ مِن عِبادِهِ و العـ'قِبَةُ لِلمُتَّقین» (اعراف(7)،128)، «و قـ'تِلوهُم حَتَّی' لاَتَکونَ فِتنةٌ و یَکونَ الدِّینُ کُلُّهُ لِلّه» (انفال(8)، 39)، «لِیُحِقَّ الحَقَّ و یُبطِلَ البـ'طِلَ.» (انفال(8)، 8) این آیات و آیات دیگر که از میراثبری صالحان و مستضعفان و جانشینی آنان در زمین یاد میکند (انبیاء(21)،105؛ اعراف(7)، 137؛ قصص(28)، 5) همگی بیانگر این واقعیّتند که سرنوشت این جهان، پس از جهادی الهی به امامت امامزمان(عج)، سرانجام به دست مؤمنان افتاده و جهانیان همگی در سایة حکومت حضرت در صلح و معنویّت به سرخواهند برد. افزون بر این، تحقّق کامل آیات «وَ لَه أَسلَمَ مَن فِیالسَّمـ'و'تِ و الاَرضِ» (آلعمران(3)، 83) و «یُحیِ الاَرضَ بَعدَ مَوتِها» (حدید(57)،17) و «الیَومَ یَئِسَ الَّذینَ کَفروا مِن دِینِکُم فَلاتَخشَوهُم وَ اخشَون» (مائده(5)، 3) و «یَومئذٍ یَفرُحالمؤمِنونَ * بِنَصرِاللّهِ...» (روم(30)، 4و 5) نیز در این دورة زمانی دانسته شده است. در آن هنگام، همة نعمتهای آسمان و زمین بر آنها نازل و از آسایش و سعادت کامل بهرهمند خواهند شد: «لَفَتحنَا عَلیهِم بَرکـ'تٍ مِنَ السَّماءِ والاَرضِ....» (اعراف(7)، 96) چون این مردم در سایة حکومت حضرت مهدی به بالاترین حدّ رشد و بلوغ میرسند، بدین ترتیب، خلافت انسان بر زمین به کاملترین حدّ خود خواهد رسید؛ در عین حال، وجود مقدّس امام معصوم (امام مهدی یا امامان دیگر هنگام رجعت) تا قیامت در دنیا حضور داشته، جامعة انسانی هیچگاه از حضورشان بینیاز نمیشود. پینوشتها :
* برگرفته از دائرة المعارف قرآن کریم. با سپاس از مرکز فرهنگ و معارف قرآن که این مقاله را در اختیار مجله قرار دادند.