چکیده

متن

البته از رحلت پیغمبر اکرم باینطرف،پیوسته شیعه هرگونه‏ فشار و شکنجه را در اثر همان شیوهء انتقادی خود کشیده و میکشد، ولی سیاه‏ترین و تلخ‏ترین روزگاری که باین طائفه گذشته،همان‏ سه قرن اول بعد از هجرت بوده،و از این راه پیشوایان‏شان طبق دستور قرآنی‏ آنها را امر بتقیه نموده بودند.44
و پس از آن در اثر فعاّلیت رجال شیعه،و تبلیغات دانشمندان این‏ طائفه،گاه‏وبیگاه در گوشه و کنار جامعهء اسلامی،محیطهای کوچک‏ یا نسبتا بزرگ مناسبی،برایشان پیدا میشد45مانند سلطنت زیدیه‏ در یمن،و سلطنت فاطمیین در مصر،و سلطنت آل بویه و عده‏ای دیگر از ملوک الطوائف،که،در عهد آنان شیعه تا اندازه‏ای،حریّت مذهب و آزادی عمل،بدست آورد.
وسیع‏ترین محیط مناسب همان بود که در اثر مبارزه‏های خونین صفویه پیدا شد،و کشور پهناوری را مثل ایران آنروز اشغال کرد، و نزدیک به پنج قرن میباشد که روزبروز پای‏برجاتر و استوارتر میگردد.
ولی نظر باینکه رژیم حکومت کسرائی و قیصری،بنام خلافت‏ و حکومت دینی،قرنهای متوالی در میان مسلمین مستقر شده؛و بهر گوشه و کنار زندگی‏شان ریشه دوانیده بود،دیگر تغییر این رژیم و برگردانیدن روش حکومت دینی،که اسلام بسوی وی هدایت میکرد،از توانائی جمعیت،بیرون بود،و کار از کار گذشته بود.
معاویه پس از اینکه با حسن بن علی صلح کرده‏46و خلافت را قبضه نمود،در منبر مردم را مخاطب ساخته و گفت:من با شما بر سر نماز و روزه نمی‏جنگیدم،بلکه میخواستم بر شما برتری جسته و امارت‏ کنم،و بآنچه میخواستم دست یافتم،و هر عهدی که با حسن بستم،اینک‏ در زیر پای خود گذاشتم.
پیوسته خلفاء و عمّال بنی امیه و بنی عباس رسما بمردم میگفتند: 47هر که برای ما سر تعظیم فرود آورد،هر چه دلش میخواهد در حقش خوبی خواهیم کرد،و اگر سرکشی نماید،از هرچه در دست ما میآید دربارهء او کوتاهی نخواهیم نمود،و در نتیجه مردم برای حکومت‏ معنائی جز«فعّال ما یشاء بودن»نمی‏فخمیدند.
و پر روشن است که اجرای عقیده‏ای که دانشمندان یکمذهب‏ (بویژه با این وصف که مارک اقلیت داشته باشد)در یک نظریهء مذهبی‏ دارند،در برابر یک عقیده ارتکازی که عامهء مردم جز او چیزی‏ نمی‏فهمند،بسی دشوار است،خاصه در صورتی که دنیای بیرون نیز نظر عامه را مساعدت نموده،و از هر درودیوار آهنگ موافق بلند شود.
بالاخره شیعه نتوانستند حکومت حقیقی اسلامی را که برنامهء عمومی او این آیه
«قل یا اهل الکتاب تعالوا الی کلمة سواء بیننا و بینکم‏ ان لا نعبد الا الله و لا نشرک به شیئا و لا یتخذ بعضنا بعضا اربابا من‏ دون الله فان تولوا فقولوا اشهدوا بانا مسلمون»
48 و کلمهء پیغمبر اکرم
«المومنون اخوة یسعی بذمتهم ادناهم و هم ید واحدة علی من سواهم»
49بوده باشد پس از قرنها متروکی و فراموشی بجای اولی خودش برگردانند.
و در نتیجه حکومت دینی از شیعه نیز،مانند سایر فرق اسلامی‏ رخت بربسته و تنها نام وی در میان‏شان مانده و حقیقت وی یا قسمتی از حقیقت وی در میان دیگران اجرا شد و کلمه پیشوای اول شیعه‏
«الله الله فی القرآن لا یسبقنکم الی العمل به غیرکم»
50 زنده گشت.تنها نتیجه‏ای که شیعه ازین انتقاد علمی و تلاشی عملی و استقلال کسبی بدست آورد؛این بود که دیگر جان و عرض و مال‏شان‏ بجزم رافضی بودن مباح نگردیده و بیغما و تاراج نمی‏رفت،و در تظاهر بعقائد مذهبی و انجام دادن مراسم دینی بنحوی که مذهب تشیع تشخیص‏ میداد در محیط اختصاصی خودشان کسی متعرض حال‏شان نمی‏شد.

تبلیغات