چکیده

 بارزترین نکته آسیبشناسی در مطالعات ادب حماسی ایرانی پرداختن این پژوهشها به آثار حماسی شرق ایران با محوریت زبان فارسی و شاهنامه و عدم توجه به ادب حماسی ایران به زبانها و گویشهای دیگر است. در این مقاله برای نخستین بار با نگاهی نو ادب حماسی ایران به دو شاخه ایران باختری و خاوری در سه دوره زمانی باستان، میانه و نو تقسیم شده است؛ در دوره باستان، در دوران پادشاهی ایلام، ماد و هخامنشی با توجه به تأثیرات تمدنهای میان رودان و سکایی در شاخه باختری و ادب حماسی اوستایی در شاخه خاوری بررسی شده است. در دوره میانه، ادب حماسی پارتی و ساسانی با توجه به یگانگی روایتهای اوستایی و هخامنشی، نفوذ فرهنگ یونانی و زمینه تقسیم سپهر زمانی ادب حماسی ایران به دو شاخه الف (از کیومرث تا بهمن) و ب (از کیومرث تا یزدگرد) بازشناسی شده است که بازتاب آن به ترتیب در متون پهلوی و خداینامه ها دیده می شود. در دوره نو (پس از اسلام) ادب حماسی به دو شاخه باختری با محوریت زبان گورانی و شاخه خاوری با محوریت زبان فارسی تقسیم شده است. هریک از این شاخه ها در دو بخش عمده شاهنامه نویسی و شاهنامه سرایی در دو سپهر الف و ب بررسی و به پیرو آن حماسه های دینی، تاریخی، پهلوانی عشقی و منثور در سراسر ایران فرهنگی معرفی شده اند. در رویکرد زبان فارسی و کردی به ادبیات حماسی در سرزمینهای همسایه ایران نیز اشاره شده است.

A New Look at Epic Literature in Iran

The most obvious point in the studies of Iranian epic literature is the focus of these studies on the epic works of eastern Iran, focusing on the Persian language and the Shahname, and not paying attention to Iranian epic literature in other languages and dialects. In this article, for the first time, Iran's epic literature is divided into two branches of Western and Eastern Iran in three periods: Ancient, Middle and Modern. In the ancient period, during the kingdom of Elam, Medes and Achaemenids, there has been investigations with regard to the influences of Mesopotamia and Scythian civilizations in the western branch and Avestan epic literature in the eastern branch. In the Middle period, Parthian and Sassanid epic literature has been recognized due to the unity of Avestan and Achaemenid narratives, the influence of Greek culture and the division of the time horizon of Iranian epic literature into two branches A (from Kiyomarth to Bahman) and B (from Kiyomarth to Yazdgerd). Its reflection can be seen in Pahlavi texts and Khodāynamē respectively. In the new period (after Islam), epic literature has been divided into two western branches centered on the Gurani language and the eastern branch centered on the Persian language. Each of these branches has been examined in the two main sections of Shahname writing and Shahnameseari in two Sepehrs A and B, and religious, historical, heroic-love and prose epics have been introduced throughout cultural Iran. In the approach of Persian and Kurdish language, epic literature in the neighboring lands of Iran is also mentioned.

تبلیغات