آرشیو

آرشیو شماره ها:
۸۰

چکیده

متن

اصلاح در لغت عرب، ضد افساد شمرده شده و اصلاح شی ء بعد از افساد آن را، به اقامه و برپاداشتن آن معنا کرده اند.1 در لغت‌نامه دهخدا ، اصلاحات به مجموعه تغییرهایی گفته می شود که در جهت بهبود اوضاع اجتماعی ، در چارچوب نظام تثبیت شده انجام می‌گیرد.2 در اصطلاح قرآنی، اصلاحات اجتماعی به کوشش برای تحقق آموزه‌ها و دستورهای اجتماعی اسلام اطلاق می‌شود و مصلح، کسی است که در راه تحقق شریعت الهی بکوشد، اما از آنجا که موضوع مورد بحث، «اصلاح الگوی مصرف» است و این موضوع بیشتر در مباحث اقتصادی به کارمی رود،  واژه اصلاحات، در نظام اقتصادی دو معنا دارد:
1. مجموعه اقدام هایی که برای آزادسازی اقتصاد و خصوصی‌سازی و کم کردن دامنه دخالت‌های دولت در اقتصاد صورت می‌پذیرد؛
2.مجموعه اقدام‌هایی که برای رفع مشکلات اقتصادی چون: تورم، بیکاری، کمبود سرمایه گذاری و توزیع نابرابر درآمد و مانند آن انجام می‌شود.3
اما اصلاحات اقتصادی از دیدگاه امام علی(ع) این گونه تعریف شده: مجموعه‌ای از الگوهای رفتاری در سه حوزه تولید و توزیع و مصرف، که شرکت کنندگان در نظام اقتصادی را به یکدیگر و به اموال و منابع پیوند می‌دهد و این رفتارهای اقتصادی بر اساس جهان‌بینی و اهداف موردنظر اسلام در این سه حوزه به صورت هماهنگ سامان می‌یابند.4
در لغت، کلمه« مصرف شدن » به معنای هزینه شدن و به کار رفتن، و «صرفه جویی کردن »به معنای به اندازه خرج کردن و پس انداز کردن آمده است،5 اما  در اصطلاح اقتصادی ، مصرف عبارت است از: ثروت و منبع درآمد است. درآمد خالص (درآمد منهای استهلاک ) به دو منظور استفاده می‌شود: بخشی از آن ، به انباشتن ثروت و پس انداز اختصاص می‌یابد و بخش دیگر، صرف تحصیل لذت می‌شود . آن قسمت از درآمد که صرف  به دست آوردن لذت می‌گردد ، «مصرف» نامیده می‌شود .6
    مصرف در نظام غرب
بیشتر تحقیقات در مورد رفتارمصرف‌کننده، بر مبنای باورها و مفروض‌هایی است که از تفکر مدرنیته سرچشمه گرفته است. این اصطلاحات اشاره به عقاید فلسفی و فرهنگی و اجتماعی دارد و موقعیت‌هایی را نشان می‌دهد که ویژگی های جوامع غربی از چهارصد سال پیش تاکنون است . برای کسب دانش نوین در زمینه تحقیقات مصرف و مصرف کننده ، مدرنیست‌ها بیان می‌کنند که اصول و قوانین استنتاج عقلانیت بر رفتارها حاکم است. آنچه در این دیدگاه مورد تأکید است، تفکر منطقی و خود مختار است؛ پس هر فردی می‌تواند بنابر شرایطی که دارد، در مورد موقعیت و نیازهای خود تصمیم بگیرد .
پست مدرنیست‌ها تمایل دارند درباره دانش براساس زمینه های فرهنگی و موضوع های وابسته به آن به تفکر بپردازند. آنها عموماً دیدگاه های مرتبط با مصرف را همچون نظام های نمادین فرض کرده‌اند که ممکن است بیش از یک نظام اقتصادی بر رفتار افراد تأثیر بگذارد. محققان مدرن تلاش می‌کنند که رفتار مصرف‌کننده را با ساختارها، مبانی و روش‌های مختلفی درک کنند، اما آنچه در دیدگاه آنها مشترک است، بعضی از زمینه‌ها و روش‌های مطالعاتی از قبیل قوم‌نگاری ، مشاهده مشارکتی، تحلیل محتوایی رسانه‌های جمعی و درون‌نگری است.(ع)
عوامل مؤثر بر مصرف 
می‌توان خرید افراد را تحت تأثیر چهار عامل عمده برشمرد: الف) عوامل شخصی؛ ب) عوامل روانی؛ ج) عوامل فرهنگی؛ د) عوامل اجتماعی.
الف) عوامل شخصی و اجتماعی
تصمیم برای خرید در اغلب موارد تحت تأثیر عوامل شخصی افراد است. عواملی که در این ضمن مورد توجه قرار می‌گیرند، عبارت‌اند از:
1. سن و مرحله زندگی: در بسیاری از مواقع سلیقه افراد در انتخاب لباس، خوراک، تفریح‌های گوناگون تابع سن آنهاست. علاوه بر سن، مراحل و دوره‌های زندگی نیز در خرید مؤثرند. این دوره ها شامل مراحلی است که خانواده در طول زندگی و زمان آن را طی می‌کند.
مراحل دوره زندگی روانی نیز ممکن است در مصرف افراد تأثیر بگذارد. بزرگسالان در طول زندگی خود، دچار تحولات شخصی زیادی می‌شوند و ممکن است از یک فرد راضی به یک فرد ناراضی تبدیل شوند. چنین تغییراتی تحت عنوان مراحل روانی زندگی، مورد توجه قرار می‌گیرد .
2. شغل: بی‌تردید یک کارگرساده ممکن است لباس و تفریح‌های ساده‌تری داشته باشد تا مدیر شرکتی بزرگ. از این رو، معمولاً در عرصه فروش باید به دنبال گروه های شغلی بود؛ زیرا برخی گروه‌ها دلبستگی و علاقه ای خاص و بالاتر از حد متوسط برای دریافت کالا و خدمات دارند.
3. وضعیت یا شرایط اقتصادی: برخورداری از درآمدی خاص ، پس انداز ، قدرت وام گرفتن و قرض کردن، می‌تواند بر انتخاب کالا و در نتیجه در خرید و فروش آن تأثیر بگذارد و از سوی دیگر رکود، در وضعیت اقتصادی تأثیر معکوس می‌گذارد.
4. سبک زندگی: معمولاً افراد و طبقات اجتماعی مختلف و حتی آنهایی که مشاغل یکسانی دارند، ممکن است از سبک و شیوه زندگی متفاوتی برخوردار باشند. سبک زندگی عبارت است از: الگوی زندگی فردی که در فعالیت‌ها، دلبستگی‌ها و افکار شخصی خود را نشان می‌دهد.
5. شخصیت: هر فردی شخصیت ممتازی دارد که چرایی و چگونگی رفتار فرد را توجیه می‌کند. به همین دلیل، شخصیت افراد بر خرید آنها تأثیر بارزی می‌گذارد.
ب) عوامل روانی
از مهم‌ترین عوامل روانی مؤثر بر مصرف، انگیزه‌های مرتبط با مصرف است. میان انگیزه و انگیزش و نیاز، رابطه مستقیمی وجود دارد. هنگامی که یک نیاز شدت کافی پیدا کرد ، تبدیل به محرک یا انگیزش  می‌شود. بنابراین انگیزه یا انگیزش، نیازی است که برای هدایت شخص در ارضا شدن آن عامل از شدت کافی برخوردار است.
ج) عوامل فرهنگی
بر اساس مطالعات مختلف، عوامل فرهنگی تأثیراتی عمیق بر رفتار مصرف‌کنندگان می گذارند. فرهنگ یک جامعه،  مجموعه عوامل مادی و معنوی است و عوامل مادی و معنوی در معنای روان شناختی عبارت است از: شیوه‌های رفتار مردم یک جامعه.  مهم‌ترین عامل موجود در این فرهنگ، هنجارها و ارزش‌هایی است که مصرف افراد را تحت تأثیر قرار می‌دهد. ارزش‌هایی مانند: موفقیت، اهل عمل بودن، ترقی و استقلال فردی، سلامتی و زیبایی اندام و بسیاری از خواسته‌های ما در نتیجه زندگی در مکان‌ها، موقعیت‌ها و شهرهایی است که تعالیم و ارزش های مصرفی خاصی را القا می‌کند. به همین دلیل باید در زمینه مصرف، جهت‌گیری‌های فرهنگی را در نظر گرفت .
د) عوامل اجتماعی
هر فردی در اجتماع می‌تواند نقش‌های متفاوتی را ایفا می‌کند و به طور قطع هرکدام از نقش‌هایی که افراد به عهده دارند، می‌تواند بر رفتار آنها برای خرید کالا اثر بگذارد. در اجتماع هر نقشی دارای منزلتی است و منزلت، احترامی است که اجتماع برای آن نقش قائل است. در بیشتر موارد افراد از کالا‌ها و پوشاکی استفاده می‌کنند که گویای نقش و شأن آنها باشد؛ مانند: خرید لباس های خاص و داشتن اتومبیل خاص.8
اهمیت مصرف در مباحث اقتصادی
 «مصرف» یکی از بخش‌های مهم مباحث اقتصادی است که در میان متغیرهای اقتصادی، شاید هیچ کدام به اندازه مصرف، برای عموم مردم مهم نباشد؛ به گونه‌ای که بسیاری بر این باورند که هدف از سایر فعالیت‌های اقتصادی مانند: پس انداز ،تولید و توزیع نیز در نهایت مصرف است .(ص)
مصرف در عین اینکه هدف نهایی از تولید و توزیع است، یکی از عوامل مؤثر بر آنها نیز می‌باشد. بر همین اساس اقتصاددانان، اصلی را به عنوان «حاکمیت مصرف کننده » مطرح کرده‌اند؛ یعنی این مصرف‌کننده است که به تولیدات و چگونگی تخصیص منابع تولید و توزیع شکل می‌دهد. از این رو، سیاست های مصرفی صحیح، در سیاست گذاری‌های اقتصادی تأثیر چشمگیری دارد و سبب ایجاد انگیزه در بازارهای مصرف می‌شود که این امر نیز ازدیاد تولیدات و درآمدها را به دنبال دارد. علاوه بر این، کنترل مصرف به منظور فراهم کردن زمینه پس انداز و سرمایه گذاری نیز ، رشد و شکوفایی اقتصادی را به دنبال خواهد داشت .
نکته قابل توجه اینکه در دو نظام سرمایه‌داری و سوسیالیزم، محور نظریه‌های اقتصادی، نیازهای مادی انسان است؛ به طوری‌که اگر نیازهای مادی اساسی وجود نداشت ، با ایجاد نیازهای مادی کاذب، زمینه مصرف هر چه بیشتر را فراهم می‌سازند؛ ولی مصرف در نظام اسلامی فقط در حوزه نیازهای مادی انجام نمی‌گیرد، بلکه قسمتی از خواسته‌ها و مطلوبیت‌های معنوی نیز انگیزه مصرف را به وجود می‌آورند. به دیگر تعبیر، دایره انگیزه‌های مصرف در اسلام، گسترده‌تر از دایره انگیزه‌های مصرفی در هریک از دو نظام مذکور خواهد بود.10
ویژگی‌های ساختار مصرف مطلوب اسلام
ساختار و الگوی مصرف مطلوب در  اسلام، حاوی نکات آموزنده و تربیتی ارزنده‌ای است که عمل کردن بر اساس آن، نقش مؤثری بر زندگی افراد می‌گذارد. این ساختار با مطالعه دقیق در آیات و روایات به دست می‌آید.11
نکوهش اسراف در اسلام
« اسراف» عبارت است از: هرگونه تجاوز از حد در کاری که انسان انجام می‌دهد، ولی غالباً این کلمه در مورد هزینه ها و خرج‌ها شهرت دارد.12
هنگامی که امام صادق(ع) آیه ( الذین اذا انفقوا لم یسرفوا و لم یقتروا و کان بین ذلک قواماً)13 ؛ « و کسانی که هرگاه انفاق کنند، نه اسراف می‌کنند و نه سخت‌گیری، بلکه در میان این دو، حد اعتدالی دارند» را تلاوت کرد، مشتی سنگ ریزه از زمین برداشت و محکم در دست گرفت و فرمود: این، همان «اقتار» و سخت گیری است. سپس مشت دیگری برداشت و چنان دست خود را گشود که همه آن به روی زمین ریخت و فرمود: این، «اسراف» است. بار سوم مشت دیگری برداشت و طوری دست خود را گشود که مقداری فروریخت و مقداری در دستش بازماند، فرمود: این، همان «قوام» است.14
مصارف مسرفانه، یکی از مذموم ترین اعمال از دیدگاه اسلام است و در آیات و روایات شدیداً محکوم شده است .
کلمه اسراف، کلمه بسیار جامعی است که هرگونه زیاده روی در کمیت  و کیفیت و بیهوده‌گرایی و اتلاف و مانند آن را شامل می شود.15 اسراف در مصرف منابع طبیعی، تجاوز به حقوق دیگران و هدردادن امکاناتی است که به همه انسان‌ها و نسل‌ها تعلق دارد.  از این رو، در جهان‌بینی دینی، اسراف و مصرف بی‌رویه سرانجام به نابودی امکانات می‌انجامد که همه را در کام نیستی فرو می‌برد. به فرموده امام علی(ع): «السرف مثواة؛ مصرف بی رویه، عامل نابودی است». 16
فلسفه حرمت اسراف
دین مقدس اسلام، بهره‌برداری مشروع از نعمت‌های الهی و زیبایی‌های زندگی را مباح و روا، و اسراف و زیاده‌روی را حرام می داند و این بدان جهت است که مسلمان به تناسب امکانات و توانایی و کارایی خود، در برابر جامعه مسئولیت دارد. در این زمینه، شهید مطهری سخن ارزشمندی دارد و می‌فرماید:
«اسراف و تبذیر و هرگونه استفاده نامشروع از مال، ممنوع است؛ نه تنها  از آن جهت که نوع عملی که روی آن صورت می‌گیرد، حرام است بلکه از آن جهت که تصرف در ثروت عمومی است ، بدون مجوز ...چون در عین حال این مال به جامعه تعلق دارد».17      
  گذشته از اینها، به دلیل محدودیت منابع ، معمولاً هر اسراف‌کاری سبب محرومیت برخی دیگر از انسان‌ها خواهد شد. به علاوه، روح اسراف معمولاً با خودخواهی و بیگانگی از خلق خدا همراه است. اصولاً از نظر بینش توحیدی مالک اصلی، خدا است و انسان‌ها امانت‌دار او هستند و هر گونه تصرفی بدون اجازه و رضایت او، زشت و ناپسند است و روشن است که خداوند نه اجازه اسراف می‌دهد و نه اجازه بخل و تنگ چشمی.18
سید قطب می‌گوید: «مسرفان کسانی هستند که از بندگی خدا خارج می شوند و در گمراهی فرومی‌روند...».19
نسبی بودن اسراف
منظور از نسبی بودن اسراف، این است که ممکن است خرید و مصرف چیزی نسبت به شخصی، اسراف محسوب شود و نسبت به شخص دیگر، اسراف به شمار نیاید.
بنابراین مواردی که در نظر عرف تجاوز از حد صدق نکند و فقط با دقت عقلی قابل تشخیص باشد ، اسراف محسوب نخواهد شد؛ هرچند در روایات این‌گونه موارد نکوهش شده است . امام صادق(ع) می‌فرماید: «اسراف مورد رضایت خداوند نیست، حتی (در حد) دورافکندن هسته میوه و ریختن نیم خورده آب»؛20 در حالی که این گونه موارد در عرف جامعه امروز ما، اسراف و تبذیر به شمار نمی‌آید.
یکی از موارد نسبی بودن اسراف، این است که حد و سطح متعارف درجوامع مختلف با هم فرق دارند و از این رو، در جوامع مختلف از نظر رشد و پیشرفت و عدم آن، رفاه زندگی توده مردم متفاوت است. ممکن است بهره‌مندی از مقداری کالا یا خدمات در یک جامعه در حال توسعه، تجاوز از حد متعارف به حساب  آید و در جامعه پیشرفته، تجاوز از سطح معمول و متعارف به شمار نیاید. از این رو، می‌توان گفت اسراف در اینجا یک امر نسبی است.21 در روایتی آمده است که اسحاق بن عمار از امام موسی بن جعفر(ع) سؤال کرد: مردی ده پیراهن دارد، آیا این کار اسراف است؟ فرمود:
«لا ولکن ذلک ابقی لثیابه و لکن السرف ان تلبس ثوب صونک فی المکان القذر22؛ نه، زیرا این (تعداد لباس) موجب دوام بیشتر لباس های اوست ، ولی اسراف این است که لباس حفظ ( آبروی) خود را در جای آلوده بپوشی».23
زهد و قناعت
زهد به معنای بی رغبتی و بی اعتنایی به یک امر، رها کردن شئ و دوری از آن آمده است.24 همین طور قناعت به معنای بسنده کردن به مقدار کم از کالای مورد نیاز و رضایت به چیزی است که نصیب شخص می‌شود.25 در تفاوت معنای قناعت و زهد می توان گفت: زهد، امری سلبی است؛ یعنی عدم تمایل به نعمت های دنیا و دوری از آنچه در اختیار انسان قرار دارد ؛ ولی قناعت به معنای کافی دانستن آنچه که هست و رضایت  به آن است. صفت مقابل قناعت، حرص است. امام علی(ع) می‌فرماید: «قناعت به دست نمی‌آید، مگر اینکه حرص نابود شود».26
دو صفت زهد و قناعت، قابل جمع هستند. قناعت، زمینه رسیدن به زهد را فراهم می‌سازد و برخورداری از زهد نیز تحقق روحیه قناعت را آسان می‌کند. همان طورکه در برخی احادیث آمده، زهد در مراحلی با قناعت و کم مصرفی همراه است. از طرف دیگر ، زهد درمقابل حب دنیا است و قناعت در مقابل حرص(شاخه‌ای از حب دنیا) قرار دارد. از این رو، می‌توان گفت که قناعت ، زیرمجموعه زهد است و می‌تواند یکی از مراحل آن باشد.
زهد می‌تواند آثار اقتصادی ذیل را به دنبال داشته باشد:
1. تولید فراوان، مصرف کم و پس‌انداز مازاد مصرف؛
2. بهره برداری از مازاد مصرف در جهت انفاق، و کمک مالی به فقیران و نیازمندان و وقف اموال برای نیازهای عمومی؛
3.  پرهیز از مصرف تجملی و اجتناب از اسراف و تبذیر، اموال شخصی و عمومی؛
4. مصرف اندک زمامداران و مسئولان جامعه از بیت المال و حفظ اموال عمومی که موجب الگو قرارگرفتن آنان برای دیگر ارکان حکومت می‌شود.
قناعت هم آثاری می‌تواند داشته باشد؛ از جمله: عزت نفس در بی نیازی از دیگران ، برخورداری از حیات طیب و سعادت‌بخش، توانایی در انفاق مال، تحمل در مصیبت‌های زندگی، زیبایی درکسب و کار، آرامش روانی و اجتماعی و اصلاح نفس.27
تبذیر چیست؟
  «تبذیر» نیز همانند اسراف، حرام است. تبذیر در اصل از ماده «بذر» به معنای افشاندن و پاشیدن بذر است که بذر بعد از افشاندن، دیگر قابل جمع و گردآوری نیست و حالت نابودی به خود می‌گیرد.28 تبذیر در مواردی است که انسان اموال خود را به صورت غیرمنطقی و فساد‌آمیز، مصرف کند. معادل آن در فارسی «ریخت و پاش» است. 29
 بنابراین اتلاف و بیهوده صرف کردن مال ، چه کمّی و چه کیفی، از نظر اسلام ممنوع و حرام است. از این رو، باید به جنبه‌های کیفی مصرف کالاهای مختلف ، استعداد های نهایی منابع تولیدی و خدماتی توجه کامل داشت و هر منبع خدماتی یا ماده تولیدی را باید در جایی به کار گرفت که بیشترین بازدهی را داشته باشد تا از استعدادهای بالقوه آن به طور کامل بهره برداری شده باشد.30 امام صادق(ع) می‌فرماید:
«... من انفق شیئاً فی غیر طاعة الله، فهو مبذر...؛31 ... هرکس چیزی را در غیر طاعت خدا (بیهوده، یا برای معصیت ) خرج کند، تبذیرگر است».
بر اساس چهارچوبی که امام جعفرصادق(ع) معین فرموده است، با نگاهی به کم و کیف هزینه‌های ثروتمندان و متکاثران، می‌توان دیدگاهی را برگزید که مورد رضایت خداوند و رسول گرامی‌اش است.
مصرف گرایی در بینش‌های مادی و الهی
اهداف مکاتب سرمایه‌داری و سوسیالیسم، محدود به خواسته‌های حیوانی و غرائز مادی است و هدف بالاتری را در نظر ندارند، اما در اسلام، هدف بهره‌مندی از نعمت‌ها و امکانات است و نعمت‌ها وسیله‌ای برای سلامت جسم و روح در جهت انجام دادن هر چه بهتر وظایف الهی است تا رضایت الهی و قرب به او حاصل شود.
البته غفلت از این هدف والا ، از جهل انسان به زندگی و حیات ناشی می شود و برخاسته از حرص و آز است که همچون سرابی پیوسته انسان را به سوی خود می خواند؛ به گونه‌ای که فرصت استفاده از کالاها و خدمات خریداری شده را نیز از وی می‌گیرد.
از این رو، مصرف با انگیزه‌های تفاخر بر دیگران، خودنمایی، هم چشمی و .... به عنوان انگیزه‌های منفی و دون شأن انسان شمرده و نکوهش شده تا آنجا که پیامبر اسلام می فرماید:
«من لبس ثوباً فاختال فیه خسف الله به من شفیر جهنم و کان قرین قارون32 ؛ هرکس که لباسی بپوشد و در آن اظهار بزرگی کند، خداوند او را از لب دوزخ فرو می‌کشد و او همراه قارون خواهد بود».
ارزش انسان‌ها در جامعه اسلامی براساس کمیّت و مقدار مصرف ارزیابی نمی شود تا هر کس که بیشتر مصرف می‌کند، ارزش اجتماعی او فزون‌تر باشد. از این رو، هرقدر ارزش‌های اسلامی بیشتر بر جامعه حاکم شود ، انگیزه های منفی مصرف، تأثیر خود را بیشتر از دست می دهد و شایسته است مسلمانان به این امر توجه ویژه کنند تا از پیامد ها وآسیب‌های آن مصون بمانند.
از نگاه دیگر
موضوع مصرف‌گرایی را در دو محور بررسی می‌کنیم: 
    الف) عوامل مصرف‌گرایی
هدف از مصرف، تأمین انرژی و شرایط لازم برای ادامه زندگی است . انسان مجموعه ای از نیازهای خود را با مصرف مواد و کالاها بر می‌آورد که این امر، معیارها و ضوابطی دارد و در صورت رعایت، مصرف افراد در جهت رشد و توسعه کل ‌جامعه قرار می‌گیرد.
زندگی مصرفی و مصرف افراطی امکانات و وسایل رفاهی و ...، نوید بخش زندگی سعادتمندانه نخواهد بود. گرایش افراطی جوامع به مصرف و عدم توجه به تولید، عوامل مختلفی دارد که پاره‌ای از آنها را بر می‌شماریم.
1. هم چشمی و رقابت: هم چشمی و رقابت با دیگران سبب می‌شود که فرد، کالایی را خریداری کند که نیاز واقعی به آن ندارد. به عنوان مثال، مراسمی برگزار کند و به انواع تجملات اقدام ورزد که با درآمد وی ناسازگار باشد. چنین مخارج بی‌رویه‌ای می‌تواند «اقتصاد خانواده» را فلج سازد. این امر تا حدی پیش می‌رود که برخی حاضر می‌شوند از درآمدهای ضروری خود بکاهند و پس انداز حاصل از آن را صرف چنین مصارفی سازند.
از طرفی دیگر، رقابت در مصرف بی رویه با اخلاق، ناسازگار است و فساد را حاکم می کند و آثار سوء اقتصادی و اجتماعی دارد که اسلام در صدد نفی آن آثار ناپسند و مبارزه با ریشه این گونه مفاسد است.
در روایات نیز از رقابت در دنیاطلبی نهی شده است. امام علی(ع) می‌فرماید:
«لا تکن ممن ... ینافس فیما یفنی و یسامح فیما یبقی33؛ از کسانی مباش ... که درآنچه فانی می‌شود، رقابت می‌کنند و در مورد آنچه ماندنی است، مسامحه روا می دارند».
2. رفاه طلبی ثروتمندان: یکی از عوامل مصرف گرایی، رفاه طلبی و تنوع خواهی صاحبان ثروت است. آنان با خود‌پرستی و کام جویی سیری ناپذیر، بیش از نیازهای واقعی خود مصرف می‌کنند. نفس مصرف را ارزش می‌دانند و در این جهت به فخرفروشی و مسابقه با یکدیگر می‌پردازند. این صنف همواره برای حفظ منافع خود می‌کوشند، بر واردات کالاهای لوکس و تجملی پا می‌فشارند و درآمدهای ارزی را صرف واردات این گونه کالاها می‌کنند.
بنابراین حرص و به عبارت دیگر، عشق به جمع آوری مال و هدف دانستن آن، مذموم است و آیات و روایات نیز ثروت اندوزی این چنینی را نکوهیده است؛ چرا که در جمع‌آوری آن، هدف درستی پی‌گیری نمی‌شود و چه بسا ازطریق نادرست و تجاوز به حقوق دیگران به دست آمده باشد، و گرنه اصل ثروت حلال که از راه شرافتمدانه به دست آمده و در جامعه ایجاد کار و شغل را درپی داشته باشد همچنین موجب پیشرفت کشور و رفع نیازهای جامعه گردد ، نه تنها از طرف شرع مقدس اسلام منعی نشده، بلکه تشویق هم شده است.
3. کجروی‌های فرهنگی: سطح پایین فرهنگی همراه با بینش نادرست در امور تربیتی ـ اجتماعی، ممکن است نوعی مصرف‌گرایی مخفی را به دنبال داشته باشد. و این امر گرایش به سمت مصرف کالاهای خارجی را سبب می‌شود تا آنجا که برخی از تولیدکنندگان داخلی در این جوامع، کالاهای خود را با انواع مارک‌های خارجی به فروش می‌رسانند. از این رو، کم کم این باور در ذهن همگان شکل می‌گیرد که کشورهای صنعتی از هر نظر برترند. به‌تدریج در آینده فرزندان این جوامع، افرادی راحت طلب و ضربه‌پذیر در جامعه خواهند گردید که جز به مصرف سرشار، به چیز دیگری نمی‌اندیشند و عیاشی را بر همه چیز ترجیح می دهند!
4. تبلیغات و رسانه های گروهی: صدا و سیما، مجلات، کتاب‌ها و انواع آگهی‌های تبلیغی ـ تجاری نیز می‌تواند مردم را به سمت مصرف صحیح یا غلط سوق دهد . چه بسا افرادی که از این طریق به سمت کالاهای لوکس و تجملی هدایت شوند یا اینکه در اثر تبلیغ صحیح، از مصرف زدگی و انحرافات آن نجات یابند . 34
بنابراین یکی از علل عقب ماندگی بعضی از جوامع، مصرف‌گرایی افراطی آنهاست؛ مصارفی که بیشتر به پیشرفت و ترقی جوامع صنعتی می‌انجامد. مصرف‌زدگی، نوعی بیماری مهلک است که درآمد کشورهای عقب مانده را هدر می‌دهد و از سرمایه‌گذاری و سلامت اقتصادی آنها می‌کاهد.35
 ب) مبارزه با مصرف گرایی
 قابل توجه است که گردآوری سرمایه به منظور توسعه در یک کشور ، ریشه در فرهنگ مصرف‌گرایی یا پس انداز درآمد مردم آن کشور دارد. اگر فرهنگ مردم، مصرفی باشد، مصرف به اندازه درآمد، بلکه بیشتر است و کسری درآمد از طریق قرض و وام، جبران می‌شود. در این صورت پس انداز وجود نخواهد داشت و بیشتر به شکل پس انداز منفی ظاهر می‌شود. اما اگر فرهنگ مردم، پس انداز باشد، تحرک جامعه در جهت توسعه، سرمایه‌گذاری و پرهیز از هرگونه اسراف در مصرف خواهد بود.
  از این رو داشتن الگوی صحیح مصرف برای جوامع اسلامی ضرورت دارد و روشن است که استقرار فرهنگ صحیح مصرفی، نیاز به آموزش مستمر دارد تا قناعت پیشگی و پرهیز از اسراف به عنوان یک ارزش جایگاه ویژه خود را بازیابد و با مصرف گرایی به عنوان کار ناشایست مبارزه گردد، و در عوض ،تمام تلاش وکوشش افراد در راه تولید بیشتر به کار گرفته شود و سخت کوشی در این راه به عنوان ایثار و فداکاری و ادای دین در قبال اجتماع، ترویج شود.
روشن است که تبلیغ و ترویج یک فرهنگ بر دوش کارگزاران یک نظام است. در نظام اسلامی شایسته است که دولت براساس آیین مقدس اسلام تدبیری بیندیشد تا افراد از کودکی در داخل خانواده و محیط مدرسه، با زیان‌های فرهنگ مصرفی و سودمندی فرهنگ صرفه جویی، میانه‌روی در مصرف‌، محدود کردن تمایلات و تقاضا آشنا شوند و بدین وسیله گام بزرگی در جهت بهبود وضع خود و اجتماع بردارند. 36
مصارف انرژی
امروزه نقش انرژی در عرصه گوناگون حیات و جایگاه بی‌بدیل آن در تمدن بشری، بر کسی پوشیده نیست. درباره مصرف بی‌رویه انرژی گفته شده است:
«منابع و ذخایر هر کشور، جزء ثروت‌های آن کشور به شمار می‌آید، به‌این معنا که اگر کشوری نسبت به مصرف غیر اصولی منابع خود بی‌تفاوت باشد، در واقع نسبت به دارایی‌ها و ثروتش بی‌تفاوت است. از سوی دیگر، درآمدهای کشوری که مصرف‌گرایی در آن توجیه و تبلیغ می‌شود، نمی‌تواند برای رشد کشور و توسعه زیرساخت‌های اقتصادی آن هزینه شود. این درآمدها نیز خواه ناخواه، هزینه مصرف بی‌رویه و غیراصولی در سطح کشور خواهد شد.
واقعیت آن است که مصرف‌گرایی به شدت در جامعه ما رواج دارد. آمار و ارقام نگران کننده‌ای وجود دارد که این مصرف بی‌رویه را نشان می‌دهد؛ مثلاً در خصوص انرژی، برای مقایسه مصرف انرژی، از معیار «شدت انرژی» استفاده می‌شود که برابر نسبت مصرف انرژی به تولید ناخالص داخلی است. مطابق آمارها، ایران در کل جهان بالاترین میزان «شدت انرژی» را به خود اختصاص داده است! این معیار برای ایران هفده برابر کشوری مثل ژاپن، 5/8 برابر اروپا، 1/2 برابر چین و 8/2 برابر کشورهای آسیای شرقی است. این آمار میزان مصرف بی‌رویه انرژی را در ایران نشان می‌دهد.
در مورد سایر منابع نیز وضعیتی مشابه حاکم است. الگوی مصرف آب آشامیدنی بر اساس اعلام بانک جهانی برای یک نفر در سال، یک متر مکعب و برای بهداشت در زندگی به ازای هر نفر، صد متر مکعب در سال است. بر این اساس، در کشور ما هفتاد در صد بیشتر از الگوی جهانی آب مصرف می‌شود! از نظر مصرف برق، ایران نوزدهمین کشور پرمصرف برق در دنیاست».37
بنابراین باید چاره جدی برای وضعیت موجود اندیشید....
پی‌نوشت‌ها....................................................................................
1.  ر.ک: لسان العرب، ابن منظور ؛  تاج العروس، محمد مرتضی زبیدی،  ماده صلح.
2 . لغت نامه دهخدا، ماده اصلاح .
3 . ر.ک: مقاله «اصلاحات اقتصادی، مهم‌ترین چالش ایران»، مجله «ترجمان اقتصادی»،  س1، ش42.
4 . ر.ک: بحارالانوار، ج6، ص93، ح1.
5 . فرهنگ معین، محمدمعین، ج2، ص1488و1489تهران، نامن، 1384ش.
6 . کلیات علم اقتصاد، باقر قدیری اصلی، ص274 تهران، مرکز نشر سپهر، 1379ش.
7 . روان شناسی رفتارمصرف کننده، حمید آتش پور، ص20-21، تهران، روزآمد، 1382ش.
8. همان، ص 73-91.
9.اقتصاد کلان، فریدون تفضلی، ج6، ص3، نشر نی، تهران،1371ش.
10. مبانی اقتصاد اسلامی، دفترهمکاری حوزه و دانشگاه، ج1، ص285و286، تهران، سمت، 1371ش.
11. تدبیر مشیّت از دیدگاه آیات و روایات، قربان جمالی، ص90-91،  قم، زمزم هدایت ،1385.
12 . المفردات، راغب اصفهانی، ماده «سرف»، ص407، بیروت، تحقیق صفوان عدنان واقدی، 1416ق.
13 . فرقان/ 67.
14 .  تفسیر نمونه، ناصر مکارم شیرازی، ج15، ص152، تهران، دارالکتب الاسلامیه، 1372ش.
15 . همان ، ص 149.
16.  میزان الحکمه، محمد محمدی ری‌شهری، ج5، ص2458 و 2459، قم، دارالحدیث.
17 . نظری به نظام اقتصادی اسلام، مرتضی مطهری، ص55-56، تهران، صدرا، 1379ش.
18 . تفسیر نمونه، ج15، ص154.
19 . فی ظلال القرآن الکریم، سید قطب، ج5، ص3058.
20. وسائل الشیعه، حرعاملی، ج15، باب 25، ص 257، ح2.
21 . مبانی اقتصاد اسلامی، ص290.
22 .  مکارم الاخلاق، رضی الدین ابی نصر طبرسی، ص 98.
23 .  تدبیر معیشت از دیدگاه آیات و روایات، ص94-97.
24 . اساس البلاغه، محمود بن عمر زمخشری، ص197.
25 . مجمع البحرین، فخرالدین طریحی،  ج4، ص 384.
26 . غررالحکم، عبدالواحد آمدی، شرح خوانساری، ج5، ص66.
27 . دانشنامه امام علی، به اهتمام پژوهشگاه فرهنگ و اندیشه اسلامی، ج7، ص189-192، تهران ، 1385ش.
28 . مفردات، راغب اصفهانی، ماده «بذر».
29 . تفسیر نمونه، ج12، ص86.
30 . مبانی اقتصاد اسلامی، ص292.
31 . تفسیر عیاشی، ج2، ص288، به نقل از الحیاه ، ترجمه احمد آرام، ج4،ص325، دلیل ما ، 1386ش.
32 . مکارم الاخلاق ، ص 429.
33 . نهج البلاغه ، کلمات قصار، ش150.
34 . تدبیر معیشت از نگاه قرآن و روایات، ص119ـ124.
35 . پدیده شناسی فقر و توسعه ، (نظارت و اشراف ) محمد حکیمی، انتشارات دفتر تبلیغات اسلامی حوزه علمیه قم،1380ش، ج2، ص212-224.
36 . تدبیر معیشت از نگاه قرآن و روایات، ص 128-130.
37 .www.rajanews.com

تبلیغات