نقش دین در تربیت فرزندان
آرشیو
چکیده
متن
شخصیت فرزندان از همان دوره کودکى و خردسالی، تکوین مییابد و ابزارها و شیوههاى گوناگونى در جهت تربیت فرزند از نظر شخصیت پدر و مادر و اطرافیان، شیر مادر، لقمه و... در علوم تربیتى و به خصوص در متون دینى وجود دارد و از آنجایى که موضوع دین، رفتارهاى اختیارى و ارادى افراد بشر میباشد، بنابراین راهکارهاى تربیتى ـ رفتارى و کنترل رفتار افراد نیز جزو حوزه مباحث دینى به حساب میآید. و به عبارتى موضوع دین، هدایت و مهار رفتار و اعمال انسانها در چارچوب دین میباشد و از این رو، قلمرو «دین» هدایت، تربیت و تنظیم رفتار کودکان را نیز در برمیگیرد؛ زیرا تمام احکام دینی، مبتنى بر مصالح و مفاسد است و هر یک از دستورات دین و تکالیف شرعی، داراى آثار تربیتى است که ما در این نوشتار سعى کردیم «نقش دین در تربیت فرزندان» را ارائه بدهیم.
مفهوم تربیت
تربیت از ماده «ربو» یا «ربب» در لغت، به معناى افزودن و رشد و نمو کردن آمده است.
و در اصطلاح، عبارت است از: هر گونه فعالیتى که معلمان، والدین یا هر شخص به منظور اثرگذارى بر شناخت، نگرش، اخلاق و رفتار فردى دیگر بر اساس اهداف از پیش معین انجام میدهد.
البته این واژه بیشتر در خصوص کودکان به کار میرود که پرورش و هدایت است و اخلاق و رفتار فرزندان را تا به مرحله بلوغ در بر میگیرد. در زبان فارسی، واژه تربیت به معناى پروردن، ادب و اخلاق را به کسى آموختن و پروردن کودک تا هنگام بالغ شدن به کار رفته است. واژه ترکیبى «تعلیم و تربیت» نیز به معناى آموزش و پرورش آمده است.[1]
تربیت دینی
با توجه به تعریفى که از دین و تربیت ارائه کردیم، «تربیت دینی» عبارت است از: مجموعه اعمال عمدى و هدفدار، به منظور آموزش گزارههاى معتبر یک دین به افراد دیگر، به نحوى که آن افراد در عمل و نظر به آن آموزهها، متعهد و پایبند گردند.
بنابراین، تربیت دینی منحصر به مسجد، کلیسا یا مدرسه علمیه نمیشود، بلکه در هر جایى ممکن است تلاش هدفدار به منظور آموزش معارف دینى صورت گیرد، خواه مسجد باشد یا خیابان یا منزل یا هر جاى دیگر.
مراحل تربیت
الف. قبل از تولد
1. همسر گزینی
در این که تربیت فرزند باید از چه زمانى شروع شود؟، دیدگاههاى متفاوتى وجود دارد و دانشمندان امور تربیت، سنین مختلف را براى آن مطرح کردهاند:
1. «کودک در شش سالگی، افکار و اطلاعات خود را شکل و تصویر میبخشد تا بدین وسیله به دیگران مکنونات درونى خود را بفهماند و همین وقت، آغاز تربیت اوست».[2]
2. عدهاى دیگر، آغاز تربیت را سالها قبل از تولد میدانند. یکى از روانشناسان میگوید: «از حکیمى پرسیدند: از چه زمانى تربیت را باید آغاز کرد؟ حکیم گفت: از بیست سال قبل از تولد و اگر به نتیجه لازم نرسیدید، معلوم میشود که باید زودتر از آن شروع میکردید».[3]
اما دین اسلام، تربیت فرزند را از انتخاب همسر میداند؛ زیرا عوامل مؤثر در تربیت، صرف نظر از فطرت، عوامل ارثى هستند یا محیطى و با انتخاب همسر، پرونده عوامل ارثى و بخش مهمى از عوامل محیطى تا حدودى بسته خواهد شد؛ زیرا محیط تربیت را خانواده و اجتماع تشکیل میدهد.
در همین زمینه، قرآن کریم اشاره کرده است:
)إِنّا خَلَقْنَا اْلإِنْسانَ مِنْ نُطْفَةٍ أَمْشاجٍ نَبْتَلیهِ فَجَعَلْناهُ سَمیعًا بَصیرًا»[4]؛
«ما انسان را از نطفه اى مختلط بیافریدیم، امتحان کردیم و استعدادهاى او را به فعلیت تبدیل نمودیم و او را شنوا و بینا ساختیم».
رسول خدا(ص) میفرماید:
«انکحوا الاکفاء و انکحوا منهم و اختاروا لنطفکم؛[5] به هم شأن خود، زن بدهید و از هم شأن خود، زن بگیرید و براى نطفه هاى خود (جایگاه مناسب ) انتخاب کنید».
و نیز میفرماید:
«براى نطفههاى خود جایگاه مناسب[ انتخاب کنید که ویژگیهاى دایى در شکلگیرى شخصیت فرزند، اثر میگذارد».[6]
اسلام به صفات اخلاقى و خصوصیتهاى خانوادگى و درونى بسیار اهمیت قائل شده است؛ زیرا صفات مادر در تکوین آینده کودک نقش مؤثرى دارد. لذا امام صادق(علیه السلام) میفرماید:
«طوبى لمن کانت امه عفیفة؛[7]خوشا به حال کسى که مادرش پاکدامن باشد!».
در فرهنگ دینى و سفارش پیشوایان معصوم(علیهم السلام) که این قدر به پاکى و عفت زنان تأکید شده است، براى آن است که اگر مادر، بدرفتار و ناپاک باشد و توجه به آموزههاى دینى نداشته باشد، در اخلاق و روش کودک اثر نامطلوب بر جاى خواهد گذاشت و اغلب کودکان ـ به خصوص دختران ـ قدم جاى قدم مادران میگذارند.
مادران عاقل و با تربیت از نظر منش هاى فردى و اجتماعی، روى رفتار فرزندان تأثیر گذارند. امام صادق(علیه السلام) جایگاه زنان را در حوزه خانواده چنین به تصویر کشیدهاست:
« زن به منزله گردنبندى است که بر گردن میافکنند پس مراقب باش که چه چیزى را بر گردن میافکنی. و براى زن نمیتوان قیمتى را تعیین کرد، چه خوب و چه بد. اما ارزش زنهاى نیک را با طلا و نقره نمیشود تعیین کرد؛ زیرا آنها از طلا و نقره ارزشمندترند و اما بدان آنها ارزش خاک را هم ندارند؛ زیرا که خاک از آنها بهتر است».[8]
انسان هوشیار هیچ گاه به آراستگى ظاهرى مردان و زنان نگاه نمیکند و به جمال آنان فریب نمیخورد، بلکه باید به ذات و تدین آنان بیاندیشد. در این باره امام صادق(علیه السلام)میفرماید:
«اگر مردى با زنى به خاطر جمال و مالش ازدواج کند، به همین امر واگذار میشود ولى اگر براى دیندارى وى با او ازدواج کند، خدا مال و جمال را نیز نصیبش میگرداند».[9]
امروزه صاحب نظران امور تربیت کودکان، زمینه تربیت را در لحظه انعقاد نطفه میدانند، ولى از دیدگاه پیشوایان معصوم(علیهم السلام) از گزینش همسر شروع میشود و شیرازه شخصیت کودک از شخصیت پدر و مادر، مایه میگیرد.
2. مباشرت
رعایت اخلاق مباشرتى در ایجاد زمینههاى تربیتى فرزند، کمتر از گزینش همسر نمیتواند باشد. مباشرت زن و مرد، عبارت از روابط سالم و صحیح است که میان پدر و مادر باید وجود داشته باشد. در متون دینى درباره آداب آمیزش و تأثیر آن بر روان و جسم فرزند، دستورهایى آمده است و رعایت نکردن بسیارى از آداب تربیتیِ پیشوایان دین در هنگام آمیزش، موجب نارساییهاى جسمی، روحی، معنوى و عقلى در کودک میگردد. قرآن کریم در این باره میفرماید:
«و استفزز من استطعت منهم بصوتک واجلب علیهم بخیلک و رجلک و شارکهم فى الاموال و الاولاد ...([10]؛
«]اى شیطان![ هر کدام از آنها را که توانستى با صدایت تحریک کن و لشکر سواره و پیادهات را بر آنها گسیل دار و در ثروت و فرزندانشان شراکت جوی».
در این آیه به شیطان اجازه شریک شدن در مال و فرزند انسان داده شده است. مسئله شرکت در اموال روشن است؛ اما چگونه شیطان در فرزندان شریک میشود؟ از امام صادق(علیه السلام) چنین نقل شده است:
«هنگام آمیزش و تشکیل نطفه اگر نام خدا برده شود، شیطان دور میشود ولى اگر نام خدا برده نشود، شیطان داخل میشود و عمل از ناحیه شیطان و فاعل مشترک واقع میشود».[11]
طبیعى است تربیت و هدایت فرزندى که شیطان در ایجاد او دخالت دارد، مشکلتر خواهد بود؛ چنانکه تربیت کسى که از راه حرام به دنیا آمده باشد، دشوارتر است. از این رو، در اسلام مشاغل حساس که نیازى به عدالت و تقوا در حد بالا دارد، به «زنا زاده» سپرده نمیشود.
همچنین رعایت نکردن آداب آمیزش علاوه بر تأثیر نهادن بر فرزندى که نطفه او در حال انعقاد است، بر سایر فرزندان نیز اثر میگذارد. رسول خدا(ص) میفرماید:
« سوگند به خدایى که جانم در دست اوست! هرگاه مردى با زنش همبستر شود، در حالى که کودکى در اتاق است و آن را میبیند و سخن گفتن و نفس زدن آنها را میشنود، آن کودک هرگز به رستگارى نخواهد رسید. خواه پسر باشد یا دختر، زناکار خواهد شد».[12]
با توجه به تأثیراتى که شرایط زمانی، مکانی، روحى و روانى تشکیل نطفه بر فرزند میگذارد، پیشوایان معصوم(علیهم السلام) رعایت آداب خاصى را به هنگام آمیزش با همسر سفارش میکردند.
3 . باردارى و تأثیر غذاى مادر
دوران حمل، دوران بسیار حساس و مهمى است؛ هم براى زن و هم براى فرزندى که در شکم دارد. به همین جهت، دین اسلام به مادران باردار سفارش میکند که از برخى غذاها و میوهها استفاده کنند. رسول خدا(ص) میفرماید:
«اطعموا المرأة فى شهرها التى تلد فیها التمر فان ولدها یکون حلیما تقیا؛[13]به زن آبستن در آخرین ماه هاى بارداری، خرما بخورانید تا فرزندش بردبار و پاکیزه باشد».
امام علی(علیه السلام) میفرماید:
«زن آبستن چیزى نمیخورد و به چیزى معالجه نمیکند که بهتر از رطب باشد. خداوند در قرآن کریم به مریم میفرماید: )وَ هُزّی إِلَیْکِ بِجِذْعِ النّخْلَةِ تُساقِطْ عَلَیْکِ رُطَبًا جَنِیّا، فَکُلی وَ اشْرَبی وَ قَرّی عَیْنًا (».[14]
رسول خدا(ص) میفرماید:
«اطعموا خبالاکم السفرجل فانه یحسن اخلاق اولادکم[15]؛ به زن آبستن «به» بخورانید تا فرزندان شما خوش اخلاق شوند».
و میفرماید:
«ما من امرأةٍ حاملة اکلت البطیخ لا یکون مولودها الا حسن الوجه و الخلق؛[16] هر زن آبستنى که خربزه بخورد، بچهاش زیبا و خوش اخلاق خواهد شد».
و نیز پیامبر اکرم میفرماید: «به» بخورید، و این میوه را به دوستان هدیه کنید؛ زیرا نور چشم را زیاد میکند و قلبها را مهربان میگرداند. به زنان آبستن «به» بخورانید تا فرزندانشان زیبا شوند. (در روایت دیگر فرمود:) تا اخلاق فرزندانتان خوب شود.[17]
از این روایات دو مطلب بسیار مهم استفاده میشود:
1. حساسیت زمان باردارى مادر در رشد و پرورش جسمى و فیزیکی؛ زیرا جنین از مادر تغذیه میکند.
2. نوع تغذیه مادر در این دوران، در هوش و حافظه، اعصاب و مغز، ساختار عصبی، استعداد، اخلاق و تربیت مادر و کودک تأثیر میگذارد.
ب . بعد از تولد
از نظر دین اسلام، آداب و دستورات تربیتى و اخلاقى وجود دارد که از بدو تولد فرزند باید رعایت گردد و به آنها عمل گردد و عمل به این سنن اخلاقیای، زمینه تربیت سالم را در فرزند مطلوبتر میسازد که آثار چنین آداب اخلاقى هم به جنبههاى مادى و جسمى مربوط میشود و هم از سویى باعث بارورى و تقویت جنبه روانى افراد میشود.
تأثیرات مثبت آنها در مراحل رشد و کمال بعدى بیش از پیش هویدا میگردد و تربیت تدریجاً و با توجه به آموزههاى تربیتى و سیره پیشوایان دین صورت میپذیرد و کودک در آینده با این واژهها و کلمات انس میگیرد، صدا و حرکات را میشناسد و بعضاً عکسالعمل نشان میدهد. برخى از این آداب، از این قرارند:
1 . نقش شیر مادر
دین اسلام، شیر مادر را یکى از پاک ترین و سالمترین غذاها براى کودک و حق طبیعى او میداند. قرآن کریم میفرماید:
)وَ الْوالِداتُ یُرْضِعْنَ أَوْلادَهُنّ حَوْلَیْنِ کامِلَیْنِ لِمَنْ أَرادَ أَنْ یُتِمّ الرّضاعَة(؛[18]
«مادران، فرزندان خود را دو سال تمام شیر دهند، ]این حکم[ براى کسى است که بخواهد دوران شیر خوارگى را تکمیل کند».
پیامبر خدا(ص) میفرماید:
«لیس للصّبیّ لبن خیر من لبن امه؛[19] هیچ شیرى براى فرزند بهتر از شیر مادرش نیست».
امام صادق(علیه السلام) میفرماید:
«ما من لبن یرضع به الصّبیّ اعظم برکة علیه من لبن امّه؛[20] براى فرزند شیرخوار هیچ شیرى مبارکتر از شیر مادرش نیست».
از آن جا که شیر مادر نقش بسیار مهمى در تربیت جسمی، روحى و روانى فرزندان دارد، به همین جهت پیشوایان دین به اصحاب و پیروان خود در انتخاب «دایه» سفارش میکنند. امام علی(علیه السلام) میفرمود:
«انظروا من ترضع اولادکم فان الولد یشبّ علیه؛[21] به دایهاى که فرزندان شما را شیر میدهد، خوب بنگرید؛ زیرا کودک همانند وى میشود».
و نیز میفرماید:
«تخیروا للرضاع کما تخیرون للنکاح فان الرضاع یغیر الطباع؛[22]براى شیر دادن (دایهاى مناسب) انتخاب کنید، همانطور که در پیوند زناشویى (دختر مناسب) اختیار میکردید؛ چون شیر دادن، سرشت کودک را دگرگون میسازد».
نکته قابل توجه که در زمینههاى تربیتى پیشوایان دین وجود دارد، این است که پس از ارائه آگاهیها و آموزشهاى لازم براى تقویت و پرورش جسم و روان، نوبت تشویق و اهداى پاداش به کاربران این آموزههاست. ام سلمه از پیامبر(ص) درباره زنانى پرسید که به همسر و فرزندان خود خدمت میکنند. آن حضرت پاداشهاى فراوانى بر شمرد و از جمله فرمود:
«فاذا ارضعت فلها بکل رضعة تحریر رقبة من ولد اسماعیل؛[23] هنگامى که مادر به فرزندش شیر میدهد، در هر نوبت شیر دادن، پاداش آزاد کردن یک بنده از فرزندان حضرت اسماعیل(علیه السلام) را میبرد».
2. گفتن اذان و اقامه در گوش کودک
اذان و اقامه، چیزى است که کودک مسلمان در اولین قدم که درعرصه جهان بیرون از رحم مادر میگذارد، با آن آشنا مى شود و در روایات آمده است که: اذان و اقامه به گوش کودک خواندن، وى را از شر شیطان و بلایاى طبیعى و غیر طبیعى مصون میدارد. امام صادق(علیه السلام) این مصونیت را چنین بیان فرموده است:
«مروا القابلة او بعض من یلیه ان یقیم الصلاة فى اذنه الیمنى فلا یصیبه لمم و لا تابعة ابدا؛[24] به ماما و برخى از کسانى که در اطراف کودک هستند، بگویید که در گوش نوزاد اذان بگوید که در آن صورت، درد و مرض به سراغ او نخواهد آمد.»
از آنجایى که کودکان در روزهاى اول زندگی، گفتههاى اطرافیان و به خصوص پدر و مادر را به خوبى میشنوند و عکس العمل نشان میدهند و در ذهن خویش آنها را ضبط مینمایند، پیشوایان دین به جایگاه و ارزش تربیتى «اذان» نگریسته و آن را مقدمه و پیش زمینه آموزه هاى دینى و تربیتى میدانند و به آن سفارش کردهاند. امام صادق(علیه السلام) از پیامبر اکرم(ص) نقل میکند:
«من ولد له مولود فلیؤذن فى اذنه الیمنى بأذان الصلاة و لیقم فى اذنها الیسرى فانها عصمة من الشیطان الرجیم؛ کسى که فرزندى برایش متولد شد، پس در گوش راست او اذان بگوید به اذان نماز و در گوش چپش اقامه بگوید؛ زیرا آن باعث در امان ماندن کودک از شر شیطان است».
3 . کام برداشتن کودک
از دیگر آداب تربیتی، کام برداشتن کودک مى باشد و از زمینه هاى مطلوب به حساب میآید و در بهتر شدن شخصیت و رفتار وى در آینده تأثیر دارد و سفارش شده با چیز شیرینى مانند خرما، کام نوزاد را باز کنید و یا با چیزهایى که داراى قداست هستند مانند تربت پاک سالار شهیدان(علیه السلام). بدین صورت که نخست آن را ملایم و نرم ساخته و آنگاه به کام نوزاد انداخته شود.
از جمله چیزهایى که آثار و برکاتى دارد، تربت کربلاى حسینى است تا این نوزاد با فرهنگ عاشورا و برنامه هاى تربیتى انقلاب امام حسین(علیه السلام) مأنوس شود. امام صادق(علیه السلام) فرموده است:
«حنّکوا اولادکم بتربة الحسین(علیه السلام) فانّه امان؛[25] کام فرزندانتان را با تربت امام حسین(علیه السلام) بردارید، پس به درستى که او در امان است».
از فرمایش امام صادق(علیه السلام) استفاده میشود که تربت امام حسین(علیه السلام) باعث امان کودک در دوره هاى بعدى میگردد و او از دچار شدن به دینهاى انحرافى و شیاطین و نیز بلاهاى طبیعى و غیر طبیعى در امان است.
همچنین پیشواى صادق آل محمد(ص) فرموده است:
«ما اظن احداً یحنک بماء الفرات الا احبّنا اهل البیت؛[26] من گمان نمى کنم احدى را که کامش را با آب فرات بردارند، مگر اینکه دوستدار ما اهل بیت خواهد شد».
در این روایت، به اثرات روحى و قداست «آب فرات» اشاره شده است؛ زیرا اگر کام کودکى را با آب فرات باز نمایند، به دلیل قرب و فضیلتى که آب فرات نزد اهل بیت دارد، فوائد جسمى و روانى آن روى شخصیت آینده کودک خواهد ماند.
4. تبریک و دعا
تهنیت گفتن در تولد فرزند به پدر و مادر و سایرین نیز از آموزههاى معصومان(علیهم السلام) محسوب میگردد.
مردى به امام صادق(علیه السلام) عرض کرد: من صاحب پسرى شدهام. امام فرمود:« خداى را سپاس که فرزند را روزیات کرده است و آن را بر تو مبارک گرداند و او را حفظ کند و تو را از نیکى او بهره مند سازد».[27]
امام صادق(علیه السلام) اظهار داشته است:
«مردى ولادت فرزند مردى دیگر را چنین تهنیت و تبریک گفت: قدمِ سوارکار نو رسیده، بر تو مبارک. امام حسن(علیه السلام) فرمود: از کجا میدانى که او سوارکار خواهد بود؟ آن مرد عرض کرد: فدایت شوم! پس چه بگویم؟ امام حسن(علیه السلام) فرمود: بگو خدا، سپاس بخشنده را روزیات کند، فرزند را بر تو مبارک گرداند، او را به رشد و کمال رساند و تو را از نیکى او بهرهمند سازد».[28]
تبریک گفتن، زمینه شادمانى را براى پدر و مادر فراهم میسازد و این اظهار تهنیت و مبارک گفتن، میبایست آمیخته با ارزشهاى معنوى و آموزههاى اخلاقى و یادآورى نعمتها و سپاس پروردگار باشد و از پروردگار بخواهد که براى این فرزند، زندگى مطلوبى عنایت فرماید.
دعاى خیر پدر و مادر، زمینهساز زندگى مطلوب و مصونیت فرزند از آفات است و بسیار ثمربخش میباشد و باعث سلامت جسمى و درستکارى فرزند میگردد. ضمناً روحیه اعتماد به نفس و ایجاد اشتیاق و تلاش و ابتکار را در فرزند تقویت مینماید و اگر این دعا نمودن براى فرزند در حضور جمع باشد، باعث میگردد که کودک به خودباورى برسد و زمینههاى تربیت اخلاقى و عقلانى در او به وجود آید.
اگر ما به روش معصومان(علیهم السلام) نگاه کنیم، میبینیم که آنان هیچگاه از دعا و استمداد از خدا براى کودک غافل نمى شدند؛ چرا که این ، اساس کار تربیت است.
5 . نام گذاری
نام نیکو و متناسب با شخصیت خانوادگی، مذهبى و تاریخی، تأثیر ویژهاى بر شخصیت آینده فرزند دارد. امام علی(علیه السلام) میفرماید:
«اولین نیکى که انسان به فرزندش میکند، نام نیک است که براى او انتخاب مى کند».[29]
دین اسلام «نام نیکو» را یکى از مهمترین حقوق فرزندان مى داند. پیامبر اکرم(ص) در وصیت به امام علی(علیه السلام) مى فرماید:
«یا على حق الولد على والده ان یحسن اسمه و ادبه و...؛[30] اى علی! حق فرزند بر پدرش، این است که نام نیکویى براى او انتخاب کند و او را خوب تربیت کند».
پیشوایان دینى ما بر همه فرزندان خود نامهایى با معناى عالى مینهادند و کوشش میکردند جامعه از نامهاى نیکو و با معنا بهرهمند و از نامهاى بیمعنا و زشت خالى باشد.
پیامبر اکرم(ص) و ائمه(علیهم السلام) نامهاى بد افراد را عوض میکردند و نامهاى نیکو بر آنها مینهادند. امام صادق(علیه السلام) میفرمود: «پیامبر(ص) نامهاى زشت افراد و ... را تغییر میداد».[31]
یعقوب بن سراج میگوید: خدمت امام صادق(علیه السلام) رسیدم، ایشان بر بالین امام کاظم(علیه السلام) که در گهواره بود، ایستاده بود و مدت زیادى با فرزندش کاظم(علیه السلام) چیزى میگفت، و پس از آنکه فارغ گردید، من از جاى خود برخاستم، ایشان خطاب به من فرمود: نزد مولایت بیا و بر او سلام کن. نزدیک امام کاظم(علیه السلام) آمدم و بر او سلام کردم و این طفل در گهواره با زبان فصیح پاسخ داد و فرمود: «نام فرزندت را که خدا دیروز به تو عطا فرموده است، عوض کن؛ زیرا اسمهاى بد، مورد نفرت خدا است».
وى میگوید: خدا دخترى به من عطا کرده بود که نامش را حمیرا گذاشته بودم.[32]
آثار تربیتى نام نیک
«نام» چه تأثیرى مى تواند در تربیت داشته باشد که از نیک و بد آن بحث شود؟
در پاسخ باید گفت: نام نیک از چند جهت در تربیت انسان تأثیر میگذارد:
1. نام انسان، نماد و نشان دهنده هویت وى براى اطرافیان میباشد و اغلب ملیتهاى جهان با مشخصههایى مانند اسم، هویتیابى میگردند و از بقیه ملتها و فرهنگها جدا میشوند.
2. معمولاً انسانهایى که داراى اسم نیکو هستند، سعى میکنند مفهوم آن را در خود متبلور سازند و در رفتار فردى و اجتماعى نشان دهند و اما اسمهایى که از روى شخصیتهاى کاذب افسانهاى و ماجراجویان گرفته میشود، ممکن است در رفتار و گزینش اخلاقیات آنها تأثیرگذار باشد.
3. نام انسان، برچسبى است که از آغاز تا پایان عمر حتى قیامت همراه انسان است و بر او اثر تلقینى دارد؛ زیرا همه افرادى که با انسان سر و کار دارند، با این نام او را میخوانند. اگر نام انسان فضل، ابوالفضل و عبدالله و از این قبیل نامها باشد، به انسان صفت فضیلت و بندگى خدا را تلقین میکند و انسان کوشش میکند این صفات را در خود به وجود آورد. کسانى نیز که با انسان سر و کار دارند، توقع دارند که او مطابق نام خویش عمل کند.[33]
بدین جهت در روایات آمده است:
«در قیامت افرادى وارد بهشت میشوند که نامشان محمد است. خداوند میفرماید: آیا حیا نکردى و مرا معصیت کردى در حالى که نام حبیب مرا بر خود داشتی؟ من از اینکه نام حبیبم را بر خود داری، حیا می¬کنم که تو را عذاب کنم».[34]
نامهاى زشت و بد، اثر سوئى بر انسان میگذارد؛ علاوه بر این، نامهاى بد و ناشایسته دست آویزى مى شود براى دیگران در تمسخر و اهانت و ضربه زدن به شخصیت انسان.
پینوشتها
_______________________________________
[1]. لغتنامه دهخدا، ج 14، ص 295.
[2]. گامى در مسیر تربیت اسلامی، رجبعلى مظلومی، ص34، تهران، آفاق، 1366ش.
[3]. راهنماى پدران و مادران، محمدعلى سادات، ج2، ص21، تهران، دفتر نشر فرهنگ اسلامی، 1372ش.
[4] . دهر/2.
[5] . وسائل الشیعه، محمد حسن عاملی، ج14، ص29، بیروت، داراحیاء الثرات العربی، 1397ق.
[6] . همان .
[7] . بحار الانوار، محمدباقر مجلسی، ج5، ص285، بیروت، موسسة الوفاء، 1403ق.
[8] . وسائل الشیعه، ج 14، ص 17.
[9] . مکارم الاخلاق، حسن بن فضل الطبرسی، ص203، بیروت، مؤسسة الاعلمى للمطبوعات، 1392ق.
[10] . اسراء/64.
[11] . تفسیر صافی، محسن فیض کاشانى ،ج3، ص303، بیروت، موسسة الاعلمى للمطبوعات، 1402ق.
[12] . وسائل الشیعه ، ج 14 ، ص 94 .
[13] . مکارم الاخلاق، ص192.
[14]. مستدرک الوسائل، میرزا حسین نورى طبرسی، ج15، ص136 ، قم، مؤسسه آل البیت(علیهم السلام) لاحیاء التراث، چ1، 1407ق.
[15] . همان، ص 135.
[16]. اسلام و تعلیم و تربیت، ابراهیم امینی، ص172، قم، انتشارات دفتر تبلیغات اسلامی، 1374ش.
[17] . مکارم الاخلاق، ص196.
[18] . بقره/233.
[19] . مکارم الاخلاق ، ص 203.
[20] . فروع الکافی، محمد بن یعقوب کلینی، ج 6، ص 41، بیروت، دارالتعارف للمطبوعات، 1413ق.
[21] . همان، ص46.
[22] . همان، ص 48.
[23] . بحارالانوار، ج103، ص351.
[24] - وسائل الشیعه ، ج 15 ، ص 137.
[25] . مستدرک الوسائل ، ج 15، ص 139 .
[26] . همان.
[27] . کافى ، ج 6 ، ص 19.
[28] . همان.
[29] . همان.
[30] . وسائل الشیعه ، ج 21، ص 389.
[31] . بحارالانوار، ج 101 ، ص 235.
[32] . الرشاد، شیخ مفید، ترجمه: سید هاشم رسولى محلاتى ، ج 2، ص 306.
[33] . سیره تربیتى پیامبر(ص)، سید على حسینزاده، ج1، ص46.
[34] . مستدرک الوسائل ، ج 15، ص 130.
مفهوم تربیت
تربیت از ماده «ربو» یا «ربب» در لغت، به معناى افزودن و رشد و نمو کردن آمده است.
و در اصطلاح، عبارت است از: هر گونه فعالیتى که معلمان، والدین یا هر شخص به منظور اثرگذارى بر شناخت، نگرش، اخلاق و رفتار فردى دیگر بر اساس اهداف از پیش معین انجام میدهد.
البته این واژه بیشتر در خصوص کودکان به کار میرود که پرورش و هدایت است و اخلاق و رفتار فرزندان را تا به مرحله بلوغ در بر میگیرد. در زبان فارسی، واژه تربیت به معناى پروردن، ادب و اخلاق را به کسى آموختن و پروردن کودک تا هنگام بالغ شدن به کار رفته است. واژه ترکیبى «تعلیم و تربیت» نیز به معناى آموزش و پرورش آمده است.[1]
تربیت دینی
با توجه به تعریفى که از دین و تربیت ارائه کردیم، «تربیت دینی» عبارت است از: مجموعه اعمال عمدى و هدفدار، به منظور آموزش گزارههاى معتبر یک دین به افراد دیگر، به نحوى که آن افراد در عمل و نظر به آن آموزهها، متعهد و پایبند گردند.
بنابراین، تربیت دینی منحصر به مسجد، کلیسا یا مدرسه علمیه نمیشود، بلکه در هر جایى ممکن است تلاش هدفدار به منظور آموزش معارف دینى صورت گیرد، خواه مسجد باشد یا خیابان یا منزل یا هر جاى دیگر.
مراحل تربیت
الف. قبل از تولد
1. همسر گزینی
در این که تربیت فرزند باید از چه زمانى شروع شود؟، دیدگاههاى متفاوتى وجود دارد و دانشمندان امور تربیت، سنین مختلف را براى آن مطرح کردهاند:
1. «کودک در شش سالگی، افکار و اطلاعات خود را شکل و تصویر میبخشد تا بدین وسیله به دیگران مکنونات درونى خود را بفهماند و همین وقت، آغاز تربیت اوست».[2]
2. عدهاى دیگر، آغاز تربیت را سالها قبل از تولد میدانند. یکى از روانشناسان میگوید: «از حکیمى پرسیدند: از چه زمانى تربیت را باید آغاز کرد؟ حکیم گفت: از بیست سال قبل از تولد و اگر به نتیجه لازم نرسیدید، معلوم میشود که باید زودتر از آن شروع میکردید».[3]
اما دین اسلام، تربیت فرزند را از انتخاب همسر میداند؛ زیرا عوامل مؤثر در تربیت، صرف نظر از فطرت، عوامل ارثى هستند یا محیطى و با انتخاب همسر، پرونده عوامل ارثى و بخش مهمى از عوامل محیطى تا حدودى بسته خواهد شد؛ زیرا محیط تربیت را خانواده و اجتماع تشکیل میدهد.
در همین زمینه، قرآن کریم اشاره کرده است:
)إِنّا خَلَقْنَا اْلإِنْسانَ مِنْ نُطْفَةٍ أَمْشاجٍ نَبْتَلیهِ فَجَعَلْناهُ سَمیعًا بَصیرًا»[4]؛
«ما انسان را از نطفه اى مختلط بیافریدیم، امتحان کردیم و استعدادهاى او را به فعلیت تبدیل نمودیم و او را شنوا و بینا ساختیم».
رسول خدا(ص) میفرماید:
«انکحوا الاکفاء و انکحوا منهم و اختاروا لنطفکم؛[5] به هم شأن خود، زن بدهید و از هم شأن خود، زن بگیرید و براى نطفه هاى خود (جایگاه مناسب ) انتخاب کنید».
و نیز میفرماید:
«براى نطفههاى خود جایگاه مناسب[ انتخاب کنید که ویژگیهاى دایى در شکلگیرى شخصیت فرزند، اثر میگذارد».[6]
اسلام به صفات اخلاقى و خصوصیتهاى خانوادگى و درونى بسیار اهمیت قائل شده است؛ زیرا صفات مادر در تکوین آینده کودک نقش مؤثرى دارد. لذا امام صادق(علیه السلام) میفرماید:
«طوبى لمن کانت امه عفیفة؛[7]خوشا به حال کسى که مادرش پاکدامن باشد!».
در فرهنگ دینى و سفارش پیشوایان معصوم(علیهم السلام) که این قدر به پاکى و عفت زنان تأکید شده است، براى آن است که اگر مادر، بدرفتار و ناپاک باشد و توجه به آموزههاى دینى نداشته باشد، در اخلاق و روش کودک اثر نامطلوب بر جاى خواهد گذاشت و اغلب کودکان ـ به خصوص دختران ـ قدم جاى قدم مادران میگذارند.
مادران عاقل و با تربیت از نظر منش هاى فردى و اجتماعی، روى رفتار فرزندان تأثیر گذارند. امام صادق(علیه السلام) جایگاه زنان را در حوزه خانواده چنین به تصویر کشیدهاست:
« زن به منزله گردنبندى است که بر گردن میافکنند پس مراقب باش که چه چیزى را بر گردن میافکنی. و براى زن نمیتوان قیمتى را تعیین کرد، چه خوب و چه بد. اما ارزش زنهاى نیک را با طلا و نقره نمیشود تعیین کرد؛ زیرا آنها از طلا و نقره ارزشمندترند و اما بدان آنها ارزش خاک را هم ندارند؛ زیرا که خاک از آنها بهتر است».[8]
انسان هوشیار هیچ گاه به آراستگى ظاهرى مردان و زنان نگاه نمیکند و به جمال آنان فریب نمیخورد، بلکه باید به ذات و تدین آنان بیاندیشد. در این باره امام صادق(علیه السلام)میفرماید:
«اگر مردى با زنى به خاطر جمال و مالش ازدواج کند، به همین امر واگذار میشود ولى اگر براى دیندارى وى با او ازدواج کند، خدا مال و جمال را نیز نصیبش میگرداند».[9]
امروزه صاحب نظران امور تربیت کودکان، زمینه تربیت را در لحظه انعقاد نطفه میدانند، ولى از دیدگاه پیشوایان معصوم(علیهم السلام) از گزینش همسر شروع میشود و شیرازه شخصیت کودک از شخصیت پدر و مادر، مایه میگیرد.
2. مباشرت
رعایت اخلاق مباشرتى در ایجاد زمینههاى تربیتى فرزند، کمتر از گزینش همسر نمیتواند باشد. مباشرت زن و مرد، عبارت از روابط سالم و صحیح است که میان پدر و مادر باید وجود داشته باشد. در متون دینى درباره آداب آمیزش و تأثیر آن بر روان و جسم فرزند، دستورهایى آمده است و رعایت نکردن بسیارى از آداب تربیتیِ پیشوایان دین در هنگام آمیزش، موجب نارساییهاى جسمی، روحی، معنوى و عقلى در کودک میگردد. قرآن کریم در این باره میفرماید:
«و استفزز من استطعت منهم بصوتک واجلب علیهم بخیلک و رجلک و شارکهم فى الاموال و الاولاد ...([10]؛
«]اى شیطان![ هر کدام از آنها را که توانستى با صدایت تحریک کن و لشکر سواره و پیادهات را بر آنها گسیل دار و در ثروت و فرزندانشان شراکت جوی».
در این آیه به شیطان اجازه شریک شدن در مال و فرزند انسان داده شده است. مسئله شرکت در اموال روشن است؛ اما چگونه شیطان در فرزندان شریک میشود؟ از امام صادق(علیه السلام) چنین نقل شده است:
«هنگام آمیزش و تشکیل نطفه اگر نام خدا برده شود، شیطان دور میشود ولى اگر نام خدا برده نشود، شیطان داخل میشود و عمل از ناحیه شیطان و فاعل مشترک واقع میشود».[11]
طبیعى است تربیت و هدایت فرزندى که شیطان در ایجاد او دخالت دارد، مشکلتر خواهد بود؛ چنانکه تربیت کسى که از راه حرام به دنیا آمده باشد، دشوارتر است. از این رو، در اسلام مشاغل حساس که نیازى به عدالت و تقوا در حد بالا دارد، به «زنا زاده» سپرده نمیشود.
همچنین رعایت نکردن آداب آمیزش علاوه بر تأثیر نهادن بر فرزندى که نطفه او در حال انعقاد است، بر سایر فرزندان نیز اثر میگذارد. رسول خدا(ص) میفرماید:
« سوگند به خدایى که جانم در دست اوست! هرگاه مردى با زنش همبستر شود، در حالى که کودکى در اتاق است و آن را میبیند و سخن گفتن و نفس زدن آنها را میشنود، آن کودک هرگز به رستگارى نخواهد رسید. خواه پسر باشد یا دختر، زناکار خواهد شد».[12]
با توجه به تأثیراتى که شرایط زمانی، مکانی، روحى و روانى تشکیل نطفه بر فرزند میگذارد، پیشوایان معصوم(علیهم السلام) رعایت آداب خاصى را به هنگام آمیزش با همسر سفارش میکردند.
3 . باردارى و تأثیر غذاى مادر
دوران حمل، دوران بسیار حساس و مهمى است؛ هم براى زن و هم براى فرزندى که در شکم دارد. به همین جهت، دین اسلام به مادران باردار سفارش میکند که از برخى غذاها و میوهها استفاده کنند. رسول خدا(ص) میفرماید:
«اطعموا المرأة فى شهرها التى تلد فیها التمر فان ولدها یکون حلیما تقیا؛[13]به زن آبستن در آخرین ماه هاى بارداری، خرما بخورانید تا فرزندش بردبار و پاکیزه باشد».
امام علی(علیه السلام) میفرماید:
«زن آبستن چیزى نمیخورد و به چیزى معالجه نمیکند که بهتر از رطب باشد. خداوند در قرآن کریم به مریم میفرماید: )وَ هُزّی إِلَیْکِ بِجِذْعِ النّخْلَةِ تُساقِطْ عَلَیْکِ رُطَبًا جَنِیّا، فَکُلی وَ اشْرَبی وَ قَرّی عَیْنًا (».[14]
رسول خدا(ص) میفرماید:
«اطعموا خبالاکم السفرجل فانه یحسن اخلاق اولادکم[15]؛ به زن آبستن «به» بخورانید تا فرزندان شما خوش اخلاق شوند».
و میفرماید:
«ما من امرأةٍ حاملة اکلت البطیخ لا یکون مولودها الا حسن الوجه و الخلق؛[16] هر زن آبستنى که خربزه بخورد، بچهاش زیبا و خوش اخلاق خواهد شد».
و نیز پیامبر اکرم میفرماید: «به» بخورید، و این میوه را به دوستان هدیه کنید؛ زیرا نور چشم را زیاد میکند و قلبها را مهربان میگرداند. به زنان آبستن «به» بخورانید تا فرزندانشان زیبا شوند. (در روایت دیگر فرمود:) تا اخلاق فرزندانتان خوب شود.[17]
از این روایات دو مطلب بسیار مهم استفاده میشود:
1. حساسیت زمان باردارى مادر در رشد و پرورش جسمى و فیزیکی؛ زیرا جنین از مادر تغذیه میکند.
2. نوع تغذیه مادر در این دوران، در هوش و حافظه، اعصاب و مغز، ساختار عصبی، استعداد، اخلاق و تربیت مادر و کودک تأثیر میگذارد.
ب . بعد از تولد
از نظر دین اسلام، آداب و دستورات تربیتى و اخلاقى وجود دارد که از بدو تولد فرزند باید رعایت گردد و به آنها عمل گردد و عمل به این سنن اخلاقیای، زمینه تربیت سالم را در فرزند مطلوبتر میسازد که آثار چنین آداب اخلاقى هم به جنبههاى مادى و جسمى مربوط میشود و هم از سویى باعث بارورى و تقویت جنبه روانى افراد میشود.
تأثیرات مثبت آنها در مراحل رشد و کمال بعدى بیش از پیش هویدا میگردد و تربیت تدریجاً و با توجه به آموزههاى تربیتى و سیره پیشوایان دین صورت میپذیرد و کودک در آینده با این واژهها و کلمات انس میگیرد، صدا و حرکات را میشناسد و بعضاً عکسالعمل نشان میدهد. برخى از این آداب، از این قرارند:
1 . نقش شیر مادر
دین اسلام، شیر مادر را یکى از پاک ترین و سالمترین غذاها براى کودک و حق طبیعى او میداند. قرآن کریم میفرماید:
)وَ الْوالِداتُ یُرْضِعْنَ أَوْلادَهُنّ حَوْلَیْنِ کامِلَیْنِ لِمَنْ أَرادَ أَنْ یُتِمّ الرّضاعَة(؛[18]
«مادران، فرزندان خود را دو سال تمام شیر دهند، ]این حکم[ براى کسى است که بخواهد دوران شیر خوارگى را تکمیل کند».
پیامبر خدا(ص) میفرماید:
«لیس للصّبیّ لبن خیر من لبن امه؛[19] هیچ شیرى براى فرزند بهتر از شیر مادرش نیست».
امام صادق(علیه السلام) میفرماید:
«ما من لبن یرضع به الصّبیّ اعظم برکة علیه من لبن امّه؛[20] براى فرزند شیرخوار هیچ شیرى مبارکتر از شیر مادرش نیست».
از آن جا که شیر مادر نقش بسیار مهمى در تربیت جسمی، روحى و روانى فرزندان دارد، به همین جهت پیشوایان دین به اصحاب و پیروان خود در انتخاب «دایه» سفارش میکنند. امام علی(علیه السلام) میفرمود:
«انظروا من ترضع اولادکم فان الولد یشبّ علیه؛[21] به دایهاى که فرزندان شما را شیر میدهد، خوب بنگرید؛ زیرا کودک همانند وى میشود».
و نیز میفرماید:
«تخیروا للرضاع کما تخیرون للنکاح فان الرضاع یغیر الطباع؛[22]براى شیر دادن (دایهاى مناسب) انتخاب کنید، همانطور که در پیوند زناشویى (دختر مناسب) اختیار میکردید؛ چون شیر دادن، سرشت کودک را دگرگون میسازد».
نکته قابل توجه که در زمینههاى تربیتى پیشوایان دین وجود دارد، این است که پس از ارائه آگاهیها و آموزشهاى لازم براى تقویت و پرورش جسم و روان، نوبت تشویق و اهداى پاداش به کاربران این آموزههاست. ام سلمه از پیامبر(ص) درباره زنانى پرسید که به همسر و فرزندان خود خدمت میکنند. آن حضرت پاداشهاى فراوانى بر شمرد و از جمله فرمود:
«فاذا ارضعت فلها بکل رضعة تحریر رقبة من ولد اسماعیل؛[23] هنگامى که مادر به فرزندش شیر میدهد، در هر نوبت شیر دادن، پاداش آزاد کردن یک بنده از فرزندان حضرت اسماعیل(علیه السلام) را میبرد».
2. گفتن اذان و اقامه در گوش کودک
اذان و اقامه، چیزى است که کودک مسلمان در اولین قدم که درعرصه جهان بیرون از رحم مادر میگذارد، با آن آشنا مى شود و در روایات آمده است که: اذان و اقامه به گوش کودک خواندن، وى را از شر شیطان و بلایاى طبیعى و غیر طبیعى مصون میدارد. امام صادق(علیه السلام) این مصونیت را چنین بیان فرموده است:
«مروا القابلة او بعض من یلیه ان یقیم الصلاة فى اذنه الیمنى فلا یصیبه لمم و لا تابعة ابدا؛[24] به ماما و برخى از کسانى که در اطراف کودک هستند، بگویید که در گوش نوزاد اذان بگوید که در آن صورت، درد و مرض به سراغ او نخواهد آمد.»
از آنجایى که کودکان در روزهاى اول زندگی، گفتههاى اطرافیان و به خصوص پدر و مادر را به خوبى میشنوند و عکس العمل نشان میدهند و در ذهن خویش آنها را ضبط مینمایند، پیشوایان دین به جایگاه و ارزش تربیتى «اذان» نگریسته و آن را مقدمه و پیش زمینه آموزه هاى دینى و تربیتى میدانند و به آن سفارش کردهاند. امام صادق(علیه السلام) از پیامبر اکرم(ص) نقل میکند:
«من ولد له مولود فلیؤذن فى اذنه الیمنى بأذان الصلاة و لیقم فى اذنها الیسرى فانها عصمة من الشیطان الرجیم؛ کسى که فرزندى برایش متولد شد، پس در گوش راست او اذان بگوید به اذان نماز و در گوش چپش اقامه بگوید؛ زیرا آن باعث در امان ماندن کودک از شر شیطان است».
3 . کام برداشتن کودک
از دیگر آداب تربیتی، کام برداشتن کودک مى باشد و از زمینه هاى مطلوب به حساب میآید و در بهتر شدن شخصیت و رفتار وى در آینده تأثیر دارد و سفارش شده با چیز شیرینى مانند خرما، کام نوزاد را باز کنید و یا با چیزهایى که داراى قداست هستند مانند تربت پاک سالار شهیدان(علیه السلام). بدین صورت که نخست آن را ملایم و نرم ساخته و آنگاه به کام نوزاد انداخته شود.
از جمله چیزهایى که آثار و برکاتى دارد، تربت کربلاى حسینى است تا این نوزاد با فرهنگ عاشورا و برنامه هاى تربیتى انقلاب امام حسین(علیه السلام) مأنوس شود. امام صادق(علیه السلام) فرموده است:
«حنّکوا اولادکم بتربة الحسین(علیه السلام) فانّه امان؛[25] کام فرزندانتان را با تربت امام حسین(علیه السلام) بردارید، پس به درستى که او در امان است».
از فرمایش امام صادق(علیه السلام) استفاده میشود که تربت امام حسین(علیه السلام) باعث امان کودک در دوره هاى بعدى میگردد و او از دچار شدن به دینهاى انحرافى و شیاطین و نیز بلاهاى طبیعى و غیر طبیعى در امان است.
همچنین پیشواى صادق آل محمد(ص) فرموده است:
«ما اظن احداً یحنک بماء الفرات الا احبّنا اهل البیت؛[26] من گمان نمى کنم احدى را که کامش را با آب فرات بردارند، مگر اینکه دوستدار ما اهل بیت خواهد شد».
در این روایت، به اثرات روحى و قداست «آب فرات» اشاره شده است؛ زیرا اگر کام کودکى را با آب فرات باز نمایند، به دلیل قرب و فضیلتى که آب فرات نزد اهل بیت دارد، فوائد جسمى و روانى آن روى شخصیت آینده کودک خواهد ماند.
4. تبریک و دعا
تهنیت گفتن در تولد فرزند به پدر و مادر و سایرین نیز از آموزههاى معصومان(علیهم السلام) محسوب میگردد.
مردى به امام صادق(علیه السلام) عرض کرد: من صاحب پسرى شدهام. امام فرمود:« خداى را سپاس که فرزند را روزیات کرده است و آن را بر تو مبارک گرداند و او را حفظ کند و تو را از نیکى او بهره مند سازد».[27]
امام صادق(علیه السلام) اظهار داشته است:
«مردى ولادت فرزند مردى دیگر را چنین تهنیت و تبریک گفت: قدمِ سوارکار نو رسیده، بر تو مبارک. امام حسن(علیه السلام) فرمود: از کجا میدانى که او سوارکار خواهد بود؟ آن مرد عرض کرد: فدایت شوم! پس چه بگویم؟ امام حسن(علیه السلام) فرمود: بگو خدا، سپاس بخشنده را روزیات کند، فرزند را بر تو مبارک گرداند، او را به رشد و کمال رساند و تو را از نیکى او بهرهمند سازد».[28]
تبریک گفتن، زمینه شادمانى را براى پدر و مادر فراهم میسازد و این اظهار تهنیت و مبارک گفتن، میبایست آمیخته با ارزشهاى معنوى و آموزههاى اخلاقى و یادآورى نعمتها و سپاس پروردگار باشد و از پروردگار بخواهد که براى این فرزند، زندگى مطلوبى عنایت فرماید.
دعاى خیر پدر و مادر، زمینهساز زندگى مطلوب و مصونیت فرزند از آفات است و بسیار ثمربخش میباشد و باعث سلامت جسمى و درستکارى فرزند میگردد. ضمناً روحیه اعتماد به نفس و ایجاد اشتیاق و تلاش و ابتکار را در فرزند تقویت مینماید و اگر این دعا نمودن براى فرزند در حضور جمع باشد، باعث میگردد که کودک به خودباورى برسد و زمینههاى تربیت اخلاقى و عقلانى در او به وجود آید.
اگر ما به روش معصومان(علیهم السلام) نگاه کنیم، میبینیم که آنان هیچگاه از دعا و استمداد از خدا براى کودک غافل نمى شدند؛ چرا که این ، اساس کار تربیت است.
5 . نام گذاری
نام نیکو و متناسب با شخصیت خانوادگی، مذهبى و تاریخی، تأثیر ویژهاى بر شخصیت آینده فرزند دارد. امام علی(علیه السلام) میفرماید:
«اولین نیکى که انسان به فرزندش میکند، نام نیک است که براى او انتخاب مى کند».[29]
دین اسلام «نام نیکو» را یکى از مهمترین حقوق فرزندان مى داند. پیامبر اکرم(ص) در وصیت به امام علی(علیه السلام) مى فرماید:
«یا على حق الولد على والده ان یحسن اسمه و ادبه و...؛[30] اى علی! حق فرزند بر پدرش، این است که نام نیکویى براى او انتخاب کند و او را خوب تربیت کند».
پیشوایان دینى ما بر همه فرزندان خود نامهایى با معناى عالى مینهادند و کوشش میکردند جامعه از نامهاى نیکو و با معنا بهرهمند و از نامهاى بیمعنا و زشت خالى باشد.
پیامبر اکرم(ص) و ائمه(علیهم السلام) نامهاى بد افراد را عوض میکردند و نامهاى نیکو بر آنها مینهادند. امام صادق(علیه السلام) میفرمود: «پیامبر(ص) نامهاى زشت افراد و ... را تغییر میداد».[31]
یعقوب بن سراج میگوید: خدمت امام صادق(علیه السلام) رسیدم، ایشان بر بالین امام کاظم(علیه السلام) که در گهواره بود، ایستاده بود و مدت زیادى با فرزندش کاظم(علیه السلام) چیزى میگفت، و پس از آنکه فارغ گردید، من از جاى خود برخاستم، ایشان خطاب به من فرمود: نزد مولایت بیا و بر او سلام کن. نزدیک امام کاظم(علیه السلام) آمدم و بر او سلام کردم و این طفل در گهواره با زبان فصیح پاسخ داد و فرمود: «نام فرزندت را که خدا دیروز به تو عطا فرموده است، عوض کن؛ زیرا اسمهاى بد، مورد نفرت خدا است».
وى میگوید: خدا دخترى به من عطا کرده بود که نامش را حمیرا گذاشته بودم.[32]
آثار تربیتى نام نیک
«نام» چه تأثیرى مى تواند در تربیت داشته باشد که از نیک و بد آن بحث شود؟
در پاسخ باید گفت: نام نیک از چند جهت در تربیت انسان تأثیر میگذارد:
1. نام انسان، نماد و نشان دهنده هویت وى براى اطرافیان میباشد و اغلب ملیتهاى جهان با مشخصههایى مانند اسم، هویتیابى میگردند و از بقیه ملتها و فرهنگها جدا میشوند.
2. معمولاً انسانهایى که داراى اسم نیکو هستند، سعى میکنند مفهوم آن را در خود متبلور سازند و در رفتار فردى و اجتماعى نشان دهند و اما اسمهایى که از روى شخصیتهاى کاذب افسانهاى و ماجراجویان گرفته میشود، ممکن است در رفتار و گزینش اخلاقیات آنها تأثیرگذار باشد.
3. نام انسان، برچسبى است که از آغاز تا پایان عمر حتى قیامت همراه انسان است و بر او اثر تلقینى دارد؛ زیرا همه افرادى که با انسان سر و کار دارند، با این نام او را میخوانند. اگر نام انسان فضل، ابوالفضل و عبدالله و از این قبیل نامها باشد، به انسان صفت فضیلت و بندگى خدا را تلقین میکند و انسان کوشش میکند این صفات را در خود به وجود آورد. کسانى نیز که با انسان سر و کار دارند، توقع دارند که او مطابق نام خویش عمل کند.[33]
بدین جهت در روایات آمده است:
«در قیامت افرادى وارد بهشت میشوند که نامشان محمد است. خداوند میفرماید: آیا حیا نکردى و مرا معصیت کردى در حالى که نام حبیب مرا بر خود داشتی؟ من از اینکه نام حبیبم را بر خود داری، حیا می¬کنم که تو را عذاب کنم».[34]
نامهاى زشت و بد، اثر سوئى بر انسان میگذارد؛ علاوه بر این، نامهاى بد و ناشایسته دست آویزى مى شود براى دیگران در تمسخر و اهانت و ضربه زدن به شخصیت انسان.
پینوشتها
_______________________________________
[1]. لغتنامه دهخدا، ج 14، ص 295.
[2]. گامى در مسیر تربیت اسلامی، رجبعلى مظلومی، ص34، تهران، آفاق، 1366ش.
[3]. راهنماى پدران و مادران، محمدعلى سادات، ج2، ص21، تهران، دفتر نشر فرهنگ اسلامی، 1372ش.
[4] . دهر/2.
[5] . وسائل الشیعه، محمد حسن عاملی، ج14، ص29، بیروت، داراحیاء الثرات العربی، 1397ق.
[6] . همان .
[7] . بحار الانوار، محمدباقر مجلسی، ج5، ص285، بیروت، موسسة الوفاء، 1403ق.
[8] . وسائل الشیعه، ج 14، ص 17.
[9] . مکارم الاخلاق، حسن بن فضل الطبرسی، ص203، بیروت، مؤسسة الاعلمى للمطبوعات، 1392ق.
[10] . اسراء/64.
[11] . تفسیر صافی، محسن فیض کاشانى ،ج3، ص303، بیروت، موسسة الاعلمى للمطبوعات، 1402ق.
[12] . وسائل الشیعه ، ج 14 ، ص 94 .
[13] . مکارم الاخلاق، ص192.
[14]. مستدرک الوسائل، میرزا حسین نورى طبرسی، ج15، ص136 ، قم، مؤسسه آل البیت(علیهم السلام) لاحیاء التراث، چ1، 1407ق.
[15] . همان، ص 135.
[16]. اسلام و تعلیم و تربیت، ابراهیم امینی، ص172، قم، انتشارات دفتر تبلیغات اسلامی، 1374ش.
[17] . مکارم الاخلاق، ص196.
[18] . بقره/233.
[19] . مکارم الاخلاق ، ص 203.
[20] . فروع الکافی، محمد بن یعقوب کلینی، ج 6، ص 41، بیروت، دارالتعارف للمطبوعات، 1413ق.
[21] . همان، ص46.
[22] . همان، ص 48.
[23] . بحارالانوار، ج103، ص351.
[24] - وسائل الشیعه ، ج 15 ، ص 137.
[25] . مستدرک الوسائل ، ج 15، ص 139 .
[26] . همان.
[27] . کافى ، ج 6 ، ص 19.
[28] . همان.
[29] . همان.
[30] . وسائل الشیعه ، ج 21، ص 389.
[31] . بحارالانوار، ج 101 ، ص 235.
[32] . الرشاد، شیخ مفید، ترجمه: سید هاشم رسولى محلاتى ، ج 2، ص 306.
[33] . سیره تربیتى پیامبر(ص)، سید على حسینزاده، ج1، ص46.
[34] . مستدرک الوسائل ، ج 15، ص 130.